«پرواز همای» همچون نامش هنرمند عجیبی است. سبک خاصی را در موسیقی ایرانی دنبال میکند که طرفداران و منتقدان سرسختی دارد. او حالا پس از برگزاری کنسرتهای متعدد با گروه مستان، گروه پرواز را تشکیل داده تا با نوازندگان و خوانندگان بنام جهانی، کنسرت موسیقی مشترک برگزار کند.
او پس از برگزاری کنسرت به همراهی نوازنده هندی طبلا «رامداس دشپاند»، روز گذشته برای دومین شب پیاپی با عالیم قاسیمف، خواننده شهیر آذربایجانی در تالار وزارت کشور روی صحنه رفت که کنسرتشان با استقبال مخاطبان نیز همراه بود؛ کنسرتی که با نقدها و تمجیدهای فراوانی هم روبهرو بود. ازجمله اینکه چرا همای خود را با قاسیمف در یک سطح قرار داده و نام این کنسرت را «جنجال دو دیوانه» گذاشته است. با پرواز همای درباره «جنجال» اخیرش گفتوگو کردیم.
چرا «جنجال دو دیوانه»؟
این عنوان، نام یکی از قطعاتی است که در کنسرت اجرا کردیم. قطعهای را ویژه این کنسرت برای همخوانی استاد عالیم قاسیمف و خودم ساختم که از نظر عرفانی آن حس شیدایی و دیوانگی موسیقی هر دوی ما را در بر داشته باشد. شعر آن را گفتم و به زبان آذری نیز ترجمه شد و در کنسرت به اجرا درآمد و حس و حال جنجال دو دیوانه را به نمایش گذاشت که از قضا مورد استقبال مخاطبان هم قرار گرفت.
در طول چند سال اخیر، شما اجراهای متعددی با نوازندگان خارجی داشتهاید از جمله کنسرت در جشنواره موسیقی فجر به همراهی نوازنده هندی طبلا «رامداس دشپاند» بود. هدف شما از برگزاری کنسرت با نوازندگان یا هنرمندان خارجی چیست؟
من در کنار دنبال کردن موسیقی ایرانی با گروه «مستان» که به اجرای موسیقی با سازهای ایرانی میپردازیم، گروه دیگری با نام «پرواز» دارم که با دعوت نوازندگان خارجی به نوعی از طریق موسیقی رایزنی فرهنگی انجام میدهم تا بتوانم این موسیقی را با یکدیگر نزدیک و همرنگ کنم و تابلوی زیبایی از آنها بسازم. از آنجا که در حال تحصیل رشته موسیقی کلاسیک هستم، روابط زیادی با نوازندگان مطرح دنیا پیدا کردم و سعی میکنم هرازگاهی ارتباط آنها را با سازهای ایرانی پیدا کنم و هر فصل با دعوت از این نوازندگان یا گروههای موسیقی خارجی و اجرای مشترک با گروه پرواز به یک رنگآمیزی موسیقایی برسیم.
جایی گفتهاید که کار با استادان موسیقی ایران دشوار است و نوازندگان و خوانندگان خارجی راحتتر میپذیرند که اجرای مشترک برگزار شود. چرا فکر میکنید هنرمندان بزرگ ایرانی تمایلی به اجرای مشترک ندارند؟
باید از خود این هنرمندان پرسید، اما به نظر میرسد آنها خود را بالاتر از دیگران میبینند و فرمانپذیر نیستند و نمیتوانند ایده کسی را بپذیرند و قبول کنند به آنها گفته شود چه کنند. درواقع، خودخواهی و غرور در میان نوازندگان ایرانی زیاد است و چشم دیدن همدیگر را ندارند. به هم حسادت میکنند و هزار داستان دیگر. هر یک قشر طرفداری دارند که چاپلوسیشان را میکنند و علیه نوازندگان و خوانندگان دیگر توهین و بیحرمتی میکنند. این بازیها بین نوازندگان و خوانندگان ایرانی زیاد به چشم میخورد و همین مسائل سبب میشود که همکاری با آنها دشوار باشد.
ترغیب و راضی کردن استاد عالیم قاسیمف برای اجرای مشترک سخت بود؟
قطعا راضی کردن هنرمندانی در سطح ایشان سخت است. او جایگاه بزرگی در دنیا دارد و پیش از این تنها در کنار دخترش به صورت مشترک خوانده است. کار ما این بود که ایشان را از نظر موسیقی، فکری و عرفانی راضی میکردیم که خوشبختانه خدا خواست و وقتی ایشان کارهای مرا دید استقبال کرد و به همکاری رضایت داد و حاصلش هم اجراهای رضایتبخش پنجشنبه و جمعه بود.
به نظر میرسد در بیشتر اجراهای مشترک، نوازندگان به طور بداهه مینوازند. اجرای شما هم بداهه بود؟
اجرای ما به هیچ وجه بداههنوازی نبود و اصلا هم به بداههنوازی اعتقادی ندارم. یک هنرمند میتواند به تنهایی بداههنوازی کند، مشروط بر اینکه در کسوت بالایی باشد همچون استاد حسین علیزاده و استاد کیهان کلهر، استاد محمدرضا لطفی یا استاد پرویز مشکاتیان باشد. آنها با توجه به اندیشهها و تفکراتشان میتوانند تکنوازی و بداههنوازی کنند، اما اعتقادی ندارم که هنرمندان در کنار هم بنشینند و تکنوازی کنند و برای همین قطعاتی که در کنشرت اجرا شد، از پیش آهنگسازی و طراحی و تمرین شده بود. شاید بیش از ۵۰ ساعت برای این اجرا تمرین شده بود.
چرا وزارت کشور را برای اجرا انتخاب کردید، درحالی که برخی معتقدند این سالن برای برگزاری کنسرت مناسب نیست؟
این سالن پس از آن اتفاق آتشسوزی بازسازی شده و به کیفیت بالایی رسیده است. برای اجرای کنسرت از نظر آکوستیک آماده شده است و از سوی دیگر، گنجایش بالایی دارد. سالنهای دیگر برای اجرای این کنسرت کوچک بود. همچنین من از اجرا در سالنهای دیگر مانند برج میلاد، تالار وحدت و سالن نمایشگاه بینالمللی تهران راضی نیستم. متأسفانه رفتار بدی با مردم و هنرمندان دارند.
در کنسرت جشنواره موسیقی فجر، هنرمندی که در صحنه به خوشنویسی مشغول بود، گروه موسیقی را همراهی میکرد. چه شد که این ایده مبتکرانه را اجرایی کردید و هدف شما از آن چه بود؟
تلاش کردم که به معرفی خوشنویسی بپردازم و به همزبانی خط و موسیقی اشاره کنم که خوشبختانه مورد استقبال مردم نیز قرار گرفت.
کار با هنرمندان خارجی را در آینده نیز ادامه میدهید؟
قطعا. قصد دارم با هنرمندان و نوازندگان بیشتری به صورت مشترک کنسرت برگزار کنم که در آینده و در صورت قطعی شدن خبرش را به اطلاع مردم خواهم رساند.
بلبل شرق
عالیم قاسیمُف (Alim Qasımov) خواننده شهیر آذربایجانی سال ۱۹۵۷ در شهر شماخی جمهوری آذربایجان به دنیا آمد. پدر و مادرش در ابتدا نام «پناه» را برای او انتخاب کرده بودند، اما از آنجا که بشدت ضعیف و بیمار بود، به مادرش میگویند که بیماری کودک احتمالا به دلیل نام اوست و پیشنهاد میکنند نام کودک را به «عالیم» تغییر دهند.
تغییر نام کارساز میشود و نوزادی که پدر و مادرش انتظار نداشتند حتی تا یک سالگی زنده بماند، تبدیل به یکی از افسانهایترین صداهای موسیقی شرق میشود. عالیم قاسیمُف که یکی از معروفترین خوانندگان موسیقی مقامی آذربایجان است، در سال ۱۹۹۹ جایزه موسیقی سال یونسکو، نوبل موسیقی را برد. این جایزه را موسیقیدانان بزرگی چون شوستاکوویچ، برنشاین، راوی شانکار و نصرت فاتح علی خان دریافت کردهاند. در سال ۲۰۰۱ در جشنواره موسیقی شرق در سمرقند برنامه افتتاحیه را خواند و به عنوان نفر اول به او «بلبل شرق» دادند.
کمیل انتظاری
- 19
- 4