
... آنان که بیژن را از نزدیک میشناسند، به نیکی میدانند او چه انسان زلال و خجستهای است، فرزانهای که تمام زندگیاش عجین است با هنر، موسیقی و خوشنویسی. دو هنر ارجمند فرهنگ ایرانی که بیژنی هر دو را در حد کمال داراست. خانه و سرای او آکنده از مهر و دوستداری است به شعر و خوشنویسی، ازهمینرو پس از اقبال شگفت جامعه به نخستین آلبوم ایشان و استاد روشنروان «نهانخانه دل» که بهگونهای هوشمندانه ترکیبی از موسیقی محلی خراسانی با موسیقی مدرن به شیوهای ارکسترال بود، اهل موسیقی با صدایی مخملین آشنا شدند که جان و جهان شعر پارسی را از ژرفای وجود باز میخواند.
پس از نخستین کار موفق، بیژنی بیآنکه از این اقبال عمومی غره شود، به سپارش حکیم نظامی شیوه کمگویی و گزیدهگویی پیشه کرد و با جستوجو در دواوین شعرای کلاسیک پارسی و نیز معاصران و همدلی آهنگسازان و استادان مسلم موسیقی، در انتخاب شعرها برای اجرا وسواس و دقتی اعمال کرد که هماکنون پس از چند دهه، کارنامه ایشان در زمینه خوانندگی به مجموعهای از آثار ماندگار موسیقی معاصر بدل شده است.
آخرین آلبوم این هنرمند یگانه یعنی «حرفی دیگر» با آهنگسازی محمدجواد ضرابیان، یکی از گزیدهترین کارهای اخیر موسیقی ایرانی است که با انتخاب اشعاری از شاعران معاصر مانند هوشنگ ابتهاج، زندهنام بانو سیمین بهبهانی و نیز شاعر ازدسترفته حسین منزوی، هم قابلیت موسیقایی شاعران معاصر را باز میتاباند و طرفه آنکه با اجرای شعری از مولانا «عبید زاکانی» فرزانه دوران و معاصر حافظ بزرگ، این نکته را یادآور میشوند که عبید تنها یک منتقد هزال و طنزپرداز نبوده و در آفرینش ادبی آثار درخور دیگری نیز داشته است... .
از آنجا که آهنگساز این آلبوم در دیار غربت (کانادا) زندگی میکند و بیشتر تدارک کار از طریق اسکایپ صورت گرفته، در بیشتر ملودیها نوعی غم غربت و نوستالژیک هم مستتر است و همنوایی سازهای مدرنی مانند پیانو و گیتار با سازهایی کلاسیک مانند ویلن، فلوت و ترکیب استادانه با سازهای موسیقی سنتی ایرانی مثل تار، دف، قانون و سنتور، مجموعهای را فراهم آورده که گویا مینیاتوری بیبدیل از هنر ناب ایرانی است.
یکی از افتخارات مؤسسه انتشارات نگاه شاید این باشد که در تجدید چاپ برخی دواوین شعرای کلاسیک، آرایش و خوشنویسی آن را به استاد بیژنی سپارش داد، حاصل آنکه هماینک این مجموعه، خود به آلبومی نفیس از آثار خوشنویسی ایشان بدل شده است... . اکنون شبهایی دارم که بیصدای بیژنی برای من برهوتی است از تنهایی و آنگاه که آوای جادویی و مخملین او در فضای کتابخانهام میپیچد، به خود میگویم: بخوان بیژن، همیشه بخوان... .
علیرضا رئیسدانایی
- 11
- 2