سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۰:۱۰ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۰۸۴۵
موسیقی

گزارشی از نسبت وضعیت ترانه‌نویسی و موسیقی امروز

من ترانه، حال نزاری دارم!

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,ترانه و شعر
اگر اهل شعر و شاعری باشید، که با توجه به تعداد بالای شاعران در پهنه سرزمین آریایی، دور از ذهن نیست که اغلبتان بوده باشید، یا اگر حتی علاقه‌مند به آن، لابد این قول معروف را شنیده‌اید که «نون تو ترانه‌س!» این باور، مبتنی است بر این‌که وقتی کسی شعر نمی‌خواند، می‌توان ترانه نوشت، احیانا با این فرض که کار راحت‌تری هم هست، و آن را به خواننده‌ها و آهنگسازها فروخت و کسب درآمد کرد.

این، تنها صورت مساله است. جدای از این‌که ترانه‌نوشتن، خلاف باور عموم، ساز وکارهای پیچیده‌ای هم دارد، امروز باید پرسید وضع ترانه‌نویسی چگونه است؟ ترانه‌سراها می‌توانند به سهولت آثار خود را به اصطلاح در بازار آب کنند؟! چه کسانی می‌توانند وارد این بازار شوند و چه کسانی بیرون خط می‌مانند؟ ترانه امروز، همگام با موسیقی ما پیش رفته است؟ در این گزارش به این پرسش‌ها پاسخ خواهیم گفت.‌

 

ترانه برای کدام خواننده؟

این روزها حتی آگهی «موسیقی و تنظیم رایگان برای شما» را روی دیوارهای شهر می‌توانید بشنوید. یعنی بازاری شکل گرفته که به‌دنبال جذب خواننده خوب است و او را با حذف هزینه‌های اولیه جذب می‌کند.

 

بنابراین دیری نمی‌پاید که این اتفاق برای ترانه‌نویس‌ها هم رخ خواهد داد. اما همین حالا، چرا ترانه‌نویسی، انجمن‌های ترانه، انتشار کتاب‌های ترانه و... داغ نیست. چرا مانند دهه پیش که چندین انجمن ترانه، به برگزاری جلساتی فعال همیت می‌گماشتند، ترانه‌سراها محافل مشخص و ثابتی ندارند؟ امروز به نظر می‌رسد جز چند ترانه‌سرای معروف که تجربه همکاری با خوانندگان را دارند، خیل عظیم ترانه‌سراها بیرون خط مانده‌اند.

 

بیشتر کتاب‌های ترانه‌ای که منتشر می‌شود، ترانه‌هایی نیست که پیش از این خواننده‌ها آنها را خوانده باشند و متن‌هایی هستند که ظاهرا به امید خوانده‌شدن نوشته شده‌اند اما راهی کتاب‌ها شده‌اند؛ کتاب‌هایی که امروز شمارگانشان تا ۳۰۰ جلد هم تنزل کرده است. با این حال، بین این ترانه‌ها ترانه‌های موفقی نیز می‌توان یافت که می‌توانستند بسیاری از موسیقی‌های پاپ این چندساله ما را تغذیه کنند. ترانه، چه بپذیریم و چه نه، بیشتر به‌عنوان متنی واسط مطرح است؛ متنی که نوشته می‌شود تا با موسیقی خوانده شود.

 

با این حال، یک ترانه‌سرا معتقد است اتفاقا ترانه‌هایی که بی‌توجه به ساز و کارهای موسیقیایی و صرفا برای کتاب‌شدن نوشته می‌شوند اغلب موفق‌ترند.

 

سیدعبدالجواد موسوی دراین‌باره می‌گوید: «وقتی شعری می‌نویسی اما زبان آن را می‌شکنی و به زبان محاوره‌ نزدیکش می‌کنی و وقتی این را لزوما برای موسیقی و ملودی نمی‌نویسی، با نوعی رهایی مواجهی. در واقع تو این‌گونه با نیت نوشتن شعر، به زبان شکسته و عامیانه نوشته‌ای و این موفق‌تر است.

 

چون دچار مزاحمت ملودی نیستی. وقتی شما ترانه را آگاهانه برای اثری موسیقایی می‌نویسی، باید ملاحظات مختلف را در نظر بگیری؛ این‌که خواننده مرد است یا زن، صدای بم دارد یا زیر. فراز و فرودها چیست و... . بنابراین وقتی نه با معیارهای موسیقی و ترانه، بلکه به فراخورهای شعری، می‌نویسیم، اغلب موفق‌تر خواهد بود. حال در نظر بگیرید ترانه‌هایی را که آهنگسازهای ما بر اساس آنها ملودی ساخته‌اند؛ این‌ها اغلب آثار شاخصی شده‌اند.»

 

ترانه فقط پاپ نیست

یکی دیگر از مسائلی که اهمیت ترانه‌نویسی را بیش از پیش یادآور می‌شود، سلطه ترانه‌های پاپ بر همه انواع موسیقی است. بسیاری از موسیقی‌های آلترناتیو که به‌صورت رسمی در کشور تولید می‌شوند، یا از ترانه‌هایی استفاده می‌کنند که بیشتر مناسب فضاهای لطیف موسیقی پاپ است، یا این‌که یکسره سراغ از شعرهای کهن مثل خیام و حافظ و مولوی می‌گیرند.

 

این باعث شده که ما تقریبا هیچ ترانه‌ای برای موسیقی‌های غیرپاپ و غیرسنتی‌مان نداشته باشیم. شاید یک دلیل بروز این وضع همین باشد که محمد صالح‌علا، مجری محبوب برنامه‌های تلویزیونی که البته سال‌ها او را به‌عنوان ترانه‌نویس شناخته‌ایم به جام جم می‌گوید: «ترانه، مماس با ذائقه ملی است.

 

ما اغلب مایل به غذای ملی خودمان هستیم و نه غذای بیگانه. مگر این‌که ذائقه‌مان را با زندگی در آن‌جا و خوردن آن خوراک تغییر بدهیم، اما با این حال مزه آن غذای ملی همیشه در ذائقه ما خواهد بود». در واقع از پاسخ او می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که هنوز این موسیقی‌ها به ذائقه ما نزدیک نشده‌اند و چون این فاصله را برنداشته‌ایم، دست کم در حوزه کلام سعی می‌کنیم ذائقه را چندان تغییر ندهیم تا این موسیقی‌ها شنیده شوند.

 

عبدالجواد موسوی اما معتقد است مهم‌ترین مولفه در این باره، همخوانی کلام و موسیقی است و نمی‌توان قاعده‌ای برای این‌که چه نوع موسیقی‌ای چه جنس ترانه‌ای می‌طلبد وضع کنیم. او می‌گوید: «ما البته نمونه چندانی هم در این‌گونه موسیقی‌ها نداریم که بتوان به بررسی‌شان نشست. در بسیای از موارد مشکل عمده این است که با همخوانی کلام و موسیقی مواجه نیستیم. موسیقی به تفکیک کلامی که می‌طلبد، قاعده و سامان مشخصی ندارد.

 

افاده‌ شاعران، طبق‌طبق!

باوری عمومی مطرح است که می‌پندارد، ترانه چون برای عوام و با زبان عامیانه نوشته می‌شود، متنی سخیف است و به عکس، شعر، جایگاهی رفیع را به خود اختصاص داده است. خود ترانه‌سرایانی که سعی دارند به عنوان شاعر شناخته شوند و نه ترانه‌سرا، بیشتر به استقرار این وضع و باور دامن زده‌اند. همین باور باعث شد که وقتی سال گذشته باب دیلن، به عنوان خواننده ترانه‌سرا، نوبل ادبیات را برد که هیچ‌گاه به یک ترانه‌نویس اهدا نشده بود، بیشترین شگفتی را ایرانیان ابراز کردند!

 

عبدالجواد موسوی معتقد است تصور این‌که شاعران، ماهیتا مرتبه‌ای رفیع‌تر نسبت به ترانه‌نویس‌ها دارند، باطل است: «از قدیم‌الایام هم همین گونه بوده است. ایرج‌میرزا هم به عارف قزوینی می‌گفته تو شاعر نیستی و تصنیف‌سازی. یکی از دلایل بروز این وضع، تبختر خود شاعران است.

 

از سویی تاریخ گردن‌کلفت شعر فارسی هم کار را سخت کرده. جنس کلام هم مساله است؛ شعر ما اغلب نخبه‌گرا بوده و ترانه ماهیتا با زبان عوام نوشته شده». او درباره سویه‌های مختلف این تصور توضیح می‌دهد: «تا چند سال پیش، ترانه‌نوشتن به زعم بسیاری از اهالی ادبیات کفر تلقی می‌شد! می‌گفتند هر کس سواد ندارد و کم‌مایه است، ترانه‌نویس می‌شود... به ترانه اهمیت نمی‌دهیم.

 

ترانه‌های شاعران بزرگ ما مثل شاملو را هم به همین دلیل جدی نمی‌گرفتند و همین شاید باعث شد شاعری مثل یدالله رویایی فقط یک ترانه بنویسد و همان هم ترانه درخشانی است که محمد نوری خوانده است. بعد از درگذشت جمشید ارجمند هم متوجه شدم که او ترانه می‌نوشته. تاریخدان و ویراستاری باسواد که شاید به همین فراخور ترانه‌سرایی‌اش را پنهان کرده بود».

 

محمد صالح علا اما آتش تندتری در مقایسه ترانه و شعر و تصور عموم و ترانه‌نویس‌ها از این دو مقوله دارد. او می‌گوید: «مقایسه ترانه و شعر اساسا درست نیست. من هرگز شعر نگفته‌ام، از همیشه تنها ترانه نوشته‌ام. ترانه‌نوشتن اتفاقا بسیار دشوارتر از نوشتن شعر است؛ شعر پدیده‌ای است که هر وقت شیرش را باز کنی جریان دارد، اما ترانه این‌طور نیست. عوالمی دارد که باید خودش سراغ آدم بیاید.

 

احوال و مقدماتی دارد. از این‌روست که می‌گویم دشوار است. با این‌که شعر هم همین‌طور است اما ترانه مبتنی بر آهنگ و موسیقی و از همه مهم‌تر به قول یک لغت‌شناس روسی، مبتنی بر لحن است و نه کلمه. کامل‌تر این‌که مبتنی است بر کلمات ملحون. ترانه بسیار پیچیده و رازآلود است.»

 

ترانه دیگر مهم نیست؟

امروز لابد شما هم موافقید که ما در موسیقی پاپ، که البته محمد صالح‌علا دوست دارد آن را موسیقی «مردم‌وار» بنامد، با آهنگسازی‌ها و تنظیم‌های به مراتب استانداردتری مواجه هستیم. اما بسیاری از همین قطعات موفق، مطلقا ترانه‌های برجسته‌ای ندارند. صالح‌علا معتقد است بروز این وضع از آن روست که موسیقی و ملازمات و ملاحظاتش را می‌توان آموخت اما هیچ گاه نمی‌توان تخیل‌کردن را به کسی در کارگاه‌های ترانه‌نویسی یاد داد.

 

عبدالجواد موسوی از سوی دیگر بر این باور است که وقتی با تعدد آثار مواجهیم طبعا از کیفیات آنها کاسته می‌شود. او دراین‌باره می‌گوید: «از سه ضلعی که یک قطعه موسیقایی را می‌سازند، امروز در ظاهر ترانه کم‌ترین اهمیت را دارد. این نقطه ضعف موسیقی پاپ امروز است. ترانه باید زمزمه شود؛ ترانه موفق ترانه‌ای است که به خلوت مخاطب راه بیابد. در حالی که ترانه مبتذل را رغبت نمی‌کنیم به یاد بسپاریم.

 

هر وقت هر سه ضلع این مثلث، یعنی ترانه‌سرا، خواننده و آهنگساز همسنگ بوده‌اند اثری موفق متولد شده است. ترانه آثار امروز به قوت خواننده‌ها و موسیقی نیست. شاید از همین روست که مثلا محسن چاوشی ترجیح می‌دهد از شعر کلاسیک بیشتر استفاده کند تا از متنی که می‌خواند مطمئن باشد». اشاره او به آثاری از محسن چاوشی است که در آنها غزل‌هایی از مولانا را خوانده است، هر چند محسن چاوشی، ترانه‌های پاپ بسیار موفق و چشمگیری هم در کارنامه دارد.

 

صابر محمدی

 

 

jamejamonline.ir
  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش