لودویگ فان بتهوون در دسامر ۱۷۷۰ (آذر ۱۱۴۰) به دینا آمد. او از همان دوران کودکی و قبل از چهار سالگی آموختن پیانو را آغاز کرد. ربی او پدرش بود و ساعت های طولانی در روز تمرین می کردند. هر بار که بتهوون اشتباه می کرد، پدرش روی انگشتانش می زد و او از این کار گریه اش می گرفت؛ به همین خاطر بین همسایه ها به پسر کوچولویی که جلوی پیانو گریه می کرد، معروف شده بود.
بتهوون بزرگ ترین سمفونی های جهان را نوشت. سونات های بزرگی برای پیانو آماده کرد و هنگام رهبری ارکستر، واقعا دیدنی بود. نکاتی در مورد بتهوون وجود دارد که شاید تا به حال نشنیده باشید.
۱. ریاضی بلد نبود
بتهوون در یازده سالگی مجبور به ترک تحصیل شد و برای کمک به خانواده شروع به کار کرد. او هیچ گاه ضرب و تقسیم را یاد نگرفت. برای نمونه او هیچ گاه نتوانست ۵۰ را در ۱۰ ضرب بکند؛ او باید ۵۰ را ۱۰ بار جمع می کرد تا به نتیجه می رسید و پاسخ را به دست می آورد. این در حالی است که به باور بسیاری، ریاضی و موسیقی نسبت نزدیکی با هم دارند.
۲. دیدار با موتزارت
در اولین سفرش به وین در هفده سالگی برای او برنامه ریزی کردند تا در مقابل «موتزارت» قطعه ای را بنوازد بعد از اجرای او، مدتی تنها به صحبت با او پرداخت و هنگامی که از اتاق خارج شد، به اطرافیانش گفت: «حواستان به این پسر باشد، او روزی چیزی برای صحبت به جهان خواهدداد.»
۳. سفر به وین
قبل از نقل مکان به وین در بیست سالگی، بتهوون زیر نظر «هایدن»، پدر سمفونی، آموزش می دید. البته این دو بیشتر اوقات با هم دچار اختلاف می شدند و در نهایت هم دل خوشی از هم نداشتند.
۴. بیماری های بتهوون
بتهوون از کودکی تا زمان مرگش بیمار بود. او در زندگی اش از بیماری های ناشنوایی، کولیت، رماتیسم، تب رماتیسمی، تیفوس، اختلالات پوستی، انواع عفونت، درد چشم، یرقان، هپاتیت مزمن و سیروز کبدی رنج می برد.
۵. ناشنوایی
بتهوون از سال ۱۸۰۰ (۱۱۷۹) دچار ناشنوایی تدریجی شد. برخی احتمال می دادند دلیل آن ییماری های متعدد او بود.
۶. سونات مهتاب
معروف ترین شاهکار او «سونات مهتاب» است که به معشوقه اش «جولیتا گیچاردی» تقدیم شده است. این سونات امروزه هم به عنوان یکی از معروف ترین شاهکارهای موسیقی کلاسیک جهان شناخته می شود.
۷. عدم علاقه به آموزش
بتهوون از آموزش پیانو متنفر بود، مگر آن که به افراد آموزش دیده و با مهارت بالا آموزش می داد. او هیچ گاه حاضر نبود به مبتدیان پیانو و موسیقی آموزش دهد، حتی هنرجویان مبتدی اما بااستعداد را پس می زد.
۸. علاقه به سیاست
بتهوون در کنار موسیقی تمایل شدیدی به موضوعات فلسفی، ادبی و سیاسی داشت. یکی از موضوعات مورد توجه و علاقه او انقلاب فرانسه بود. بتهوون سمفونی سوم خود را به «ناپلئون» تقدیم کرد؛ اما وقتی ناپلئون خود را «امپراتور» نامید، از این تصمیم منصرف شد و تقدیم نامه خود را پس گرفت.
۹. بتهوون شلخته
بتهوون فردی بسیار شلخته و نامرتب بود. بیشتر اوقات باقیمانده غذای او در کنار پیانو و در میان نت های نیمه نگاشته اش پیدا می شد. در کف اتاقش همیشه چرک نویس های نت وجود داشت و جایی خالی از کاغذ نبود که بتوان روی آن قدم گذاشت. او در کنار شلختگی، فردی بسیار تندخو و بداخلاق هم بود و حتی با برادرزاده خود که سرپرستی اش را به عهده داشت، چنان بد برخورد می کرد که گویی غریبه ای است.
۱۰. مرگ بتهوون
او در زمان مرگش به شهرت فراوانی رسیده بود و برای تشییع جنازه او هزاران نفر آمدند. اما روی قبر او تنها نوشته شد: «بتهوون».
- 14
- 5