پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۷:۴۲ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۲۸۹
موسیقی

گفت‌وگو با سامان احتشامی نوازنده ایرانی؛

ادای دِین به بهترین ملودی‌ساز

اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی,سامان احتشامی و همایون خرم

استاد همایون خرم الگویی ویژه برای هنرجویان جوان است این را می‌گوید و به سال‌ها قبل بازمی‌گردد. موضوعاتی از سال‌ها قبل که بیشتر جنبه تاریخی دارند: «استاد خرم سال‌های متمادی نزد یکی از مفاخر موسیقی ایران یعنی استاد صبا شاگردی کرده و همین موضوع او را  به‌عنوان یکی از دانش‌آموختگان خوب و موفق موسیقی ایرانی و البته یکی از بهترین معلمان این عرصه مبدل کرده است.

 

کیفیت بالای کارهای او نیز، موید همین موضوع است. بعید است کسی مخالف این بحث باشد که خرم، بهترین ملودی‌ساز و آهنگساز ارکسترال است. حتی اگر نظر شخصی ملاک باشد، من او را بهترین آهنگساز قرن در ایران می‌دانم. آثار او را ببینید. در آثاری که برای تکنوازی ویلن نوشت یا در آهنگ‌هایی که برای ارکستر بزرگ نوشت، واقعا عالی عمل کرد». اینها بخشی از سخنان «سامان احتشامی» هنرمند و نوازنده پیانو درباره استاد همایون خرم است.

 

نوازنده‌ای که مطابق گفته‌های خودش با واسطه با آثار همایون خرم آشنا شده است: «من به این دلیل که ساز تخصصی‌ام پیانوست، شاگرد مرحوم استاد جواد معروفی بودم و با همین واسطه و آشنایی با یکی از شاگردان استاد خرم یعنی بابک شهرکی، با کارهای او آشنا شدم».

 

احتشامی بزرگترین آرزوی خود را که تأکید می‌کند، آرزوی هنری اوست، اجرای تمام آثار استاد خرم را با ساز پیانو می‌داند و معتقد است: «به ‌نظر من نمی‌شود طرفدار موسیقی ایرانی باشید اما از ملودی‌های همایون خرم  بهره شنیداری نبرده باشد و خاطراه‌ای لذت‌بخش از آن نداشته باشید».

 

سامان احتشامی که از برگزیدگان جشنواره موسیقی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان است، می‌گوید: «آقای خرم  معلم بسیار خوبی بودند و بر این امر هم که کار تعلیم را وانگذارند، تأکید داشتند. به همین دلیل کلاس‌های ایشان تا روزهای پایانی عمرشان، دایر بود.

 

آن‌طور که من می‌دانم، حدودا بعد از ١٠ یا ١٥روز از آخرین کلاسشان، دار فانی را وداع گفتند». او کمتر از یک‌ماه پیش آلبوم موسیقی‌ای روانه بازار کرد که «همایون‌های همایون» نام داشت. آلبوم «همایون‌های همایون» به مناسبت سالروز زنده‌یاد «همایون خرم» موسیقیدان و آهنگساز بزرگ ایرانی منتشر شد. این آلبوم شامل ١١ قطعه از آثار استاد همایون خرم است.

 

در مقدمه این آلبوم آمده؛ «اجرای این آثار از پیانیستی است که توانایی‌هایش بر عام و خاص پوشیده نیست. «سامان احتشامی» علاوه بر علاقه عمیق به این ساخته‌ها، بارها کنار همایون خرم همنوازی کرده و ژرفای این آثار را می‌شناسد. اجرای او هم وفادارانه (در ارایه متن‌های استاد) و هم آزادانه (در ارایه جمله‌ها و سلیقه شخصی) است. اجراهای سامان احتشامی بی‌نیاز از هر صدای دیگری است و می‌توان آنها را بارها شنید.». با احتشامی درباره «همایون‌های همایون» گفت‌وگو کرده‌ایم:       

 

 شما قبلا بارها از علاقه‌تان به همایون خرم گفته‌اید اما سوال اینجاست که آشنایی‌تان با زنده‌یاد همایون خرم چطور شکل گرفت که بعد از مدتی توانستید با او همکاری کنید؟

من در سن ١٤سالگی یک آلبوم موسیقی با نام «باغ‌به‌باغ» جمع‌آوری کردم که برخی از قطعات آن باز اجرای آثار استاد فرامز پایور و آقای همایون خرم با پیانو و تنبک بود. برای کسب مجوز از آقای خرم، به منزل ایشان رفتم و اجازه‌ نواختن قطعه «طاقتم ده» را از ایشان أخذ کردم.

 

همان زمان باب آشنایی من با آقای خرم ایجاد شد و من افتخار آشنایی با ایشان را پیدا کردم. من شاگرد استاد جواد معروفی بودم که ایشان همراه همیشگی استاد خرم در نوازندگی بود و قطعات ماندگار استاد همچون قطعه «تو‌ای پری کجایی؟» را تنظیم کرد. در‌ سال ٧٢ که استاد معروفی فوت کردند، آقای خرم برای اجراهایشان به دنبال یک نوازنده پیانو بودند که طبق خاطراتی که از من داشتند، با من تماس گرفتند و من در سن ١٧سالگی، همراه استاد خرم شدم. این درحالی بود که آقای خرم حدودا ٥٠‌سال از من بزرگتر بودند.

 

ما با هم یک‌سری اجراها انجام دادیم و من تمام آن مدت خوشحال بودم که در کنار آقای خرم نفس می‌کشم و مطالبی را از ایشان یاد می‌گیرم که فی‌الواقع آن مطالب را در هیچ دانشگاهی نمی‌شود آموخت.

 

 مثلا چه مطالبی؟

یکی از این درس‌ها رابطه بسیار خوب آقای خرم با خانواده‌شان بود. آقای خرم تا آخر عمر زندگی خانوادگی خودش را نگه داشت. ایشان جزو معدود هنرمندانی است که قبل از انقلاب هم کار کرده بود و زندگی سالمی داشت. آقای خرم اهل هیچ چیزی نبود. سیگار نمی‌کشید و نمازش هم ترک نمی‌شد. آهنگسازی آقای خرم در تاریخ موسیقی ایران نمونه نداشته و نخواهد داشت. گرچه بهتر است مردم شیوه زندگی‌کردن آقای خرم را یاد بگیرند تا شیوه آهنگسازی ایشان را. من به جرأت می‌توانم بگویم که آهنگ‌های آقای خرم را حتی خودش هم به اندازه من بلد نبود.

 

ایشان بارها و بارها هم گفت که بعد از یک‌سری موزیسین‌های قدیمی، الان تنها کسی که می‌تواند موسیقی ایرانی را برای ارکستر تنظیم کند، سامان احتشامی است. این جمله را دارم از زبان خود آقای خرم می‌گویم. ایشان گفته بود که در آینده اتفاق بزرگی در زندگی من خواهد افتاد. من بابت وجود چنین نعمتی در تاریخ موسیقی ایرانی بسیار خوشحالم و همراهی با ایشان برگ سبزی از افتخارات من محسوب می‌شود.

 

 چگونه شد که تصمیم گرفتید یک روایت پیانویی تحت ‌عنوان «همایون‌های همایون» از آثار آقای همایون خرم به بازار موسیقی عرضه کنید؟

من یک روز با آقای بابک چمن‌آرا که از فرزندان نسلی است که نشریه بتهوون را به وجود آورده، در دفتر خودم مشغول خوردن غذا بودم که آقای چمن‌آرا تصویری از زنده‌یاد خرم را روی دیوار دفترم دید و گفت، عاشق همایون خرم است. بعد از من پرسید که می‌شود آهنگ‌های آقای خرم را نواخت؟ این سوال یک جرقه‌ای در ذهن من ایجاد کرد و باعث شد که من به این موضوع فکر کنم.

 

این ماجرا پیش از نوروز ٩٦ اتفاق افتاد و من پس از نوروز، قطعات استاد خرم در دستگاه همایون را به صورت پیوسته اجرا کردم و یک آلبوم ٤٤دقیقه‌ای را تحت ‌عنوان «همایون‌های همایون» به مناسبت تولید این استاد موسیقی و با همت موسسه بتهوون منتشر کردم.

 

 زنده‌یاد همایون خرم آثار ماندگاری را با صدای خواننده‌های مختلف ضبط کرده که خیلی از این آثار در سنوات اخیر هم توسط بعضی از خوانندگان علاقه‌مند به موسیقی ایرانی بازخوانی شده‌اند. رمز ماندگاری آثار آقای خرم چیست و به نظرتان چه ویژگی‌ای‌ باعث تمایز آهنگسازی آقای خرم از سایر آهنگسازها می‌شود؟

تفاوت اصلی موسیقی آقای خرم با بقیه موسیقی‌ها این است که آقای خرم اول موسیقی را می‌ساخت و بعد شعر روی آن گذاشته می‌شد. در واقع یک ترانه‌سرا روی نغمات همایون خرم شعر می‌گفت. دلیل اصلی ماندگاری آن آثار هم همین است.

 

الان یک شعری را برمی‌دارند و روی آن شعر آهنگ می‌سازند و درنهایت اسمش را هم می‌گذارند ترانه! این شیوه اشتباه تولید موسیقی است و به آن سروده هم نمی‌شود گفت ترانه. آن سروده‌ای را می‌توان ترانه نامید که روی ملودی گفته و سوار شود؛ نه سروده‌ای که بدون موسیقی گفته می‌شود و بعد روی آن موسیقی می‌گذارند. ترانه اسمش رویش است و بیش از این نیازی به توضیح نیست.

 

 درحال ‌حاضر با وجود پیشرفت امکانات ضبط موسیقی و افزایش تعداد فعالان این حوزه، به ‌نظر می‌رسد کیفیت آثار نسبت به سال‌های دهه‌های ٣٠، ٤٠ و ٥٠ پیشرفتی نداشته است. فکر می‌کنید دلیل این اتفاق چیست؟

در آن سال‌ها عوامل متعددی دست‌به‌دست هم می‌داد که آثار ماندگاری در موسیقی ایرانی تولید شود. در گذشته وقتی یک گروه از هنرمندان موسیقی می‌خواست یک پروژه مشترک انجام بدهد، همه اعضای آن گرو دور هم جمع می‌شدند و با هم این‌ور و آن‌ور می‌رفتند.

 

درنهایت با همدلی و همراهی همدیگر آثاری را تولید و عرضه می‌کردند که این قطعه مورد حمایت رادیو، تلویزیون و حتی وزارت فرهنگ و هنر وقت قرار می‌گرفت و این نهادها بودجه‌ای را در اختیار عوامل آن موسیقی قرار می‌دادند که آنها می‌توانستند تا سال‌ها با درآمد آن اثر زندگی کنند. حتی زمانی ‌که مردم اثر آن موزیسین‌ها را چندین‌بار از رادیو درخواست می‌کردند، حقوق بسیار زیادی به آهنگسازها و نوازنده‌ها تحت عنوان تشویقی می‌دادند که خودش خیلی دلگرم‌کننده بود.

 

حتی کم‌درآمدترین و ضعیف‌ترین آهنگسازها و نوازنده‌های آن‌موقع هم خانه، خودرو و درآمد کافی برای اداره زندگی خود را داشتند. وضع طوری بود که خیلی از آن موزیسین‌هایی که پس از انقلاب مجوز فعالیت نگرفتند، ٣٠ و چند‌سال از عمرشان را با دستمزدهای حاصله از موسیقی در سال‌های قبل از انقلاب گذراندند. آنها در چنین شرایطی فعالیت می‌کردند اما امروز موزیسین‌هایی که قصد همکاری با همدیگر را دارند، فایل‌های مدنظر را از طریق ایمیل برای همدیگر ارسال می‌کنند و هر کس کار خودش را می‌کند، چون همه گرفتار زندگی شخصی خودشان شده‌اند.

 

 به ‌نظر بسیاری، آقای خرم با وجود تسلط ویژه‌ای که به لحاظ فنی به موسیقی ایرانی داشت، آهنگ‌های ساده‌ای ساخت که می‌خواهم به سادگی آن آثار بپردازید، البته اگر با این مفهوم موافقید. اساسا چه اتفاقی می‌افتد که همایون خرم به جای به رخ‌کشیدن دانش خود در موسیقی ایرانی، یک‌سری آهنگ‌های ساده و زمزمه‌شونده و درعین حال ماندگار می‌سازد؟

من ساده‌‌بودن آثار آقای خرم را قبول ندارم و به نظرم این سلیقه شخصی شماست. در واقع ممکن است آنچه شما به‌عنوان سادگی می‌شناسید، از نظر یک نفر دیگر دشوار باشد. موسیقی سال‌های قبل از انقلاب شرایط خودش را می‌طلبید و موسیقی امروز هم فضاهای جدید خودش را دارد. یک زمانی ساختمان‌ها را با کاهگل می‌ساختند اما الان به واسطه پیشرفت صنعت‌های سنگ‌بری، سیمان و... دیگر کسی با کاهگل خانه نمی‌سازد و ساختمان‌سازی از سادگی درآمده است.

 

من معتقدم، زیبایی‌شناسی سلیقه‌ای است و ملاکی برای سنجش زیبایی‌شناسی فنی وجود ندارد. برج پیزا یک برج کج در ایتالیا است که هیچ صنعت و معماری در آن به کار نرفته اما همه معمارها تحت‌تأثیر آن قرار دارند. در ضمن باید توجه کرد که موسیقی افرادی چون همایون خرم، پرویز یاحقی یا علی تجویدی که در دهه‌های ٢٠ و ٣٠ ساخته می‌شد، نخستین موسیقی‌هایی بود که ضبط شد و به دست نسل‌های بعدی رسید. بنابراین نخستین و قدیمی بودن این موسیقی‌ها لزوما به معنای خوب بودن‌شان نیست.

 

 عده‌ای از آهنگسازها و نوازنده‌ها که موسیقی‌های قدیمی را بازنوازی کرده و دوباره اجرا می‌کنند، مدعی می‌شوند از تکنیک‌هایی استفاده می‌کنند که قطعات باز نواخته شده را مال خود و به یک اثر جدید تبدیل می‌کنند. شما چرا در آلبوم «همایون‌های همایون» نخواستید قطعات آقای خرم را جوری بنوازید که بیان آثار با بیان نخستین آهنگساز تفاوت داشته باشد؟

من این کار را نکردم چون دلم می‌خواست همان چیزی که در لحظه به ذهنم می‌رسد را اجرا کنم. درواقع من آلبوم «همایون‌های همایون» را بیشتر دلی نواختم تا منطقی.

 

 چرا برای ضبط قطعات این آلبوم که پیشتر آقای خرم آنها را به صورت باکلام ضبط کرده بود، از یک خواننده استفاده نکردید؟

آثار من کلا خواننده ندارد، چون من از خواننده‌ها بدم می‌آید. دلیلش هم این است که خواننده‌ها همیشه یک پولی به آهنگسازها می‌دهند تا آهنگسازها به خاطر آن پول اجازه بدهند که خواننده‌ها خودشان را مطرح کنند و آهنگسازها اصلا دیده نشوند. من از بچگی به خاطر این قضیه زجر می‌کشیدم و همیشه دوست داشتم کارهایم را بدون کلام ضبط کنم. اگر اثری را هم با صدای یک خواننده ضبط کرده‌ام، پولش را گرفته‌ام.

 

 بین سلیقه شخصی خودتان و بازار، کدام را ترجیح می‌دهید؟

مطمئنا سلیقه خودم. موسیقی ایران اصلا بازار ندارد. من آلبوم «همایون‌های همایون» را برای دل خودم اجرا کردم. دوست داشتم برای تولد آقای خرم این کار را انجام بدهم و انجام دادم. خواستم ادای دین کنم. مردم می‌توانند دل مرا بپذیرند و می‌توانند نپذیرند.

 

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 14
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش