به گزارش بانی فیلم،یکی از عوامل جذابیت که در دنیای هنر، خود به تنهایی نیز طرفدارانی دارد، موسیقی است، این موسیقی در هر فضایی جایگاهی مختص خود را دارد و در حوزه تولیدات تصویری نیز این موضوع دارای اهمیت ویژه ای است.
شاید شما هم با موسیقی فیلم هایی که بعد از گذشت سال های سال همچنان در ذهن و یادتان باقی مانده است، روبه رو شده باشید، موسیقی هایی که خواه نا خواه تداعی گر اثری هستند که مدت هاست از عمرشان گذشته است اما هنوز که هنوز است زنده هستند.
این موضوع یکی از عواملی است که بحث آهنگسازی در فیلم و سریال ها را مهم می کند و در واقع یادآور ضرورتی است که مدت هاست کم وبیش به آن بی توجهی شده است.
آهنگسازی در تولیدات تلویزیونی و حتی سینمایی و تولید یک موسیقی متن مناسب از جمله عوامل مهم جذابیت برای هر اثری است، اما اینکه امروز چه قدر به این موضوع توجه می شود، سوالی است که تعدادی از فعالان این عرصه در گفت و گو با بانی فیلم به آن پاسخ دادند.
طبق صحبت هایی که در ادامه آن را می خوانید، اغلب آهنگسازان و موسیقی دانان اذعان دارند که در دهه اخیر آن طور که باید به موسیقی فیلم توجه نشده است و این هنر نه تنها از سوی کارگردانان و تولیدکنندگان بلکه از دید مسوولان امر نیز مغفول مانده است… .
مضاف بر این ها ناصر چشم آذر در این گزارش از سیستم مدیریت ضعیفی انتقاد کرد که موجب شده تا موسیقی در فیلم ها و سریال ها ندیده گرفته شود و هیچ جایگاه مناسبی نداشته باشد. این گزارش را در ادامه بخوانید.
ناصر چشم آذر:نگاه مدیران عامل افت موسیقی است!
ناصر چشم آذر که سال های سال است در حوزه تولید موسیقی فیلم فعالیت های درخشانی چون «هامون»، «قصه های مجید»، «خواهران غریب»، «خواب و بیدار»، «شمعی در باد»، «قرنطینه»، «گشت ارشاد» و… را دارد، در خصوص جایگاهی که این روزها موسیقی در تولیدات تلویزیونی و سینمایی دارد به بانی فیلم گفت: به نظر من، ما یک موسیقی فیلمی که مختص دهه ۶۰ تا ۷۰ است را داریم و بقیه موسیقی فیلم ها برای دهه ۸۰ تا ۹۰ است. در دهه دوم این آثار بسیار بیخود و بی انگیزه هستند و هیچ خورندی با کارها ندارند و مثل این است که یک موسیقی خارجی را برای اثری که به آن ارتباطی ندارد گذاشته باشند. این اتفاقی است که در دهه موجود رخ داده است و دیگر موسیقی که جذابیت داشته باشد و نظر آدم را جلب کند وجود ندارد.
وی همچنین درباره علت یا عللی که باعث شده تا موسیقی مثل گذشته در بین تولیدات فیلم ها و سریال ها جایگاه خود را نداشته باشد، تصریح کرد: طبیعی است که منشأ این وضع نامدیریت است. در واقع حضور افراد بی خرد و بی سواد در ساماندهی اوضاع عاملی است که این شرایط را شکل داده است، زمانی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بخش موسیقی می گذارند، آن وقت کسانی در شوراها درباره آن تصمیم گیری می کنند که عاری از هر گونه سواد موسیقی هستند، شما انتظار دارید چه پیشرفتی در این موسیقی اتفاق بیفتد؟! عدم وجود نگاه تخصصی مدتها است که موجب شده تا در این حوزه تصمیمات نادرست و نامعقولی گرفته شود و موسیقی فیلم نیز، دیگر آن جایگاهی که باید را نداشته باشد. چشم آذر همچنین درباره بحث هزینه بر بودن موسیقی در فیلم ها و سریال ها عنوان کرد: چه طور همان مراکزی که از کمبود بودجه نالان هستند، حاضرند پول های میلیاردی به برخی ها بدهند تا کاری که نصف آن مبلغ ارزش دارد را بسازند، آن وقت نمی توانند برای آهنگساز پول خرج کنند؟! این ها بهانه است و اگر مدیریت درستی باشد، این حرف ها نیز دیگر وجود نخواهند داشت، اما فعلاً که با نگاه نادرست موجود این بخش تقریباً کنار گذاشته شده است.
ورود افرادی تازه کار و جوانی که یکدفعه وارد این فضا شده اند، اتفاق دیگری بود که چشم آذر از آن گفت و افزود: در حال حاضر من ۳ سال است که بیکارم و کسی به من کاری نمی دهد، چرا که آن قدر بچه های تازه کار و غیر حرفه ای وارد این فضا شده اند که موجب شد تا هنر واقعی ندیده گرفته شود. در این اوضاع ما حتی امنیت شغلی نیز نداریم و سندیکا نیز نمی تواند از ما دفاع کند چون هیچ چیز با ثباتی وجود ندارد و در کل همه چیز از سیاست گرفته تا اقتصاد، هنر و… پا در هوا است، این موضوع نیز به همان مدیریتی بر می گردد که از آن گفتم.
او اضافه کرد: همه این نقصان ها و مشکلات راه چاره دارد، برگزاری نشست های تخصصی و کاربردی که در نهایت اجرایی می شوند نه اینکه تنها در آنها حرف زده شود یکی از این راه حل هاست. همچنین بر پایی سمینارهای ویژه این حوزه نیز از دیگر مواردی است که می تواند نتیجه بخش باشد. در این جا باید پرسید آخرین سمیناری که ما در حوزه موسیقی فیلم داشتیم کی بوده؟ و اصلاً چنین چیزی را داشتیم؟ در این فضای خالی است که موجب می شود تا هر کسی به راحتی دستش را روی کیبورد بگذارد و بدون خلاقیت آهنگ هایی را بسازد که از خارجی ها نیز خارجی تر است. تقلید جوانان امروز ما ۲۰ است و این موضوع حتی در موسیقی پاپ که موسیقی روز ما است نیز وجود دارد، یعنی در این موسیقی نیز اگر شعرها را انگلیسی بخوانند آهنگ بهتر می شود، زیرا همه آهنگ ها برگرفته از موسیقی های خارجی اند.
آهنگساز مجموعه «قصه های مجید» یادآور شد: به طور خلاصه همانطور که گفتم ما هیچ امنیت شغلی در فضای کاریمان نداریم و اهمیتی به ما داده نمی شود، من که ۲ روز پیش پول بنزین ماشینم را نداشتم، چه اهمیتی دارم که بخواهند به کار من نیز توجه کنند. این نگاه وجود دارد و آن وقت تا می میریم یکدفعه همه می گویند ای وای، چشم آذر مرد! این نهایت افسردگی پرورش فکری ادبیات اجتماعی است و جای تأسف دارد. با این اوضاع تنها باید نگاه مدیریتی موجود تغییر کند، چون تمام ضربه ها از جانب همین مرکز مدیریت است و این موسیقی ما را نابود کرده است. موسیقی ما چیزی که امروز می بینید نیست بلکه می تواند در دنیا اول باشد و در این حد در این حوزه کوتاهی شده است.
حمیدرضا صدری:آهنگساز همیشه ته لیست برآوردهای یک سریال است!
در بخش دیگر این گزارش حمیدرضا صدری آهنگساز فیلم ها و مجموعه هایی چون «ردکارپت»، «خاله سوسکه»، «برنامه عمو پورنگ»، «باغ آلوچه»، «بزنگاه»، «چهارخونه»، «پاورچین» و… در گفت و گو با بانی فیلم در خصوص بحث موسیقی فیلم و سریال ها عنوان کرد: ما اصلاً رشته دانشگاهی موسیقی نداریم و به تازگی رشته ای با این عنوان ارائه شده است، این تازگی یعنی ما حداقل حدود ۵۰ سال از آن چیزی که اسمش موسیقی متن است عقب هستیم. به نظر من این ماجرا باید حتماً آکادمیک اتفاق بیفتد و یا آهنگساز علم و اطلاعات کافی را درباره آن داشته باشد، چرا که کسی که برای ترانه آهنگ می سازد، نمی تواند برای تصویر نیز کار کند، البته هستند کسانی که به هر ۲ حوزه مسلط باشند ولی از آن جایی که معیارها به واسطه این تفکر غیر استاندارد شده است، عده ای از هر فضایی دست به ساخت موسیقی فیلم می زنند. این ها موجب شده تا بحثی با عنوان موسیقی فیلم وجود نداشته باشد. یکی از دلایل این اتفاق استفاده از لوازم الکتریکی است که ظاهراً کار را ساده کرده است ولی از آنجایی که دست مردم برای شنیدن موسیقی خوب بسته است، زمانی که تنها جنس ظاهری یک موسیقی فرق داشته باشد، جلب توجه می کند، این در حالی است که ممکن است آن موسیقی کپی شده باشد و همین تفاوت جلب توجه می کند، البته این داستان بیشتر برای ترانه ها است.
وی با اشاره به موسیقی فیلم «خوابم می آد» اضافه کرد: چون شاید درست نباشد در مورد کار بقیه قضاوت کنیم، از همین فیلم می گویم، در این کار موسیقی به استانداردهایی که باید آن قدر نزدیک بود که برخی ها می گفتند تو موسیقی را فدای تصویر کرده ای، این در حالی است که موسیقی باید فدای تصویر باشد. این موسیقی با این که ملودیک بود، اما اگر تصویر را نمی دیدند آن موسیقی یادشان نمی ماند. حال زمانی که توجهی به این دست موسیقی ها نمی شود، این برخورد دید کلی داوران و کسانی که در این فضا هستند را نشان می دهند، یعنی زمانی که داورانی که اکثرشان از بازیگران و کارگردانان بزرگ بودند به موسیقی خوب یا بد اذعان ندارند. پس دیگر باید فاتحه موسیقی متن را بخوانیم در این شرایط من همچنان موسیقی های خوبی را می شنوم و این جای امیدواری دارد.
صدری درباره جایگاه موسیقی فیلم و سریال در تولیدات تصریح کرد: در لیست برآوردی که وجود دارد، موسیقی همیشه تقریباً مرحله آخر است. یعنی زمانی که کار به تدوین می رسد، تازه نوبت به صداگذاری و آهنگساز می رسد، این یعنی زمانی که بودجه ها تقریباً تمام شده است، زمانی که برای آهنگساز یک مسئله است. مضاف بر این ها در حدود ۲۰ سال پس از انقلاب که هنرمندان بزرگ چون آقای چشم آذر، انتظامی، علی قلی و… حضور داشتند، اهمیت ویژه ای به این حوزه داده می شد اما پس از آن برآوردها کم کم پایین آمد و اهمیت موسیقی فیلم نیز کم شد.
این آهنگساز پیرامون شباهت تماتیک موسیقی یک اثر با خودکار گفت: سریال «داستان یک شهر» نمونه موفقی از تناسب بین موسیقی متن و خودکار است، اصغر فرهادی برای موسیقی پلان به پلان این کار با ما صحبت می کرد و او می دانست که باید چه فضایی ایجاد شود، این نکته ای است که در شکل گیری موسیقی نیز تأثیر بسزایی دارد. در کار بعدی فرهادی با عنوان «یادداشت های کودکی» که خود اصغر فرهادی روی بخشی از آن موسیقی خوانده بود، تناسب صدای آقای فرهادی با آهنگ و قصه کار به حدی درست بود که از بعد این کار به من به چشم یک آهنگساز جدی نگاه کردند و در واقع سکوی پرتابی برای من شد. از همین رو این تناسب قطعاً پیامدهایی دارد که علاوه بر جذب مخاطب برای خود آهنگساز نیز نتیجه بخش است. همچنین دانش کارگردان از فضایی که می خواهد نیز موضوعی است که اهمیت دارد و قطعاً در تلویزیون نیز باید رعایت شود.
او با اشاره به شرایط تلویزیون اضافه کرد: این شیوه پرداخت به موسیقی فیلم در تلویزیون کمتر است چون مخاطبان زیادی دارد و با آن نگاه باید مخاطبان گسترده ای را راضی کند، به همین دلیل اگر شما به شکل خیلی فنی بخواهید به این موضوع در تلویزیون نگاه کنید و بپردازید، شاید مردم عادی چندان آن را درک نکنند، چرا که این مخاطب گسترده اغلب تابع مد می شود، مثلاً موسیقی در سریال «روزگار جوانی» در آن زمان با آهنگ پایانی که داشت گل کرد اما امروز ممکن است به آن بخندید. از سوی دیگر این که تیتراژ حتماً ترانه داشته باشد اتفاقی است که اصلاً خوشایند نیست و این موضوع جو بدی را بین خوانندگان ایجاد کرده که موجب تبلیغ برای یک نفر می شود و بقیه در می مانند.
صدری خاطرنشان کرد: در کل امیدوارم آن نگاه منطقی که باید به موسیقی فیلم شود، باز هم به وجود بیاید تا ما بتوانیم مثل دهه ای که موسیقی های ماندگاری از خود به جا گذاشته اند، آثار قابل توجهی داشته باشیم.
آرمان موسی پور:موسیقی متن یکی از مؤلفه های اثر است!
آرمان موسی پور آهنگساز فیلم ها و سریالهایی چون «هوش سیاه ۱ و ۲»، «فاصله ها»، «دلنوازان»، «ساعت ۲۵»، «بارکد»، «کیمیا» و… را در کارنامه کاری خود دارد، در گفت و گو با بانی فیلم در خصوص موسیقی موجود در سریالها، جایگاه و مولفه هایی که امروز این موسیقی در تولیدات سازمان دارد، عنوان کرد: موسیقی هر کاری، خودش یکی از مولفه های اصلی آن اثر است، حال مدتی است که وقتی فیلم یا سریالی ساخته می شود، شاید به خاطر حجم زیاد تولیدات یا هر عامل دیگری اغلب موسیقی آن کار کمتر مورد توجه قرار می گیرد، از همین رو در این دوران ما می بینیم آن توجهی که قبل تر به موسیقی می شد، دیگر وجود ندارد، به همین دلیل در این شرایط خیلی اوقات موسیقی کم کم آن حق تألیفش را در بین آثاری که چه در سینما و چه در تلویزیون تولید می شود، از دست می دهد.
این در حالی است که یکی از اثرگذارترین مواردی که یک فیلم یا سریال می تواند داشته باشد، موسیقی آن است، همانطور که در طی تاریخ وقتی ما نگاه می کنیم، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، به سریالهایی بر می خوریم که خودشان فراموش شده اند اما موسیقی آنها همچنان در ذهن ما هست.
وی ادامه داد: در زمانی هنرمندانی مثل آقای فخرالدینی انتظامی و… اثرهای فاخری را می ساختند که همچنان مورد توجه است، شاید در آن زمان فضا، هزینه و جایگاه مورد نیاز برای تولید این دست آثار در اختیار آنها قرار می گرفت، ما نمی دانیم آنها در آن زمان در چه شرایطی کار می کردند و شاید سینما و سریال های تلویزیونی نیز آن مقدار هویت اولیه را داشتند که در ادامه موسیقی هم به آن اضافه کند.
امروز به نظر من کارها خیلی یکبار مصرف شده و آثاری تنها برای مقطعی ساخته و پخش می شوند، من واقعاً علت این امر را نمی دانم، اما همانطور که گفتم شاید این اتفاق به تعدد کارهایی بر می گردد که در شبکه های مختلف پخش شود و در کل شلوغی ساخت و ساز تصویر می تواند دلیل کمرنگ شدن و کم تر شنیده شدن موسیقی باشد. اما من امیدوارم که آن بهایی که باید را بیشتر به موسیقی بگذارند و زمان کافی را به آهنگساز بدهند، چرا که این کار، کار سختی است و زمان می برد، خیلی اوقات مدیران تلویزیون و حتی آدم های سینمایی خیلی در جریان نیستند که ساخت یک موسیقی چه قدر زحمت دارد و فکر می کنند که ساده تر از این صحبت ها است، در صورتی که این گونه نیست. ما هم پیش تولید داریم، بعد از آن باید نوازنده هایمان را مشخص کنیم، تم بسازیم، تنظیم کنیم و مراحل متعدد و بسیار دیگری که همه آنها زمان می برد تا یک موسیقی متن ساخته شود و بعد هم آنطور که باید دیده نمی شود، یعنی تنها یک زیر صدای کمی که آن هم اگر دقت کنید به گوش می رسد. به همین دلیل جا دارد که مدیران سینما و تلویزیون توجه بیشتری به این آثار کنند، چرا که در این صورت آثار فاخرتری برای فرهنگ مملکت ما ساخته خواهد شد.
موسی پور در ادامه درباره شباهت تماتیک موسیقی متن به فیلم و تاثیر این عدم نزدیکی که گاهی در برخی کارها اتفاق می افتد، گفت: زمانی که موسیقی های موفقی چون فیلم امام علی (ع) ساخته شد یا در نمونه خارجی آن موسیقی فیلم «پدر خوانده» تولید شد، یکی از دلایل این ماندگاری و توفیق آنها بیان درست حسی صدای این فیلم بود، یعنی این کارها به درستی موسیقی و حسی که در آن کار است را منتقل کرده اند. تم ساختن و تماتیک بودن موسیقی قدرت و خلاقیت یک آهنگساز را نشان می دهد، این که او می تواند فضای جدیدی را همگام با یک سریال یا فیلم تولید کند، چون خیلی از آهنگسازها تم نمی سازند و بیشتر هارمونی می نویسند و از این دست موارد، این شیوه هم خوب است اما به هر حال تم نوشتن نیز خاصیت های خاص خود را دارد که در روش های دیگر نیست. این اتفاق که خود من همیشه تا حد ممکن به آن توجه دارم، باعث می شود تا آن اثر هر چند کوتاه اما یک تم شاخص داشته باشد، این همان مؤلفه فیلم و فضایی است که آن اثر دارد. این موضوعی است که شاید به خاطر عدم اطلاع، کمتر به آن توجه شود و برخی ها موسیقی را برای فیلمشان تنها به عنوان یک آمبیانس می شناسند نه مؤلفه ای که کاراکتر و شخصیتی را به فیلمشان اضافه می کند. از سوی دیگر خیلی از آهنگسازان هستند که تم های بسیار زیبایی می سازند اما آن سریال قدرت نشان دادن تم تولید شده را ندارد و باید اثر ضعیف تری برای چنین کاری ساخته شود، این مسئله، موضوعی است که خود آهنگساز باید آن را تشخیص دهد.
آهنگساز و سازنده موسیقی متن سریال «کیمیا» تصریح کرد: به نظر من در کشور ما هر کس کار موسیقی فیلم می کند، جای توجه دارد، چرا که این افراد آن قدر که در این مسیر تحصیل کردند، زحمت کشیدند و انرژی وقت گذاشته اند، به حقشان نمی رسند و این اتفاق در همه جای دنیا هست، من همیشه گفته ام که این کار انرژی زیادی می گیرد و تنها چیزی که این انرژی را بر می گرداند، آن واکنش های مثبتی است که مردم به کار او نشان می دهند، اما ما چنین اتفاقی در کشور نداریم و متأسفانه تا صحبت از سریال و یک فیلم می شود، در حوزه موسیقی اوج توجه به تیتراژ آن کار است و کمتر کسی حواسش به موسیقی متن است.
وی همچنین از سریال هایی چون «سربداران»، «پدر خوانده»، «خونه مادربزرگه» و… در زمره آثار ماندگار موسقی فیلم نام برد و افزود: ماندگاری و موفقیت این دست کارها دلایل مختلفی دارد، از جمله این که شاید در آن زمان تلویزیون تنها ۲ کانال داشت و پخش این یکی دو سریال در آنها باعث می شد تا همه آنها را ببینند، در واقع این کارها یک حس نوستالژیک دارند که همچنان آنها را بابت تأثیرگذاری که دارد، ماندگار کرده است. اما امروز من هر کاری هم که تولید کنم با شرایط موجود بین ده ها سریالی که یک خانواده در شبکه های مختلف می بیند، گم می شود و آن تک ملودی دیگر در ذهن ها نمی نشیند، از همین رو در چند سال گذشته نمی توانم سریالی را نام ببرم که موسیقی آن پررنگ باشد و این اتفاق نه تنها در ایران بلکه در هالیوود نیز وجود دارد.
بحث هزینه و سرمایه گذاری روی مبحث موسیقی فیلم ها نیز، موضوع دیگری بود که موسی پور در خصوص آن گفت: از زمانی که سیستم های کامپیوتری آمدند، همه فکر می کنند که ما تنها پشت این سیستم ها می نشینیم و هیچ کار خاصی نمی کنیم، در حالی که کسی که واقعاً موزیسین است همان کار سابق را انجام می دهد. در این بین هستند کسانی که اپراتوری موسیقی را می کنند، یعنی به گونه ای تکه هایی را با هم ترکیب می کنند و به آن شکل موسیقی می دهند. من به این ها کار ندارم، اما اگر صحبت از موسیقی واقعی و تولید یک تم جدید است، این موضوع قطعاً هزینه زیادی دارد و باید یک ارکستر پشت آن باشد، آن وقت در این شرایط هر نوازنده برای هر پارتی که می زند، یک مبلغی را می گیرد، به همین دلیل مقدار زیادی هزینه لازم است اما وقتی تولید کننده رقمی که گفتنی نیست را در اختیار ما قرار می دهد و با آن حتی نمی توانیم دستمزد خودمان را تامین کنیم، دیگر چه باید کرد؟! این گونه است که طیف وسیعی از موزیسین ها بیکار می شوند و موجب می شود تا همان کسانی که هستند نیز بی انگیزه شوند و چند سالی را با دلزدگی کار کنند؛ آن هم کاری که در نهایت ماحصل آن هیچ چیز نیست.
موسی پور خاطرنشان کرد: هنر واقعی هنری است که بماند و بشود بعدها درباره آن بحث و گفت و گو کرد، به همین دلیل امیدوارم مدیران و مسوولان مرتبط با نگاه بازتر و کارسازتری به این حوزه نظارت کنند و با اعطای امکانات بیشتر به فعالان این عرصه موجبات خلق آثار ماندگار وارزشمند را فراهم کنند.
- 13
- 6