حميد متبسم را جداي از فعاليتهايش در گروه دستان، به خاطر آهنگسازيهايش در حوزه موسيقي ايراني، همينطور نوازندگي تار و سهتار ميشناسند تا آنجا که امسال آلبومي را صرفا به تکنوازي سهتار-سازي که کمتر با آن در دستان حاضر ميشود- منتشر کرد. او در سالهاي اخير چندين پروژه را بر اساس اشعار کهن فارسي انجام داده است که از جمله آنها ميتوان به «سيمرغ» اشاره کرد. به تازگي او آلبومي را روي اشعار «نظاميگنجوي» آماده کرده که قرار است هفته آينده در فرهنگسراي نياوران رونمايي شود.
لطفا درباره پروژه «تار و پود» توضيح بفرماييد، اينکه چه زماني آغاز شد و هدف اصلي از ساخت آن چه بود؟
خلق هر اثر هنري آتشفشاني است که درون خالقش فعال ميشود و بازتاب حالات دروني خالق هنر است و به جز اين تعريف و هدفي ندارد. مگر اينکه آن اثر سفارشي باشد. «تار و پود» اثري عاشقانه بر اساس برداشتي آزاد از داستان خسرو و شيرين نظامي است که فکر آهنگسازياش از اواسط سال ٩٣ با من بود، اما در سال ٩٥ به سرانجام رسيد. با اينکه ٨٠ بيت از اشعار نظامي بافت داستان ساخته و پرداخته اين اثر را شامل ميشود، «تار و پود» تفاوتهاي ويژهاي با داستان خسرو و شيرين دارد. در افسانه خسرو و شيرين رقابت، حسادت، غرور و تکبر عشق خسرو و شيرين را به راهي ميبرد که پايانش زميني است، «تار و پود» ولي با بههمرسيدن خسرو و شيرين به پايان ميرسد و از طرح بخشهاي بعدي داستان نظامي پرهيز ميکند، تا دامن عشق، آلوده نشود و آسماني بماند.
تفاوت اين اثر با آنچه پيش از اين منتشر شده بود، در چيست؟
تفاوت اين اجرا و اجراي پيش تنها در خواننده است، غير از اينکه هر اثر هنري ميتواند و جذاب است که اجراهاي متفاوتی داشته باشد، همانطور که خودتان ميدانيد بههرحال نشر آثار موسيقي با صداي خواننده خانم در ايران ميسر نيست.
شما در سال گذشته و بعد از «سيمرغ» بار ديگر سراغ ادبيات کهن رفتهايد. لزوم پرداختن به ادبيات کهن در عصر جديد را در چه ميبينيد؟
در ادبيات کهن جلوههاي انساني و نقاط خاص تاريخ زندگي انسان برجسته است، نقاطي که ميتوان از آن درس گرفت و ميتوان از آن چراغي ساخت براي يافتن راهي بهتر و براي زندگي نوين. ادبيات کهن، افتخار ما، يا بهتر بگويم تاريخ و ادبيات کهن، از انگشتشمار مايههاي سرفرازي ماست. تمام مردماني که تاريخي کهن مانند ايرانيان دارند، به ادبيات کهن خويش مينازند و ميپردازند. ببينيد چقدر فيلم، تئاتر، موسيقي و اپرا تاکنون از داستانهاي يوناني، رمي و مصري ساخته شده است.
همکاري با وحيد تاج چطور بود؟
وحيد تاج جوان خوشفکر، خوشتکنيک و بامرامي است و آيندهاش روشنتر از امروز است، به شرط پرورش اين تفکر و اين تکنيک و اين مرام. از قديم گفتهاند: آدمي را بايد بر اساس کردهها و ناکردههاي خودش سنجيد. متأسفانه تجربيات من از کارکردن با خوانندگان جوان، همگي شيرين و دلپذير نيستند. انسان و بهخصوص انسان هنرمند، تا فراموش نکرده است که همه چيز نام و ثروت نيست، کردار و پندارش نکوست. جامعه امروز ما انسان را به بستن باري تشويق ميکند که به دور از معرفت زندگي انساني است و بر همين اساس است که کيفيتهاي هنر موسيقي تحت تأثير بازاري است که همين روند برايش خط و مشي مشخص ميکند و به همين دليل است که ديگر کمتر اديب خوانساري، محمودي خوانساري، قوامي، گلچين، محمدرضا شجريان و از اين دست به وجود ميآيد. بازار موسيقي به خوانندگان امروز فرصت آنشدن را نميدهد و مخاطب امروز هم از خوانندگان، آن توانايي و معرفت را طلب نميکند.
چرا متن عاشقانه خسرو و شيرين نظامي را انتخاب کرديد؟
هنر بازتاب درون خالق هنر است و درون خالق هنر شامل احساس، جهانبيني و تفکر او ميشود. انتخاب شعري عاشقانه براي بهتصويرکشيدن حال دروني من و انتخاب خسرو و شيرين به دليل تفکر پرداختن به ادبيات کهن، دستمايه اين اتفاق بود.
انتخاب ادبيات کهن براي آهنگسازي، چه محدوديتها و مزيتهايي دارد؟
ادبيات کهن يک مفهوم کلي و بسيار فراگير است، بهتر است بگوييم، انتخاب ادبيات روايي چه محدوديتها و مزيتهايي دارد؟ ادبيات روايي (داستاني)، چند مشکل براي آهنگساز ايجاد ميکند. اول اينکه آهنگساز بايد داستاني را که آغاز کرده به درستي پيش ببرد و به انجام برساند، در اين حالت حذف ابيات و قسمتها بسيار مشکل است و کنترل زمان قطعه و کل ماجرا خودش هنري است.
دوم اينکه در ادبيات کهن وزن اشعار يک مجموعه، از آغاز تا پايان يکي است و تنوع در مفهوم کلمات است، حال اينکه در موسيقي تنوع در تغيير اوزان و مايههاست و درگيري با يک وزن ثابت مثلا (مفاعيلن مفاعيلن مفاعيل) دست خالق اثر را ميبندد و يافتن راهي براي تلفيق گوناگون و رنگارنگ شعر سخت ميشود.
البته به اعتقاد من همين پيچيدگيها مزيت کار روي اشعار روايي کهن نيز هست، چراکه آهنگساز به يک مبارزه جذاب دعوت ميشود و در راه يافتن مسير هنري، رشد ميکند و متحول ميشود و شايد نتيجه کارش هم به همين دليل، اثري شود بديع.
اجراي اثر با ارکستر مجلسي است، دليل انتخاب اين ارکستر جمعوجور چيست؟
انتخاب سازبندي در آثار به دو دليل شخصيت خود کار و امکانات صورت ميگيرد. به فکر و احساس من ميشد که «تار و پود» را براي يک کوارتت زهي، سازهاي کوبهاي و خواننده يا اين ترکيب فعلي، يعني دو سه تار، قيچک آلتو، بربت، سازهاي کوبهاي و خواننده نوشت. قصد و احساس من اين بود که اين اثر صدايي کهن داشته باشد، از اين رو از سازهايي مانند تار و سنتور و همينطور از سازهايي که صداي زير دارند، پرهيز کردم.
براي اجراي صحنهاي آن چه برنامهاي داريد؟
«تار و پود» تاکنون اجراهاي متعددي در خارج از ايران داشته و در تابستان گذشته نيز اجرائي در فضاي باز کاخ نياوران با همين ترکيب داشتيم که به دليل عدم برنامهريزي صحيح و کمبود امکانات لازم، درست ارائه نشد.
حال در روزهاي ٢٧ و ٢٨ ديماه پيشرو، اجراهايي خواهيم داشت که اجراي اول در تالار وحدت براي عموم و دوم در سالن رودکي براي اهالي هنر خواهد بود.
مخاطبي که براي اين اثر تعريف کردهايد، در چه رده سني و فکري است؟
موسيقي اين اثر و رنگارنگياش ميتواند براي پير و جوان جذاب باشد، اما ناگفته نماند که اين موسيقي به دليل بافتهاي پيچيدهاش، نياز به گوش آموزشديده دارد و شايد براي گوشي که عادت به شنيدن موسيقي روزمره و پاپ دارد، کمي سنگين باشد.
از فعاليتهاي در حال انجام خودتان بفرماييد؛ همينطور از برنامههاي آينده.
از آنچه هنوز خلق نشده نميتوانم برايتان بگويم، ولي در مورد کنسرتها و فعاليتهاي آموزشي مانند گذشته تلاش دارم که فعال باشم و اميد دارم که بتوانم نت آثارم را منتشر کنم.
نسيم قاضيزاده
- 9
- 3