دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۱:۱۸ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۳۵۷۶
موسیقی

محمد گلریز: به من می گفتند تو منتظری یک جوان بمیرد و تو برایش بخوانی!

محمد گلریز,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
محمد گلریز از جمله هنرمندانی است که فعالیت های هنری خود را صرف انقلاب اسلامی کرده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، حدود ساعت دوازده بود که در راه منزل آقای محمد گلریز، خواننده انقلابی بودیم. بارش برف و ترافیک سنگین، کمی قرار مصاحبه مان را عقب انداخت. با آقای گلریز تماس گرفتم که برای تاخیرم عذرخواهی کنم. البته می دانستم که این موضوعات ناراحتش نمی کند. با وجود اینکه این روزها سرش شلوغ است، اما ذره ای کم تحمل و تند نمی شود.

 

وقتی تماس گرفتم، با همان صدای شنیدنی و آرامش مثال زدنیش، گفت که «ترافیک این منطقه همیشگی است و اشکالی ندارد چند دقیقه ای مصاحبه عقب بیافتد». با حدود پانزده دقیقه تاخیر به خانه اش رسیدیم. مانند همیشه با روی خوش، من و تصویربردار را در آغوش گرفت و خوشامد گفت. اولین بارم نبود که با او مصاحبه می کردم، اما اولین بار بود که خانه اش می رفتم.

 

وارد اتاق کارش شدیم که مجاور سالن پذیرایی خانه اش بود. ناگهان صدای اذان از تلفن همراهش طنین انداز شد. برایمان چای و شیرینی آورد و اجازه خواست برای اقامه نماز چند دقیقه ای به داخل منزل برود. محمد گلریز از جمله هنرمندانی است که تمام فعالیت های هنری خود را صرف انقلاب اسلامی کرده است.

 

نماز را که خواند، برای اینکه مصاحبه را چند دقیقه ای عقب انداخت، عذر خواهی کرد.

 

پس از فراهم شدن شرایط مصاحبه، با متانت نشست و پیش از شروع مصاحبه بسم الله گفت. متن گفتگوی ما با محمد گلریز را در اینجا بخوانید:

 

چه خبر آقای گلریز؟ از دهه فجر و شلوغی کارها بگویید.

ما که از پا نمی نشینیم و تا نفس داریم برای انقلاب و اسلام خواهیم خواند. تمام عشقمان این است که برای انقلاب بخوانیم؛ هر چند سنگ هایی جلوی پایمان می اندازند.

 

لطفا بیشتر توضیح دهید.

صریح بگویم. از مسئولان فرهنگی کشور دلخوری دارم. در حال حاضر کشورهایی که دشمن این انقلاب هستند و می خواهند به هر قیمتی نظام اسلامی ما و اتحادمان را از بین ببرند، از مسیر فرهنگی ورود کردند و ما هم عکس العمل درستی مقابلشان نداریم. درست است که ما ملت بیداری هستیم و خدا با ما است، اما باید در برابر حملات بی وقفه فرهنگی دشمنان جمهوری اسلامی عکس العمل نشان دهیم.

 

شما ضعف را در کدام بخش می بینید؟

متاسفانه مسئولان فرهنگی کشور ما نمونه بارز همان فرمایش حضرت امام خمینی(ره) هستند که فرمودند: «برخی از مسئولان ما بازی خورده اند». انگار مسئولان ما نمی دانند چگونه باید کشور را به سمت و سویی که صحیح است، هدایت کنند. نمی دانند هدف های انقلاب چگونه به نتیجه می رسد.  مگر ما به نمایندگان مجلس رای ندادیم؟ هیچ یک از این نمایندگان نمی آید در صحن علنی بگویند که مثلا در این جشنواره موسیقی فجر، چرا با وجود هزینه های بالایش نوایی از انقلاب شنیده نمی شود. چرا مثلا از ارکان انقلاب اسلامی مانند شهید بهشتی یا خود مرحوم امام خمینی (ره) قطعه ای ساخته و اجرا نمی شود.

 

یکی از دوستان هنرمندم می گفت که در سفری که به یکی از کشور های اروپایی داشته است، در کنسرتی یک قطعه ملی برای جنگ جهانی خوانده شده و همه حضار در حالت  ایستاده با خواننده همراهی کرده بودند. حتی خود من هم سرود «ایران» را در یک کشور خارجی اجرا کردم. با وجود این که این قطعه به زبان ایرانی اجرا شد، اما آن هایی که هم زبان ما نبودند، همه ایستادند و گریه کردند. من و ارکستر هم وقتی با این صحنه مواجه شدیم با گریه اجرایمان را ادامه دادیم. چرا مسئولان فرهنگی کشور از چنین قطعه هایی حمایت نمی کنند.

 

یعنی شما بدون حامی مالی قطعه های موسیقی تولید می کنید؟

حامی مالی داریم، اما هیچ کدام از سوی مسئولان فرهنگی کشور نیستند. منظور من فقر حمایت های مالی نیست.سرمایه گذاری بلندمدت مد نظرم است. زمانی که من دیدم هیچ ارگانی من را حمایت نمی کند، خودم دست به کار شدم. مثلا با روابط عمومی صنایع دفاع صحبت کردم و پیشنهاد کردم که با ارکستر حرفه ای برایشان قطعه ای اجرا کنم. مگر این موشک های ملی ما که تولید می شود، ارزشمند نیستند؟ مگر جوانان ما این موشک ها را تولید نمی کنند؟ این ها باید در قالب موسیقی ارائه شود.

 

دیگر برای چه ارگان یا شخصیتی قطعه موسیقی اجرا کردید؟

برای شهید سردار همدانی همین کار را انجام دادیم. همچنین برای سردار تهرانی مقدم کاری تولید کردیم که به لحاظ فنی بسیار قدرتمند است، اما هیچ رسانه ای آن را منتشر نکرد. ما خودمان دست به کار شدیم و با حمایت های ارگان ها قطعات را تولید کردیم. همچنین برای مدافعان حرم هم قطعه ای خواندم و همچنین درباره بسیاری از اتفاقات مهم ملی و شخصیت های بزرگ ایران قطعه های موسیقی ساختیم.

 

جدید ترین کاری که خواندید چه بود؟

جدید ترین کارم را با موسسه اوج انجام دادم که برای مدافعان حرم خواندم و قرار است در دهه فجر از آن رونمایی شود. مقام معظم رهبری هم فرمودند که ما می توانیم از شخصیت های انقلاب اسلامی داستان های حقیقی تولید کنیم.در بسیاری از ارگان ها مرکز موسیقی انقلاب هست اما فعالیت چشمگیری در اینباره در آن ها دیده نمی شود.

 

گاهی اوقات صحبت هایی مبنی بر اینکه شما برای کار هایی که می خوانید پاداش های هنگفت دریافت می کنید، دیده می شود. این صحبت ها چقدر  صحت دارد؟

من از بچگی دست روی زانوی خودم گذاشتم و روی پای خودم ایستادم. تا الان که توفیق خواندن برای انقلاب و جمهوری اسلامی را داشتم، خدا شاهد است که هیچ پاداشی نگرفتم. در اوایل انقلاب پیشنهاد هایی داشتم که به خاطر انقلاب سراغش نرفتم. اما مدام من را ترور شخصیت می کردند.

 

چه کسانی شما را ترور شخصیت می کردند؟

از سوی چه کسانی ما اوایل انقلاب ما یک عده که هنوز هم هستند و خود را خادم انقلاب معرفی می کنند. نمی خواستم بگویم اما حالا که پرسیدید می گویم. من را در اوایل انقلاب به رادیو راه نمی دادند. از همان ابتدا عده ای با ما مخالف بودند و سر ناسازگاری داشتند. پشت سر هم زخم زبان می زدند و هنوز هم زخم زبان ها را می شنوم.

 

چگونه زخم زبان می زدند و فهوای کلامشان چه بود؟

مقام یک شهید بسیار والاست، اما به من می گفتند تو منتظری یک جوان بمیرد و تو برایش بخوان! یا مثلا به ما می گفتند که خوب پول را گرفتید و زندگیتان را تامین کردید.

 

امام خمینی (ره) همیشه می فرمودند، خدا ناظر به فعالیت های ما هستند. من هم این موضوع را سرمشق خودم قرار دادم. در خانواده ای مذهبی تربیت شدم. پدرم مداح اهل بیت(ع) بود و همه او را با نام مرشد حسین می شناختند. مادرم هم استاد قرآن بود. ما در چنین خانواده ای تربیت شدیم.من معتقدم اگر چنین کار هایی را برای مزد یا پاداشی بخوانیم، فعل حرام انجام دادیم.

 

آیا اهالی موسیقی و به طور کل هنرمندان هم چنین زخم زبان هایی می زدند؟

خوشبختانه هنرمندان به ما لطف دارند و با همه اهالی موسیقی رابطه خوبی دارم. هیچ وقت غیبت هنرمندی را نکردم و به همه احترام گذاشتم و خدا را شکر که هنرمندان هم همراه ما هستند. همیشه برای همه نوازندگان و خوانندگان دعا کردم که به موفقیت برسند و به بهترین شکل قطعاتی را تولید کنند که در شأن و شخصیت ملت شریفمان باشد.

 

از جمله هنرمندانی که با شما رابطه خوبی داشت مرحوم سبزواری شاعر انقلاب است. کمی از ایشان برایمان بگویید.

آقای سبزواری به تحقیق پدر شعر انقلاب بودند. با او رابطه خانوادگی داشتیم و برایش احترام زیادی قائل بودم. او هم از سوی ضد انقلاب در دهه ۵۰ و ۶۰ خیلی تهدید می شد و مورد اذیت و آزار قرار می گرفت. حتی یکبار به او آسیب رساندند و می خواستند ترورش کنند. مرحوم سبزواری از دلاوران انقلاب بودند و شجاعت عجیبی داشتند. در زمانی که ضد انقلاب قدرتمندانه در مقابل انقلابیون ایستاده بود، با شجاعت اشعار انقلابی می سرود. من معتقدم که شاعر باید در عین لطافتی که در شعرش دارد، شجاعت بیان حقیقت را هم داشته باشد.

 

 با چه شاعران دیگری در ارتباط بودید؟

مشفق کاشانی هم از دیگر خوبان انقلاب بودند. یک بار با مرحوم مشفق خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم. به یاد دارم که آقا از مرحوم مشفق خواستند که غزلی بخوانند. مرحوم مشفق هم شعر بسیار زیبایی را خوانند که مطلع غزل این بود:

گوشه هوشی است اگر پنجره باز است اینجا

نغمه مرغ سحر نوح نوازست اینجا

 

به دلیل زیبایی فراوانی که شعر هر بیتی که مرحوم مشفق  داشت، آیت الله خامنه ای او را تحسین می کردند. غزل که تمام شد، حضرت آقا فرمودند «من، پیش از انقلاب با اشعار آقای کاشانی آشنا بودم و اطلاع دارم که چه خدماتی به ادبیات فارسی کرده اند.» سپس آقا رو کردند به بنده و گفتند که این غزل را بخوانید.

 

قطعه ای با این غزل خواندید؟

بله؛ من هم از این که رهبر این فرمان را دادند که قطعه ای با شعر مرحوم مشفق بخوانم بسیار خوشحال شدم. سپس در قالب یک موسیقی ایرانی با آهنگسازی هادی آرزم، در بیات اصفهان خواندیم. بعدا من فایل این کار را به بیت رهبری ارسال کردم؛ نمی دانم که به دست رهبرانقلاب رسیده است یا نه. از این اثر هم هیچ ارگانی حمایت نکرد و خبرگزاری ها هم مطلبی درباره اش ننوشتند.

 

ظاهرا شما دبیر چند جشنواره هنری هم بوده اید. این فعالیت ها چگونه شکل گرفت؟

در زمانی که دکتر حسینی وزیر فرهنگ و اسلامی بودند. بنده دبیر جشنواره های ۹ دی، موسیقی مقاومت، هنر انقلاب و و چند جشنواره دیگر بودم. حالا در دولت جدید اصلا خبری از این جشنواره ها نیست.(!)

 

آیا رهبر انقلاب از قطعه بانگ آزادی تعریف کردند؟

بله؛ الحمدلله ایشان از این قطعه خوششان آمده است. رهبر انقلاب در جلسه ای شعر بانگ آزادی را خواندند که سروده مرحوم سبزواری است. آیت  الله خامنه ای در آن جلسه نقل کردند که کسی به من گفت که دکان داری در سنندج هنگام کار، این قطعه را می خوانده است. سپس فرمودند باید اشعار ما مانند این شعر به زبان مردم بیاید و همه آن را زمزمه کنند.

 

شما سال های طولانی برای انقلاب اسلامی خوانده اید. نسل جدید کشورمان را چقدر حامی انقلاب می دانید؟

من فکر می کنم که ما از شور مردم غافلیم. مردم با وجود مشکلات مختلف اقتصادی و غیره، همچنان پشت انقلاب هستند. من سال گذشته در روز ۲۲ بهمن به پنج برنامه دعوت شدم که به دلیل ازدحام جمعیت، به سه برنامه رسیدم. برای همان سه برنامه هم موتور کرایه کردم تا بتوانم سر موقع برسم.

 

در برخی برنامه ها وقتی از بالای استیج به جمعیت نگاه می کردم، واقعا احساس غرور می کردم. شاید باورتان نشود. پس از پایان آخرین برنامه ای که اجرا کردم، می خواستم به میدان آزادی بیایم. راه ۱۰ دقیقه ای میان پل استاد معین تا میدان آزادی را نزدیک به ۵۰ دقیقه زمان برد که به پایان برسانم. واقعا از شدت خوشحالی می خواستم گریه نم. باید قدر این انقلاب و مردم شریف ایران را دانست.

 

به عنوان بخش پایانی گفت و گویمان؛ در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی دغدغه اصلیتان برای این کشور چیست؟

زمانی که در خلوتم هستم و با خدای خودم نجوا می کنم. به خاطر خانواده های مدافعان حرم و کلیه شهدا، مردم انقلابی متأثر می‌شوم و اشک می ریزم. به خداوند می گویم خودت حافظ این انقلاب هستی و کاری کن که مردم ما زندگی بهتری داشته باشند.  ایمان دارم که خداوند انقلاب ما را به انقلاب حضرت مهدی(عج) منتهی می کند، ان شاء الله.

 

علی کریمی

 

 

  • 10
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش