سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۰۹:۴۶ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۳۷۰۱
موسیقی

کیوان ساکت: مهاجرت لطفی را متوقف کرد

کیوان ساکت,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

محمدرضا لطفی استاد بزرگ موسیقی کشورمان، ردیف‌دان، آهنگساز و نوازنده بزرگ تار که با آثار زیبای خود بخش عظیمی از خاطرات موسیقی ایرانیان را شکل داده است، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ برای همیشه خاموش شد و زخمه‌هایش بر تار جاودانه شد. این هنرمند برجسته که خالق بسیاری از قطعات زیبا و به یادماندنی است، اوایل پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای اصلی کانون موسیقی چاووش بود و قطعات زیبا و به یادماندنی‌ای از جمله «شهید» و «ایران خورشیدی تابان دارد» را ساخت و نواخت.

 

این هنرمند کشورمان در گروه‌های موسیقی چون «شیدا» و «چاووش» فعالیت‌های بی‌نظیری داشت. فعالیت او با حسین علیزاده با هدف بازخوانی آثار گذشتگان موسیقی ایرانی گامی موثر برای حفظ این موسیقی‌ها بود که سال ۵۴ و با تشکیل گروه موسیقی شیدا رخ داد. او سپس کانون موسیقی چاووش را با همکاری هنرمندانی چون حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و علی اکبر شکارچی راه‌اندازی کرد و طی یک فعالیت چشمگیر آثاری از این گروه به جا ماند که به گفته بسیاری از استادان از بهترین کارهای موسیقی ایران به‌شمار می‌روند. پس از انحلال گروه چاووش و بعد از سفرهای زیادی که برای کنسرت به ایتالیا، فرانسه و آلمان داشت، سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت. علاوه بر کنسرت‌های متعدد در سراسر آمریکا، مرکز فرهنگی - هنری شیدا را در واشنگتن بنیان گذاشت. از خوانندگانی که در این سال‌ها با او همکاری کرده‌اند می‌توان به محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و محمد معتمدی اشاره کرد. لطفی فعالیت خود را در عرصه موسیقی تا پایان عمرش در مکتب‌خانه میرزاعبدا... در منطقه پل چوبی تهران ادامه داد و مشغول بازسازی آلبوم‌های موسیقی گذشتگان و حفظ آنها بود.

 

با کیوان ساکت، نوازنده برجسته تار و آهنگساز درباره احوال لطفی و روزگار زندگی‌اش گفت‌وگویی انجام دادیم تا بررسی کنیم زنده‌یاد لطفی در عرصه موسیقی ایرانی چه کرده و درخشان‌ترین دوران فعالیت او کدام دوره است.

 

هفته گذشته سالمرگ زنده‌یاد محمدرضا لطفی بود. آهنگساز و نوازنده برجسته تار که آثار زیادی هم از او به یادگار مانده است. به‌عنوان یکی از آهنگسازان و نوازندگان شاخص این ساز، تحلیلتان از شخصیت هنری زنده‌یاد لطفی چیست و فکر می‌کنید چه مواردی موجب ماندگاری نام او در موسیقی ایرانی شده است؟

محمدرضا لطفی، نوازنده و یک آهنگساز سنتی بود که با تکیه بر موسیقی سنتی و ردیف (ایشان به پایبندی به اصل ردیف خیلی اعتقاد داشت بویژه در سال‌های پایانی عمر) تلاش کرد نوازندگی ردیف را به شکل امروزی وارد موسیقی ایرانی کند. اما به نظرم برای پاسخ به سوال شما بهتر است ابتدا به این مساله بپردازیم که سال‌های درخشان فعالیت این هنرمند فقید، چه دوره‌ای بوده است. نگاهی به کارنامه فعالیت‌های این هنرمند نشان می‌دهد، زنده‌یاد لطفی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ درخشان‌ترین آثار خود را خلق کرده است.

 

مهم‌ترین ویژگی نوازندگی لطفی را می‌توان در این دانست که تحت تاثیر استاد لطف ا... مجد قرار گرفته بود و همین تاثیر هم دوران طلایی کارش را رقم زد. البته این حرف بنده نیست و خودش هم بارها بر این نکته تاکید کرده بود. لطفی شیوه قدما و شیوه زنده‌یاد لطف‌ا... مجد را بسیار می‌پسندید و با الهام از این شیوه طوری نوازندگی می‌کرد که در آن هنگام خیلی مورد توجه قرار گرفت و به شیوه‌ای متفاوت از آنچه متداول بود، رسید. نکته مهم دیگر این‌که استفاده از دراب‌های مختلف بویژه دراب وارونه بود که نوازندگی لطفی را از دیگر همدوره ای هایش متفاوت کرده بود که بسیار هم مورد توجه قرار گفت. محمدرضا شجریان و شهرام ناظری هم خوانندگان خوبی بودند که با لطفی کار کردند و باعث شدند آثار به‌یاد‌ماندنی خلق شود، آثاری که خیلی هم طرفدار پیدا کرد.

 

نکته دیگر این‌که آقای لطفی در سال‌های پایانی عمر خود به موسیقی قدیمی ایران علاقه زیادی داشت و در کارهایش هم موسیقی اواخر دوره قاجار را بازسازی می‌کرد. این بخش از آثار ایشان هم که به یادگار مانده، کارهای زیبایی است. اما اگر قرار باشد از درخشان‌ترین دوره فعالیت هنری‌اش حرف بزنیم، باز هم می‌گویم شیوه لطفی برای دهه‌های ۴۰ و ۵۰ نو بود و خیلی هم طرفدار پیدا کرد، بخصوص میان جوانانی که نگاه به بازسازی ارزش‌های گذشته داشتند، شنیده شد و واقعا برای آن روزگار اتفاقی تازه و نو بود.

 

بعد از این دهه‌ها هم که مدتی ایران نبودند و پس از بازگشت خود کار را ادامه دادند. این دسته از آثار و فعالیت‌های موسیقایی زنده یاد لطفی از نظر شما چه جایگاهی دارد؟

بعد از انقلاب ایشان برای مدت طولانی به خارج از کشور مهاجرت کرد و ۲۰ سال در ایران نبود. زنده‌یاد لطفی در دوره‌ای این سفر را انجام داد که اوج فعالیت و خلاقیت هنری‌اش بود و اگر مانده بود به احتمال زیاد موفقیت‌هایش ادامه پیدا می‌کرد و آثار ارزنده‌ای خلق می‌کرد. اما او رفت و بعد هم که مهاجرت بر سر لطفی چیزی را آورد که بر سر شاخه نازکی که از درخت تنومند جدا بماند، می‌آید... کارهای تا آن روزگار نقطه عطفی در کارنامه اش بود اما مهاجرت باعث شد در کوران اتفاقات مهم ایران برود و از خیلی چیزها دور بماند. هر چند به ظاهر در جریان اتفاقات بود اما او دور شد و خیلی حس‌ها و اتفاقات آن زمان را تجربه نکرد. بعد هم که برگشت و شکل دیگری از نواختن را با خود به ایران آورد؛ شکلی که سلیقه ساده مردمان خارج از کشور را با خود داشت، کارهایش را تحت‌تاثیر قرار داده بود و دیگر سازش رنگ و لعاب پیش از رفتن را نداشت. اما به هر حال همان دو دهه مستمر فعالیت‌هایش با همکاری هوشنگ ابتهاج، محمدرضا شجریان و دیگر استادان فعال در عرصه موسیقی آثار خوبی بر جای گذاشت و نوازندگی‌اش و کارهایی را که ساخته تبدیل به بخشی از حافظه موسیقی ایرانی و همچنین حافظه تاریخی مردم ایران کرد.

 

البته در سال‌های پس از مهاجرت هم خوانندگانی را کشف و معرفی کرد.

بله. اصولا زنده‌یاد لطفی در دوران فعالیتش خواننده‌هایی را معرفی کرد از جمله ناظری و بعد از مهاجرت هم محمد معتمدی را. اما نمی‌توان نادیده گرفت که وقتی به ایران بازگشت با وجود تمام اشتیاقی که هم خودش و هم اهل هنر نشان دادند، کارهایش مثل قبل نشد. جو ایران در طول ۲۰ سالی که او نبود، تغییر و دگرگونی زیادی داشت و او از این جو و فضا دور مانده بود.

 

شما به موضوع تاثیر مهاجرت بر فعالان موسیقی ایرانی تاکید زیادی دارید. موضوع مهاجرت و تاثیرش بر هنرمندان برای من جالب است و با موزیسین‌های موفق مهاجر هم درباره‌اش حرف زده‌ام. اغلب این افراد معتقدند تاثیرات منفی مهاجرت درگذشته بر هنرمندان بسیار بوده اما حالا با رشد فناوری و حرکت جهان به سمت تبدیل شدن به یک دهکده از بین رفته است. به نظرم شما با این موضوع موافق نیستید.

ببینید آبشخور روحی هنرمند موسیقی ایرانی همین جاست. در جای جای این مملکت. وقتی از وطن دور می‌شوی آن‌هم برای مدت طولانی کم کم حال و هوایی که به هنرمند نیروی خلاق می‌بخشد و ایجاد انگیزه می‌کند یا از بین می‌رود و کمرنگ می‌شود یا شکل آن به‌کلی چیز دیگری درمی‌آید و در نتیجه حاصل آفرینش هنرمند چیز دیگری می‌شود که از اصالت هنری خویش دور می‌افتد. چون درختی که از خاک خود جدا شود، دیگر آن باروری پیشین را نمی‌توان انتظار داشت.

 

زینب مرتضایی‌فرد

 

press.jamejamonline.ir
  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش