پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۰۲ - ۳۰ تير ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۴۰۸۳۹۱
موسیقی

حسام‌الدین سراج: جامعه ما در تمنای «امید» است

حسام‌الدین سراج,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
صدای گرم و دلنشین «حسام الدین سراج»، به ویژه با آن تصنیف معروف «دل می‌رود ز دستم...» در سلول‌های خاکستری و کنج دل خیلی‌ها به یک حال خوش تبدیل شده است. همه نسل‌ها هم مشتری صدایش هستند، حتی دهه هشتادی‌ها با آن ذائقه متفاوتشان. خودش هم با تاکید موکدی می‌گوید که دوست دارد موسیقی‌اش، نوایی از این مردم و روزگار باشد.

سراج برای مدت سه روز در مشهد و با همراهی «گروه بامداد» اجرای صحنه‌ای موسیقی ایرانی دارد. در حاشیه یکی از برنامه‌هایش با او از هنری سخن گفتیم که عمیقا دغدغه آن را دارد:

 

آلبومی محصول همکاری با «سور» و «کامکار»

صحبت مان با سراج را از جدیدترین آلبومش در همکاری با گروه «سور» و اردشیر کامکار، شروع می‌کنیم و می‌پرسیم، کار به کجا رسید؟ در جوابمان می‌گوید:در آخرین کنسرتی که سال گذشته در تالار وزارت کشور برگزار کردم، با آقای اردشیر کامکار و دو نوازنده ترک که شهرت جهانی دارند، همراه بودیم و قطعه‌ها شامل ترانه‌هایی بود که در کشورهای مختلف به زبان‌های خودشان اجرا می‌شد، یعنی ملودی‌ها مشترک هستند اما در هر کشور به زبان خودشان ترجمه می‌شود.

 

به نظرم کاری است که باید در آینده نیز ادامه یابد. فیلم این اجرا آماده شده است و تا چند ماه دیگر تقدیم مردم می‌شود، البته در برنامه ریزی‌ها برای آینده‌مان بازهم دوست داریم این کنسرت را برگزار کنیم. این هنرمند ارزنده کشورمان ادامه می‌دهد: همچنین کار دیگری را با گروه «سور» و آهنگ سازی مجید مولانیا تولید کرده ایم که اشعارش از حافظ و مولانا و استادان حسین منزوی، ابتهاج و شفیعی کدکنی است. امیدوارم بتوانیم به زودی این اثر را به دست مردم برسانیم. کار دیگری نیز هست که مجموعه‌ای از سازها همچون پیانو و تنبک و همچنین چاشنی آواز در آن   به کار رفته است و دو تصنیف اش را من ساخته ام. در واقع یک تصنیف اش از آوازهای قدیم است که یک فرم نوستالژیک و عاشقانه دارد. در این کار، عباس ابوحمزه پیانو زده و تنظیم اثر را انجام داده است.

 

بعضی تهیه کنندگان می‌خواهند از موسیقی پول بسازند

این استاد برجسته، حرف را می‌کشاند به فضای موسیقی کشور. فضایی که به اذعان او مغشوش، مریض و ناسالم است و در چنین بستری، هنر باهویت (چیزی شبیه موسیقی مقامی خراسان) گم شده است. او بیان می‌کند: هنرمندانی که جدی کار می‌کنند و در این مسیر زحمت می‌کشند و کارشان ارزش ملی و فرهنگی دارد، آرام آرام رانده می‌شوند، به این دلیل که برایشان فضایی به وجود آورده‌اند که دیگر صدایشان شنیده نمی‌شود. این وضعیت مصداقی از این بیت است:« گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من/ آن چه البته به جایی نرسد فریاد است ».

 

وی تاکید می‌کند:همه مایی که در این عرصه فعال هستیم، امیدواریم وضعیت موسیقی کشور در آینده بهتر شود و صدا و سیما که نقشی بسیار عمده و موثر در ترویج و اشاعه موسیقی دارد، باید با تدبیر بهتر و برنامه ریزی دقیق‌تر کاری کند که آرام‌آرام به سمت موسیقی فرهنگی و آثار ارزشمند در این حوزه حرکت کنیم.

 

وی تاکید می‌کند: فضایی مغشوش بر عرصه موسیقی کشور حاکم و این ناشی از نوعی رقابت ناسالم است. در حقیقت کاری کرده‌اند که یک سر این هنر به مسائل مالی گره خورده است. متاسفانه بعضی تهیه کنندگان می‌کوشند تا به هر نحوی، از موسیقی پول بسازند و برایشان خود اصل این هنر ارزش چندانی ندارد.  این کم کم ما را به بیراهه خواهد برد و آرام آرام به سمتی می‌رویم که یک نوع موسیقی تفننی تقلیدی، همه انواع دیگر این هنر را به سود خودش مصادره خواهد کرد.

 

سراج ادامه می‌دهد: ما باید تهیه کنندگانی داشته باشیم که از توان ارزش‌گذاری موسیقایی بهره مند باشند و سراغ هنرمندی بروند که ارزش‌ها را می‌شناسد و می‌تواند تاثیر فرهنگی و هنری خوبی بر  مردم بگذارد.

 

 گزیده‌کارم، چون دنبال علایقم رفته‌ام

سراج از آن جمله هنرمندان حوزه موسیقی به شمار می‌رود که از قضا گزیده کار می‌کند. از او درباره دلیل این گزیده کاری می‌پرسیم که در جواب بیان می‌کند: در هنر همه هنرمندان معمولا گزیده کار هستند، منتها براساس روحیات خودشان  ترجیح می‌دهند سراغ انتخاب‌هایی بروند که دوست اش دارند و همین شاید هنرمند را در ظاهر گزیده‌کار کند.  من به عرفان ایران زمین و اشعار بزرگان این کشور علاقه زیادی دارم و ترجیح می‌دهم از ترکیب این‌ها اثرم را بسازم.

 

«نوگرایی» یکی از دغدغه‌های این استاد برجسته تلقی می‌شود. باور دارد که باید با نگاهی تازه در این عرصه حرکت کنیم تا موسیقی از پاپ گرفته تا سنتی به ورطه تکرار دچار نشود. او می‌گوید: در موسیقی ایرانی، پاپ یا انواع موسیقی ملل و حتی آثار کلاسیک یا اصلا موسیقی مقامی، خود آن عرصه به عنوان یک چهارچوب و قالب مطرح است و کار موسیقی‌دان، تلفیق و پیوند دادن مسائل روز و مباحث اجتماعی با بدنه این هنر است. یک اثر موسیقایی اگر بخواهد ماندگار شود، باید صدای مردمان و جامعه باشد. از این منظر، فکر موسیقی دان و برنامه ریزی و طراحی برای کار خودش و ایجاد تمایز در اثرش، بسیار مهم است.

 

عاقبت پدر موسیقی دان

حرف را می‌کشانیم سمت و سوی دیگری و با او از فرزندانش می‌گوییم و این که آیا همچون پدر، در این وادی هنری قدمی گذاشته‌اند یا نه؟... جوابش با قدری تامل همراه است؛«فرزندان من اهل موسیقی هستند اما موسیقی را به عنوان شغل اول خود انتخاب نکرده‌اند. دلیل اش را باید از خودشان بپرسید، شاید عاقبت من را دیدند و این کار را نکردند»(خنده).

 

وی ادامه می‌دهد:  در کشور ما، آن چنان که باید برای موسیقی دان ارزش اجتماعی قائل نمی‌شوند. البته این بیشتر در قالب سیستم اداری و دولتی است. مردم ما با اهالی آواز و موسیقی خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کنند اما سیستم دولتی ما حتی آن بخش فرهنگی که خیلی هم ادعا دارد، با اهالی این هنر خوب رفتار نمی‌کند و ارتباط در خور توجهی با این قشر ندارد. همین مسئله باعث شده است تا موسیقی‌دان‌ها و اهالی این هنر، همواره در عرضه آثار خود به مشکل بربخورند و به نوعی روزمرگی گرفتار آیند.

 

 دوست دارم آیندگان بگویند؛ آدم خوبی بود 

سراج جایی نقبی می‌زند به حسرت‌ها و آرزوهایش و می‌گوید: این روزها بیشتر برای مردم دعا می‌کنم. آرزو دارم احوالمان خوب شود. شرایط معیشتی جامعه بهبود یابد تا برسیم به آن آرامشی که اغلب ما تمنایش را داریم.

 

وی ادامه می‌دهد: وقتی احوال بعضی از مردم را می‌بینم بسیار غصه می‌خورم، به قول مولانا که می‌گوید؛« من از بینوایی نیم روی زرد/ غم بینوایان رخم زرد کرد»‌. هم اکنون وضعیت خوب و مطلوبی را شاهد نیستیم. این حس ناامیدی و یاسی که در جوان‌ها و حتی در بزرگ ترها می‌بینیم خیلی تلخ است. باید نگرانش باشیم. هر جامعه‌ای بیش از هر چیز به «امید» نیاز دارد.

 

این هنرمند که بزرگ‌شده توسط پدری هنردوست است، از تاثیری می‌گوید که تشویق‌های بزرگ خانه بر او داشته است و تاکید می‌کند: اگر به گذشته برگردم دوست دارم حق پدر و مادر و بزرگ ترها و استادانم را خیلی بیشتر از آن چه کردم، به جا بیاورم. دست پدر را می‌بوسیدم بابت همه حمایت هایش و تقدیر می‌کردم از همه آن‌هایی که محبت‌های غیرقابل جبرانشان مرا به این جا رساند.

 

وی امیدوار است که در تمام این سال‌ها اثر مثبتی بر هنر موسیقایی کشور باقی گذاشته باشد و تاکید می‌کند: هرچند در این باره نسل‌های بعد باید قضاوت کنند اما امیدوارم راهی را گشوده باشیم که مسیر رسیدن آن‌ها را کوتاه‌تر کند. دوست دارم بگویند آدم خوبی بود و در زمینه هنر تاثیرات مثبتی داشت و در واقع همان شعر معروف: «خرم آن کس که در این دفتر پاک/ از همه عیب رقم خیر کشید و اثر خیر گذاشت...».

 

khorasannews.com
  • 18
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش