مافیا در هنر از آن دسته موضوعاتی است که وجودش نه تایید میشود و نه تکذیب اما هرازگاهی هنرمندان از سنگاندازی آنها در فعالیتهایشان شکایت میکنند. حالا مافیا در موسیقی با عنوانی جدید مطرح شده، عنوانی که محمد معتمدی از آن با نام «سلطان کنسرت» یاد کرده است.
از سالهای دور وجود گروههایی خاص و دارای رانتهای عجیب در شاخههای مختلف هنری مطرح بود. در سالهای اخیر هم با افزایش چشمگیر درآمد حاصل از شاخههای مختلف هنری، موضوع وجود مافیا در هنر از گذشته پررنگتر شده است.
از دهه ۷۰ که موسیقی پاپ جان دوبارهای در کشور گرفت و ساخت آلبوم و خصوصا برگزاری کنسرت رفته رفته به یک فعالیت پردرآمد تبدیل شد، این زمزمه در میان اهالی موسیقی پیچید که اشخاصی با در دست داشتن رانتهایی میتوانند در این عرصه هرچه که میخواهند انجام دهند.
جذابیت موسیقی، شهرت و گاهی محبوبیت آنقدر وسوسهبرانگیز بود که عدهای حتی حاضر باشند برای وارد شدن به این مارکت (قانونی یا غیرقانونی) مبالغ قابل توجهی بپردازند. این آش آنقدر شور شد که ورود افراد بسیار زیاد به این عرصه هنری به یک ضربالمثل بین مردم تبدیل شد با این مضمون که «هر کی از خونه باباش قهر میکنه میره خواننده میشه». خوانندگان مطرح اما از بلایی که بر سر هنر موسیقی میآمد ناراضی بودند.
حمید حامی، خواننده موسیقی پاپ یکی از همین هنرمندان بود. او چندین سال پیش در گفتوگویی با اشاره به وجود مافیا، گفته بود که پول و پارتی دلیل کافی برای خواننده شدن نیست.
البته آن زمان دوران تیتراژخوانی خوانندگان گمنام و مطرح شدن یکشبه بود. حامی هم با تاکید بر این موضوع گفته بود: عدهای که در بدنه مافیای موسیقی ایران فعالیت میکنند، ادعا میکنند که سریالخوانی ارتباطی به مطرح شدن و دیده شدن آنها ندارد و در کمال تعجب حتی ادعا میکنند خودبهخود و به صورت اتوماتیکوار و به مدد امدادهای غیبی خواننده سریالهای ۱۰ سال اخیر تلویزیون شدهاند.
بر هیچ کس پوشیده نیست که این دوستان تنها به قضیه مالی دلخوش نیستند و از جهات دیگری نیز حمایت میشوند. مثل بحث فوتبال که در آن دلالانی وجود دارند که باعث میشوند هر کسی وارد هر تیمی که میخواهد بشود ولی با پول! مافیای موسیقی دقیقا مانند تیم ملی فوتبال است که بعضیها خودشان را فروختهاند و حق دلالی را هم به جا میآورند و حتی گاهی برادر خود را نیز میفروشند و این اصلا اخلاقی و حرفهای نیست.
او برگزاری بسیاری از کنسرتهای خوانندگان داخلی در خارج از کشور را هم برآمده از همین ماجرا مطرح کرده بود و افزوده بود: درهای آمریکا و اروپا نیز برای برگزاری کنسرت فقط برای عدهای از آقایان باز است. با مرور کنسرتهای خارج از ایران، که فقط برای عده خاصی درنظر گرفته میشود میتوان به این نتیجه رسید
که بعضی از خوانندهها فقط به یک سری از امکانات ویژه شبکه مافیای موسیقی دسترسی دارند و نه همه و باز این در صورتی است که ادعای این دسته از خوانندهها این است که تفاوتشان با دیگر خوانندها که موفق به برگزاری کنسرتهای خارجی نمیشوند این است که آنها طرفداران بیشماری در خارج از ایران دارند اما ناگفته پیداست که هر کدام از خوانندههای داخلی که حتی کمی مطرح شدهاند برای برگزاری کنسرتهای خارجی پیشنهادهای بیشماری دارند. بگذاریم زمانه به قضاوت بنشیند.
مهم نیست من باشم یا نباشم بلکه آنچه مهم است این است که مافیایی دیگر در کار نباشد. وقتی آقای Xیا y مدام سر از کنسرت منچستر، سوئد و تور دور اروپا و آمریکا در میآورد و سالانه چند میلیارد درآمد دارد، پس اجراها و درآمدها و نیز روابط نامتعارفی دارد که به چنین امکاناتی دسترسی پیدا کرده است.
حالا پس از گذشت چندین سال از گفتههای حامی، انگار هیچ چیز در این زمینه تغییری نکرده است. هنوز هم موضوع وجود مافیای موسیقی و حمایت آن از برخی خوانندگان، مطرح میشود. کمی پیشتر حجت اشرفزاده، خواننده قطعه محبوب «ماه و ماهی» هم از وجود مافیا در عرصه موسیقی شکایت کرده و گفته بود: مافیا در عرصه موسیقی متعلق به پخش موسیقی یا به اصطلاح تبدیل به چهره کردن برخی اشخاص است.
در فضای مجازی به ویژه در اینستاگرام چهرههای جدید کاملا به مردم خورانده میشوند. با هزینههای چند صد میلیونی و باورنکردنی موسیقی را در فضای مجازی بدون هیچ قانونی و باتکرار در کانالها و صفحات مجازی به شکلی پیش بردهاند که به تدریج خواننده و قطعات او بر مردم و مخاطبان خورانده شود. این رقابت ناسالم است چون خوانندهای با توان مالی پایینتر توان رقابت با تیمی که فرد را به شهرت رسانده و برایش کنسرت برگزار میکند، ندارد.
این روزها دوباره موضوع مافیای موسیقی به بحث روز تبدیل شده است. حالا که دریافت مجوز برای تکآهنگها با سیاستهای وزارت ارشاد تسهیل شده، گویا تولید آلبوم دیگر فعالیتی بهصرفه برای بسیاری از خوانندگان نیست. هر روز شاهد برگزاری کنسرت خوانندگانی هستیم که بدون داشتن آلبومی تنها به واسطه مطرح شدنشان در شبکههای مجازی با چند آهنگ به اصطلاح «بترکون» بلیت تمام نوبتهای کنسرتشان پیش فروش میشود آن هم در حالی که بسیاری از هنرمندان مستقل و باسابقه برای یافتن یک نوبت سالن باید مدتها پشت صف این خوانندگان قرار بگیرند.
در همین راستا، محمد معتمدی، خواننده موسیقی سنتی، چند روز پیش پستی در اینستاگرام شخصی خودش منتشر و به مافیای پشت پرده برگزاری کنسرتها اعتراض کرد. او از کسانی با عنوان «سلطان کنسرت» نام برد، افرادی که از هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی نیستند. او این افراد را کسانی دانست که بازار و ساز و کار فروش بلیت کنسرتها را در اختیار گرفتهاند. او در بخشی از این پست گفته است: «اگر کسی به تنهایی و با ارتباط با برخی از افراد در بدنه اجرایی کشور، خارج از سیاستگذاریهای فرهنگی کشور، برای بازار موسیقی و کنسرت ایران سیاستگذاری کند و بازار موسیقی و فروش کنسرتها را انحصاری کند و ترن اور مالی او نیز در سال چند صد میلیارد باشد و به هیچ نهاد نظارتی و مالیاتی هم پاسخگو نباشد، تکلیفش چیست و آیا اصلاً برای کسی مهم است؟
آنچه که مشخص است این است که این انحصار به هر روی شکل گرفته است ولی شکل گیری این انحصار با هماهنگی و تایید متولیان فرهنگی کشور بوده و یا نوعی فساد خارج از سیستم اداری است؟»
گرچه در میان فعالان حوزه فرهنگ نامهای مختلفی در این خصوص مطرح میشود اما به دلایلی که قابل درک است، هیچ کدام از این اسامی به صورت رسمی مطرح نشده و تنها در محافل از آنها یاد میشود. به نظر میرسد در این زمینه بهتر باشد خود هنرمندان پا پیش بگذارند و با آشکار کردن اطلاعات خود به صورت شفاف و معرفی آنها به مراجع ذیالصلاح و رسانهها بتوانند با کمی اتحاد دست افرادی که جز پول چیزی نمیشناسند و حاضرند سطح سلیقه موسیقیایی جامعهای را در قبال مسائل مالی فدا کنند، از این عرصه کوتاه کنند.
- 33
- 3