جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۰:۴۲ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۹۲۹۸
موسیقی

فرانک سیناترا؛ میراث ابدی «آقای صدا»

فرانسیس آلبرت سیناترا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
سیناترا، یکی از بزرگترین و پرفروش‌ترین خوانندگان قرن بیستم محسوب میشود و او را بهترین خواننده پاپ قرن نامیده اند (به انتخاب مجله رولینگ استون و بسیاری منتقدان). به مناسبت بیست و یکمین سالگرد درگذشت وی نگاهی کرده ایم به زندگی هنری پربار و بعضی جنبه‌های شخصی و پرحاشیه این خواننده و بازیگر بزرگ.

بعد از گذشت دو دهه از مرگ فرانک سیناترا، آلبوم‌های او همچنان در دنیا فروخته میشوند و جوانان نسل جدید با وجود تغییرات شدید در سبک‌های موسیقی به خیل طرفداران قدیمی او می‌پیوندند. سیناترا، یکی از بزرگترین و پرفروش‌ترین خوانندگان قرن بیستم محسوب میشود و او را بهترین خواننده پاپ قرن نامیده اند (به انتخاب مجله رولینگ استون و بسیاری منتقدان).

 

به مناسبت بیست و یکمین سالگرد درگذشت وی نگاهی کرده ایم به زندگی هنری پربار و بعضی جنبه‌های شخصی و پرحاشیه این خواننده و بازیگر بزرگ.

 

فرانسیس آلبرت سیناترا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

موسیقی دانی بدون سواد موسیقایی

فرانسیس آلبرت سیناترا در ۱۹۱۵ در هوبوکِن نیوجرسی و از پدر و مادری تماما ایتالیایی متولد شد. در هنگام تولد وزن بالایی داشت (حدود ۶ کیلوگرم) و آسیب‌های ناشی از آن جراحت‌هایی ابدی در گردن، صورت و گوش‌های وی بر جا گذاشت. او تک فرزند بود، خانواده متوسط به پایینی داشت و در کودکی نسبتا گوشه گیر و خجالتی بود و فراری از درس و مدرسه؛ تا سال‌ها گوش‌های بزرگ و صورت لاغرش باعث تمسخر وی میشد. مادرش تنها دلخوشی، راهنما و مشوق او در زندگی بود.

 

سینارتا با مشاهده یک اجرای زنده از «بینک کرازبی» در دهه ۳۰ عاشق موسیقی شد. در ۱۵ سالگی عمویش یک ساز یو-کو-له-له Ukulele که گیتار کوچکی است با ۴ سیم به او هدیه داد، این نقطه عطفی در زندگی فرانک شد. از آن پس در جمع‌های دوستانه و خانوادگی مینواخت و کم کم کارش به کلوب‌ها و رادیو محلی رسید. در حدود ۲۰ سالگی عضو یک گروه محلی شد و کمی بعد به گروه نیمه حرفه‌ای هری جیمز پیوست. در سال ۱۹۳۹ بود که با پیوستن به «تامی دورسی» قدم در راه حرفه‌ای شدن گذاشت و استعدادهایش توسط او کشف شد و آن چیزی نبود جز تنِ صدای خاص، پرکشش، صاف و دامنه دارش. او موسیقی را فقط شنیداری یاد گرفت.

 

سیناترا که در همان دوران با درآمد فقط ۱۵ دلار در هفته میگفت "میخواهد در موسیقی به نقطه‌ای برسد که دست نیافتنی شود" خیلی زود متوجه شد که با اجرا‌های کوچک و محلی ارضا نمیشود و باید راه خود را پیدا کند، بعد از یک دعوای حقوقی مفصل از تامی دورسی در ۱۹۴۲ جدا شد (بعد‌ها شایع شد که با تهدید مافیا و پدرخوانده‌ی سیناترا این کار انجام شده است) تامی دورسی، سیناترا را نفرین کرد و پیش بینی کرد که شکست بخورد اگرچه بعد از موفقیت او، از هنر وی تمجید کرد.

 

فرانسیس آلبرت سیناترا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

پسر خجالتی ایتالیایی که به همه چیز رسید

سیناترا متوجه شد برای پیشرفت باید با یک کمپانی مشهور کار کند پس به لاس وگاس رفت و در ۱۹۴۲ با «کلمبیا رکوردز» قرارداد بست و با این تصمیمِ درست به زودی در مسیر شهرت قرار گرفت و مطبوعات آن روز نوشتند: " این پسر خجالتی ایتالیایی با وجود کودکیِ خشن، کارش زیادی خوب است. "

 

بخت به فرانک روی آورده بود و اجرا‌ها و تورهایش در سرتاسر آمریکا پیش فروش میشد. در ۱۹۴۶ اولین آلبوم وی با نام «صدای فرانک سیناترا» رکورد ۱۰ میلیون فروش را بر جای گذاشت. بعد از حدود یک دهه شهرت در ۱۹۵۲ با کمپانی کلمبیا به اختلاف خورد و قراردادش را لغو کرد. این ضربه سنگین مالی و خلوت شدن اجراهایش و از سویی مشکل در تار‌های صوتی اش باعث شد کمی از صحنه دور شود و فکر کند مانند خیلی ستارگان دورانش تمام شده است. اما با تلاش بسیار و کمک کمپانی کَپیتول به صحنه بازگشت و دوران اوجش در دهه ۵۰ و ۶۰ رقم خورد. بعضی آلبوم‌های او ببیش از دو سال پیاپی در صدر پرفروش‌ترین آثار آمریکا و بریتانیا بودند.

 

او که سال‌ها بود از تکرارِ خود خسته شده بود تغییر سبک داد، اما مردم همان سیناترای پاپ – جازِ گذشته را می‌پسندیدند. با افت فروش و اقبال مردمی در ۱۹۷۰ اعلام بازنشستگی کرد، اما در ۱۹۷۲ ریچارد نیکسون برای اجرا در کمپین انتخاباتی اش از سیناترا دعوت نمود و مجددا به صحنه بازگشت. در حدود ۱۹۸۰ با تغییرات در موسیقی، سیناترا به سبک راک و «راک اند رول» نزدیک شد و مجدد موفق بود و تور‌های بسیاری در سطح جهان از ژاپن تا استرالیا و برزیل برگزار نمود. کنسرت او در ورزشگاه ماراکانا در ۱۹۸۰، گرانترین کنسرت انفرادی تا آن زمان بود. آلبوم مشهور و پرفروش «نیویورک، نیویورک» در این سال ساخته شد.

 

در دهه ۸۰ صدای پرکشش او دیگر جلا، انعطاف و دامنه اش را از دست داده بود و افسردگی و بیماری او را ضعیف کرده بود تا جایی که در ۱۹۸۶ حین اجرا روی استیج سقوط کرد و مجدد از کار حرفه‌ای کناره گیری کرد. اما به دلیل اصرار هواداران و درخواست رئیس جمهور ریگان مجدد به صحنه بازگشت تا در سال ۱۹۹۴ آخرین آلبوم خود را منتشر نمود و خانه نشین شد.

 

خواننده‌ای که به سطح اول بازیگری رسید

فرانک سیناترا در همان دوران ابتدایی کار موسیقی، ناخواسته وارد سینما شد و با تامی دورسی از ۱۹۴۱ در چند فیلم موزیکال کارکرد، بعد‌ها در برابر بازیگران بزرگی مانند جین کِلی قرار گرفت و نقش‌های جدی و مکمل نیز کار کرد. در سینمای پر ستاره‌ی دهه ۴۰ و ۵۰ برای کسی که بازیگر حرفه‌ای نبود، حضور مداوم در هالیوود کار بسیار دشواری بود، از طرفی ظاهر استخوانی او را خیلی کارگردان‌ها نمی‌پسندیدند، اما سیناترا با تلاش بی وقفه خود را به هالیوود و سطح اول آن تحمیل کرد. در ۱۹۵۳ با حضور در فیلم «از اینجا تا ابدیت» فرد زینه مان به شهرت رسید و در کنار بزرگانی مانند برت لنکستر و مونتگومری کلیفت چنان بازی عمیقی ارائه داد که جایزه اسکار و گلدن گلوب بهترین بازیگر مکمل مرد را از آن خود نمود.

 

رفاقت سیناترا با کلیفت که بازیگر حرفه‌ای بود باعث شد که به گفته خودش فنون بازیگری را از وی فرا گیرد و از زیر سایه و تصویر بازیگر موزیکال درآید. در ۱۹۵۵ با فیلم «مرد بازو طلایی» تحسین شد، یکبار دیگر در ۱۹۵۸ جایزه گلدن گلوب را به خانه برد، در ۱۹۶۲ با فیلم «کاندیدای منچوری» در میان منتقدان نیز درخشید و توانایی خود را از فیلم موزیکال تا ایفای نقش معتاد هروئین، سرباز و پلیس و مرد احساساتی نشان داد تا در دهه ۷۰ جایزه مشهور سیسیل ب. دومیل را هم به کلکسیون افتخارات خود اضافه کرد.

 

فرانسیس آلبرت سیناترا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

مردی در اسارت الکل، زنان و افسردگی

فرانک سیناترا برخلاف زندگی هنری، در زندگی خانوداگی موفق نبود. اولین بار در ۱۹۳۹ که گمنام بود ازدواج نمود و هنگامی که به شهرت رسید حرف‌های زیادی از روابط عاشقانه وی با بازیگران مشهور منتشر میشد تا اینکه در ۱۹۵۱ با داشتن سه فرزند جدا شد. (نانسی دختر وی بعد‌ها خواننده مشهوری شد) سیناترا در همان سال به سرعت با «اوا گاردنر» بازیگر مشهور ازدواج نمود، اما این رابطه یکسال بیشتر دوام نیافت اگرچه ۶ سال طول کشید تا رسما طلاق بگیرند و خسارت مالی آن موجب ورشکستگی سیناترا شد. بعد از رابطه عاشقانه و ناکام با لورن باکال، بیوه‌ی همفری بوگارت در ۱۹۶۶ تازه جنجال‌های زندگی شخصی سیناترا اوج گرفت هنگامی که با «میا فارو» که تنها ۲۰ سال داشت! ازدواج نمود و رسوایی زمان خوانده شد، این ازدواج نیز دو سال بیشتر دوام نیافت تا اینکه برای چهارمین و آخرین بار در ۱۹۷۶ ازدواج نمود.

 

یکی از حواشی دیگر زندگی اش تندخویی و درگیری با تهیه کنندگان و مدیران کمپانی‌های موسیقی و سینما، خبرنگاران و عکاسان بود تا جایی که بار‌ها عکس‌های سیناترا در حال زد و خورد در جراید منتشر شد، اگرچه دوستانش او را رفیقی صاف و صادق می‌خواندند، اما آن جنبه احساساتی و ایتالیایی وی همیشه حاشیه ساز بود. مساله بعدی بیخوابی، الکل و افسردگی بود که از دهه ۶۰ آغاز شد و همواره ادامه داشت و سیناترا بهترین پناه یک مردِ افسرده را الکل میدانست. بار‌ها وی در حالت مستی در پشت صحنه دیده شد.

 

هنرمند محبوب رئیس جمهور‌ها و مافیا

مادر سیناترا، کارمند محلی حزب دموکرات بود. همین موضوع باعث گرایش او به این حزب شد و در کمپین روزولت و ترومن در دهه ۴۰ فعال بود. به دلیل کاتولیک بودن، در دهه ۶۰ سیناترا جزو طرفداران دو آتشه تنها رئیس جمهور کاتولیک تاریخ آمریکا یعنی جان اف. کندی بود و بسیار به وی نزدیک بود و بار‌ها در لاس وگاس ساعت‌ها دیدار داشتند تا جایی که FBI درباره‌ی این رابطه به کندی هشدار جدی داد! بعد از خبر ترور کندی، سیناترا سه روز در رختخواب خود ماند و از اتاقش بیرون نیامد.

 

در دهه ۷۰ سیناترا در یک چرخش سیاسی به حزب جمهوریخواه نزدیک شد و از نیکسون و بعد‌ها در دهه ۸۰ از ریگان حمایت کرد و خواننده رسمی کمپین آن‌ها بود. او محبوب ریگان بود و ریگان می‌گفت " همه هنرمندان آمریکا، زیر سایه‌ی سیناترا قرار دارند. " ریگان به او «مدال آزادی ریاست جمهوری» را اهدا کرد و کنگره آمریکا «مدال طلایی» و از این نظر نیز سیناترا دست نیافتنی شد؛ بیل کلینتون و ژاک شیراک از طرفداران دیگر وی در آن دوران به شمار می‌روند.

 

فرانسیس آلبرت سیناترا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

سیناترا حامی مردم فقیر بود و همواره کمک‌های سنگینی به کلیسا و خیریه‌ها می‌نمود تا جایی که انگ کمونیست بودن هم به او زدند، اما در واقع یک لیبرال و آزادیخواه بدون حد و مرز بود. او جزو پیشگامان حمایت از حقوق سیاه پوستان در دهه ۶۰ و برابری حقوقی با سفید‌ها بود و رابطه نزدیکی با مارتین لوتر کینگ داشت، از طرفی به یهودیان و اعراب فقیر در فلسطین نیز کمک می‌کرد. از وگاس تا اورشلیم مراکز فرهنگی متعددی به افتخار او تاسیس شده اند.

 

اما نقطه سیاه زندگی سیناترا که البته هرگز اثبات نشد مساله‌ی همکاری و رابطه او با مافیا بود. پدرخوانده او «ویلی مورتی» مردی بسیار بدنام بود، می‌گفتند مافیا با تهدید طلبکاران سیناترا را می‌ترساند تا شکایت شان را پس بگیرند، حتی رشد او در سینما را به نفوذ مافیا مربوط دانسته اند. او در چند جلسه مافیا در کوبا شرکت داشت و در هتل‌ها و کازینو‌های لاس وگاس شراکت‌هایی با آن‌ها انجام داد که منجر به تحقیقات گسترده‌ای شد. بعد از انتشار اسناد FBI درباره این تحقیقات، مشخص شد هیچ نتیجه روشنی به دست نیامده است و برای همیشه در ابهام باقی ماند. خود سیناترا در مصاحبه‌ای گفت " اگر موسیقی نبود، زندگی ام وقف جرم و جنایت میشد. "

 

میراث ابدی «آقای صدا»

فرانک سیناترا بعد از ۶ دهه کار هنری در ۱۴ می ۱۹۹۸ بر اثر حمله قلبی درگذشت. با مرگ او کازینو‌های لاس وگاس یک دقیقه دست از کار کشیدند و برج امپایر استیت به آبی (نماد چشمان سیناترا) تغییر رنگ داد. او در تاریخ فرهنگی آمریکا در کنار الویس پریسلی و مایکل جکسون جایگاه دست نیافتنی دارد.

 

سیناترا از آن نمونه‌هایی است که هرگز تکرار نشد، او از هیچ به همه چیز رسید، بزرگترین خواننده‌ای است که همزمان بازیگر بزرگی هم بود. مردی با صدایی رسا و چشمان آبی عمیق با کت و شلوار‌های خاص ایتالیایی و شخصیتی جذاب و کاریزماتیک، هنرمندی که افسرده و الکلی شد، اما به اوج بازگشت، ورشکسته شد، ولی خود را بالا کشید. خواننده‌ای که نماد سبک پاپ و جاز می‌باشد و آیکون زندگی نیویورکی و دهه‌های ۵۰ و ۶۰ است و جزئی جدانشدنی از فرهنگ عامه آمریکا و پاپ – آرت در دوران طلایی خود.

 

هنرمندی محبوب عوام و خواص و سیاستمداران و مافیا، که در نمایش احساسات درونی خود با صدا و جلوه‌های بیرونی با هنرِ اجرا استاد بود. از خوانندگی تا اجرا و بازیگری را مسلط بود بدون اینکه دوره دیده باشد، حتی توان خواندن نت هم نداشت و موسیقی را شنیداری فرا گرفت. حدود ۶۰ آلبوم و ۱۰۰۰ ترانه از او باقی ماند که تاکنون بیش از ۱۵۰ میلیون نسخه فروش داشته است. او اسکار، گلدن گلوب و ۱۱ جایزه گرمی برد (همچنین جایزه یک عمر فعالیت هنری و جایزه اسطوره گرمی) و در ۴ دهه همواره یک ترانه او در صدر پرفروش‌ترین‌ها بود. «آقای صدا»، «آقای چشم آبی»، حس ششم موسیقی و «رئیس روسای راک اند رول» بعضی از القاب او هستند و «سبک سیناترایی» در واژگان تخصصی هنری جایگاه خود را دارد.

 

سیناترا که در میان ۱۰۰ چهره موثر قرن در لیست مجله تایم قرار گرفت، با پشتکار و استمرار خود نماد ملموس «رویای آمریکایی» برای هر مهاجری است و او را «فرزند مدرسه سختی ها» نامیده اند به همین دلیل روز ۱۳ می‌در تقویم رسمی آمریکا به فرانک سیناترا تعلق دارد.

 

فرانسیس آلبرت سیناترا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

برخی از مشهورترین آلبوم‌های سیناترا:

In the Wee Small Hours (۱۹۵۵)‎

Songs for Swingin’ Lovers!‎ (۱۹۵۶)‎

Sinatra’s Sinatra (۱۹۶۳)‎

September of My Years (۱۹۶۵)‎

Strangers in the Night (۱۹۶۶)‎

My Way (۱۹۶۹)‎

 

 

bartarinha.ir
  • 10
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش