یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۱۵:۳۴ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۳۰۱۰۷۳
موسیقی

رضا یزدانی: شخصیت مهراد به روحیات خودم خیلی نزدیک بود/ مردن مهراد ایراد داستان است

رضا یزدانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
رضا یزدانی با بیان اینکه جایگاه یک هنرمند را مردم مشخص می‌کنند، گفت: شخصیت مهراد به روحیات خودم خیلی نزدیک بود و نقش ویژه‌ای به شمار می‌آمد. به طوری که بعد از گریم و پوشیدن لباس کاراکتر وقتی در آینه به خودم نگاه می‌کردم، کاملا از رضا یزدانی جدا می‌شدم.

به گزارش ایلنا، رضا یزدانی (خواننده، آهنگساز و بازیگر) یکی از بازیگران سریال «از یادها رفته» به کارگردانی بهرام بهرامیان است. یزدانی که پیش از این در فیلم‌های سینمایی «تیک آف»، «خوک» و «سوفی و دیوانه» به ایفای نقش پرداخته، در اولین تجربه جدی بازیگری در تلویزیون، عهده‌دار شخصیت مهراد در سریال ویژه ماه رمضان شبکه یک سیما بوده که هر شب ساعت ۲۲:۱۵ روی آنتن می‌رود. به بهانه بازی در این سریال با رضا یزدانی گفتگویی انجام دادیم که در ادامه آمده است.

 

در نوجوانی یک فیلم بین حرفه‌ای بودم/ مهراد به روحیاتم خیلی نزدیک بود/ مردم مردن مهراد باور نکرده‌اند

با توجه به فعالیت در حوزه‌های مختلفی همچون آهنگسازی، خوانندگی و بازیگری، مردم شما را بیشتر با آثاری که در عرصه موسیقی خواندید می‌شناختند اما حال با بازی در مجموعه از یادها رفته به نوعی خودتان را در قامت یک بازیگر نیز مطرح کردید. اگر در موقعیتی قرار گیرید که بین بازیگری و خواندن تنها بتوانید یکی را برگزینید، انتخاب شما کدام است؟

برای من خوانندگی در درجه اول است. خوانندگی شغل اصلی، عشق و زندگی من بوده و سال‌ها با آن زندگی کردم و تا به حال ۱۱ آلبوم موسیقی و دو آلبوم تصویری را در این حوزه منتشر کرده‌ام.

 

درباره مقوله تصویر نیز باید بگویم که من در دوران نوجوانی یک فیلم بین حرفه‌ای بودم و در حوزه سینما همه سبک‌ فیلمی را دیده‌ام. ولی بازیگری برای شخص من از فیلم تیک‌آف جدی شد و حس کردم که می‌خواهم به صورت جدی بازی کنم. دلیل این موضوع نیز این بود که نقش من در این فیلم اصطلاحا درآ‌مده بود. چراکه چند کارگردان و هنرپیشه مطرح سینما بعد از دیدن فیلم به من زنگ زدند و از نقش خیلی تعریف کردند. آنجا بود که احساس کردم شاید بتوانم خیلی جدی‌تر این کار را ادامه دهم. بعد از آن پیشنهاد این سریال از طرف بهرام بهرامیان شد و من هم دیدم که مهراد نقش خیلی خوبی بوده و از پس آن برمی‌آیم.

 

به نوعی شخصیت مهراد به روحیات خودم هم خیلی نزدیک بود. در واقع مهراد یک آدم کاریزماتیک است که هر اتفاقی پیش بیاید به خواسته‌هایش می‌رسد؛ من هم به همین صورت هستم و اگر چیزی را بخواهم باید آن را به دست بیاورم. به عنوان مثال می‌خواهم آلبوم تصویری بدهم به دنبال آن رفته و این کار را انجام می‌دهم، می‌خواهم در سینما کار کنم می‌روم این کار را انجام می‌دهم. در نهایت هر چه که هدفم باشد به سمت آن رفته تا آن را به دست بیاورم. نقش مهراد هم همین است؛ حال در بستر تاریخ به شکل دیگری اتفاق می‌افتد.

 

تنها نگرانی که در این پروژه داشتم، بحث زمان سریال بود. چراکه در سینما ۳۰، ۴۰ روز می‌روید و کارتان تمام می‌شود ولی سریال داستانش فرق می‌کند و با توجه به مشغله کاری که من داشتم، هماهنگی تایم برای آن خیلی کار سختی بود. ولی به هر حال قبول کردم و الان از این موضوع راضی هستم. چراکه بازخوردها از این نقش خیلی خوب بوده و مردم مهراد را خیلی دوست داشتند. از چند روز قبل که مهراد در سریال نیست، مردم خیلی ناراحتند و منتظرند که مهراد به سریال برگردد. آنها هنوز باور نکردند مهراد مرده و دوست دارند این نقش به سریال برگردد. همین موضوع نشان می‌دهد که مردم با نقش ارتباط برقرار کردند و آن را دوست دارند و یک جورهایی قهرمان قصه شده است.

 

رضا یزدانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

جایگاه یک هنرمند را مردم مشخص می‌کنند/  در آینده جدی‌تر به بازیگری خواهم پرداخت/ دوستان می‌توانند نقد داشته باشند

به این موضوع اشاره کردید که یک فیلم‌بین حرفه‌ای هستید. به طور کلی در آثار شما نیز ادای دین به سینما بسیار مشهود است ولی حال که به طور جدی  وارد دنیای بازیگری شدید، عده‌ای نسبت به این موضوع نقد دارند و صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه چرا یک خواننده باید بازیگر شود؟ آیا قرار است باز هم فعالیت‌ جدی خود در سینما را به عنوان بازیگر ادامه دهید؟

قطعا قرار است فعالیت‌های جدی‌تری را در سینما داشته باشم ولی خب بالاخره هر کسی به افراد دیگر نقدهایی دارد اما از نظر من در نهایت این مردم هستند که جایگاه یک هنرمند را مشخص می‌کنند. یعنی اینکه هنرمند کجا باشد و چه کار کند بسته به نظر آنهاست. در این سال‌ها خیلی از هنرپیشه‌ها خوانندگی را تجربه کردند ولی یک آلبوم منتشر کرده و نتوانستند ادامه دهند. البته خیلی‌های دیگر هم هستند همچون حامد بهداد و مهران مدیری که همچنان خوانندگی را پیگیری می‌کنند و اتفاقا موفق هم هستند. بالعکس این موضوع هم به همین گونه است؛ خیلی از خواننده‌ها آمدند و یک فیلم بازی کردند و دیگر ادامه ندادند ولی من از آن دست نیستم. به این خاطر که تا الان چهار فیلم سینمایی به عنوان نقش اصلی بازی کردم و حال هم یک نقش جدی در سریال داشتم. قطعا در آینده جدی‌تر به این قضیه خواهم پرداخت ولی خب نقد هم هست و دوستان هم می‌توانند نقد داشته باشند. هنرپیشه‌های کارکشته هم وقتی در نقش‌هایی بازی می‌کنند ایراداتی دارند. من هنرپیشه حرفه‌ای نیستم و قطعا کار من هم ایراداتی دارد.

 

مردن مهراد ایراد داستان است/ بسیاری می‌گویند بعد از مرگ مهراد دیگر سریال را نمی‌بینیم/از نویسنده باید پرسید که چرا به فکر مخاطبان سریالش نبوده

شخصیت مهراد که در این سریال به ایفای نقش آن مشغول بودید؛ یک شخصیت عاشق پیشه بوده که حاضر است هر کاری انجام دهد تا عشق خود را به دست بیاورد. چه اتفاقی می‌افتد که مهراد تصمیم می‌گیرد به مبارزه با فرد خطرناکی برود و حتی در رینگ بوکس با او مبارزه نکند تا به این صورت در رینگ بمیرد؟

این کار نویسنده بوده و ایشان قصه را به این صورت پردازش کرده است. ولی اگر من بودم به این صورت تمامش نمی‌کردم. در دو پست آخری که در صفحه شخصی خودم گذاشتم، بالای پنچ هزار کامنت نوشته شده که از این میزان چهار هزار افرادی هستند که می‌گویند با مردن مهراد دیگر سریال را نمی‌بینیم. این سوال را باید از نویسنده پرسید که چرا به این شکل نوشته و به فکر مخاطب سریالش نبوده است. من نمی‌توانستم داستان را تغییر بدهم و به نظرم این ایراد داستان است. حتی اگر قرار بود این اتفاق بیفتد، اگر سریال ۲۵ قسمت است باید در قسمت ۲۲ این چنین می‌شد؛ نه در قسمت ۱۳. البته این نظر شخصی من بوده ولی به هر حال این پروژه یک پروژه بیگ‌پُرداکشن بوده و من جزء کوچکی از آن به شمار می‌آیم.

 

حال که به صورت جدی‌تر به عرصه بازیگری وارد شده‌اید از این به بعد در ایفای نقش‌های مختلف چقدر تیپ و شخصیت بودن کاراکترها و تجربه دنیاهای متفاوتتر بازیگری برایتان اهمیت دارد؟ آیا می‌توان در آینده این انتظار را داشت که رضا یزدانی را در نقش‌هایی که خیلی هم ظاهر شیکی ندارند ببینیم؟

 

وقتی شما چنین نقشی را بازی می‌کنید؛ قطعا ادامه راه برایتان خیلی مهم می‌شود. به نوعی خیلی باید مواظب باشید که دست از پا خطا نکنید و انشاالله که من هم بتوانم از خودم مراقبت کنم.

 

به نوعی در قبول پیشنهادهای مختلف بازیگری باید کلیت ماجرا را دید که کست و کارگردانش چه کسانی هستند؛ چه داستانی دارد و نقشی که به شما پیشنهاد شده از چه ویژگی‌هایی برخوردار است. بر این اساس می‌توان برای قبول پیشنهادهای مختلف تصمیم‌گیری کرد.

 

رضا یزدانی,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی

بعد از گریم کاملا از رضا یزدانی جدا می‌شدم

گاهی اوقات پیش می‌آید که ما وقتی بازی یک بازیگر را می‌بینیم باور نمی‌کنیم که در حال بازی کردن بوده و می‌گوییم که خود شخصیت درون فیلم است. در ایفای نقش‌هایی که تا به حال بازی کردید؛ خودتان به شخصه چقدر احساس می‌کنید از رضا یزدانی فاصله گرفته و شخصیت درون فیلم و سریال شده‌اید؟

در فیلم تیک آف کاملا این حس را داشتم. به خاطر اینکه سه هفته قبل از اینکه فیلمبرداری شروع شود، در کافه‌ها و قهوه‌خانه‌های بوشهر می‌نشستم و به زبان مردم بومی گوش می‌کردم و با آنها دیالوگ برقرار می‌کردم تا بتوانم لهجه را یاد بگیرم. به نوعی از یک جایی به بعد کاملا غرق نقش شده بودم و این اتفاق افتاد.

 

در نقش مهراد نیز به همین صورت بود؛ فکر می‌کنم چیز زیادی از فیلمبرداری نگذشته بود که من وقتی گریم می‌شدم و کت و شلوار، کراوات و کلاه شخصیت مهراد را سرم می‌گذاشتم، قشنگ احساس می‌کردم، یک فرد دیگر هستم و کاملا از رضا یزدانی جدا شدم. مخصوصا وقتی با گذاشتن کلاه شخصیت، در آیینه به خودم نگاه می‌کردم، واقعا مهرادی را می‌دیدم که شخصیتی جدا از رضا یزدانی بود.

 

 

  • 18
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش