پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۲۲ تير ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۴۰۶۱۷۸
موسیقی

حسین زمان: پشت هر اعتراضی انگیزه سیاسی نیست

حسین زمان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,موسیقی
حسین زمان می‌گوید: هرگاه هنرمندان ما زبان به اعتراض می‌گشایند نباید انگیزه آنها را سیاسی بدانیم زیرا در واقع اینگونه نیست، اما از آنجا که اتفاقات و واقعیت‌های جامعه ما خواسته یا ناخواسته درگیر مسائل سیاسی است، طبعا فعالیت‌های هنری هنرمندان نیز به نوعی با مسائل سیاسی گره می‌خورد. به طور مثال هرگاه هنرمند از فقر بگوید برچسب سیاسی به او می‌زنند، زیرا این اتفاق حداقل به چند نفر بر خواهد خورد.

به گزارش ایلنا، ممنوع‌الکاری هنرمندان عرصه‌های مختلف یکی از موضوعاتی است که همواره وجود داشته و به‌طور معمول نیز دلایل واضحی از سوی مسئولان مربوطه در این‌باره به هنرمندان ارائه نمی‌شود و به دلیل این عدم توضیح، گاه پیش می‌آید که هنرمندان سال‌ها ممنوع‌الکار می‌مانند و بهترین سال‌های عمرشان را در گوشه عزلت می‌گذرانند یا اینکه فعالیت‌های محدودی دارند و در نهایت از سوی مخاطبان فراموش می‌شوند. حسین زمان، خواننده موسیقی پاپ، یکی از همین هنرمندان است. او در حالی که فقط چند سال از حضورش در فضای حرفه‌ای گذشته بود از سوی مسئولان وقت ممنوع‌الفعالیت شد و این اتفاق شانزده سال به درازا کشید و باعث شد که او یکی از ممنوع‌الکاران رکورددار باشد.

حسین زمان درباره دلایل این اتفاق می‌گوید: نخستین بار سازمان صداوسیما به حکم رسمی و کتبی آقای لاریجانی، پخش آثار مرا از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی ممنوع کرد. هیچ‌گاه دلیل این اتفاق را نفهمیدم. شاید یکی از دلایلش این بود که من خیلی به سفارشات و فرمایش‌ها توجه نمی‌کردم و آنها نیز به دنبال اشخاصی بودند که به سفارش‌ها و فرمایش‌ها احترام بگذراند و انجامشان دهند که چنین مواردی برای من قابل قبول نبود. از آن مقطع تاکنون آثار من غیرقابل پخش شد، حتی دوستان به من گفتند که پیشتر، برخی از آثارم سهوا روی آنتن تلویزیون رفته‌اند و باعث شده‌اند مدیر مربوطه توبیخ شود.  

شما سال گذشته پس از ۱۶ سال ممنوع‌الکاری، بالاخره مجوز تولید چند قطعه موسیقایی را از وزارت ارشاد دریافت‌ کرده‌اید. طی چه روندی این اتفاق افتاد؟

شاید باخبر باشید که کسب مجوز در عرصه موسیقی راه‌های مختلفی دارد. گاه به یک نفر اجازه می‌دهند که فقط آلبوم منتشر کند و برخی مواقع نیز صرفأ اجازه تولید و ارائه تک‌آهنگ به هنرمند داده می‌شود. گاهی نیز مجوز مربوطه فقط جوازی برای برگزاری کنسرت است. تنها اجازه‌ای که به من داده‌اند این بود که چند تک‌آهنگ تولید کنم و اجازه نشر آنها را بگیرم. من نیز به اضافه چند قطعه‌ای که از قبل داشتم، چند اثر دیگر نیز تولید کردم که تعدادشان مجموعأ به شش،‌ هفت آهنگ رسید و وزارت ارشاد مجوز آنها را به عنوان تک‌آهنگ به من داد.

گویا قرار است به زودی کنسرتی برگزار کنید. درست است؟

بله به شدت پیگیر دریافت مجوزهای کنسرتم هستم و حتی سالن نیز رزرو کرده‌ام، اما با این حال نمی‌دانم چه اتفاقی خواهد افتاد و تکلیفم در ارتباط با آن تا این لحظه مشخص نیست؛ زیرا برای دریافت مجوز باید هفت‌خوان را بگذرانیم. به این دلیل که ارائه مجوز فقط در اختیار وزارت ارشاد نیست و اجازه اداره اماکن، شورای تامین و دادستانی نیز لازم است. با همه اینها تلاشم را می‌کنم و امیدوارم اتفاقات خوبی در این زمینه رخ دهد.

چرا تک‌‌آهنگ‌هایتان را به صورت آلبوم منتشر نمی‌کنید؟ آیا مشکلی در این زمینه وجود دارد؟

در حال حاضر اصراری برای ارائه آلبوم ندارم، زیرا تولید آلبوم از لحاظ اقتصادی به هیچ وجه توجیه ندارد. در شرایط فعلی پس از انتشار آلبوم، طی مدتی کوتاه همه قطعات آن در فضای مجازی منتشر می‌شود و به راحتی قابل دانلود کردن است. آنها که در شرایط فعلی به تولید و انتشار آلبوم می‌پردازند، جنبه تبلیغاتی آن را در نظر دارند. در حال حاضر با توجه به فرصت‌هایی که طی پانزده، شانزده سال گذشته از دست داده‌ام، بیش از هر چیز ترجیحم این است که اجرای زنده داشته باشم و تلاشم این است که مجوز برگزاری کنسرت بگیرم.

برای دریافت مجوز تک‌آهنگ‌ها و کنسرت‌تان چه مراحلی را طی کرده‌اید و با چه مشکلاتی مواجه بودید؟

در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد بود که تصمیم گرفتم به دنبال دریافت مجوز فعالیتم در عرصه موسیقی باشم، از آن مقطع تاکنون در این زمینه تلاش کرده‌ام که البته جواب و نتیجه مثبتی نیز دریافت نکردم؛ تا اینکه سال گذشته آقای علی ترابی به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد انتخاب شدند. من از ایشان بسیار ممنونم، زیرا برای رفع مشکلاتم همه تلاش‌شان را به کار گرفتند و در حد ارائه مجوز برای تک‌‌آهنگ‌ها‌ با من مساعدت و همکاری کردند. موضوع این است که ارائه مجوز برای تولید تک‌‌آهنگ برای وزارت ارشاد دردسرهای آنچنانی ندارد، زیرا عوامل بیرونی در آن دخالتی ندارند. اما روند برگزاری کنسرت متفاوت است و دشواری‌های خاص خودش را دارد به این دلیل که سازمان‌ها و نهادهای مختلف باید درباره آن نظر دهند و همین موضوع، رویه را از اختیار وزارت ارشاد خارج می‌کند.

یعنی وزارت ارشاد با برگزاری کنسرت شما مخالفتی ندارد؟

وزارت ارشاد تا این لحظه مشکلی برای ارائه مجوز کنسرتم نداشته است، اما باقی مراجع و دستگاه‌ها هنوز در این زمینه به ما جوابی نداده‌اند.

شما دقیقأ در مقطعی ممنوع‌الکار شدید که مخاطب شما را پذیرفته بود و از آثارتان استقبال می‌کرد، با این حال پس از شانزده سال دوری از عرصه حرفه‌ای، هنوز فراموش نشده‌اید. راز ماندگاری شما و آثارتان چیست؟

یک دلیلش لطف دوستان بوده که با وجود غیبتم و گذشت سال‌ها، من و آثارم را فراموش نکرده‌اند، اما دلیل اصلی‌تر این است که مردم ما، همواره به نوعی پاسخِ رفتار غلط را داده‌اند و من در عرصه موسیقی مظلوم واقع شدم و این از نگاه مردم دور نمانده است. می‌توان این قضیه را اینگونه تفسیر کرد که این همراهی و هم‌دلی مردم به دلیل فشار نابجا و ناعادلانه‌ای است که طی سال‌های طولانی به من وارد شده است و مردم نسبت به آن بی‌تفاوت نبوده‌اند. حال نیز نزدیک به هفده سال است که از عرصه موسیقی دور بوده‌ام.

در نهایت مسئولان برای این همه سال ممنوع‌الکاری چه توضیحی دادند؟

سال هشتاد بود که این اتفاق افتاد، یعنی زمانی که حدودا چهار پنج سال از فعالیت حرفه‌ای‌ام گذشته بود. نخستین بار سازمان صداوسیما به حکم رسمی و کتبی آقای لاریجانی، پخش آثار مرا از شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی ممنوع کرد. هیچ‌گاه دلیل این اتفاق را نفهمیدم. شاید یکی از دلایلش این بود که من خیلی به سفارشات و فرمایش‌ها توجه نمی‌کردم و آنها نیز به دنبال اشخاصی بودند که به سفارشات و فرمایش‌ آنها احترام بگذراند و انجامشان دهند که چنین مواردی برای من قابل قبول نبود. از آن مقطع تاکنون آثارم غیرقابل پخش است، حتی دوستان به من گفتند که پیشتر برخی از آثارم سهوا روی آنتن تلویزیون رفته‌اند و باعث شده‌اند مدیر مربوطه توبیخ شود. از سال هشتاد ‌و یک تاکنون نیز هر گاه برای برگزاری کنسرت اقدام کردم، مانع‌تراشی کرده‌‌اند. به طور مثال قرار بود در آبادان کنسرت برگزار کنیم که آن را برهم زدند. کنسرت اصفهان نیز با مشکلاتی مواجه شد و روی صحنه نرفت.

در نهایت این مشکلات باعث شد به این نتیجه برسم که در این‌باره اراده‌ای وجود دارد که نمی‌گذارد کارهایم به نتیجه برسد. از طرفی رسما به من نمی‌گفتند که ماجرا از چه قرار است تا اینکه چند سال پیش زمانی که به وزارت ارشاد مراجعه کردم به من گفتند این دستور از بیرون و خارج از وزارتخانه صادر شده و من نیز هیچ‌گاه نفهمیدم از سوی چه مرجعی صادر شده و کماکان منتظرم تا این طلسم شکسته شود.

طی آن پانزده - شانزده سال گذشته از سوی جناح یا اشخاصی خاص پیشنهاداتی نداشته‌اید تا مثلا در ازای انجام آنها مشکل ممنوع‌الکاری‌تان رفع شود؟

قطعا چنین پیشنهاداتی وجود داشته است، اما خب موسیقی برای آنها که واسطه شده بودند یا قصد داشتند در این راستا کاری کنند، ارزش و اعتباری نداشت. آنچه برای آنها اهمیت داشت یا حرکتی سیاسی بود یا آنکه سودش به جیب دلالانی می‌رفت که درباره‌شان توضیح دادم. بنا به همین دلایل هیچ‌گاه به آن پیشنهادات توجهی نکردم. البته از سوی افرادی در خارج از کشور نیز پیشنهاداتی داشتم اما خب دوست ندارم و علاقه‌ای ندارم که این مملکت را ترک کنم. می‌مانم و اگر بتوانم در کشورم به فعالیت‌های هنری‌ام ادامه می‌دهم.

شما طی سال‌های پیش از انقلاب فعالیت‌های مدنی و سیاسی داشته‌اید و توسط ساواک نیز بازداشت شده‌اید. پس از انقلاب نیز تحصیلات خارج از کشورتان را رها کردید و به جبهه رفتید. این روحیه و وقوع اتفاقات سیاسی اجتماعی چقدر فضا و محتوای آثار شما را تحت تاثیر قرار داده است.

قطعأ اتفاقات و وقایع مختلف خروجی آثار هنرمند را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بی‌شک زندگی نسل من تلاطم بسیاری داشته است. نسل ما به مفهوم واقعی آرامش را تجربه نکرده و تاثیر همه اینها را می‌توانید در آثارمان ببینید. اتفاقا گاهی در این‌باره به من انتقاد می‌کنند و می‌گویند چرا نود و نه درصد آثارتان رنگ و بوی شادی ندارد! ببینید زمانی که هنرمند با وجود و اعتقادش به تولید آثار هنری می‌پردازد و احساس واقعی‌اش را به کار می‌گیرد، همان اتفاقی می‌افتد که وجود دارد و باید رخ دهد. به هرحال ما نمی‌توانیم خودمان را مخفی کنیم و خودمان را شخص دیگری نشان دهیم. زندگی ما در آن مقاطعِ پراتفاق سپری شده و ویژگی‌هایی که در زندگی‌مان وجود داشته، آثار هنری‌مان را تحت تاثیر قرار داده است. اگر آلبوم «قصه شب» را گوش کنید متوجه خواهید شد که این اثر به لحاظ محتوایی بیش از آثار دیگرم به روحیاتم نزدیک است، یعنی حرف دل و زبان حال من است. البته باقی آثارم نیز چنین فضایی دارند و اگر هم، سیاسی و اجتماعی نیستند، یا عرفانی‌اند یا عاشقانه. به طور کلی می‌توان گفت در کارنامه‌ام همه نوع اثری دارم، اما فضای هیچ‌کدام از آنها شاد و طرب‌انگیز نبوده است.

به نظرتان هنر و سیاست تا چه حد با یکدیگر ارتباط دارند و در این میان وظیفه هنرمند چیست و تا چه حد باید فضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را مدنظر قرار دهد؟

معتقدم که هنر زبانِ زیبا بیان کردن واقعیت‌های جامعه است. یعنی اگر بخواهیم واقعیات جامعه را به شکلی زیبا و جذاب و تاثیرگذار بیان کنیم، می‌توانیم در قالبی هنری به آنها بپردازیم. حال این هنر می‌تواند سینما، تئاتر یا موسیقی باشد. در این میان وظیفه هنرمند این است که واقعیات جامعه‌اش را به خوبی بشناسد و براساس این شناخت به تولید آثار هنری بپردازد. هرگاه هنرمندان ما زبان به اعتراض می‌گشایند نباید انگیزه آنها را سیاسی بدانیم زیرا در واقع اینگونه نیست، اما از آنجا که اتفاقات و واقعیت‌های جامعه ما خواسته یا ناخواسته درگیر مسائل سیاسی است، طبعا فعالیت‌های هنری هنرمندان نیز به نوعی با مسائل سیاسی گره می‌خورد. به طور مثال هرگاه هنرمند از فقر بگوید به او برچسب سیاسی می‌زنند؛ زیرا این اتفاق حداقل به چند نفر بر خواهد خورد. اگر هنرمندان به وظیفه و رسالت هنری‌شان عمل کنند، آنها چه بخواهند چه نخواهند درگیر مسائل سیاسی خواهند شد. اما اگر هنرمندان بخواهند از گل و بلبل و چمن بگویند و درباره چنین مسائلی بخوانند و همه چیز را خوب و دلچسب نشان دهند که سیاسی به حساب نمی‌آیند و سیاسی هم نخواهند شد.

به نظرتان دوران طلایی موسیقی پاپ کدام مقطع است و تا چه حد به آن پرداخته شده است؟

به نظرم دوران طلایی موسیقی پاپ ما دهه پنجاه است و زیباترین، تاثیرگذارترین، با وجاهت‌ترین و بامفهوم‌ترین آثار تولید شده، مربوط به این دهه است. تلاش نسل اول موسیقی پاپ پس از انقلاب که من نیز جزوشان هستم، این بود که آن موسیقی جامانده در دهه پنجاه را ادامه دهیم؛ زیرا از هر نظر قابل دفاع بوده، هرچند کم و کاستی‌هایی نیز داشته است. هدف نسل ما در سال‌های پس از انقلاب این بود که آن موسیقی را ادامه دهیم و  به‌روزش کنیم و زنده نگاهش داریم و از آن بهره بگیریم. اوائل اتفاقات خوبی هم افتاد و آثار خوبی در دهه هفتاد تولید شدند، اما پس از آن به ندرت از کنترل خارج شد زیرا پای واسطه‌ها و دلال‌ها به میان آمد و فضای موسیقی به کلی تغییر کرد. در حال حاضر موسیقی پاپ ما سوپرمارکتی است و نمی‌توان نام هنر بر آن نهاد.

به دلیل تولید انبوه آثار ضعیف؛ سلیقه مخاطب طی این سال‌ها تنزل یافته است؛ با توجه به این موضوع، اگر خوانندگان موسیقی پاپ دهه هفتاد و هشتاد به تولید آثاری با همان سبک و سیاق ادامه دهند، آن آثار بازهم طرفدار خواهد داشت؟

سلیقه مخاطبان را ما می‌سازیم. ذائقه آنها را برخی اهالی موسیقی تغییر داده‌اند و آن را به سلایقی غیرموجه تبدیل کرده‌اند که امروزه با آن مواجهیم. مردم ما تقصیری ندارند. زمانی که همه را‌ه‌های درک و فهم و موسیقی اصولی را به روی مردم بسته‌ایم و زمانی که در مدارس‌مان موسیقی تدریس نمی‌شود و زمانی که موسیقی خوب را به جوانان ارائه نمی‌کنیم، چه توقعی داریم؟ از طرفی صداوسیما و رادیو در اشاعه موسیقی خوب و سالم هیچ نقشی ندارند.

زمانی که موسیقی در دست دلالانی است که صرفا به جیب و سودشان فکر می‌کنند و در کمال پررویی پشت میکروفن قرار می‌گیرند و می‌گویند اگر کسی می‌خواهد کار فرهنگی کند به دنبال موسیقی نرود، از مردم چه انتظاری می‌توان داشت. در چنین شرایطی مردم از کجا تغذیه شوند؟ شما در کدام کنسرت امروزی طعم موسیقی را می‌چشید؟ آنهم با بلیت‌های صدونود هزارتومانی و کیفیت نازل آثار. همه اینها در حالی است که اغلب گروه‌های موسیقی فعلی سه‌، چهار نوازنده دارند و آثاری را از کامپیوتر پخش می‌کنند و نام آن را کنسرت می‌گذارند. بی‌شک هیچ‌کدام از این اتفاقات ذائقه مخاطب را ارتقا نخواهد داد.

کنسرت خودتان که قرار است به زودی برگزار شود چند نوازنده دارد و در حال حاضر چه وضعیتی دارد؟

برای برگزاری کنسرتم از چند ماه پیش فعالیت‌های مرتبط را آغاز کرده‌ام و در حال تقویت سی نوازنده هستم تا کنسرت را با همراهی گروهی کامل، بدون استفاده از کامپیوتر و به صورت کاملا زنده روی صحنه ببرم. در حال حاضر همه تلاشم این است که سوم مرداد روی صحنه بروم و همانطور که گفتم رزرو و کارهای مربوط به وزارت ارشاد را انجام داده‌ام و منتظرم تا باقی ارگان‌ها و مراجع مجوزهای لازم را به من بدهند و امیدوارم این اتفاق رخ دهد.

  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش