چند روز پیش، در دیداری که با کیهان کلهر داشتم، او از هنر و هنرمندی صحبت کرد که باید عملکردش با ذات هنرش در یک مسیر قرار بگیرد و اگر خوانندهای شعر مولانا را خوانده، معنای واقعی آن را درک کند و در رفتارش تاثیرگذار باشد. حالا خیلی زود در عرض کمتر از یک هفته همه آنچه او گفته بود همینجا مجسم شد؛ کیهان کلهر در حمایت از مردم کُرد کنسرت ترکیه را لغو کرد.
او شب جمعه در میانههای کنسرتی که به همراه گروه «رامبرانت تریو» در لندن برگزار شد، پیش از آنکه قطعه پایانی را به کودکان کُرد تقدیم کند، با جملاتی مطمئن اما آغشته به اندوه از پشت میکروفن حرفهایی زد که خیلیها بهویژه همشهریهای کُرد او انتظار داشتند: «روزهای اخیر، روزهای سختی برای ما مردم کُرد بود. خشونت و جنگی علیه ما در شمال سوریه راه افتاده و مردم بزرگ کُرد زیر سرکوب رنج میکشند و البته این کشتههای بیشتر، آوارههای بیشتر و پناهندگان بیشتری خواهد داشت و آن منطقه از جهان با مشکلات بیشتری روبهرو خواهد بود. ما میدانیم که برخی سیاستمداران این چیزها را نمیفهمند.
قرار بود در استانبول نیز کنسرتی داشته باشم که آن را لغو کردم. به نشانه احترام به برادران کُردم، قطعه آخر را به زبان کُردی برای بچههای کُرد میخوانم که حالا در این جنگ هستند. امیدوارم روزی در دنیایی زندگی کنیم که خبری از جنگ نباشد و مطمئن باشیم همه در بستری آرام میخوابند. من نمیتوانم حرف بزنم و کلامی ندارم که بگویم و این قطعه آخر را تقدیم میکنم به کودکان کُرد.»
و همه حرفهای استاد پرآوازه کمانچه ایرانی درحالی بیان شد که ساعاتی قبل، او در صفحه اینستاگرامش توضیح داده بود که کنسرت را لغو نخواهند کرد و درواقع با همان سلاح ساز به رزمندگی خود ادامه خواهد داد. این نظرات او در صفحات اجتماعی و توییتر واکنشهای زیادی در پی داشت و کاربران با هشتگ نه به کنسرت استانبول، خواستار لغو آن شدند. هنر قوامیافته در خدمت اهداف بزرگ قرار میگیردشاید این حرف و حدیثها و شاید جهانبینی، مسئولیتپذیری و در نهایت نگاه پررنجی که هنرمند را از دنیای بیرون به دنیای درونی و عشق به هنر میکشاند، همگی در رساندن کیهان کلهر به این تصمیم تاثیرگذار باشد. در هر حال، این موضوع بهانهای شد تا درباره مسئولیت هنرمند در برابر دنیای اطرافش حرف بزنیم؛ مسئولیتی که احمد بخارایی، جامعهشناس و مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران در گفتوگو با شهروندآنلاین از آن بهعنوان هنر متعهد یاد میکند. «هنر میتواند جهتگیری داشته باشد.
از نگاه پستمدرنیسم، هنر برای هنر است اما از سوی دیگر هنر در خدمت یک امر دیگر و یک هدف بزرگتر است. در ماجرای لغو کنسرت کیهان کلهر، هنر برای یک امر اجتماعی به کار گرفته شد و درواقع متعهد بود. شخصا هم هنر متعهد را میپسندم. ممکن است در برههای و برای اینکه نفس هنر شکل بگیرد «هنر برای هنر» خوب باشد، اما وقتی هنر قوام پیدا کرد، میتواند بهعنوان وسیلهای در خدمت اهداف بزرگتر باشد. فرقی نمیکند هنرمند شاعر، مجسمهساز، موزیسین یا هنرپیشه باشد. این پیوستگی بین اجزای اجتماعی، جامعه را پویا میکند و هنرمندان هم عضوی از این اجتماع هستند.»
هنرمندی مسئول است که به مخاطبان خود راست بگوید
هنر متعهد، فقط همین؟ تغییر تصمیم کیهان کلهر هیچ دستاورد و نتیجه دیگری ندارد؟ در اینباره هم بخارایی معتقد است که این تصمیم جز تعهد این هنرمند، نشاندهنده موارد دیگری هم هست: «این اتفاق یعنی موزیسین بزرگ حواسش به مخاطبانش، کسانی که دنبالش میکنند و صدای سازش را میشنوند، هست. میفهمد و با آنها وارد دیالوگ میشود و درنهایت تشخیص میدهد که اینطور عمل کند. به نوعی این کار، پیام گرفتن و پیام رساندن است، وگرنه میتوانست با توجه به موقعیتی که در ترکیه دارد کنسرت را برگزار کند و کلی هم درآمد داشته باشد. نمونههای اینچنینی کم نیست. خیلیها هنر را به پول میفروشند.
برای آنها هنر در خدمت شخص، امیال و آرزوهایش است، اما کلهر منافع فردی خود را فدای منفعت جمعی کرد.» آرش نصیری، فعال حوزه موسیقی و مدیر برنامه هزار صدا هم در گفتوگو با شهروندآنلاین تقریبا همین نظر را دارد و از کلهر بهعنوان هنرمندی مسئولیتپذیر یاد میکند: «هر هنرمندی مسئول است که به مخاطبان خود راست بگوید و ایدهای را که درباره مسئولیت اجتماعی دارد، اجرا کند. مسئولیت اجتماعی یکی از مهمترین پارامترهای انسانی است که باید برای هنرمند پررنگ باشد. کیهان کلهر هم نظری درباره اتفاقات اطراف خود دارد، ضمن اینکه خود نیز کُرد است و جامعه هم از او توقعاتی دارد، بهویژه درباره این کنسرت که قرار بود در استانبول بهعنوان بزرگترین شهر ترکیه و پایتخت فکری آن کشور برگزار شود.»
تاثیر بر مردم و سیاستمداران
سوال دیگری هم درباره ماجرای لغو کنسرت کیهان کلهر در ترکیه با این مضمون مطرح است که آیا تصمیمات اینچنینی هنرمندان میتواند بر عملکرد سیاستگذاران و در کل بر مناسبات جهانی تاثیرگذار باشد؟ آرش نصیری در پاسخ به این سوال میگوید: «سیاستمداران که کار خود را میکنند اما اینکه یک نظر اینطور اعلام شود، طبیعتا تاثیرگذار است. اگر سیاستمداران همه جامعه را با خود همراه بدانند، بدتر رفتار میکنند اما رفتارهای اینچنینی میتواند ترمز آنها را بگیرد. مردم هم در هر سطحی که باشند، یاد میگیرند مسئولیت اجتماعی را رعایت کنند و به هر اتفاقی واکنش درستی نشان دهند.»
انعطافپذیر بودن یک هنرمند
نکته دیگری که درباره این ماجرا پررنگ است، تأثیر شبکههای اجتماعی است، اگرچه گاهی هم به بحثهای جنجالی و حتی توهینآمیز میانجامد. البته احمد بخارایی بهطور کلی در ماجرای لغو کنسرت و حاشیههایش سه پیام را قابل ذکر میداند که اصلیترین آن مهم بودن حضور هنرمند در شبکههای مجازی است: «شبکههای مجازی اسمشان مجازی است، درحالیکه بیشتر از شبکههای حقیقی کارایی دارند.
طبیعتا ایشان پیامی را که از طرف اعضای شبکههای اجتماعی ارسال شده، دریافت کرده و به آن بیتوجه نبوده است و این یعنی شبکههای مجازی مهماند و افراد هم باید به کارکرد آن واقف باشند. وقتی هنرمند بر مواضع قبلی خود اصرار ندارد و با توجه به خواست مردم تصمیم خود را تغییر میدهد نشانه انعطافپذیری او است که باز هم ارزشمند است و بر مردم تأثیر دارد.» او معتقد است که پیام دوم این حرکت به سایر هنرمندان است تا بدانند چطور عمل کنند و درنهایت هم این اتفاق نشاندهنده همبستگی مهمی است که شکل گرفته است.
کیهان کلهر در همان دیداری که در ابتدای گزارش از آن یاد شد، درباره فرهنگساز بودن هنرمند صحبت کرد و اینکه جامعه اگرچه با سیاست و اجتماع گره خورده اما برای رسیدن به سرمنزل مقصود حتما باید از کوچه فرهنگ گذر کند. حالا هم با تصمیم اخیرش در همان راه حرکت کرد؛ حرکتی که از قبل شروع شده، «شهر خاموش» را تحتتأثیر رنجهای مردم حلبچه و « تنها نخواهم ماند» را تحتتأثیر اتفاقات وطنش ساخته است. او اینبار هم نشان داد نهتنها بهعنوان
نیره خادمی
- 11
- 4