جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۵۲ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۱۲۰۱۲۸۴
موسیقی

محاکمه رپر ایرانی به اتهام قتل پدرخوانده/ 'حمید صفت' روانه زندان شد

حمید صفت دستگیر شد,بازداشت حمید صفت
"حمید صفت" خواننده رپ به اتهام قتل عمدی پدر خوانده‌اش در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد و روانه زندان شد.

به گزارش ایلنا، جلسه دوم دادگاه حمید صفت رپر معروف با اتهام قتل عمد «هوشنگ» پدر خوانده‌اش امروز دوشنبه (۱۸ اسفندماه) در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان با حضور هیات قضایی و قاضی متین راسخ، متهم، وکلای متهم، اولیای دم، وکلای اولیای دم، مادر متهم و تعدادی از دوستان متهم و امین مقتول برگزار شد.

در جلسه گذشته که شنبه (۱۶ اسفندماه) برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و از طرف سه فرزند مقتول که مقیم خارج از کشور هستند، درخواست قصاص را مطرح کرد.

رئیس دادگاه در ابتدای این جلسه گفت: قرار بود جلسه ساعت ۹:۳۰ جلسه برگزار شود، اما ما از ساعت ۷:۳۰  جلسه‌ای با حضور مستشاران برگزار و از یک پزشک فوق تخصص دعوت کردیم تا  قبل از دادگاه به مطالعه دقیق پرونده و ویدیو اسکن سر مقتول بپردازد و علت تاخیر برگزاری جلسه همین بود.

قاضی متین راسخ سپس از سهیل پسر قربانی خواست تا در جایگاه ویژه قرار بگیرد. وی خطاب به دادگاه گفت: من از حمید به اتهام مباشرت در قتل پدرم و از مادرش به اتهام معاونت در قتل شکایت دارم.

 در ادامه جلسه قاضی گفت: مادر حمید از این اتهام تبرئه شده است و سهیل به دادگاه گفت: حمید باید از خود دفاع کند تا من درخواستم را مبنی بر قصاص یا گذشت اعلام کنم.

درخواست قصاص برای حمید صفت

سپس دادگاه ۱۰ دقیقه تنفس اعلام کرد  تا با اولیای دم و وکیل آنها صحبت کند.

در ادامه بار دیگر پسر قربانی رو به روی قضات ایستاد و درخواست قصاص خواننده رپ را مطرح کرد.

سهیل در ادامه اظهارات خود در دادگاه گفت: پدرم ۱۰ سال با حمید و مادرش زندگی می‌کرد. حمید از بیماری پدرم مطلع بود و به همین خاطر برای او درخواست قصاص دارم.

 قاضی خطاب به سهیل گفت: یکی از برادرانت به نام توماس که در خارج از کشور است درخواستی را مطرح نکرده است. او احتمالا به قوانین حقوقی ایران آگاهی ندارد، آیا حاضرید سهم دیه او را بدهید که سهیل در پاسخ به قاضی گفت: بله، حاضرم دیه را بپردازم تا حمید قصاص شود.

 در ادامه جلسه وکیل اولیای دم روبروی قضات ایستاد و به چند نکته اشاره کرد. وی در صحبت‌های خود گفت: متهم در جلسات کمیسیون پزشکی قانونی چند پزشک را همراه خود آورده بود که ما به این موضوع اعتراض داریم.  همچنین متهم مدعی بود هوشنگ سه قرص انعقاد خون مصرف کرده است، در صورتی که بیمارستان تایید کرده او دو قرص استفاده می‌کرده‌است.

وی در ادامه تصریح کرد: از طرفی حمید ۱۷ بار در پرونده اقرار کرده متهم را کتک زده و این موضوع می‌تواند موجب تسریع در علت خونریزی و علت تشدید بیماری متوفی باشد. متهم شروع کننده دعوا بوده و بنا به بند پ ماده ۲۹۰ متهم به قتل عمد است. او ورزشکار بوده و ضربات متعدد و سنگینی به سر قربانی زده و همین موضوع باعث مرگ وی شده است.

اظهارات حمید صفت در دادگاه

در ادامه دادگاه متهم در جایگاه دفاع  ایستاد و گفت: قبل از هر چیز طلب عفو و بخشش دارم. من خصوصا از سهیل که در دادگاه حاضر است، عذرخواهی می‌کنم.

 سپس گفت: من اتهام قتل را قبول ندارم. گفته شده من با دست ضرباتی به هوشنگ زده‌ام؛ اما ضرباتی که به او  وارد کردم ضربه‌ای کشنده نبود. من فقط او را هل دادم. وقتی مرا بازداشت کردند و به دادسرا بردند، مادرم به آنجا احضار شد. چون نمی‌خواستم مادرم به دادسرا بیاید به دروغ گفتم ضربه‌هایی به مقتول زدم، اما ضربه‌ها سنگین نبود که منجر به مرگ شود.

قاضی متین‌راسخ در ادامه خطاب به متهم پرسید: قبول داری ضرباتی به صورت قربانی زدی؟

قاضی از دوست حمید خواست تا جلوی حمید قرار گیرد و به حمید صفت گفت تا صحنه درگیری را بازسازی کند.

حمید کنار یکی از دوستانش ایستاد و صحنه درگیری را بازسازی کرد.

متهم پس از بازسازی صحنه درگیری در دادگاه گفت: در آن درگیری مادرم بین من و حاج آقا بود. من حاج آقا را هل دادم و می خواستم جلوی حمله او را بگیرم .او به سمت آشپزخانه رفت و من  فکر می‌کردم قصد دارد چاقو بردارد، به همین خاطر مانع او شدم. من لیوانی را برداشتم و به زمین کوبیدم تا هوشنگ را بترسانم اما گلدانی را به دیوار پرت کردم. باور کنید ضربه‌ای به سر او نزدم.

قاضی خطاب به حمید گفت: عکس‌های پرونده و آثار ریختن گچ روی دیوار، نشان می‌دهد گلدانی را به دیوار کوبیده‌ای که حمید صفت سکوت کرد.

قاضی پرسید: آیا  از بیماری زمینه‌ای مقتول و مصرف داروی او مطلع بودی؟

خواننده‌ رپ گفت: می‌دانستم به بیماری قند مبتلاست و حتی چند مرتبه از کیش برای او از این خودکارها فرستاده بودم‌. من شب بعد از حادثه در خانه دایی‌ام بودم که مادرم با من تماس گرفت و گفت هوشنگ خونریزی کرده و در بیمارستان است.

 قاضی پرسید: منظور از خودکار قلم داروی انسولین است؟ آیا می دانستی مقتول عمل قلب انجام داده و داخل رگ‌هایش فنر دارد؟

 حمید صفت در پاسخ به قاضی گفت: من در آگاهی گفتم می‌دانستم اما در واقع بعد از این ماجرا متوجه شدم.

قاضی متین راسخ  پرسید:چند سال با او زندگی کردی؟

حمید: ۱۰ سال.

 قاضی از حمید پرسید: وقتی  پدر و مادرت  از هم جدا شدند با چه کسی زندگی می کردی؟

 حمید پاسخ داد: چند سال با پدرم زندگی می‌کردم. سپس پیش مادرم رفتم. اما این اواخر بیشتر در استودیو می ماندم.

در ادامه جلسه دادگاه قاضی از مادر حمید صفت خواست روبه روی قضات قرار بگیرد و از او پرسید: هوشنگ چند سال قبل عمل قلب انجام داده بود؟

مهناز پاسخ داد: حدود ۵ یا ۶ ماه قبل از این ماجرا.

قاضی رو به متهم گفت: چطور نمی‌دانستی ناپدری‌ات به تازگی عمل قلب انجام داده است.

حمیدصفت پاسخ داد: مادرم و حاجی بیشتر اوقات در آلمان زندگی می‌کردند و من هم بیشتر وقتم را در استودیو بودم. به همین خاطر از عمل قلب او اطلاعی نداشتم.

 قاضی به متهم گفت: تحصیلاتت چقدر است و آیا از بیماری‌های زمینه اطلاع داری؟

حمید گفت: دیپلم نقشه کشی ساختمان دارم و اطلاعات زیادی درباره بیماری‌های زمینه ای ندارم.

قاضی از متهم پرسید: ورزشکار هستید؟

حمید گفت: سالها فوتبال و بدنسازی کار می‌کردم اما بعد در زمانی که بازداشت بودم با ورزش بوکس آشنا شدم و پس از آن که وثیقه آزاد شدم، بوکس تمرین می‌کردم.

قاضی در ادامه سوالات خود به حمید گفت: نمره درس علوم در دوره مدرسه چقدر بوده است؟ آیا آمپول زدن بلدی؟

حمید گفت: به یاد نمی‌آورم. خیر، آمپول زدن هم بلد نیستم.

قاضی پرسید: آیا با حاج آقا ورزش هم می‌کردی؟

حمید گفت: با حاج‌آقا هم باشگاه و هم فوتبال می‌رفتیم.

قاضی گفت: آخرین باری که باهم به باشگاه رفتید کی بود؟

حمید در پاسخ به این سوال گفت: هفته قبل از وقوع حادثه.

در ادامه جلسه دادگاه عزیز محمدی، وکیل متهم دفاع پرداخت و اظهارنظر کارشناسان کمیسیون پزشکی قانونی را مرور کرد.

وی گفت: در کمیسیون‌های اولیه اعلام شده بود، عمل موکلم درصدی در مرگ قربانی موثر بوده است و به همین خاطر بنا به بند پ ماده ۲۹۰ برای حمید صفت اتهام قتل عمد گرفته شد، اما موکلم در هیچ کجای پرونده اقرار نکرده با جسم سخت ضربه‌ای به  قربانی زده است و مشخص نیست چطور ضربه وارد شده به قربانی منجر به مرگ او شده است.

وی ادامه داد: با توجه به شواهد موجود در پرونده، عمل موکلم موجب تشدید در قتل بوده و اتهام شروع به قتل متوجه او نیست اما دادسرا به بند پ استناد کرده است و این بند زمانی مصداق پیدا می‌کند که عمل انجام شده مستقیم و بدون عوامل دیگر منجر به فوت شود.

 قاضی متین راسخ گفت: در کمیسیون ۹ نفره پزشکی قانونی اعلام شده است رفتار متهم باعث تشدید و تسبیب در مرگ شده است.

در ادامه جلسه نماینده دادستان اجازه خواست تا صحبت کند.

 وی گفت: این نزاع پدر و فرزندی نبوده است و یک نزاع تمام عیار بوده است. ضربات وارد شده نیز سنگین بوده است. متهم گفته من قصد ترساندن او را داشتم و این کار عامدانه بوده است.

نماینده دادستان تصریح کرد: هنوز  مشخص نیست چرا در کمیسیونهای پزشکی قانونی متهم دو پزشک را همراه خود به کمیسیون معرفی می‌کرده است. به همین خاطر هم بازپرس پرونده اعلام کرد در کمیسیون‌های ۷ نفره تا درصد تقصیر در مرگ  اعلام نشود ما به هیچ وجه نمی‌خواهیم موضوع صلح و سازش را نادیده بگیریم اما فراموش نکنید که اگر این قتل را عمدی نبینیم بند پ ماده ۲۹۰ شأنیت پیدا نمی‌کند.

آخرین دفاع حمید صفت در دادگاه

قاضی دوباره با فراخواندن حمید به جایگاه از او پرسید به عنوان آخرین دفاعیات خود آیا صحبتی دارد.

حمید با آمدن به جایگاه در آخرین دفاعیات خود در این جلسه از دادگاه طلب عفو و بخشش کرد و گفت: هوشنگ جای پدرم بود و من هرگز فکر نمی‌کردم مشاجره میان ما باعث مرگ او شود. من از سهیل طلب بخشش می‌کنم و از دادگاه طلب کمک دارم.

در پایان جلسه نماینده دادستان اعلام کرد: با عنایت به میزان مجازات قانونی و احراز قتل عمد برای دادسرا و تقاضای مصرانه اولیای دم مبنی بر قصاص نفس تقاضای تشدید قرار تامین کیفری بازداشت موقت از دادگاه را دارم.

 خواننده رپ روانه زندان شد

مادر حمید که از دیدن صحنه بستن دستبند به دستان پسرش شوکه شده بود رو به سهیل از او  گلایه کرد .

وی گفت: من در حقت مادری و خوبی های زیادی کردم، اما چنین انتظاری را از تو نداشتم .من انتظار داشتم از اشتباه پسرم گذشت کنی.

وی رو به قاضی دادگاه گفت: قسم می‌خورم در آن درگیری حضور داشتم. از موضوعی کوچک برای پسرم  پرونده‌ای بزرگ درست شد.من در آن دعوا بین پسرم و همسرم بودم.درگیری آنقدر بزرگ نبود که منجر به مرگ هوشنگ شود. برای پسرم از هیچ یک مسئله بزرگ درست شد.

  • 15
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش