الهام کردا در بخشهایی از این متن که در اختیار ایسنا گذاشت، نوشت:«گویا هر شهری قانون خودش را دارد. گویا دیدن جمعیتی که برای دیدن یک کار فرهنگی در یک مکان جمع میشوند این روزها به مذاق عدهای ناخوش است و این بار گریبان ما را گرفت.
در سالهایی زندگی میکنیم که با ترس و محافظه کاری نه تنها چیزی درست نمیشود چه بسا بد و بدتر شود. در سالهایی که باید برای کارهای نکرده و کردهی خود بعدها تاوان دهیم خصوصا اگر مسوولیتی بر روی دوشمان است.سالهایی که باید کمک کنیم به ریشه کن کردن حسادتها و دگماتیسم و افکار متحجرانه.نه اینکه باز به عقب برگردیم و بگوییم فقط آنچه ما میگوییم درست است و آنچه ما فکر میکنیم حجت.
شاید فکر کنید چه سخت میگیرم.چقدر جدی.اما برای من و هم صنفیهای محترم من جدی است.
بله باز هم از سانسور حرف میزنم.
در شهر فرهنگی رشت.شهر شاعران و روشنفکران.شهر شور و ترانه.شهر زیبای شما و ما: رشت.
و این ترس بیش از حد و این خود مختاری و این ترس از گفتن یک نه به صورت قاطعانه و یا یک بله به صورت قاطعانه.
قرار بود نمایش "اگه بمیری" را که خانم سمانه زندی نژاد کارگردانی کرده به دعوت سالن تازه تاسیس هامون به رشت ببریم.چقدر ما مشتاق بودیم و چقدر آنها.کلا این اجراهای تاتر در شهرستان شور و حالی برای هر دو طرفمان دارد.
اما تا آخرین لحظهها هی بازی بازی کردند و زنگ و جواب سر بالا و جواب ندادن و...در آخر گفتند نه.باید طراحی صحنه را عوض میکردیم،کاری راکه ٣٠شب در تهران اجرایش کردیم و حتی یک نفر آنچه را که به ذهن شما متبادر شده بود، بله به ذهن شما مسوول محترم ،به ذهنش نرسید.
واقعا در سر شما چه می گذرد.آیا جز این نیست که اصلا کار فرهنگی برایتان مهم نیست.
برایتان قطعا مهم نیست که همه ما برنامههایی را در زندگیمان که خیلی هم مهم هستند کنسل کردیم و به عشق این مردم و رسالت فرهنگیمان لبیک گفتیم به این دعوت .
برایتان مهم نیست که مردم و جوانهای شهرتان که تشنهی تئاتر هستند را محروم کردید.»
- 12
- 1