جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۳۸ - ۰۱ تير ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۴۰۰۲۳
رادیو و تلویزیون

دلقک‌بازی 'رادیو نمایش' علیه ایران باستان

رادیو,تمسخرپادشاهان ایران باستان
نفس تمسخر پادشاهان ایران باستان در رادیویی که ظاهرا رادیوی ایران است نه رادیوی عربستان، آیا اقدامی خلاف عرق ملی نیست؟ آیا رادیوی عربستان سعودی هم گذشتگان و مفاخر آن سرزمین را، چه پس از ظهور اسلام چه پیش از ظهور اسلام، مثل رادیو نمایش ما به سخره می‌گیرد؟

به گزارش عصرایران،  پنج‌شنبۀ هفتۀ گذشته، حوالی ساعت ۱۰ صبح، برنامه‌ای با عنوان "تلخ‌تر از عسل" از رادیو نمایش پخش می‌شد که از اول تا آخرش اختصاص داشت به تمسخر پادشاهان ایران باستان.

  زن و مردی که مجری برنامه بودند، شوخی‌های "فرامنشوری" هم می‌کردند چونکه موضوع برنامه‌شان تعداد زنان پادشاهان ساسانی بود. هنگام نقد ساسانیان، به هر حال آزادی بیان هم بیشتر می‌شود!

  لحن مجریان برنامه چنان بود که گویی پادشاهان هخامنشی و ساسانی، چیزی در کلاه شان نبوده و یکسره مشغول عیش و عشرت بوده اند. اگر چنین بوده، پس آن تمدن‌های باشکوه چطور شکل گرفتند و قرن‌ها هم دوام آوردند؟

  بسط ید نویسنده در دروغ گویی و زبان دراز مجریان برنامه در تمسخر، وقتی آزاردهنده‌تر می‌شود که به یاد بیاوریم در کل شبکه‌های رادیو و تلویزیون، کسی جرات ندارد کوچکترین سخن محترمانه‌ای مثلا دربارۀ برخی شخصیت‌های مذهبی مرتبط با دربار صفوی بگوید.

  تعدد زوجات چیزی نیست که مخصوص شاهان ساسانی بوده باشدو معلوم نیست صداوسیما با تمسخر تعدد زوجات در دورۀ ساسانیان، چه نتیجه‌ای می‌خواهد بگیرد.

  جالب اینکه مجری زن برنامه، ایدۀ تعدد زوجات را "خجالت‌آور" و مایۀ "ننگ" برشمرد و گفت: «من این واژۀ خجالت‌آور و ننگ را برای کسانی که یا دوره‌هایی که این تفکر را دارند، هر جا و هر کی می‌خواد باشه، اعلام می‌کنم.» یا در جای دیگری گفت: «بمیرد الهی، هر کس که این تفکر را دارد. در هر دوره‌ای که هست.»

   و با خودش فکر نکرد که این حرف‌هایش توهین به بزرگان اسلام هم خواهد بود؟ از این مجری محترم باید پرسید که واقعا هر کسی هر جا قائل به تعدد زوجات بوده، تفکرش خجالت‌آور و مایۀ ننگ بوده و خودش هم شایستۀ مرگ؟

اگر قرار است بر مبنای عرف امروز جامعۀ ایران، از سبک زندگی زناشویی پادشاهان هخامنشی و ساسانی انتقاد شود، تمام این انتقادات شامل حال تمام شخصیت‌های برجستۀ اسلامی-شیعی قرون آغازین تمدن اسلامی نیز می‌شود.

  اما از پرداختن به چنین موضوعاتی قرار است چه نتیجه‌ای حاصل شود؟ آیا این روش وقیح و مبتذل در نقد پادشاهان ایران باستان، مختص مستشرقین و ملحدینی نیست که با ذکر تعدد زوجات پیامبر اسلام در صدد ملکوک کردن شخصیت آن بزرگوار هستند؟

  کسی که در مقام نقادی حرف درخوری ندارد، ناچار است به زندگی زناشویی این حاکم یا آن شخصیت ملی یا مذهبی بپردازد مگر از این رهگذر او را نزد چهار نفر بی‌اعتبار کند.

   زندگی زناشویی افراد اگر در دوران خودشان مشروع و مقبول بوده باشد، کسی از آینده نمی‌تواند گریبان آن‌ها را بگیرد که چرا ازدواج و طلا قتان هزار سال پیش از این، مطابق صلاح‌دید ما نبوده است.

  البته این برنامه به قصد وهن صریح پادشاهان ایران باستان ساخته شده بود اما در ذهن شنونده محدود به آنان نمی ماند.

   اما از بعد اروتیک ماجرا که بگذریم، نفس تمسخر پادشاهان ایران باستان در رادیویی که ظاهرا رادیوی ایران است نه رادیوی عربستان، آیا اقدامی خلاف عرق ملی نیست؟ آیا رادیوی عربستان سعودی هم گذشتگان و مفاخر آن سرزمین را، چه پس از ظهور اسلام چه پیش از ظهور اسلام، مثل رادیو نمایش ما به سخره می‌گیرد؟

   البته معلوم است که چنین برنامه‌ای با چه هدفی از رادیو پخش شده است. کسانی خواسته‌اند برای مقامات بالاترشان خوش‌رقصی کنند که مثلا ما خیلی آنتی‌سلطنت هستیم.

  اما تمسخر پادشاهان ایران باستان نمی‌تواند آنتی‌تز شعار "رضاشاه روحت شاد" باشد. آن شعار با تحقق کارآمدی حکومت قابل چاره‌جویی است. در غیر این صورت، صد برنامۀ دیگر هم در تمسخر آن پادشاهان تمدن‌ساز ساخته شود، دردی از مخالفان ایران باستان درمان نخواهد شد.

  بر فرض که دو مجری بامزه را هم انداختید جلو، تا علیه هخامنشیان و ساسانیان دلقک‌بازی درآورند. با افزایش نرخ ارز و کاهش فاحش قدرت خربد مردم چه باید کرد؟ و با فرار نخبگان از کشور؟

  ایران تاریخ دارد. مبدا تاریخ ایران، حمله نیروهای خلافت اسلامی در دوران خلیفه دوم به قلمرو ساسانی نبوده. از چند قرن قبل از آن ایران دولت و تمدن داشته.

   امپراتوری هخامنشیان بزرگ ترین امپراتوری تاریخ بوده. حتی امپراتوری مسلمین هم فاقد وسعت و عظمت امپراتوری هخامنشیان بود. سه امپراتوری بزرگ هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان، قطعا با ملاک‌های امروزی، از جهات عدیده‌ای قابل نقد هستند ولی این حکم دربارۀ امپراتوری اسلامی و سایر امپراتوری‌های جهان قدیم نیز صادق است.

   سطح تمدنی ایرانیان در عصر هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان، جزو بالاترین سطوح تمدنی در آن روزگاران بوده است.

   ذکر این بدیهیات از این روست که به کسانی که عملا می‌خواهند ورود اسلام به ایران را مبدا تاریخ ایران قرار دهند و ماقبل این مبدا را سانسور یا تمسخر کنند، یادآور شویم که سرزمین ایران از زیر بته به عمل نیامده است. تاریخ و هویتی دارد که یکسره اسلامی نیست و نباید هم باشد. بنابراین تمسخر شاهان هخامنشی و ساسانی در رادیو نمایش، نمی‌تواند موجب شیشکی‌بستن ملت ایران برای تمدن باشکوه ایران باستان شود.

  آن "تمدن" باشکوه، ربط عمیقی هم به "حکومت‌"‌های آن دوران داشته. رادیوی تحت مدیریت تندروهای تازه از راه رسیدۀ جناح اصول گرا، نمی‌تواند با برنامه‌ای یک سویه و غیرمنصفانه، پنبۀ ایران غیراسلامی دوران باستان را بزند. در ایران باستان هر عیبی که بوده، نظیرش کم و بیش در تاریخ اسلام و تمدن اسلامی هم وجود داشته.

  چگونه است که اگر فلان کارگردان آمریکایی فیلم ۳۰۰ را بسازد، صدای صداوسیما درمی‌آید که غربی‌ها فیلم ضد ایرانی ساختند، ولی اگر رادیو نمایش کلی دروغ و تمسخر نثار حاکمان ایران باستان کند، هیچ اشکالی ندارد؟

   جالب است که در همین برنامۀ رادیو نمایش، از بهرام گور (پانزدهمین پادشاه ساسانی) بابت "ترویج شادی و سرور" انتقاد کردند و این تمایل را نشانۀ "بیماری" او دانستند! البته شنیدن چنین حرفی از رادیوی جماعتی که هنر اصلی‌شان گریستن و گریاندن است، عجیب نیست.

  نکتۀ جالب دیگر، پیام‌های انتقادی شنوندگان برنامه بود که معلوم بود آن‌ها هم از تمسخر هخامنشیان و ساسانیان آزرده‌خاطر شده بودند. شنونده‌ای پیام داده بود که «من یکی از شنوندگان سرسخت رادیوی نمایش بودم ولی برنامۀ شما باعث شد حالم به هم بخوره...».

  در جواب پیام‌ انتقادی یکی از شنوندگان، مجریان برنامه گفتند: «عصبانی نباشید این قدر؛ برای پوستتان بده!». و یا در پاسخ به انتقاد سایر شنوندگان گفتند: «دوستان، نسبت به تاریخ تعصب نداشته باشید. این تاریخ مستند است... خیالتان راحت، هر کاری بکنید، نمی‌توانید از زیر بار این ننگ خلاص شوید.»

  یا شنوندۀ دیگری پیام داده بود که «از تاریخ فقط رسوایی‌هایش را گفتید؟» مجری جواب داد: «پادشاهان خوب هم داشتیم ولی بدی‌هایش خیلی بیشتر بوده.» یعنی بدی‌های ایران باستان خیلی بیشتر از خوبی‌هایش بوده.

   اما چرا؟ چون در آن دوران "شادی و سرور را ترویج می‌کردند"؟ یا چون قرن‌های قرن تمدنی بزرگ و کارآمد پدید آورده بودند؟ یا چون، به قول هگل، "تفکر جهانی" با کوروش و از ایران باستان شروع شد و تا پیش از کوروش همۀ حاکمان و مردمان جهان تفکر محلی یا حداکثر منطقه‌ای داشتند و افق دیدشان وسیع و جهانی نبود؟

   قطعا کسانی که ایران برایشان خلاصه شده در ۱۴۰۰ سال اخیر حق دارند هر نقدی را متوجه ایران باستان کنند؛ ولی چنین حقی منطقا منوط به این است که این افراد متقابلا در برابر نقد دگم‌های عقیدتی خودشان اندک‌تحملی داشته باشند و آزادی بیان را برای همگان به رسمیت بشناسند.

  طنز اگر شامل همه‌ی عقاید و شخصیت‌ها شود، مقبول است. در غیر این صورت بوی تعفن بی‌انصافی و تبعیض عقیدتی می‌دهد. شما اهالی رادیو که حتی اجازه ندارید با یک مداح بی‌سواد در همین روزگار کنونی شوخی کنید، بهتر است از خیر تمسخر کل تاریخ ایران باستان بگذرید. این خودداری به انصاف نزدیک‌تر است.

  در واقع مسأله این نیست که چرا به جد یا به طنز از پادشاهان یا از دوران ایران باستان در یک برنامۀ رادیویی بی‌مزه انتقاد شده است. مسأله این است که وقتی حتی نمی‌توان یک‌هزارم این انتقادات را با چنین صراحتی متوجه شخصیت‌های درجه‌دهم تاریخ و تمدن اسلامی کرد، بهتر است انصاف را رعایت کنیم و تقوای سکوت داشته باشیم.

   و راستش من هنوز در عجبم از آن دو گویندۀ زن و مرد، که حاضر به اجرای چنان متنی شده بودند. اگر این آزادی بیان را برای همه‌ی مقاطع و وقایع و شخصیت‌های تاریخی داشتید، مشکلی نبود. ولی شما فقط آزادید برای تمسخر "ایرانیت". خارج از دایرۀ "ایرانیت" حتی اجازه ندارید وارد وادی نقد مودبانه و بدون تمسخر شوید.

   اما از این گویندگان مامور و معذور اگر بگذریم، حرف اساسی این برنامۀ رادیو نمایش وقتی مطرح شد که بعد از کلی بدگویی علیه پادشاهان ایران باستان، یکی از مجریان به دیگری گفت: «ولی چه مطالبی امروز راجع به گذشتگان فهمیدیم. پس ما امروز زیاد از ناملایمات نباید برنجیم؛ چون فهمیدیم در گذشته مردم این سرزمین چه مصیبت‌هایی داشتند.»

  رادیویی که صدای ملت نیست، البته باید هویت ملی ایرانیان را به تمسخر بگیرد و بعد هم به مردم بگوید نباید از فلاکت و ناکارآمدی برنجید.

  با ذکر قصه‌هایی مشکوک از زندگی زناشویی دو سه پادشاه ایران باستان، قصه‌هایی که سخت بوی مبالغه می‌دادند نهایتا نتیجه گرفتند امروز مردم ایران نباید به شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور اعتراضی داشته باشند؛ چراکه چند پادشاه در ایران باستان، چندین و چند زن داشتند!

    همین قدر مبتذل و مفلوک و بی‌وطن و بی‌همه‌چیز. به قول مسعود فراستی!

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۸
جدیدترین
قدیمی ترین
چرا از حکومت شاهان باستان متنفریم اما از شاهان کشور کره خوشمان می آید صداوسیما شده مکانی برای جولان فیلم های پادشاهی کشور کره مثل جومونگ مثل امپراتور دریاووووو صدا وسیمای جمهوری اسلامی بارها وبارها این فیلم هاکه به احتمال زیاد دروغی بیش نبوداند رو نشون داده وازجومونگ پادشاه خیالی و احمق کره واسه بچه های ما الگو واسطوره ساخته درحالی که کورش کبیر وداریوش وووووحکومت های باشکوه هخامنشیان واشکانیان وساسانیان مهدتمدن بودندوواقعی وبه سخره گرفتن آنها فقط به هویت ایرانیان لطمه وارد می‌کندوگر نه ازشکوه عظمت ودلاوری اونا چیزی کم نمیکنه اونی که داشتن زنان زیاد رو در این حکومت ها به سخره گرفته باید بدونه که خیلی از بزرگان دینی ما درصدر اسلام تعداد زیادی زن داشتند واون احمقی که واسه چاپلوسی سران مملکت دهنشو مثل گاراژ باز میکنه وهر حرف گزافی رو میزنه بهتره قبلش فکر کنه ببینه که زهر نیش زبانش به چه کسانی برخورد خواهد کرد،در زمانی که اون پادشاهان بودند اسلام یا نبود یا تازه درحال شکل گرفتن بود درضمن دین ودین داری ومذهب همیشه در حکومت های قبل از اسلام در ایران وجود داشته وایرانیان به خاطر داشتن همین سبقه دینی با آغوش باز اسلام را پذیرفتند
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش