دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۲:۳۶ - ۱۴ آبان ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۸۱۴۲۰
رادیو و تلویزیون

زمانی برای مجری شدن بشیر حسینی و مهران رجبی / به ته دیگ خوردن کفگیر تلویزیون!

مهران رجبی و بشیر حسینی,شکست صدا و سیما در جذب مخاطب

هم‌میهن نوشت: تلویزیون که همواره مدعی است هویت حرفه‏ای هنرمندان، ستاره‏ها و چهره‌هایش از برکت وجود آنهاست و گویی برنامه‌سازان و مجریانی که برنامه‏ای تلویزیونی را برند می‌‏کنند، طفیلی آن هستند، حالا آنقدر کفگیرش ته دیگ خورده که دست به‌دامن افرادی مثل مهران رجبی و بشیر حسینی برای اجرای مسابقه‏‌هایی به‌اسم «خودمونی» و«رویانیوم» شده است.

وقتی عرصه را بر عادل فردوسی‌پور تنگ کردند تا او را از مدار خود خارج کنند، می‏‌گفتند برنامه «نود» متکی به مجری و تهیه‌کننده آن نیست، اما شبکه سه با اجرای میثاقی تا این لحظه نتوانسته برنامه جذاب و پرمخاطبی مثل «نود» تولید کند. همچنان که نتوانسته خلأ عدم همکاری رضا عطاران و حسن فتحی با تلویزیون در سریال‌سازی را با کارگردان و بازیگر کاربلدی که بتوانند سریالی خیابان خلوت‌کن بسازند، پر کند!

ازآن‌سو ممنوع ازکاری برخی مجریان تلویزیونی مثل فرزاد حسنی هم با حضور مجریان تازه‌وارد، جبران نشد. همچنان که هنوز هیچ گوینده خبری‌ای به اندازه محمدرضا حیاتی نتوانسته ظهور کند که مخاطب پای شنیدن اخبارش بنشیند. حالا می‌‏توان عیار تلویزیون در نسبت با چهره‏‌ها و ستاره‌هایش را سنجید. قطع همکاری برخی از آن‌ها با صداوسیما ازیک‌سو و ممنوع ازکار و تصویر شدن برخی دیگر از آنها ازسوی خود صداوسیما، کار را به‌جایی رسانده که تلویزیون مجبور شده کسی مثل بشیر حسینی را برای اجرای یک مسابقه دعوت کند؛ آن‌هم در کنار مهران رجبی که به‌قول خودش در همه کانال‏‌ها هست، جز کانال کولر!

بشیر حسینی که فارغ‌التحصیل دانشگاه امام صادق است و به‌واسطه علی فروغی به‌صحنه آمد، به‌عنوان داور «عصر جدید» به چهره‎‌ای شناخته‌شده تبدیل شد؛ حالا وارد عرصه اجرا شده و در برنامه «رویانیوم» شبکه سه حضور یافته است. به گفته سازندگان، این برنامه با رویکرد علمی و آموزشی تولید شده و قصد دارد با روش‏های جذاب و سرگرم‏‌کننده، مفاهیم و موضوعات علمی را مطرح کند.

شمایل و نوع اجرای او در این برنامه و اساسا این‌که او به عنوان یک استاد دانشگاه و کارشناس فرهنگی و رسانه‏‌ای در کسوت یک‌مجری ظاهر شده، این قضاوت را پررنگ می‌‏کند که ظاهرا او بیش از این‌که دغدغه سوادرسانه‌‏ای داشته باشد، سودای رسانه‏‌ای‌شدن داشته و از کارشناس به مجری تبدیل شده است. تبدیل‌شدنی که می‏‌توان آن را یک استحاله هویتی دانست. اگر مولفه‌‏ها و شاخص‏ه‌ای یک مجری‌حرفه‏‌ای را در نظر بگیریم، بشیر حسینی هیچ نسبتی با آن ندارد. نه‌تنها صدای خوبی ندارد که جنس و تن صدایش برای خیلی‏‌ها آزاردهنده است. از لحاظ چهره و فیزیک هم در شمایل یک‌مجری، جذاب نیست و کاریزمای لازم برای جذب مخاطب را ندارد. ضمن این‌که برخی دیدگاه‏های او برای بسیاری از مردم، دافعه‌برانگیز است و مجموعه این ویژگی‌‏ها نه‌تنها باعث افت‌مخاطب برنامه می‌‏شود، بلکه جایگاه خود را به‌عنوان یک چهره آکادمیک و دانشگاهی مخدوش می‏‌کند.

ازآن‌سو حضور پررنگ مهران رجبی در سریال‌ها، این بازیگر را به یکی از چهره‏های پرکار و البته تکراری تلویزیون تبدیل کرده است. همچنین رجبی پای ثابت برنامه‏‌های تلویزیونی است و به‌عنوان مهمان در برنامه‌‏های مختلف حضور دارد. اکنون این بازیگر پرکار در جدیدترین تجربه خود به‌عنوان مجری، اجرای مسابقه‌‏ای به‌نام «خودمونی» را برعهده گرفته است. قطعا با موضع‌گیری او درباره اتفاقات اخیر، مهران رجبی چنان از چشم مردم افتاده که وقتی چشم‌شان به تصویر او در قاب تلویزیون می‏‌خورد یا آن را خاموش می‏‌کنند یا کانال را عوض می‌‏کنند. کسی که مردم او را از خودشان نمی‌‏دانند، نمی‌‏تواند مجری مناسبی برای اجرای برنامه «خودمونی» باشد. واقعیت این است که تلویزیون برای جلب‌نظر مخاطب و جلوگیری از ریزش مخاطبانش به‌ویژه در این شرایط بحرانی که افکارعمومی اعتماد خود به رسانه‌ملی را از دست داده، با آوردن بشیر حسینی یا مهران رجبی -که در میان مردم محبوبیت ندارند یا محبوبیت خود را از دست داده‌‏اند- یک نوع خودزنی رسانه‌‏ای است. جالب این‌که صداوسیما چند وقت پیش اتاق‌فکری تشکیل داده بود تا به‌زعم خود با حضور کارشناسان حوزه‌‏های مختلف به استراتژی اثربخشی در تولید محتوا و جذابیت برنامه‌‏های خود برسد، اما در عمل دقیقا رویکردی را برگزیده که به‌جای جذب حداکثری به دافع برانگیزی ختم می‏‌شود. صداوسیما در وضعیتی قرار دارد که باید مشروعیت و اعتماد ملی نسبت به عملکرد خود را ترمیم کند. آن‌چه اکنون می‏‌بینیم، دست خالی تلویزیون برای حضور چهره‌‏های دوست‌داشتنی و مورد وثوق مردم در برنامه‌هایش است. مقبولیت رسانه‌ملی در تحول گفتمانی آن است، نه تحکیم شیوه‌‏های پیشین.

  • 21
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش