جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۴۰ - ۲۸ دي ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۱۰۱۹۰۱
رادیو و تلویزیون

چرا کت و دامن ژیلا صادقی در تلویزیون حاشیه‌ساز شد؟

ژیلا صادقی,کت و شلوار ژیلا صادقی در صداوسیما
ژیلا صادقی در برنامه زنده‌ای که اخیرا اجرا می‌کند، با پوشش کت و دامن حاضر شده است. این پوشش تا مدتی پیش اگر در خیابان دیده می‌شد، مورد برخورد قرار می‌گرفت، اما چه شده که صداوسیما چنین مسامحه‌ای به خرج می‌دهد و ناگهان سیاست‌های خود را تغییر داده است؟

به گزارش رویداد۲۴، پوشش ژیلا صادقی مجری صداوسیما که به تازگی بعد از چندین سال ممنوع‌التصویری به تلویزیون برگشته، با واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شده است. این مجری تلویزیون با پوششی شبیه به کت و دامن با شلوار و روسری رنگی در یکی از برنامه‌های شبکه سه ظاهر شد و محتوای برنامه هم به مطالبی درباره رضا پهلوی و همسرش یاسمین پهلوی اختصاص داشت.

پس از پخش این برنامه، بحثی در شبکه‌های اجتماعی به راه افتاد که محتوایش این بود که بازگشت یک مجری ممنوع‌التصویر به تلویزیون آن‌هم با پوشش و اظهاراتی کم‌سابقه، بی‌ارتباط با مساله انتخابات مجلس نیست.

ژیلا صادقی مجری تلویزیون سال ۱۳۹۸ به طور ناگهانی از صداوسیما حذف شد. رسانه‌های اصولگرا همان زمان علت حذف و ممنوع التصویری او را انتقاد در نشست با مسئولان عنوان کردند. با اینکه صادقی در طول دوران حذف از صداوسیما، در شبکه‌های اجتماعی شخصی پوشش مورد قبول این سازمان را رعایت نمی‌کرد و حواشی زندگی خصوصی و طلاق او نیز بر مسائل شغلی او سایه انداخته بود، اما هیچ یک از این‌ها باعث استمرار عدم حضور او در تلویزیون نشد.

اما موضوع بازگشت مجری‌های دیپورتی به صداوسیما منحصر به ژیلا صادقی نیست. این ایده که سلبریتی‌های پرمخاطب در مواقع ضروری می‌توانند به عرصه برگردند، در حال حاضر ایده مرکزی جریانی است که ظاهرا کنترل بخش‌های خوبی از صداوسیما را هم در دست دارد؛ چنانچه حمایت کانال‌های تلگرامی نهادهای نظامی از بازگشت ژیلا صادقی به تلویزیون با عنوان «براندازسوزی به سبک شبکه سه» نشان می‌داد این ایده در بخش‌های دیگری هم نمایندگانی دارد.

کانال تلگرامی سپاه قدس در مطلبی با اشاره به انتقاد‌ها به پوشش صادقی در تلویزیون نوشت «دیروز ژیلا صادقی با پوشش رنگی همیشگی خود در برنامه صبحگاهی شبکه سه به خاندان پهلوی تاخت و از دلار‌های کثیف و فرهنگ غیر ایرانی آن‌ها صحبت کرد و نهایتا به سپاه پاسداران ادای احترام کرد. بعد از این ماجرا به صورت همزمان رسانه‌های زرد ضدانقلاب با دستپاچگی مانتوی رنگی وی را به انتخابات مجلس ربط دادند!»

ماجرای بازگشت سلبریتی‌ها به تلویزیون برای جذب مخاطب به مسئله اصلی اصولگرایان در ماه‌های اخیر تبدیل شده است. روند خالص‌سازی صداوسیما از سال ۱۳۹۸ و اعتراضات بعد از ماجرای هواپیمای مسافربری اوکراینی شدت گرفت. تعداد قابل توجهی از اهالی تئاتر، سینما و موسیقی بیانیه‌هایی در انتقاد از سرکوب معترضان را امضا کردند و برخی هنرمندان نیز جشنواره فجر را تحریم کردند و موج تحریم‌ها هم  به سرعت به صداوسیما کشیده شد.

کانون کارگردان سینمای ایران در بیانه‌ای از تمامی کارگردانان سینما درخواست کرد تا زمان عذرخواهی رسمی سازمان صداوسیما در هیچ برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان و کارشناس شرکت نکنند. بخشی از هنرمندان سال ۱۳۹۸ ریزش کردند و عده باقی‌مانده سال ۱۴۰۱ و در جریان اعتراضات پاییز و به این ترتیب صداوسیما از هر اندیشه منتقدی خالی شد.

پس از سلسله اتفاقاتی که منجربه کاهش مخاطب تلویزیون و کوچ مردم به سمت شبکه‌های خارجی یا خانگی شده، حالا به تازگی مدیران صداوسیما تصمیم گرفته‌اند با دعوت از برخی چهره‌ها، بتوانند شرایط را تغغیر دهند. در حقیقت سوال بزرگ پیش روی آنها این بود که چرا صداوسیما با بودجه‌های چند هزار میلیاردی توان جذب مخاطب را ندارد؟ شاهد ماجرا آنجا که تا پیش از این هر کس برای تبلیغ به صداوسیما مراجعه می‌کرد، اما امروز خود صداوسیما ناچار است برای تبلیغ سریال‌هایش از بیلبوردهای خیابان استفاده کند! اتفاقی که مشابه آن برای خبرگزاری فارس رخ داده و آنها با هزینه‌های میلیاردی، کمپین تبلیغات خود را در خیابان نصب می‌کنند!

به همین دلیل بود که اخیرا خبر احتمال بازگشت رضا رشیدپور، فرزاد حسنی و محمدرضا گلزار به تلویزیون با جنجال‌هایی همراه شد. محمدرضا شهبازی نماینده جریان اصولگرای مخالف بازگشت سلبریتی‌های منتقد و یکی از تازه‌وارد‌های صداوسیما که در غیبت مجری‌های باسابقه جایگاهی به دست بیاورد، با تصمیم سازمان صداوسیما مخالفت کرد و به نظر می‌رسد در نهایت جریانی که او نمایندگی آن‌ها را برعهده دارد در مورد استمرار حذف این چند مجری معروف موفق بوده است؛ چنانچه تا امروز خبری از برنامه‌های پربیننده رضا رشیدپور، فردوسی پور و رضا گلزار نیست. 

اما این موفقیت به معنای بی‌اعتبار شدن علت تصمیم اولیه صداوسیما برای برگرداندن این چهره‌ها به صداوسیما نیست بلکه به معنای چربیدن زور جریانی است که بدون توبه حاضر به پذیرش چهره‌های محبوب سازمان وابسته به بیت‌المال نیست.

با توجه به کین‌توزی این جریان، بازگشت ژیلا صادقی چندان تعجب‌برانگیز بود. او در جریان اعتراضات پاییز ۱۴۰۱ در حالی که با تلویزیون همکاری نداشت، جملاتی گفته بود که می‌توانست صف او را از گزینه‌های دیگر جدا کند؛ به همین دلیل بود که توانست مجوز بازگشت به صداوسیما را بگیرد؛ با این حال همچنان این سازمان برای جلب مخالب، به جلوه‌های دیگری از جمله خرق عادت در پوشش نیاز دارد.

صورت مسئله دقیقا این است که صداوسیما در غیبت سلبریتی‌ها نتوانست مخاطب را جذب کند؛ به همین دلیل بود مدیران تازه سازمان تصمیم گرفتند از چهره‌های خودی و به عبارت دیگر از جوانان مومن حزب‌اللهی استفاده کنند؛ درست این جا بود که پای چهره‌های تازه‌کاری چون امیرحسین ثابتی و محمدرضا شهبازی و خانعلی‌زاده و ... به آنتن تلویزیون باز شد، اما نتیجه مایه تاسف بود؛ آنها نه تنها نتوانستند مخاطبی جذب کنند بلکه همان اندک مخاطب سازمان صداوسیما را هم فراری دادند.

آش به قدری شور شد که محمدرضا نجارزاده مدیر گروه اجتماعی شبکه سه در توئیتی که البته ساعتی بعد حذف شد به  مخاطب برنامه‌ای چون پاورقی با اجرای شهبازی را تنها ۵ درصد عنوان کرد. صداوسیما که در سلبریتی‌سازی شکست خورده بود، کم‌کم به این نتیجه رسید که بهتر است از چهره‌های قبلی استفاده کند.

بخش دیگر ماجرا هم کشاندن سلبریتی‌ها به تلویزیون از طریق پول‌پاشی نجومی بود؛ دنیای اقتصاد اخیرا در گزارشی فاش کرده که به فوتبالیست‌ها و بازیگران برای حضور در یک برنامه تا رقم ۴۰۰ و ۶۰۰ میلیون تومان هم پرداخت شده است. در واقع بحران کاهش مخاطب صداوسیما و روند نادرست برنامه‌سازی هم مانند دیگر بحران‌های کشور از جیب مردم پرداخت می‌شود.

تمام این تحلیل‌ها به کنار، سوال بزرگ درباره پوشش ژیلا صادقی این است که چرا در تصمیمات این‌چنینی همواره چند دهه عقب هستیم؟ چه افرادی باعث می‌شوند با تصمیمات سلیقه‌ای نهایتا اقدامی که دیر یا زود انجام می‌شود را با هزاران پیامد و آسیب تصویب کنند؟ نگاهی به پوشش مجریان تلویزیون از ابتدای انقلاب تا کنون بیندازید و این سوال را بپرسید در این میان چه چیزی عوض شده است؟

ژیلا صادقی,کت و شلوار ژیلا صادقی در صداوسیما

  • 14
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش