سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۴:۵۲ - ۰۵ آبان ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۰۷۰۱۱۲۷
رادیو و تلویزیون

«خط سوم» شبيه «ماه‌عسل» نيست

اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون,آرش ظلي‌پور

«يكي از دلايل مهم اين طرزتفكر شايد به اين دليل باشد كه افرادي‌كه در تيم «خط سوم» هستند در برنامه «ماه‌عسل» هم فعاليت داشتند.»

به گزارش صبا، پيش از آن‌كه بخواهيم عنوان مجري را به مصاحبه‌شونده اين شماره از روزنامه نسبت بدهيم بايد بگوييم آرش ظلي‌پور از تبار روزنامه‌نگاراني است كه به تلويزيون راه پيداكرده و حالا امروز مخاطبان تلويزيون او را در قامت مجري شبكه‌هاي دو و سه‌سیما بيشتر مي‌شناسند. ظلي‌پور برخلاف آن تصوير شروشور هميشگي اش كه در برنامه‌هايي چون «دستپخت خودماني»، «خوبي از خودتونه»،«صبح خليج فارس»، خودنمايي مي‌كرد اين‌روزها در برنامه «خط سوم» كه به‌مناسبت ماه محرم و صفر به‌روي آنتن شبكه سه‌سيما مي‌رود، بُعد ديگري از توانايیش در اجرا را به‌نمايش گذاشته است و به همين بهانه با او به گفت‌وگو نشستیم که می‌خوانید.

 

سال‌هاست جاي خالي برنامه مناسبتي براي ماه محرم و صفر در تلويزيون احساس مي‌شود و حالا «خط سوم»، امسال در اين راه قدم‌گذاشته، رويكرد اين برنامه را چگونه مي‌بينيد؟ 

معمولا بعد از اتمام دهه اول محرم يا نهايتا هفتم امام حسين(ع)، تمامي برنامه‌هايي كه رويكرد مذهبي داشتند به پايان مي‌رسيد، درحالي‌كه هميشه بزرگان ما نصحيت مي‌كردند كه محرم و صفر رافقط در ۱۰روز اول نبينيم و درس‌هاي آن را هميشه همراه داشته باشيم. همين مسئله بهانه‌اي شد تا سازندگان «خط سوم» براي تداوم فضاي عاشورا و آموزه‌هاي آن، درقالبي كه جذابيت بصري دارد نزديك به ۶۰برنامه را تدارك و به‌روي آنتن ببرند.

 

ما تا امروز آرش ظلي‌پور را در قاب برنامه‌هاي انرژيك‌تري ديده بوديم، از نگاه ما و مخاطب كمي دور از ذهن بود كه شما با آن انرژی هميشگي در برنامه‌اي با اين ساختار ظاهر شويد؟ علت اين انتخاب چه‌بود؟ 

اگر قرار بود «خط سوم» برنامه‌اي صرفا با رويكرد مذهبي باشد و همان رويه برنامه‌هاي گذشته را پيش بگيرد، چه مخاطب داشت چه نداشت، از فرمولي تمام‌شده استفاده كرده بود اما سازندگان برنامه در انتخاب مجريان، هوشمندي به‌خرج دادند و كساني را انتخاب كردند كه خيلي از ديد مخاطب با اين فضا آشنا نبودند و چشم بيننده به تماشاي نيما رئيسي بازيگر و يا آرش ظلي‌پور كه معمولا در برنامه‌هاي انرژيك بيشتر ظاهرشده و به‌قول خود شما شروشور دارد، در اين قاب عادت نكرده بود. همين مسئله در قدم اول براي مخاطب جذابيت ايجاد مي‌كند چراكه سازندگان «خط سوم» سراغ مجريان تكراري اين حوزه نرفتند، البته ضمن احترامي كه براي تمام همكارانم در اين زمينه قائل هستم اما به‌نظرم اين تنوع در انتخاب مجري برنامه به‌نوعي هوشمندي است. نكته دومي كه مي‌توانم در پاسخ به سوال شما به آن اشاره كنم، اين است كه شايد در چند سال گذشته در برنامه‌اي مذهبي ديده نشدم اما من بچه‌هياتي هستم و مثل همه از كودكي با فضای عاشورا و گوشه چادر مادر را گرفتن و رفتن به هيات و با اين عشق بزرگ‌شدم چیزی‌که درنهاد همه ما وجود دارد و تنها استفاده از اين پتانسيل به سليقه كارگردان و تهيه‌كننده برمي‌گردد. خوشبختانه نويد محمودي و ميثم نوراني باعث شدند تا من با تمام انرژي در اين فضا حضور پيدا كنم.

 

براي جايگيري در قاب «خط سوم»، بايد نحوه لحن و اجرای شما نسبت به اجراهاي پيشين تغيير مي‌كرد، براي نزديك‌شدن نحوه اجرايتان به ساختار اين برنامه چه تمهيدي داشتيد؟ يا بهتر بگويم چگونه خودتان را مهندسي كرديد؟ 

قبل از شروع برنامه احسان عليخاني، جمله‌اي را به من گفت و از آن استفاده كردم. احسان گفت نيازي نيست براي اجراي اين برنامه خودت را عوض كني و آدم ديگري باشي. مجري بايد در هرشرايطي خودش باشد، تو فقط لحنت را تغييربده و متانتت را بيشتركن. من سعي‌كردم در شب‌هاي اول بيشتر و درحال‌حاضر كمتر اين اتفاق بيفتد و با اين‌همه انرژيك‌بودن، خودم را هم دركنار لحاظ اين نكته، داشته باشم.

 

اگر «خط سوم» قرار باشد برند محرم و صفر تلويزيون ايران شود، فكر مي‌كنيد بايد به چه سمت‌وسويي حركت كند تا اين اتفاق بيفتد!؟ 

از آن‌جايي‌كه تلويزيون تا به‌امروز برنامه‌اي با چنين شكل‌وشمايلي در اين ايام نداشته ما كاملا روي لبه تيغ راه مي‌رويم، چراكه از طرفي نبايد شبيه برنامه‌هاي مذهبي كه تاكنون پخش شده باشيم و از سمتي ديگر نبايد خيلي از اين فضا فاصله بگيريم. ما بايد پل ارتباطي ميان سوژه‌هاي برنامه با اتمسفر عاشورا و فرهنگ حسيني باشيم، به همين دليل سوژه‌هايمان را به‌گونه‌اي انتخاب كرديم كه زندگيشان هرچند اندك، متاثر از عاشورا و آموزه‌هاي آن باشد. درجايي‌كه امام حسين(ع) براي هدفش هزينه كرد، جواني در عصرحاضر براي خواسته‌اش هزينه و تلاشي را متقبل مي‌شود، اگر ما بتوانيم پل ارتباطي خوبي ميان اين دو هم باشيم مي‌توانيم هم بيننده را جذب و هم حفظ كنيم.

 

با پخش برنامه «خط سوم» صحبت‌هايي از تشابه اين برنامه با «ماه‌عسل» و تقليد ازآن به‌ميان آمد و برخي «خط سوم» را به «ماه‌عسل» محرمي نسبت دادند، چقدر موافق اين مسئله هستيد و موضع شما كه در هردو پروژه بوديد به اين مسئله چيست؟ 

يكي از دلايل مهم اين طرزتفكر شايد به اين دليل باشد كه افرادي‌كه در تيم «خط سوم» هستند در برنامه «ماه‌عسل» هم فعاليت داشتند. از توليد محتواي برنامه گرفته تا نورپردازها، به‌علاوه اين‌كه دكوري كه پيمان قانع براي «خط سوم» طراحي‌كرده، بي‌شباهت به قاب‌هايي كه در «ماه‌عسل» ديديم نيست اما فارغ از اين‌ها، ما روز اولي كه خواستيم برنامه را شروع كنيم به چند دليل اين اتفاق را پيش‌بيني مي‌كرديم و اولين نكته موضوع برنامه بود. در تلويزيون تا برنامه‌اي اجتماعي باحضور انسان‌هايي که از دل جامعه و محوريت نقل داستان زندگيشان ساخته مي‌شود، اولين چيزي‌كه به ذهن مردم مي‌رسد شباهت آن با «ماه‌عسل» است. همان‌طوركه قبل‌تر ازاين، در برنامه «كوچه راديو» هم كه از راديو پخش مي‌شد و همين شمايل را داشت ما با بازخوردهايي مثل «ماه‌عسل» راديويي مواجه شديم.

 

به‌نظر من در اين ۱۰ سال «ماه‌عسل»، يك فرمول جديد برنامه‌سازي شده است چراكه قبل از حضور احسان عليخاني در «ماه‌عسل» ما شاهد برنامه‌اي كه مهمان آن سلبريتي‌ها نباشد و مردمي از دل جامعه براي نقل داستان زندگيشان به‌روي آنتن بروند، نبوديم. همين مسئله باعث مي‌شود تا هربرنامه‌اي در اين فضا ساخته مي‌شود، مخاطب ناخوآگاه به اصل آن برگردد. همه اين‌ها به‌علاوه من و تيمي كه در «ماه‌عسل» حضور داشتيم، كمپين‌هاي اين برنامه و تداوم كمپين «خوب باشيم» و همچنين يكسان‌بودن حامي مالي هردو برنامه دليلي مي‌شود تا مخاطب تصور كند «خط سوم» تقليدي از «ماه‌عسل» است، درصورتي‌كه اين اتفاق نيافتاده، شايد اگر من به‌جاي نيما مجري بخش گفت‌وگو بودم اين حرف تاحدي قابل‌قبول بود اما نيما رئيسي، فضاي متفاوت و جديدي را در بخش صحبت با مهمان‌ها دارد رقم ميزند. «خط سوم» شبيه «ماه‌عسل» نيست، ضمن اين‌كه شبيه آن‌بودن اصلا بد نيست چون «ماه‌عسل» يك برنامه موفق تلويزيوني است.

 

شما و نيما رئيسي پارتنر هم در اجرای اين برنامه هستيد. چگونه باهم به يك ريتم و ضرباهنگ مشخص در اجراي كل برنامه رسيديد؟ 

در چند سال گذشته تجربه اجراي مشترك با دوستاني مثل احسان عليخاني، نسرين مقانلو، محمدرضا حسينيان، ژيلا صادقي و... داشتم و ضمن علاقه‌اي كه به همه اين عزيزان دارم بايد در مورد نيما رئيسي اين نكته را بگويم که تا به‌امروز نه در حيطه اجرا بلكه در تمام زندگيم انساني به مهرباني نيما رئيسي نديدم او اصلا ولع و طمع ديده‌شدن ندارد. بين ما تعاملي شكل‌گرفته كه باعث‌شده مكمل همديگر باشيم. درحال‌حاضر اگر نگاهي به برنامه‌هايي كه با دو مجري ساخته‌شده بيندازيم، نبود تعامل و يا حس سبقت‌گرفتن ازهم را كاملا مي‌بينيم چراكه يك مجري وقتي اين راه انتخاب كرده پس يعني مي‌خواهد ديده شود و حرف بزند اما در ميان من و نيما چنين اتفاقي نيفتاد و بخش ارتباط‌گرفتن با مخاطب به من و گفت‌وگو با مهمان برنامه به نيما سپرده شد.

 

شما که تجربه اجرای مستقل در برنامه تلويزيوني داشتيد چرا حضور در «خط سوم» را پذيرفتيد؟ 

٢٤ ساعت به شروع برنامه نويد محمودي با من تماس گرفت و پيشنهاد حضور در «خط سوم» را با من مطرح كرد. علت اين اتفاق دقيقه نود هم آن بود كه مجريان و چيدمان آن‌ها ٤٨ ساعت مانده به برنامه تغيير پيدا كرده بود. وقتي با اين پيشنهاد مواجه‌شدم دو ساعت در كما بودم چون فرصتي نبود و من بايد پاسخ مي‌دادم و از طرفي باتوجه به اين‌كه در برنامه «صبح خليج فارس» اجرا مستقل داشتم كمي براي حضور در «خط سوم» دودل بودم. با احسان عليخاني مشورت كردم و به من گفت شك نكن. اين برنامه آينده خوبي دارد. برخلاف چهار شب اول برنامه كه حضور كم‌رنگي داشتم رفته‌رفته نقشم جدي و پررنگ‌تر شد.

 

سوالم را طور ديگري مطرح مي‌كنم، دليلتان براي پيوستن به اين برنامه چه‌بود؟ 

جدا از تيم خوب برنامه «خط سوم»، دليل ديگري كه باعث‌شد در اين جمع حضور داشته باشم نويد محمودي كارگردان خوشفكر اين برنامه است و هميشه آرزوي همكاري با او را داشتم. دليل دوم برمي‌گردد به عشق به محرم و امام حسين(ع)، اميدوارم كسي‌كه اين حرف‌ها را مي‌خواند شعار تلقي نكند ولي از زماني‌كه سريال «شب دهم» از تلويزيون پخش شد، آرزوي كاركردن در حال‌وهواي محرم را داشتم. دليل سوم من، حضور دوباره در شبكه سه‌سیما بود. شبكه‌اي که هميشه به آن علاقه داشتم.

 

اگر بخواهيد تا به اين‌جاي برنامه يك نقطه قوت و ضعف به «خط سوم» نسبت بدهيد، آن چيست؟ 

باتوجه به اين‌كه سال اول برنامه است و تايم زيادي به پيش‌توليد اختصاص داده نشده بود به‌نظرم نقطه ضعف برنامه سردرگمي آن است و هنوز نتوانستيم آنچه را كه مي‌خواهيم به‌روي آنتن تلويزيون ببريم و مطمئنا تا چهار يا پنج قسمت ديگر اين مسئله رفع و به‌ثبات مي‌رسيم. نقطه قوت برنامه «خط سوم» تيم محتوايي آن بوده چراكه ما دستمان از نظر سوژه پر است و گاهي حتي تا چند ساعت قبل برنامه مهمان‌هايمان را جابه‌جا مي‌كنيم. به‌نظرم اگر در «خط سوم» آنچه كه در ذهن داريم، حتی٥٠ درصدش هم عملي شود، ما براي سال اول اين برنامه، نمره قبولي گرفته‌ايم.

 

شما در كنار سوژه‌هاي برخاسته از دل جامعه در قسمت اول برنامه و چند قسمت پيش، ميزبان دو هنرمند بوديد. امكان حضور هنرمندان و چهره‌های شناخته‌شده در برنامه وجود دارد يا در ادامه هم تنها به سوژه‌هاي مردمي مي‌پردازيد؟ 

ما درنظر داريم فارغ از سوژه‌هاي مردمي، از چهره‌ها نيز همچون شب اول برنامه دعوت كنيم. مثلا در روزهاي نزديك به اربعين ميزبان عوامل كمتر شناخته‌شده سريال «مختارنامه» و يا در روزهاي آتي، عوامل فيلم سينمايي «هيهات» را پذيرا هستيم

 

 

  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش