زمانی که دنیای رسانه و جعبه جادو کوچک تر از این روزها بود، عده ای با حضور در دو شبکه یک و دو خاطرات ماندگاری را برای نسل دیروز، تا امروز به جا گذاشته اند. مجریان و گویندگان از جمله این افراد هستند که همچنان صدا و تصویرشان در ذهن ها باقی مانده است. آدم هایی که برخی از آن ها، امروز مظلوم تر از گذشته و حتی به دور از فضای رسانه ای، در سکوت خبری زندگی می کنند. پیشکسوتان هر عرصه ای در دنیای هنر غالبأ دچار این فراموشی تدریجی و بی توجهی هایی از جانب کسانی که باید بیشتر به فکر باشند، می شوند.
از میان این عده، فوت ایران شاقول، در چند روز گذشته، بهانه ای برای یادآوری گویندگانی شد که خیلی ها اخبار خوب و بد روزهای جنگ را از زبان آن ها شنیده اند و به گونه ای شناسنامه آغاز اخبار، در رسانه ملی بعد از انقلاب محسوب می شوند. ما هم در بانی فیلم بر آن شدیم تا گفت و گویی با برخی از فعالان و چهره های این عرصه در خصوص حال و هوای خبر و گویندگی در این روزها و دهه های گذشته داشته باشیم. در این مسیر صحبت هایی با سولماز اصغری، مهناز شیرازی، حسن سلطانی و فواد بابان(که بعد از سال ها سکوت رسانه ای خود را به گفته خودش، به احترام مرحوم شاقول و روزنامه بانی فیلم شکست)، داشتیم. در همین راستا تماس های مکرری با محمدرضا حیاتی گرفتیم، اما موفق نشدیم در زمان تهیه گزارش با او هم کلام شویم و در مورد قاسم افشار نیز ماجرا به همین منوال بود.
فواد بابان: ترجیح می دهم از گویندگی خبر چیزی نگویم!
فواد بابان از گویندگان قدیمی و بنامی است که با حرکت جلو دوربین حین قرائت خبر، ساختار همیشگی که اخبار در مقطعی از زمان داشت را شکست. او حدود ۳۵ سال در این حرفه فعالیت کرد و بعد از این کار کناره گیری کرد. بابان که مدت ها است حاضر به مصاحبه و صحبت درباره گویندگی خبر نیست، در گفت و گویی که با بانی فیلم داشت به احترام ایران شاقول، در خصوص این گوینده فقید عنوان کرد: من خیلی از شنیدن این خبر ناراحت شدم. خانم شاقول یکی از همکاران ارزنده و خوب ما بودند که من هم افتخار همکاری با ایشان را داشتم. ما از سال ۱۳۶۰ در مرکز آذربایجان غربی با هم همکار شدیم و سال بعد با هم به تهران آمدیم و تا سال ۱۳۷۸ در کنار هم فعالیت می کردیم.
وی پیرامون ویژگی های این گوینده باسابقه ادامه داد: خانم شاقول از انسان های خوب و با اخلاقی بودند که در مورد وی می توانم بگویم که ایشان به تمام معنا خانم بودند. وی علاوه بر این که از بهترین گوینده های آن زمان بودند، برای من جزو همکارانی محسوب می شدند که از هر جهت به ایشان اطمینان و اعتماد داشتم. من درگذشت ایشان را از صمیم قلب تسلیت می گویم.
در ادامه از فواد بابان، جویای حال و هوا و فضای گویندگی در این روزها و تفاوت آن با سال هایی شدیم، که گویندگانش در ذهن مردم همچنان باقی مانده اند. وی درباره این موضوع عنوان کرد: من ترجیح می دهم که فعلأ صحبت و گفت و گویی، در هیچ زمینه ای، به ویژه درخصوص فضای گویندگی خبر و موضوعی که به آن اشاره کردید نداشته باشم و این بار هم به احترام روزنامه بانی فیلم و خانم شاقول صحبت کردم.
سولماز اصغری:بی اطلاعی گوینده را تخریب می کند نه تپق!
سولماز اصغری از گویندگان قدیمی و با سابقه ای است که در دهه ۶۰، در قاب تلویزیون یا اخبار خوب و بد آن روزها خاطرات بسیاری را در ذهن مردم به جا گذاشته است. وی مدت ها است که از این عرصه فاصله گرفته و با آموزش گویندگی نیروهای تازه نفس را تحویل این حوزه می دهد. اصغری در گفت و گو با بانی فیلم، ابتدا در خصوص درگذشت «ایران شاقول» گوینده پیشکسوت خبر، بیان کرد: با شنیدن خبر درگذشت خانم شاقول بسیار بهت زده شدم. من سالهای زیادی، با او همکار بودم و در این راه با هم مسیر طولانی را طی کردیم. بخشی از این همکاری ها درست در روزهای استثنایی دوران جنگ رخ داد. از جمله ویژگی های خانم شاقول این بود که او کارش را به خوبی بلد بود و آن را در عین بی ادعایی انجام می داد. در زمان هایی که کسی از وی کمک می خواست، غالباً همکاری می کرد و بسیار مهربان بود.
یکی دیگر از مواردی که در مورد وی وجود داشت، این بود که او به نسبت شهرتی که داشت هیچ گاه مست غرور نشد و همواره متواضع بود، اتفاقی که گاهی توسط برخی ها که حتی یکبار جلوی دوربین رفته اند، دیده نمی شود. او بسیار بی حاشیه و مهربان بود. در حوزه گویندگی خیلی ها می آیند و می روند، اما تنها عده ای باقی می مانند و ایران شاقول جزو این گروه است که جاودان شد.
وی در ادامه پیرامون تفاوت فضای گویندگی، جذابیت و ماندگاری که بین گویندگان نسل های قبل با امروز وجود دارد، گفت: گویندگان نسل ما خیلی ماندگار شدند و ما توانستیم تا ارتباط خوبی با مخاطبان آن روزها برقرار کنیم. این روزها، به نظرم به خاطر گزینش افراد اوضاع فرق کرده است. گویندگی همواره قواعد و اصول خاص خود را دارد و اگر کسی به آن واقف نباشد، نمی تواند موفق شود. از شاخصه های یک گوینده بالا بودن قدرت ارتباط با مردم و مخاطبانش است. اتفاقی که باید با نگاه، حرکت بدن، چشم، صدا و… رخ دهد. اما مدت ها است که به علت گزینش و ورود مداوم افراد به این حوزه شاهد جذابیت و ماندگاری کمتری از گویندگان در اذهان عمومی هستیم.
این در حالی است که، در گذشته اوضاع تفاوت داشت و گویندگان حتی، تا امروز در ذهن مردم حک شده اند. اصغری همچنین درباره شیوه آموزش و میزان دانش گویندگان امروز و نسل قبل در این حوزه، عنوان کرد: برخی از ویژگی های مذکور در گویندگی، ارثی و بخش دیگری از آن اکتسابی است. من سر کلاس گویندگی که برگزار می کنم گاهی می بینم که عده ای ویژگی های ارثی چون صدای خوب برای این کار را دارند، اما دایره معلومات او در حدی است که محتوی خبر را نمی فهمد. یک گوینده اگر گاهی تپق بزند به هیچ و چه تخریب کننده نیست اما زمانی تخریب می شود که اطلاعات کافی و درکی از مفهوم خبری که می گوید، نداشته باشد. لازم به ذکر است که منظور از معلومات تنها سواد و مدرک نیست، چون یکی ممکن است فوق لیسانس داشته باشد، اما اطلاعات و دانش کافی در مورد آن چه که باید را نداشته باشد. گوینده باید دائم دانش و معلوماتش را به روز کند، جغرافیای جهان را بلد باشد و اطلاعات عمومی قوی را کسب نماید.
این گوینده در بخش دیگری از این گپ و گفت، با اشاره به بحث انگیزه و مقدار آن در زمان گذشته و امروز اضافه کرد: در گذشته انگیزه ها قوی تر و تلاش نیز در این حوزه بیشتر بود. در کنار آن حجم انگیزه و تلاش رقابت رسانه ای هم کم تر از این روزها بود. امروزه با توجه به افزایش میزان رقابت در حوزه خبر و پخش آن، انگیزه آن طور که باید، دیده نمی شود. این روزها باید با شبکه ها و فضاهایی رقابت کنیم که علاوه بر صدا و تصویر، رنگ و ویژگی هایی دارند که گویندگان ایرانی به جهت چارچوب هایی که وجود دارد از آن بی بهره هستند. در این جا گوینده تنها باید با صدا و تصویرش جذابیت را در خبر ایجاد کند، به همین جهت خود گوینده باید آن قدر پررنگ تر از عوامل دیگر باشد تا بتواند در رقابت با شبکه های موجود کار را پیش ببرد.
حسن سلطانی:ایران شاقول با تمام گرفتاری هایش در زندگی به کار گویندگی ادامه داد
از جمله گویندگان و مجریان قدیمی و پیشکسوتی که سالیان سال در تلویزیون حضور داشته و دارد، حسن سلطانی است. وی از سال ۱۳۵۸ وارد صدا و سیما شد و در شبکه دو سیماحدود ۲۱ سال گوینده خبر بود. او علاوه بر این ها اجرای چندین برنامه گفت و گو محور چون ۴۵ دقیقه، تا انتها و… را نیز به عهده داشت و فعالیت در حوزه رادیو و شبکه خبر، جام جم و… نیز ازدیگر مواردی اند که در پرونده کاری این گوینده با سابقه به چشم می خورند.
سلطانی در گفت و گو با بانی فیلم درباره ایران شاقول، گوینده ای که بعد از سالها فعالیت در حوزه خبر، چندی پیش درگذشت، بیان کرد: هر کس در طول حیاتش با آدم هایی زندگی و کار می کند که نسبت به آنها تعلق خاطر می یابد. خانم شاقول نیز از کسانی است که در زمان ۸ سال دفاع مقدس از سال ۱۳۶۱ تا نزدیک دهه ۱۳۷۰ همکار ما بود. ایشان در تمام این مدت با وجود همه مسائل و گرفتاری هایی که در زندگی وجود دارد، بدون خللی به کار خود ادامه می داد و هیچ گاه این گرفتاری ها مانع انجام وظیفه او در زمان کارش نشدند.
علاوه بر این ها حسن خلق و رعایت اخلاق در محیط کار و حتی با مردم نیز از دیگر ویژگی هایی بودند که از او به چشم می خوردند. وی هیچ زمانی مشکلات بیرون از فضای کاری را در کارش دخیل نمی کرد و با سلامت نفس و آرامش تا سالهای پایانی فعالیتش به گویندگی ادامه داد. انجام تمام وظایف و کارهایی که در آن زمان وجود داشت، توسط او در حد ممکن به نحو شایسته صورت می گرفت و امیدوارم خداوند این اقدامات خالصانه را از ایشان بپذیرد تا تسلی روح او شود.
وی در ادامه، در پاسخ به علت رها کردن فضای گویندگی توسط خودش گفت: من این فضا را رها نکردم و بعد از ۲۵ سال کار گویندگی که عرف و معمول این حرفه است، به دلیل تعلقات خاطری که به برنامه ها و فضای معنوی داشتم، در این عرصه کارم را در برنامه های معارفی و معرفتی، ادامه دادم و کم و بیش در آنها حضور دارم. سلطانی پس از این به سراغ میزان جذابیت فضای گویندگی و افراد حاضر در آن، از دیروز تا امروز رفت و تصریح کرد: این روزها ما شاهد گستردگی شبکه های تلویزیونی و رادیویی هستیم اما روزگاری تنها ۲ شبکه تلویزیونی و یک رادیویی وجود داشت و راه انتشار خبر هم، اخباری بود که تنها یک بار پخش می شد نه مثل الان که اخبار از ۹ صبح، نیمروز و…
تا آخر شب مدام پخش می شود. این ایام ما علاوه بر شبکه های بی شمار رادیویی و تلویزیونی داخلی، شاهد فعالیت شبکه های ماهواره ای و خارجی نیز هستیم، در کنار آنها شبکه های تخصصی، فیلم و سریال و… نیز وجود دارد. این تعدد موجب شده تا دیگر تمرکز روی ۲ شبکه نباشد و مدام مجریان و افراد جدیدی به این حوزه وارد شوند. نتیجه چنین مسئله ای این است که بالتبع دیگر مجریان آن بخش در ذهن مخاطب حک نمی شوند و آن ماندگاری که از چهره های قدیمی در ذهن داریم در آنها وجود ندارد.
او با اشاره به گسترش فضای مجازی اضافه کرد: امروزه فضای مجازی و دسترسی سریع به اطلاعات و اخبار موجب شده تا دیگر مردم منتظر مثلاً خبر ساعت ۱۴ نباشند، بلکه با خواندن یک تیتر، از دیدن اخبار، بی نیاز می شوند. اگر خبر مهمی هم باشد پیش از اخبار، این فضاها، آن خبر را منتقل می کنند. همه این ها باعث می شود که شما نتوانید مثل گذشته ها با مخاطب درمقام یک گوینده ارتباط برقرار کنی. در زمان جنگ و بعد از آن ما حدود ۵ شب اجرا داشتیم و در شبکه بودیم، به همین جهت در طول ۲۰ سال وقتی کسی را حداقل هفته ای ۳ بار ببینی، او را از اعضای خانواده خود می پنداری و این موضوع از برخوردهای صمیمی و گرم مردم که بعد از سالها همچنان با ما ادامه دارد، مشهود است. کسی که از زمان شروع کار من ۱۳ ساله بوده، امروز ۵۵ سال دارد و من و همکارانی چون آقای افشار، بابان، حیاتی، خانم اصغری و… را همانطور که گفتم مانند یکی از اعضای خانواده خود می داند. خیلی از مردم هر گاه اسم خبر می آید به گروه ما به عنوان یک سمبل نگاه می کنند و آن را به یاد می آورند. همه این ها به جهت استمرار در دیدار با مردم از طریق رسانه ای بود که آن روزها وجود داشت.
سلطانی خاطرنشان کرد: من هم امیدوارم که با وجود این مسائل گویندگان امروز نیز همان ماندگاری و جاودانگی را در ذهن مردم پیدا کنند.
مهناز شیرازی:این روزها مسیر انتخاب در حوزه گویندگی غلط است!
مهناز شیرازی از گویندگان با سابقه خبر است که از دوران جنگ تا چند سال گذشته در صدا و سیما حضور فعال داشت. وی که این روزها از فضای خبر فاصله گرفته است، در گفت وگو با بانی فیلم ابتدا پیرامون فوت ایران شاقول بیان کرد: خانم شاقول از دوستان خوب من بودند، سال ها با او همکاری داشتم و روزی که یکی از دوستانم این خبر را به من داد باور نکردم و فکر می کردم که کسی می خواهند با من شوخی کند. بعد از سال های سال کار کردن با ایشان دوستی و ارتباطی بین ما شکل گرفته بود که موجب شد با شنیدن این خبر شوکه شوم. موضوعی که بیشتر از این ها من را ناراحت کرد.
این بود که چرا آدم ها وقتی می میرند تازه همه به یادشان می افتند. این مسئله در دنیای هنر به وفور دیده می شود این که بعد از مدتی همان گوینده، بازیگر و کسی که تا دیروز اسمش مطرح بود و فعالیت می کرد، پس از فاصله از آن کار نادیده گرفته شده و رها می شود. در واقع این موضوع به آدم این حس را القا می کند، که در این حوزه هر کس هر جا قرار گرفته تفاوت چندانی ندارد و هیچ کس ارزش و قدر هنر را نمی داند.
وی همچنین با اشاره به ویژگی هایی که مرحوم شاقول داشت، تصریح کرد: خانم شاقول بسیار خنده رو، مهربان و شوخ طبع بودند. من در عالم همکاری جز خوبی و محبت چیزی از ایشان ندیدم. شیرازی در ادامه در خصوص حوزه گویندگی و حال و هوای این عرصه گفت: من حال دنیای گویندگی را اصلاً خوب نمی بینم.این اتفاق چه زمانی که کار می کردم و چه وقتی که کنار کشیدم وجود داشت. انتخاب ها وگزینش ها ضعیف هستند و این ایراد از به دوستان جوان وارد نمی شود بلکه مسیر درستی که با آموزش های لازم باعث جذب افراد کاربلد شدند، وجود ندارد.
این شیوه موجب شده تا نارضایتی از فضای گویندگی نه تنها بین افراد حاضر در آن بلکه بین مردمی که مخاطب آن هستند نیز، ایجاد شود و چنین مسئله ای برای فضای خبر کشور ما که به گونه ای تک رسانه ای است، اتفاق خوبی نیست. همانطور که گفتم انتخاب ها غلط است، برای ورود به هر کاری باید بیس اولیه آن وجود داشته باشد و بعد آن استعدادهای اولیه پرورش یابند. همانطور که هر محصولی فرآوری می شود بهتر از قبل می گردد، صدا نیز به شدت همینطور است و باید روی آن کار شود.
این گوینده در بخش دیگری از صحبت هایش درباره وضعیت فضای آموزشی در حوزه گویندگی ادامه داد: از زمانی که من شروع به کار کردم در حوزه آموزش در این عرصه مشکلاتی وجود داشت. این روزها هم حدود ۲ سال است که از این کار فاصله گرفته ام و چون با دلزدگی از آن جدا شدم، دیگر پیگیر فضا و وضعیت این حوزه نبودم اما تا جایی که من می دانم این ریتم به همین شکل وجود داشته است. در ادامه شیرازی پیرامون ماندگاری گویندگان نسل دیروز نسبت به امروز عنوان کرد: من فکر می کنم آنهایی که در نسل های گذشته در این عرصه فعال بودند هم خوب کارشان را بلد بودند و هم صدا و اجرای مناسبی داشتند. محتوی خبر از دیروز تا امروز همین بوده و این افراد هم به خاطر چشم و ابرو و ظاهرشان نیست که ماندگار شده اند، ما بازیگر نیستیم و تنها کارمان را خوب بلد بودیم که امروز هم ماندگار شدیم. در این مقطع نیز برای بهبود اوضاع گزینش نباید تنها از طرف یک مدیر باشد و نیروهای کهنه کار باید در این پروژه شرکت کنند.
اگر انتخاب ها از طریق اساتیدی که با تجربه اند رخ دهد شاهد اتفاقات بهتری خواهیم بود.وی افزود: کار ما بیشتر تجربی است و ما این تجربیات را با گذر عمر به دست آوردیم، به همین جهت در این حوزه باید از سرمایه های انسانی بهره ببرند. من و همکارانم در شرایط جنگ و در آن آشوب کار کرده ایم، فضایی که با آرامش این روزها بسیار تفاوت داشت، حال چرا باید این تجربیات در صندوقچه ذهنمان خاک بخورد و بعد هم از بین برود؟!
این سیستم چرا باید این گونه افراد با تجربه و اساتید موجود در نه تنها گویندگی بلکه عرصه های دیگری از هنر را بعد از مدتی نادیده بگیرد.
شیرازی درباره کناره گیری از گویندگی و نبود توجه مناسب به افراد حاضر در این حرفه، یادآور شد: من تا جایی که تاریخ اتمام کارم بود، ماندم ولی بعد نه از ذات کارم بلکه از فضایی که در خصوص افراد این حوزه بعد از بازنشستگی شان وجود داشت دلزده شدم، چون بعد از این زمان انگار که ما کلاً کنار گذاشته شدیم و هیچ اتفاقی در مورد ما نیفتاد. همه این ها باعث شدند تا دیگر انگیزه ای برای ادامه باقی نماند. این اتفاق در مورد تمام همکاران من وجود داشت، از خانم شاقول گرفته تا آقای افشار، خانم اصغری، آقای بابان و… ، مسئله ای که همانطور که گفتم در حوزه های دیگر هنر نیز وجود دارد. اما در دنیا این گونه نیست و به هنرمندان شان بعد از بازنشستگی ارج می گذارند نه این که آنها را رها کنند.
- 14
- 3