سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۷:۳۰ - ۲۴ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۵۷۱۷
رادیو و تلویزیون

تاریخ ظهور رادیو در ایران

رادیو,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

 گزارشی از تاریخ ظهور رادیو در ایران؛ همه گیری رادیو یکی از مهم ترین گام های بشر در قرن گذشته بود و بی تردید تا زمانی که صدا باقی بماند، رادیوها هم حیات خواهندداشت.

 

بشر چند قدم بلند در طول حیاتش برداشته است؛ ساخت رادیو یکی از آن هاست. با این جعبه شگفت انگیز، انسان برای اولین بار توانست بدون واسطه و بلافاصله، پیام و صدای خود را به دورترین نقاط بفرستد. ارسال اخبار از قید زمان رها شد و سرنوشت میلیون ها نفر از مردم جهان با اختراع آن تغییر کرد.

 

وسیله ای که گمان می رفت باعث از بین رفتن رسانه های مکتوب می شود و با آمدن تلویزیون دیگر جایی در خانه های مردم نخواهدشد، خیلی وقت است که یک سده از حضور موفقش در زندگی بشر را رد کرده و با سهل تر شدن ایجاد ایستگاه های رادیویی اینترنتی، نه تنها از اهمیت آن کاسته نشده، بلکه حالا به نظر می رسد تا زمانی که صدا باشد، رادیو به عنوان سیستم یک طرف انتقال پیام باقی خواهدماند.

 

 

اولین رادیو در ایران

هر نسلی در ایران یک خاطره جمعی با رادیو دارد. از «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون، آزاد شد» تا جمله معروف «این جا لندن است و اکنون ساعت دقیقا دوازده نیمه شب است» که از رادیو بی بی سی پخش شد و پیام رمز آغاز کودتای ۲۸ مرداد بود و از لندن مخابره شد تا برای همیشه سرنوشت مردم ایران را تغییر دهد.

 

رادیو تهران با پیام محمدرضا پهلوی در مقام ولیعهد و احمد متین دفتری، نخست وزیر وقت، افتتاح شد. در منابع تاریخی مشخص نیست اولین جمله ای که چهارم اردیبهشت ۱۳۱۹ از رادیوی تازه تاسیس تهران پخش شد، چه بود. علاوه بر آن در مورد اولین گوینده هم اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از خانم «طوسی حائری» نوه آیت الله حائری مازندرانی به عنوان اولین گوینده رادیو در ایران نام می برند و برخی نام «قدسی رهبری» را مطرح می کنند که گفته شده در روز افتتاح رادیو، گویندگی مراسم افتتاحیه را برعهده داشته است.

 

 

با این حال نام هایی که راه اندازی اولین رادیو را برعهده داشتند، جذابند؛ سعید نفیسی، ملک الشعرای بهار، محمد حجازی (ملقب به مطیع الدوله)، عبدالرحمن فرامرزی، حسینقلی مستعان، ابوالقاسم پاینده، ابوالقاسم اعتصام زاده و مشفق همدانی نام هایی بودند که در بخش های مختلف رادیو تهران فعالیت می کردند.

 

رادیو تهران در محل فعلی باغ موزه قصر (زندان قصر سابق) شکل گرفته بود. در شروع کار، ساختمان رادیو در دو طبقه بود؛ طبقه اول آن شامل اتاق انتظار و دستگاه های فرستنده و تقویت کننده بود طبقه دوم دیوارهای سیمانی داشت و تبدیل به استودیو شده بود. بعدها ساختمان فعلی رادیو در میدان ارگ تبدیل به استودیوی پخش اخبار شد و رادیو گسترش پیدا کرد تا این که در دهه سی رادیو ایران پایه گذاری و از رادیو تهران جدا شد.

 

تسخیر جهان به وسیله جعبه جادویی

در فیلم «سخنرانی پادشاه» که به وقایع دهه بیست میلادی در انگلستان می پردازد؛ دیالوگی از پادشاه بریتانیا وجود دارد. این دیالوگ می تواند بازتاب دهنده جایگاهی باشد که قرار بود رادیو کسب کند؛ پادشاه پیش از سخنرانی برای مردم کشورش، مستاصل به میکروفن نگاه می کند و می گوید: «حالا باید با این وسیله بر مردم سلطنت کرد.» رادیو که آمد، قرن بیستم وارد عصر گام های بلند شده بود.

 

اختراع چراغ های الکتریکی، اتومبیل و هواپیما قدم های دیگری بودند که بشر در ابتدای سده بیستم برداشته بود. حالا رادیو آمده بود که خبرها از روزنامه های جلو بزنند و اهالی موسیقی، نوایشان را بی واسطه به مخاطبان برسانند. نمایشنامه های رادیویی، گروه های تئاتر را به تکاپو وادار کرده بودند و آدمیان مانند اجدادشان شب ها جای این که به دور آتش حلقه بزنند و قصه های جادوگر قبیله را بشوند، دور این جعبه جادویی می نشستند و با دهان باز به صدای آدم های داخل جعبه گوش می دادند.

 

پیش از این که گولیلمو مارکونی، اختراع رادیو را به نام خود ثبت کند، چند نفر دیگر از فیزیکدانان کشف کرده بودند که امواج رادیویی می تواند تا دوردست ها برود؛ اما این مارکونی بود که در سال ۱۸۹۶ اولین ایستگاه تلگرافی بدون سیم را به کمک امواج الکترونیکی نمایش داد و سال بعد یک ارتباط بی سیم بین دو کشتی جنگی در یک مسافت دوازده کیلومتری ایجاد کرد و بالاخره در اولین سال قرن بیستم اختراعش را کامل کرد و توانست علائم بی سیم را به آن سوی اقیانوس بفرستد. حداقل باید دو دهه طول می کشید تا رادیو به خانه های مردم عادی برسد. با این حال از همان ابتدا مردم از اختراع رادیو چنان به وجد آمده بودند که خواستار پخش صدای انسان از رادیو شدند.

 

سازندگان رادیو باید فکر بهتری می کردند و به همین منظور در سال ۱۹۰۶ یک فیزیکدان امریکایی لامپ سه الکترونی را اختراع کرد که برای رادیو الکتریسیته قابل استفاده بود. بعد ساخت لامپ های قوی تر شروع شد و تحول بزرگی در زمینه دستگاه های الکترونیکی به وجود آوردند.

 

در سال ۱۹۱۰ برای اولین بار صدای موسیقی و آواز اپرای متروپولیتن نیویورک در سراسر امریکای شمالی شنیده شد. وقوع جنگ جهانی دوم و تقویت بی سیم باعث شد وقتی در سال ۱۹۱۸ جنگ به پایان خود رسید، امکان ساخت دستگاه های ارزان پخش رادیو برای اغنیا فراهم شد و رادیو جای خود را به عنوان جدیدترین وسیله ارتباط جمعی میان مردم باز کرد و رفته رفته از امریکا و اروپا به آسیا و آفریقا رسید.

 

در آغاز جنگ جهانی دوم مردم بسیاری از کشورهای دنیا می توانستند اخبار جنگ را بشنوند؛ مانند مردم ایران که در میدان توپخانه می ایستادند و به صدای رادیو تهران گوش می دادند که از بلندگوهای بزرگ میدان پخش می شد.

 

در ابتدای جنگ جهانی دوم با وجود این که ایران اعلام بی طرفی کرده بود، همه می دانستند رضاشاه به آلمان تمایل دارد. رادیوهای آلمانی هم بیشتر از ساخته های دیگر کشورها در بازار تهران دیده می شد. بالاخره جنگ جهانی بود و تحولات دنیا هم آن قدر برای مردم جذاب بود که همه دلشان می خواست در خانه شان رادیو داشته باشند.

 

گران بودن رادیو چنان بود که تنها قشر خاصی می توانستند صاحب این جعبه جادویی شوند و برای همین تنها اشراف و اعیان رادیو داشتند. تا سال ۱۳۲۴ در تهران فقط هفت مغازه بودند که رادیو می فروختند. رادیوهای آن زمان بسیار گران بودند؛ رادیوهای برقی و چوبی بزرگ آلمانی حدود ۲۰۰۰ تومان و ۱۵۰۰ تومان و برخی از آن ها ۱۰۰۰ تومان قیمت داشتند که در آن زمان مبلغ بسیار زیادی بود. به اضافه این که هر کس که رادیو می خرید باید به شهربانی مراجعه می کرد و یک عکس و جواز از آن ها می گرفت و سپس فروشنده رادیو به منزل خریدار می رفت و دستگاه را نصب می کرد.

 

 

این در حالی بود که در برخی خانه ها که برق نداشتند و به خصوص در شهرستان ها از رادیوی باتری دار استفاده می شد. باتری های این رادیوها بزرگ بود و در خارج از جعبه رادیو قرار می گرفت و پس از خالی شدن باید دوباره شارژ می شد. همه مردم توانایی خرید رادیوهای گران را نداشتند، برای همین ترتیبی داده شده بود که در میدان بزرگ توپخانه، چند بلندگوی قوی نصب شود تا مردم بتوانند برنامه های رادیو را بشنوند.

 

تاج الملوک آیرملو، همسر رضا پهلوی، در خاطرات خود آورده است: «من یادم هست مردم تهران آنقدر به هیتلر علاقه داشتند که در میدان توپخانه جمع می شدند تا از رادیو به سخنرانی های هیتلر گوشش کنند. در آن موقع اکثر مردم رادیو نداشتند؛ ایستگاه رادیو در خیابان بی سیم پهلوی (سیدخندان) تاسیس شده و روزی یک ساعت برنامه رادیویی زنده پخش می کرد.

 

از بی سیم پهلوی به میدان توپخانه چند بلندگو گذاشته بودند تا مردم اخبار رادیو را بشنوند. مردم هر وقت خبر پیروزی قوای هیتلر را می شنیدند از ته دل برای آلمانی ها هورا می کشیدند.»

 

در سال های بعد رادیوهایی وارد شد که با باتری خشک کار می کرد. این رادیوها را با باتری آن وارد می کردند که مشهورترین آن «آندریا» نام داشت. بعدها رادیوی ترانزیستوری آمد که باعث شد قیمت رادیو کاهش یابد و خانواده های بیشتری بتوانند به برنامه های آن گوش کنند.

 

البته فقط رادیو تهران نبود که برنامه های فارسی پخش می کرد. رادیو برلن شبکه فارسی زبان آلمان بود که برای ایرانیان پخش می شد. بهرام شاهرخ، مجری معروف رادیو برلن را اغلب ایرانی ها می شناختند. رادیوی فارسی بی بی سی هم هشتم دی ۱۳۱۹، اوایل جنگ جهانی دوم و برای رقابت با رادیو برلن راه اندازی شد و برنامه های خود را بر افزایش نفوذ سیاست های انگلیس در جنگ متمرکز کرد.

 

اولین گوینده رادیوی بی بی سی فارسی حسن موقر بالیوزی بود که صدای او هم برای ایرانیان آن عصر آشنا بود. یکی از دلایل توجه مردم ایران به رادیوهای فارسی بیگانه خلا دو ساله رادیوی تهران پس از تبعید رضاشاه در سال ۱۳۲۰ بود. با تبعید رضاشاه و آغاز سلطنت پسرش، متفقین که کنترل کشور را برعهده داشتند، دستور تعطیلی رادیو تهران را داده بودند. هر چند در سال ۱۳۲۲ رادیو تهران با تمرکز بر موسیقی راه اندازی شد.

 

دوره درخشان موسیقی رادیویی

پیش از آن که رادیو راهش را به خانه های مردم باز کند، گوش کردن به موسیقی تنها از طریق گرامافون ممکن بود. با تاسیس رادیو تهران، ترانه های خوانندگان بر زبان مردم کوچه و بازار روان شد. علاقه به صدای «قمر» به عنوان اولین زنی که صدایش از رادیو پخش شد، مرهون همین اتفاق بود.

 

ادیب خوانساری هم اولین خواننده مرد در رادیو بود. جدا از این خوانندگان، نوازندگان و موسیقیدانان بزرگی هم کارشان را در رادیو عرضه کردند و توانستند موسیقی ایرانی را چند پرده بالاتر ببرند.

 

استادانی چون ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، مهدی خالدی، مرتضی نی داوود، علی تجویدی و جوانانی مانند همایون خرم، سلیقه موسیقایی مردم ایران را ارتقا دادند.

 

هنگامی که رادیوی تهران آغاز به کار کرد، بخش موسیقی رادیو به عهده کمیسیونی گذاشته شد که جزو تشکیلات سازمان پروش افکار بود. البته پس از تشکیل اداره تبلیغات امور هنری موسیقی نیز به اداره موسیقی کشور سپرده شد که مطابق آن موسیقی ایرانی توسط هیئت نوازندگان و موسیقی اروپایی به وسیله ارکستری از استادان و هنرجویان هنرستان عالی موسیقی تهیه می شد و غیر از این دو قسمت، بقیه ساعات پخش موسیقی با صفحه برگزار می شد.

 

ابراهیم آژنگ در سال ۱۳۱۹ سمت معاونت اداره موسیقی کشور را به عهده داشت و تمرینات گروه موسیقی رادیو به عهده او بود. نوازندگان و خوانندگان رادیو چند ساعت قبل از اجرای زنده برنامه در اداره موسیقی کشور حاضر می شدند و زیر نظر ابراهیم آژنگ به تمرینی موسیقی می پرداختند. او در این تمرینات علاوه بر رهبری ارکستر، تنظیم قطعات موسیقی ایرانی برای ارکستر و خوانندگان را نیز به عهده داشت.

 

اولین هیئت ارکستر عبارت بودند از نامی ترین نوازندگان آن زمان: ابوالحسن صبا، (رییس ارکستر)، ابراهیم منصوری و مهدی خالدی (نوازنده ویولن)، مرتضی نی داوود و موسی معروفی و عبدالحسین شهنازی (تار)، حبیب سماعی (سنتور)، مرتضی محجوبی و جواد معروفی (پیانو) و حسین تهرانی (ضرب).

 

از آذر ۱۳۳۰ ارکستری به نام ارکستر نوین تشکیل شد که رهبری آن را استاد علینقی وزیری بر عهده داشت و اولین ارکستری بود که آهنگ های موسیقی ایرانی را با هارمونی اجرا می کرد. خواننده آن هم عبدالعلی وزیری بود. این ارکستر آهنگ های بی آواز نیز اجرا می کرد. خواننده آن هم عبدالعلی وزیری بود. این ارکستر آهنگ های بی آواز نیز اجرا می کرد.

 

این تجربه موفق باعث شد تا پایه موفق ترین برنامه موسیقی در تاریخ رادیوی ایران، یعنی برنامه «گلها» شکل بگیرد. در میانه دهه سی، اولین برنامه گلها از رادیو تهران پخش شد و به مدت بیست و دو سال و تا پیروزی انقلاب در قالب صدها برنامه پخش شد. برنامه ای که با تکیه بر غنای ادبیات منظوم ایرانی و شعرای بزرگ پارسی، پلی زیبا میان ادبیات و موسیقی ساخت و شعرهای شاعران نامی را بر زبان میلیون ها نفر روان کرد.

 

از دل برنامه گلها نسل درخشانی از موسیقیدانان، نوازندگان و خوانندگان ایرانی از جمله محمدرضا شجریان متولد شدند و گروه موسیقی رادیو، محفلی برای بروز توانایی جوانانی شد که موسیقی سنتی ایرانی را به اعلا درجه خود رساندند.

 

رادیوی انقلابی

وقوع انقلاب اسلامی باعث شد دوره تازه ای در حیات رادیو رقم بخورد. احمد کسیلا در آن بلبشوی روز ۲۲ بهمن۵۷ و در حالی که بسیاری از کارکنان رادیو و تلویزیون ملی ایران در اعتصاب بودند به همان ساختمان رادیو در پل سیدخندان رفت و گفت: «این جا تهران است. صدای راستین ملت ایران. صدای انقلاب» و چند ساعت بعد در غروب همان روز که پیروزی انقلاب قطعی شد، جمشید عدیلی پشت میکروفن رفت و گفت: «این صدای انقلاب ایران است.» و پیروزی قطعی انقلاب و عصر تازه رادیو را اعلام کرد. رادیویی که برای اولین بار ترانه «محمد (ص)» را که بعدها به نام «وحدت» مشهور شد با صدای فرهاد مهراد پخش کرد.

 

طوفان انقلاب و مخالفت با مظاهر موسیقی که به طاغوتی مشهور شده بود، باعث شد حداقل تا دو دهه پخش ترانه های پاپ از رادیو ممنوع شود. با این حال رادیو در دهه شصت و در حالی که کشور درگیر جنگی ویرانگر با عراق بود، به منبع اصلی کسب خبر مردم مبدل شد. ساعات محدود پخش برنامه از تلویزیون باعث شد دو شبکه سراسری رادیو تبدیل به مونس بسیاری از خانواده هایی شود که فرزندان خود را راهی جبهه و جنگ کرده بودند.

 

در ابتدای همین دهه بود که یکی از خاطره انگیزترین روزهای رادیو در روز آزادسازی خرمشهر رقم خورد: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید، شنوندگان عزیز توجه فرمایید، خونین شهر، شهر خون، آزاد شد.»

 

آینده رادیو

در حال حاضر ده ها شبکه رادیویی سراسری و محلی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود؛ رادیوهایی تخصصی و متناسب با نیاز مخاطبان گوناگون. دایره تولید برنامه های رادیویی به هیچ عنوان با سه دهه پیش قابل مقایسه نیست. این در حالی است که رادیو هم رقیبی قدرتمند به نام پادکست و شبکه های رادیویی اینترنتی پیدا کرده. حالا هر کسی با اندک امکاناتی می تواند در خانه یا محل کارش اقدام به ضبط برنامه های صوتی کند و در فضای اینترنت منتشر کند. این رقابت باعث شده شبکه های رادیویی رسمی نیز تلاش کنند و برای عقب نماندن از قافله نیاز مخاطبان خود، به هر آنچه مجاز است، دست بزنند.

 

برای مردم ایران که گفته می شود میراث شفاهی و شنیداری خود را بیش از مکتوبات ارج می نهند، رادیو رسانه ای شریف است که میلیون ها مشتری روزانه دارد و نوای پخش شده از صدها ایستگاه رادیویی در روز، هر کسی را برای دقایقی مهمان برنامه هایی می سازد که از استودیوهای گرم و عایق شده، به هزاران کیلومتر دورتر ساطع می شود.

حالا نظریه پردازان رسانه های جمعی با ملاحظه بیشتری درباره آینده رادیو فلسفه می بافند و کمتر اندیشمندی است که با صراحت و قطعیت اعلام کند در آینده رادیو جایی نخواهدداشت. گو این که تا زمانی که صدا هست، رادیو هم باقی خواهدماند.

 

در اینده ای نزدیک شما هرکجا که باشید لیست برنامه های رادیویی قابل دریافت را بر تلفن های همراه خود خواهیدداشت و تنها نام برنامه را انتخاب می کنید و نیازی به دانستن فرکانس و کانال رادیوی نخواهیدداشت. آینده هرجور که باشد و حتی آن گونه که داستان های آخرالزامانی و فیلم های سینمایی بدبینانه نشان می دهند، اگر تمام تمدن بشری با جنگ های هسته ای و برخورد سیارک ها با زمین نابود شود، همچنان کسانی هستند که در اتاق های عایق صدا، برای شما برنامه ضبط و پخش خواهندکرد؛ گویی تنها رادیو است که می ماند.

 

هفته نامه کرگدن 

 

 

  • 9
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش