دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۸:۵۸ - ۲۷ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۶۴۰۵
رادیو و تلویزیون

هاشمی طبا در گفتگو با علی ضیاء:

همبازی فرامرز قریبیان بودم/ ماجرای خواندن شعر «ما گلهای خندانیم»

فرمول یک,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
سیدمصطفی هاشمی طبا با حضور در برنامه «فرمول یک» و در گفتگو با سیدعلی ضیاء درباره مناظره های انتخاباتی و علایق و خاطرات خود در زندگی سخن گفت.

به گزارش  مهر، سیدعلی ضیاء مجری تلویزیون چهارشنبه ۲۶ مهر به مناسبت روز تربیت بدنی میزبان سیدمصطفی هاشمی طبا بود که سال ها رییس سازمان تربیت بدنی بوده و در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز به عنوان یکی از نامزدها حضور داشت.

 

من مشکلی با وزیر نداشتم اما انگار او با من مشکل پیدا کرد

هاشمی طبا در ابتدا با بیان اینکه روز تربیت بدنی را تبریک می گویم و ورزش همیشه باعث شادی و نشاط است، درباره جدایی از تربیت بدنی، توضیح داد: من اوایل مشکل شخصی با وزیر وقت نداشتم اما انگار ایشان با من مشکل پیدا کرد. ماجرا از این قرار بود که از من که با رادیو گفتگو می کردم پرسیدند آیا شما مشاور وزیر هستید؟ گفتم خیر اما گاهی به ایشان مشاوره هایی می دهم. گویا این گفته من به مذاق وزیر خوش نیامده بود.

 

اخلاق در مناظره ها رعایت نمی شد

وی در پاسخ به پرسش ضیاء درباره مناظره ها، تصریح کرد: در مناظره ها اخلاق رعایت نمی شد. اگر ما به مبانی جمهوری اسلامی معتقد باشیم، کسانی که از دل شورای نگهبان گذشته اند یعنی صلاحیت شان تایید شده اما صلاحیت آدم ها را جلوی دوربین زیر سوال بردن، تخلف است. کسی که می خواهد رییس جمهور شود باید برنامه ارائه کند نه اینکه نفر بغل دستی اش را نقد کند. این رویکرد اصلا مخالفت با شورای نگهبان است.

 

این سیاستمدار باسابقه درباره فضای استودیو گفت: قبل از مناظره ها همه با هم خوب بودند و می گفتند و می خندیدند اما در فرصت های استراحت، همه پیش مشاوران شان بودند و چالش ها ادامه پیدا نمی کرد.

 

انصراف ندادم تا اگر آقای روحانی سکته کرد من در میدان باشم

هاشمی طبا در پاسخ به اینکه چرا اعلام کرد به آقای روحانی رای می دهد اما از ریاست جمهوری انصراف نداد، اظهار کرد: من از اول گفته بودم انصراف نمی دهم. بحث من آن اواخر این بود که در حالی که آقای جهانگیری به طور طبیعی انصراف می دادند، آقای روحانی می ماند و یکی دو نفر دیگر. من گفتم هیچ چیز نیست که بتوانیم آن را پیش بینی کنیم. ۴۸ ساعت به انتخابات مانده بود و گفتم شاید آقای روحانی به دلیلی نتواند در میدان باشد، مثلا سکته کند، بنابراین گفتم که من بمانم. حزب آقای میرسلیم هم به ایشان تکلیف کرد انصراف بدهد و ایشان انصراف داد.

 

فقط موقعی که وزیر بودم محافظ داشتم

وی در این باره که آیا همه جا مثل همین استودیو تنها می رود، بیان کرد: برای مناظره هم خودم بودم. البته موقعی که وزیر بودم محافظ داشتم اما بعدش دیگر خیر.

 

در فیلمی بازی کردم که از ترس ساواک نابود شد

معاون رییس جمهور در دولت دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی، پس از پخش تصاویر حضورش در یک فیلم سینمایی درباره فعالیت های هنری خود گفت: من در یک فیلم سینمایی بازی کردم و در بحث هنر هم بودم. دوره ای هم مدیر تولید صدا و سیما بودم. من در فیلمی بازی کرده بودم که به دلایلی که برخی از آنها ترس از ساواک قبل از انقلاب بود، آن فیلم نابود شد. اتفاقا فیلم خیلی قشنگی بود.

 

همبازی فرامرز قریبیان بودم و نقش منفی بازی کردم

هاشمی طبا با بیان اینکه در یک فیلم همبازی فرامرز قریبیان بوده، افزود: موضوع آن فیلم درباره معلمی با بازی آقای قریبیان بود که می خواست کارهای خوبی انجام دهد و من در نقش مدیر مدرسه با رژیم طاغوت در ارتباط بودم و مخالف او بودم. به نوعی نقش آدم بده را بازی می کردم.

 

خواننده مورد علاقه ام شهرام ناظری است

وی با بیان اینکه از بین بازیگران خارجی به جان وین و بازیگران ایرانی به سلطانی و اصلانی علاقمندم، گفت: تئاتر هم بازی کرده ام البته هم به موسیقی و هم به بازیگری علاقه دارم. خواننده مورد علاقه ام شهرام ناظری است. خودم خواننده خوبی نیستم، خوانندگی تمرکز فوق العاده ای می خواهد. هنرپیشگی هم همینطور و خیلی استعدادش را ندارم.

 

من از ۳۳ سالگی وزیر شدم. ما حالا فرد ۹۰ ساله عضو و دبیر شورای نگهبان هم داریم، همچنین برخی از امام جمعه ها هم سن زیادی دارندوی با اشاره به اینکه ۱۲ سال با سعید فائقی همکاری داشته، در پاسخ به این پرسش ضیاء که آیا فرصت برای جوان ها هم فراهم می شود که وزیر باشند، یادآور شد: من از ۳۳ سالگی وزیر شدم. ما حالا فرد ۹۰ ساله عضو و دبیر شورای نگهبان هم داریم، همچنین برخی از امام جمعه ها هم سن زیادی دارند.

 

هاشمی طبا درباره ماجرای کناره گیری داریوش مصطفوی از فدراسیون فوتبال، گفت: من خودم آقای مصطفوی را به ریاست منصوب کردم. فضای مطبوعاتی که او در آن بود بسیار بد شد و حتی او برای بدرقه تیم ملی فوتبال نیامد و استرالیا هم نرفت. من توصیه کردم، ایشان هم قبول کرد و استعفا داد وگرنه من اصلا فشارپذیر نیستم و مواردی پیش آمده که این را ثابت می کند. البته نمی توانم آنها را روی آنتن بگویم چون جزو خطوط قرمز است.

 

استقلال و پرسپولیس ورشکسته هستند

وی همچنین در پاسخ به ضیاء درباره ۲ تیم محبوب پایتخت اظهار کرد: اینکه برخی می گویند استقلال ادامه دهنده تاج است، همچین چیزی نیست. استقلال موسسه جدیدی است و رنگ آبی آن ربطی به تاج ندارد. استقلال و پرسپولیس ورشکسته هستند و قابل واگذاری نیستند. دولت هم تمایلی به این کار ندارد.

 

داریم ایران را مثل یک دستمال کاغذی استفاده می کنیم و دور می اندازیم

این سیاستمدار در این باره که چه آرزویی دارد، گفت: آرزویی که من ۲ سال است دارم این است که شرایط زیستی مملکت مان طوری شود که مملکتی آباد داشته باشیم. مملکت ما دارد به سمت خشکسالی می رود، مملکت ما مصرف کننده است و ایران مثل یک دستمال کاغذی است که آب، نفت، جنگل، تالاب، زمین های کشاورزی اش را مصرف کرده ایم و می خواهیم آن را دور بیندازیم.

 

شعر «ما گلهای خندانیم» نقطه عطفی در فضای سنگین مناظره بود

هاشمی طبا در پاسخ به اینکه با چه هدفی شعر «ما گلهای خندانیم» را در مناظره خواند، توضیح داد: من یکی از مشتریان دوچرخه ضمیمه همشهری هستم و همیشه آن را می خوانم. شعر «ما گلهای خندانیم» را که در کتاب های درسی هم چاپ شده، در آنجا خواندم و دوست دارم که همه بچه ها شاد و خندان باشند. در مناظره فضا، فضای سنگینی بود و من چیزی را آوردم که نقطه عطفی در آن فضای سنگین باشد. اصلا دلم می خواست نوه ام که یک دختر ۷ ساله است آن را بخواند اما موافقت نکردند.

 

پشت فرمان بستنی خورده ام

وی درباره کودک درونش افزود: ما بچگی هایمان را از دست نداده ایم و برای همین می بینیم که برخی مواقع حرکات بچگانه هم انجام می دهیم. خیلی وقت ها تسلیم کودک درونم می شوم و خوش می گذرد مثلا پشت فرمان بستنی خورده ام. وقت نمی کنم سینما بروم البته دوست دارم. خیلی با نوه ام بازی می کنم بازی محبوب مان «تاپ تاپ خمیر شیشه پر پنیر» است.

 

این سیاستمدار در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از سخنان کاندیداها در مناظره، گفت: ما در جنگ ۱ میلیون اسیر و شهید و جانباز برای حفظ ایران دادیم، حالا روا نیست ایران را مصرف کنیم و وظیفه همه ما است که آن را رعایت کنیم. من متاسفم که در مناظره تلویزیونی هیچ کدام از آقایان حرفی از شهدا و جانبازان نزدند. مگر آن ها جانشان را برای ایران نگذاشتند؟ باید حرفی از آنها هم می شد.

 

یک دخترم خانه دار، دیگری آرشیتکت و پسرم در یک موسسه بین المللی است

نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درباره فرزندانش گفت: یک دخترم خانه دار و دیگری آرشیتکت است که هم درس می دهد هم طراحی می کند. پسرم هم در یک موسسه بین المللی کار می کند؛ هیچ کدام شان را هم من نبرده ام.

 

هیچوقت پاداش نگرفتم به جز یک پژو که آقای هاشمی رفسنجانی در آخر دوره شان به ما هدیه دادند

وی در پایان در پاسخ به این پرسش ضیاء که آیا پولدار است، اظهار کرد: پول هم دارم اما نمی دانم چقدر باید باشد. من ۷۰ ساله ام و مهندس ۴۰ ساله هستم. حقوق خوبی قبل از انقلاب می گرفتم. بعد از انقلاب هیچوقت حقوق خوبی نگرفتم، هیچوقت پاداش نگرفتم. فقط آقای هاشمی رفسنجانی در آخر دوره شان یک پژو به ما هدیه دادند البته پول هم دارم. نه اینکه نداشته باشم، نیازی به کسی ندارم.

 

«فرمول یک» با اجرای سیدعلی ضیاء به تهیه کنندگی افشین حسین خانی، شنبه تا چهارشنبه پس از اذان مغرب از شبکه یک سیما روی آنتن می رود.

 

 

 

 

  • 10
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش