پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۵۳ - ۲۶ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۰۷۱
رادیو و تلویزیون

گفت‌وگو با سروش صحت؛

کارگردان «ليسانسه‌ها» از ساخت «فوق‌ليسانسه‌ها» گفت

سروش صحت,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

«ليسانسه‌ها»، تجربه ديگري از سروش صحت و حاصل نگارش او و ايمان صفايي است؛ تجربه‌اي که به زعم صحت، تابه‌حال موفقيت‌آمیز بوده و قرار است ادامه‌دار شود. «ليسانسه‌ها» برخلاف ٢٤ قسمت اول که موافقان زیادی داشت، اين‌بار بسياري از تغيير لحن و به‌نوعي کم‌شدن بار کمدي کار صحبت مي‌کنند و دو‌پاره‌شدن سريال را يکي از نقاط ضعف آن مي‌دانند. با سروش صحت درباره عکس‌العمل‌هاي مخاطبان سريال و کارهاي اخيرش صحبت کرديم که شما را به خواندن اين گفت‌وگو دعوت مي‌کنيم.  

 

  مقايسه بين فصل اول و دوم سريال «ليسانسه‌ها»تابه‌حال بيشترين بحث و نظر را ميان مخالفان و موافقان اين مجموعه داشته است؛ مخالفان اين فصل از جذابيت‌هاي سري اول صحبت مي‌کنند که به مرور کم‌رنگ شده و قصه در فصل دوم کشش لازم را ندارد و برخي ديگر از جزئياتي در کار حرف مي‌زنند که در فصل گذشته نبوده، البته با اين پيش فرض که طبق صحبت‌هاي پيشين شما اساسا نمي‌توان اين مجموعه را به دو فصل تفکيک کرد و درواقع تنها بين زمان پخش فاصله افتاده است.

 

بله. نکته اصلي اين است که اصلا دو فصل وجود ندارد. درحقيقت «ليسانسه‌ها» از ابتدا يک سريال ٦٠ قسمتي بود و با همين ذهنيت که سريال بايد در اين تعداد قسمت ساخته شود کار را شروع کرديم. زماني که ٢٤ قسمت از مجموعه آماده شد، شبکه اعلام کرد که اين تعداد قسمت آماده شده و پخش شود و ما همچنان بدون تعطيلي به کارمان که ساخت سريال بود، ادامه داديم، اما نکته اينجاست؛ زماني که قرار بود با وقفه‌اي ادامه سريال پخش شود، پاياني براي آن در نظر گرفتيم و اين پايان هم به‌گونه‌اي بود که داستان همچنان ادامه دارد، چراکه طبعا نمي‌شد مجموعه تا پخش قسمت‌هاي بعد به همين شکل رها شود.

 

بنابراين صحبت‌هايي که درباره فصل دوم سريال مي‌شود درست نيست، چراکه فاصله‌اي به‌لحاظ نگارش و ساخت بين اين دو وجود نداشت. براي ما کار پيوسته ادامه داشت، اما چون مي‌دانستيم قطعا اين تصورات پيش خواهد آمد، در بخش دوم، مواردي را در اجرا اضافه کرديم؛ مثل برخي موتيف‌هاي فانتزي يا تاش‌هاي فانتزي که مي‌بينيد؛ اينکه خواننده‌اي داريم و نکته‌هايي که حال‌وهواي اين بخش را از بخش قبل متمايز مي‌کند. طبعا اگر قرار بود فصل بعدي ساخته شود، بايد شخصيتي کم يا زياد مي‌شد يا گسست زماني اتفاق مي‌افتاد و قصه بايد از منظری ديگر و از جاي ديگري شروع مي‌شد. طبعا اگر ساخت «فوق‌ليسانسه‌ها» را آغاز کنيم همه‌چيز تفاوت خواهد داشت.

 

  البته شايد همين تغييرات جزئي است که عکس‌العمل‌ها نسبت به اين بخش را متفاوت کرده و برخي از کم‌شدن بار کمدي سريال صحبت مي‌کنند... .

 

 روزي که بخش‌هاي فانتزي را به مجموعه اضافه مي‌کرديم، هم من و هم ايمان صفايي حدس مي‌زديم که به سمت چيزهايي حرکت مي‌کنيم که مردم خيلي به آن عادت ندارند. مي‌دانستيم مخاطبان ما دو گروه خواهند شد؛ عده‌اي که خيلي بيشتر از قبل سريال را دوست خواهند داشت، يک‌سري هم که همه‌چيز را مثل قبل مي‌پسندند. دقيقا همين اتفاق افتاد و قابل پيش‌بيني بود. طبيعي است براي هر کاري که مورد قبول واقع مي‌شود، وقتي تغييراتي ايجاد شود، عده‌اي که به ساختار پيشين عادت کرده‌‌اند معترض خواهند شد و مقايسه مي‌کنند.

 

  جدا از فصل‌بندي‌ها و واکنش‌هاي متفاوتي که مخاطبان در اين مدت داشته‌اند، نکته جالبي درباره اين مجموعه وجود دارد. به نظر مي‌رسد به مرور طي ساخت اين مجموعه به زبان جديدي در گفتار طنز رسيديد که کمترين انتقادها را در تلويزيون داشت. شايد بتوان از اين زاويه نگاه کرد که «ليسانسه‌ها» با دست‌مايه‌قراردادن انتقادهاي مرسوم در تلويزيون، توانست توجه بيشتري را جلب کند.  

 

بعد از «شمعدوني» احساس کردم ديگر نمي‌توانم کار طنز انجام بدهم. با ايمان صفايي تصميم گرفتيم چيز ديگري بنويسيم و طرح سريال ملودرام در ذهنمان بود، چون فکر مي‌کردم ديگر با چه چيزي مي‌توان شوخي کرد؟ در حقيقت با هيچ‌چيز و با هيچ‌کس نمي‌توان شوخي کرد. آن‌قدر احساس فشار مي‌کردم و حس مي‌کردم دست‌وپايم بسته است که اصلا به ساخت سريال طنز فکر نمي‌کردم. بسياري از کارگردان‌هاي خوبي که پيش از اين در تلويزيون آثار کمدي جذابي مي‌ساختند ديگر در تلويزيون کار نمي‌کنند.

 

مهران مديري مدل کارهايش را عوض کرده است، رضا عطاران و رامبد جوان هم در سينما فعاليت مي‌کنند و ساختارهاي سريالي کم شده. من هم حس کردم شايد ديگر نمي‌توان مثل سابق در تلويزيون کار کمدي ساخت، ولي وقتي که از ما خواسته شد دوباره کار طنز بسازيم، با ايمان فکر کرديم درباره هرچيزي که صحبت کنيم به کسي بر خواهد خورد، بنابراين فکر کرديم همين موضوع را وارد ساختار قصه کنيم، پس با همين اتفاق شوخي کرديم و خداراشکر جواب داد و کار پخش شد. مي‌بينيد که با بسياري از شخصيت‌ها و مشاغل شوخي شد، بدون اينکه واکنش تندي به‌همراه داشته باشد.

 

  جالب است که اين ساختار را، هم مردم پذيرفتند و هم تلويزيون... .

 

من، هم از مردم متشکرم و هم از تلويزيون.

 

  پس شايد از ديدگاه شما بتوان اين‌طور تفسير کرد که هنوز هم فضا براي ساخت مجموعه‌هاي طنز در تلويزيون وجود دارد و بايد به فکر ساختارهاي متفاوت‌تر بود.

 

شرايط با گذشته تفاوت دارد، اما من اميدوار شدم که مي‌توان در اين مديوم کارهايي انجام داد. در «ليسانسه‌ها» ما با خيلي از وزارتخانه‌ها و وزرا شوخي کرديم و پخش شد.

 

نيروي انتظامي سعه‌صدر نشان داد، ما اجازه پيدا کرديم با نيروي انتظامي با مديران و مسئولان يا با خود تلويزيون شوخي کنيم و اين براي من جذاب بود، فکر مي‌کردم ديگر کار طنز انجام نمي‌دهم، الان بعد از استقبالي که از کار شد، به ايده‌هاي ديگري در ارتباط ‌با ساخت مجموعه طنزفکر مي‌کنم.

 

  يک‌سري از عوامل، خصوصا بازيگران در مدت پخش مجموعه واکنش‌هاي متفاوتي به عملکرد تلويزيون داشتند و در صفحات شخصي‌شان انتقادهايي را نسبت به رويکرد تلويزيون در پخش سريال مطرح مي‌کردند. بيشترين حجم مميزي‌هايي که به سريال آسيب رساند، چه بود؟

طبعا در هر رسانه‌اي که کار مي‌کنيم، محدوديت‌هاي خاص خودش را دارد. اما بايد با ديدگاه متفاوتي به اين محدوديت‌ها نگاه کرد، بايد ديد نسبت قبل و بعد اين محدوديت‌ها چطور بوده است؟ بله طبعا محدوديت‌هايي بوده، بخش‌هايي از سريال حذف شده، اما من را خيلي اذيت نکرد و از برايند کار راضي و خوشحالم. کليت اتفاقي که قرار بود ساخته شود برايم اهميت بيشتري داشت، اينکه توانستيم با خيلي‌ها شوخي کنيم و شوخي‌ها پذيرفته شد و مردم به آن خنديدند و حس نکردند به کسي توهين شده است، اتفاق مهمي بود. ما با بسياري ازچهره‌ها مثل آقايان تاج، کفاشيان، خياباني، احسان عليخاني، فرزاد فرزين و... شوخي کرديم و هيچ‌کدام واکنش بدي نشان ندادند. رضا صادقي بخش‌هايي را که با او شوخي شده، روي صفحه شخصي‌اش گذاشته است. اين اتفاق خوبي است که شوخي توهين نيست و حس مي‌کنم پذيرفته شده است.

 

  از شرايط حال حاضر تلويزيون صحبت کرديد، به نظر مي‌آيد حجم قابل توجه ساخت آثار کمدي در سينما چشمگيرتر است و قطعا سال آينده با درصد بالاتري از فيلم‌هاي کمدي روبه‌رو خواهيم شد. به عنوان کارگرداني که به‌زودي ساخت فيلم کمدي را آغاز خواهيد کرد، چه نگاهي به اين بخش داريد؟

اساسا ساخت تعداد زيادي از آثار کمدي در سينماي ايران تابع شرايط خاصي است؛ مثل اينکه مردم به دنبال فضايي هستند که فارغ از تمامي مسائل و مشکلات بخندند و خودشان را رها کنند. طبعا فيلم‌هاي کمدي پرفروش مي‌شود چون مردم اين فضا را مي‌خواهند. در اين مدت فيلم‌هاي کمدي خوبي ساخته شد، فقط اميدوارم پرفروش‌شدن فيلم‌هاي کمدي باعث نشود کمدي‌ها دم‌دستي شوند. در اين مدت کارهاي کمدي خوب ديده شدند و فروش خوبي هم داشتند. برخي هم ممکن است از هر ابزاري براي خنداندن مخاطب استفاده کنند، اشکالي هم ندارد؛

 

همه جاي دنيا اين هست که فيلم‌هاي خيلي خوب و خيلي بد کم است و اکثر فيلم‌ها متوسط هستند و نمي‌توان گفت کاري کنيم که ديگر فيلم متوسط و بد ساخته نشود. اما اميدوارم همين‌طور که فيلم‌هاي کمدي خوب مي‌فروشد، باعث نشود سينماي کمدي کم‌اهميت شود و جدي به آن نگاه نشود؛ چه از طرف سازندگان آثار و چه از نظر مخاطب. من هم به‌زودي ساخت يک اثر سينمايي طنز را شروع خواهم کرد تا پيش از اينکه سريال «فوق‌ليسانسه‌ها» را بسازم و تصور مي‌کنم تا آخر عمر حتي اگر يک درام تلخ بسازم، باز هم رگه‌هايي از طنز در آن پيدا خواهم کرد و مايلم به اين شکل فيلم بسازم.

 

  مدت‌هاست مشغول کار در تلويزيون هستيد، در کنارش اجراي برنامه «کتاب باز» را انجام مي‌دهيد و به نظر مي‌رسد در حال حاضر فعاليت در تلويزيون را ترجيح مي‌دهيد، همين‌طور است؟  

چيزي که در حال حاضر برايم اهميت دارد و دوست دارم مردم هم به آن برسند، آرامش و رضايت دروني است. اميدوارم کمي همديگر را بفهميم و خيلي ببخشيم. اين روزها بيشتر از قبل آرامش دروني دارم و سعي مي‌کنم کارهايم را با آرامش پيش ببرم؛ علاوه بر اينکه براي کارهاي آينده برنامه‌ريزي کرده‌ام.

 

  برنامه «کتاب باز» از ابتداي پخش توانسته مخاطبانش را با خود همراه کند و از سوي ديگر تصور مي‌کنم علاقه‌مندي شخصي شما به کتاب و کتابخواني اتفاق بهتري براي برنامه‌اي است که نمونه‌اش را در رسانه ملي کمتر سراغ داريم. چقدر روند اين برنامه براي شما راضي‌کننده است؟

برنامه «کتاب باز» را دوست دارم. اساسا چند چيز را خيلي دوست دارم؛ دوستانم را دوست دارم و بسياري از ميهمانان برنامه، کم يا زياد از دوستاني هستند که با آنها آشنايي دارم و اين برايم دلنشين است، حرف‌زدن و حرف‌شنيدن را دوست دارم، اين برنامه هم گفت‌وگومحور است و از اين جهت هم برايم جالب است. موضوع برايم مهم است و يکي از موضوعات مورد علاقه من کتاب است. هرکسي در زندگي علاقه‌مندي‌هايي دارد و يکي از علاقه‌مندي‌هاي من هم کتاب است و تصور کنيد هر آنچه من دوست دارم در اين برنامه وجود دارد و چه بهتر از اين؟

 

و اتفاقي که افتاده اين است كه خيلي بيشتر از چيزي که ما فکر مي‌کرديم، برنامه ديده شد و بازتاب داشت و اين انرژي من را براي ادامه روند اجراي برنامه زياد مي‌کند. بسياري از افرادي که روزانه با آنها معاشرت مي‌کنم، همان‌قدر که در مورد «ليسانسه‌ها» حرف مي‌زنند، درباره «کتاب باز» هم صحبت مي‌کنند، بسياري باز به کتاب‌خواندن علاقه‌مند شدند، حتي پيغام‌هاي بسياري از خارج از ايران داريم و همه اينها خوشحالم مي‌کند.

 

  چرا کمتر بازي مي‌کنيد؟

سعي مي‌کنم نوشتن، بازي، کارگرداني و کارهاي مطبوعاتي را در کنار هم پيش ببرم و هيچ‌کدام را کنار نگذارم. در حال حاضر ترجيح مي‌دهم کارهايي را انجام دهم که بيشتر دوست دارم. اساسا بازيگري نيستم که براي هر نقشي مناسب باشم و براي بعضي نقش‌ها مناسب هستم، وقتي متوجه مي‌شوم انتخاب مناسبي براي نقشي نيستم، بازي نمي‌کنم. قبلا اين‌طور نبود؛ مي‌رفتم و بازي مي‌کردم. از طرف ديگر بازيگري هستم که حتما بايد کارگردان بالاي سرم باشد و هدايتم کند، درحال‌حاضر به اين چيزها بيشتر دقت مي‌کنم، طبعا وقتي مشغول کار هستم و کارگرداني مي‌کنم، فرصت بازي‌کردن ندارم.

 

نمي‌گويم بازيگر گزيده‌کاري هستم، اما سعي مي‌کنم حواسم را جمع کنم. خيلي‌وقت‌ها حتي با حواس جمع هم اشتباه مي‌کني، چه برسد به اينکه روي برخي مسائل بيشتر دقت کني، اما سعي مي‌کنم به نسبت گذشته بيشتر دقت کنم.

 

  ظاهرا تجربه نويسندگي مشترک با ايمان صفايي موفقيت‌آميز بوده و ادامه‌دار خواهد شد.

 

بله. اميدوارم تا آخر عمرم هر کاري که در حوزه نمايشي می‌نويسم با ايمان مشترک باشد. اين تجربه آن‌قدر برايم جذاب بود که تصور مي‌کنم من و ايمان تبديل به يک نفر شده‌ايم و فيلم‌نامه‌نوشتن با او برايم جذاب است، با این حال هرکدام از ما علاقه‌مندي‌هاي خاص خودمان را داريم و مثلا به‌تنهايي داستان مي‌نويسيم، اما قطعا در حوزه نمايش، فيلم‌نامه سريال يا سينمايي يا نمايش‌نامه تجربه همکاري مشترک اتفاق بهتري است.

 

  ترکيب بازيگران «ليسانسه‌ها» از نقاط قوت کار بود. در ادامه ساخت «فوق‌ليسانسه‌ها» هم همين ترکيب را خواهيم ديد؟

هميشه براي من بخش انتخاب بازيگر مهم و هيجان‌انگيز و با ريسک همراه است. خوشحالم که مردم هم از اين انتخاب راضي هستند. الان که بازي‌ها را مي‌بينم، غير از سه شخصيت پسر سريال که بسيار درخشان بازي کردند، چقدر بازيگران ديگر خوب و عالي بودند. در مدتي که به بازيگران اين مجموعه فکر مي‌کردم برايم مهم بود که هم فيزيک بازيگران و هم شيمي آنها مخاطب را جذب کند و به نظرم اين اتفاق رخ داد و همه‌چيز درست پيش رفت، اما در «فوق‌ليسانسه‌ها» طبعا به دليل اينکه مجموعه ديگري است، شايد تغييراتي ايجاد شود و بازيگران کم يا زياد شوند.

 

 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 15
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش