دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۷:۴۱ - ۳۰ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۸۱۴۷
رادیو و تلویزیون

مهدی ربیعی:«لیسانسه‌ها» توانست رابطه مردم و پلیس را مثبت جلوه دهد/ قرار بود نقش یک سرکارگر افغانی را بازی کنم

مهدی ربیعی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
مهدی ربیعی که در سریال لیسانسه ها با نشش ستوان نعیمی، ایفاگر یکی از تیپ های جذاب این سریال بود، به  برنا گفت: «لیسانسه‌ها» توانست رابطه م ردم و پلیس را مثبت جلوه دهد.

به گزارش  برنا؛ سریال پر مخاطب «لیسانسه‌ها ۲» به کارگردانی سروش صحت این شب‌ها از شبکه سه سیما روی آنتن می‌رود که علاوه بر کاراکترهای اصلی داستان شخصیت ستوان نعیمی مخاطبان زیادی را به خود علاقه‌مند کرده است. با مهدی ربیعی، بازیگر نقش ستوان نعیمی، گفتگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

 

در ابتدا از نحوه ورود و معرفی‌تان به مجموعه «لیسانسه‌ها» بگویید.

من در ابتدا برای پروژه «شمعدونی» به سروش صحت معرفی وحتی گریم هم شدم اما قسمت نشد بازی کنم. پس از آن از آقای صحت خواستم هر وقت کار دیگری داشت به من خبر بدهد تا با ایشان کار کنم. تا اینکه سریال «لیسانسه‌ها» کلید خورد و در پیش تولید با من تماس گرفتند و گفتند چون من کارم معماری و طراحی ساختمان است برای نقش یک کارگر افغان به آنها بازیگر معرفی کنم. من نیز بازیگر نقش افغانستانی را برای تست بردم که او در جایی ضعیف واقع شد و من به جای او به طور امتحانی تست دادم که آقای صحت خوشش آمد و گفت: تو بازی می کنی یا نه؟ من هم گفتم قبلا قرار بود این همکاری محقق شود اما شرایطش به وجود نیامد. پس از آن صحت به من گفت: تو نقش سرکارگر افغان را بازی کن. مجددا یک روز را برای روخوانی متن مشخص کردند که تمام بازیگران آمدند و آنجا به من گفتند ما یک نقش پلیس داریم که چندین نفر برای این نقش تست دادند اما قبول نشدند و در آخرین لحظه از من تست گرفتند و خوشبختانه مورد قبول آقای صحت واقع شد و گفت پلیسی که می‌خواستم همین است.

 

گویش و لحنی که ستوان نعیمی در سریال دارد ایده خودتان بود؟

بله. این لحن صحبت کردن ایده من بود. البته قرار نبود گویش پلیس به این شکل باشد؛ برای تست به من یک متن دادند و من هم فقط در قسمتی که قرار بود از  بی سیم استفاده کنم تغییر لحن دادم. این کار برای سروش صحت سوال شد و من هم گفتم احساس می‌کنم وقتی پلیس بخواهد با بی سیم صحبت کند شاید لحنش همینطور باشد. صحت هم از من خواست همه دیالوگ ها را به همین شکل بیان کنم. این در حالی بود که در همان چند سکانس باید با لحن عادی صحبت می‌کردم.

 

این لحن را شما از کسی ایده گرفتید یا احیاناً کپی کردید؟

نه کپی نبود، من خیلی شخصیت سازی و تیپ سازی انجام می‌دهم و احساس کردم این کاراکتر اینطور باشد بهتر است. ضمن اینکه هرچه جلوتر می‌رفتیم این شخصیت برای من پرداخته‌تر می‌شد و آقای صحت از نوع میمیک صورتم، بازی با ابروها و چهره‌ام استقبال می‌کرد.

 

خودتان در زندگی شخصی چقدر شخصیت طنازی دارید؟  و چقدر تلاش کردید برای درآمدن این کاراکتر ایده و خلاقیت داشته باشید؟

از آنجا که متن سروش صحت بسیار جامع و کامل بود ما خیلی اجازه نداشتیم آن را تغییر دهیم و بداهه گویی کنیم. ما تماما از متن اصلی و بدون جا انداختن حتی یک واو استفاده کردیم. اگر هم موردی بود با مشورت و در قبال پذیرفتن آقای صحت انجام می‌شد.

 

مهدی ربیعی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

هم شغل و هم تحصیلات شما جدا از کار بازیگری است. آموختن بازیگری را به صورت آکادمیک شروع کردید؟

 اولین فعالیت من در سال پنجم ابتدایی در نمایش مدرسه اتفاق افتاد. از همان موقع به تئاتر و سینما علاقه‌مند شدم وآرزوی این را داشتم کار تصویر انجام دهم اما ورود به کار تصویر دشوار بود بنابراین از تئاتر شروع کردم و از سال ۸۳، ۸۴ اولین کار تئاترم را در حوزه کودک انجام دادم و پله پله جلو آمدم. همچنین سال ۹۰ در کلاس‌های آقای سیامک صفری شرکت و بعدها با یکسری از کارگردانان تئاتر در جشنواره‌های دانشجویی کار کردم. آخرین دوره ای را هم که گذراندم با علی سرابی بود. در این بین کم و بیش کار تئاتر انجام دادم و جاهای مختلفی برای تست بازیگری تصویری می‌رفتم.

 

کماکان کار طراحی ساختمان هم انجام می‌دهید؟

بله، شغل اصلی من طراحی ساختمان و معماری داخلی است.

 

در سری اول سریال «لیسانسه ها» نقش شما به نسبت سری جدید کمرنگ‌تر بود، سروش صحت خودش می‌خواست در سری دوم نقش شما پر رنگ‌تر باشد یا به خاطر فیدبک‌های مثبت مخاطبان به این نتیجه رسیدید؟ 

آقای صحت به شدت دوست داشتنی است و همیشه از بازی من استقبال می‌کرد ولی صد در صد فیدبکی که از مردم گرفتیم باعث شد این اتفاق بیفتد. من در واقع یکی از شخصیت‌های فرعی داستان بودم ولی به خاطر استقبال مردم در فصل اول باعث شد سکانس‌های بازی مرا در سری دوم پر رنگ تر کنند. ناگفته نماند واژه «تمام» را سروش صحت نوشته بود ولی نوع گویش را من با لحن خاص خودم انجام دادم و حتی طوری شده بوده که در فضای سریال برخی از بازگیران مان از این کلمه استفاده می‌کردند.

 

از طرف نیروهای انتظامی و پلیس انتقاد و اعتراضی نشد؟

در فصل یک ما این مشکل را داشتیم که پلیس با این صدا بازی نکند و کمی کشمکش داشتیم. اما من در برخوردهای اولیه ای که با پلیس در جامعه و حتی کلانتری که لوکیشن‌هایمان بود داشتم هیچکدام انتقاد نکردند و اتفاقا خیلی‌ هم دوست داشتند. فقط کمی در سری اول حساسیت بر این بود که من غلو این صدا را پایین بیاورم و ضعیف‌تر اجرا کنم. چند قسمت هم به ما گفتند که با صدای عادی بازی کنم و ما هم انجام دادیم اما بعد دوباره تاییدیه گرفتیم که با همان لحن سابق کار کنیم و بعد صدای‌های عادی را خودم دوباره دوبله کردم. در فصل دوم مذاکراتی انجام شد مبنی بر این که سریال «لیسانسه‌ها» با همه اقشار جامعه در نهایت احترام شوخی می‌کند و همچنین در این سریال اصلا پلیس زیر سوال نمی‌رود. بلکه پلیس در این مجموعه بسیار سرعت عمل بالایی دارد و در همه صحنه به موقع ظاهر می‌شود.

 

گویا با سردار رحیمی، رییس پلیس تهران، قرار ملاقات دارید؟

بله وی از من دعوت کرد و شخصا خواستار این ملاقات شد. ضمن اینکه من چند روز گذشته مطلبی را خواندم که آقای منتظر المهدی گفته بودند این شخصیت پلیس بسیار کاریزماتیک است و خودمان موافقیم و از این اتفاق خوشحالیم. اما بازخورد جالبی که من تا کنون از مردم و مخاطبان گرفته ام این بود که خیلی‌ها وقتی با من صحبت می‌کنند از من می خواهند یک عکس برای فرزندشان بیاندازیم به این دلیل که کودکان شان در خانه به این کاراکتر علاقه‌مند شده‌اند و بسیار از این شخصیت استقبال شد. من فکر می‌کنم خوب است در جامعه ما فرهنگ سازی شود و کودکان مان با پلیس یک رابطه مهربانانه تری داشته باشند و مردم وقتی پلیس را می‌بینند احساس ترس نداشته باشند و رابطه مثبتی به وجود بیاید. در واقع این سریال توانست رابطه مردم و پلیس را مهربانانه و مثبت کند.

 

الان مشغول به چه کاری دارید؟

در حال حاضر پیشنهاد یک سریال طنز تلویزیونی را دارم که باید این هفته با آنها صحبت کنم و ببینم موضوع در چه زمینه ای است زیرا نمی خواهم دچار تیپ نشوم. یک کار دیگر هم با مضمون پلیسی پیشنهاد شده و همچنین یک کار دیگر که فقط چند سکانس از آن را باید بازی کنم و همه این ها در حال مذاکره است اما یک کار تئاتر هم در این میان وجود دارد.

 

مهدی ربیعی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

نکته ای جا مانده که بخواهید بیان کنید؟

بگذارید این نکته را بگویم که پلیس در جامعه ما واقعا مظلوم واقع شده و شبانه روز در حال فعالیت است. جامعه ما چقدر به این ها بودجه وهزینه می‌دهد که در قبالش از آنها کارایی خوب می‌خواهد. لباس‌ها، پوتین ها و موتورهای پلیس در خور شان پلیس ما نیست و این امکان وجود دارد بهترین موتور را به این‌ها ارائه دهند. لباس‌هایی که من در این سریال می‌پوشیدم گواه این حقیقت بود، این لباس‌ها در سرما و گرما بسیار بی کیفیت هستند و به نظرم کارایی کسی که در موقعیت حساسی کار می‌کند را پایین می آورد.

  • 12
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش