یکی از قصه هایی که شنیدنش همیشه برایمان دوست داشتنی بوده، قصه عشق و رسیدن و حتی جدایی هاست. شاید بتوان گفت تمام آدم ها در طول زندگی شان، حداقل یک بار در این قصه نقشی داشته اند، حالا بعضی افراد در این قصه نقش اصلی بوده اند و بعضی دیگر نقش مکمل داشته اند. مدتی است که کامران تفتی و مهمانانش تعدادی از این داستان ها را در برنامه «وقتشه» در شبکه نسیم برای مردم روایت می کنند.
این برنامه که از همان روزهای ابتدایی توانست جای خود را میان مخاطبان تلویزیون باز کند، در فصل دوم از نظر محتوا کمی تغییر مسیر داده است. درباره این تغییرات و اهداف جدید برنامه با حسین کلهر، کارگردان «وقتشه» گفت وگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
هدف اولیه شما از تولید «وقتشه» چه بود؟
- یکی از وظایف تلویزیون این است که تا حد امکان بتواند از آسیب های اجتماعی جلوگیری، یا حداقل آگاهی بخشی کند. الان طلاق جزو مهم ترین این آسیب هاست. چون شبکه نسیم است و نمی خواستیم برنامه شبیه برنامه های مستند تلخ و هشداردهنده باشد نمی توانستیم و نمی خواستیم طلاق را مطرح کنیم پس می رویم سراغ ازدواج. وقتی وارد این بحث شدیم خب ازدواج چند مرحله دارد، اولاً که اصلاً ببینیم آدم ها کی آمادگی ازدواج پیدا می کنند، ازدواج با این که مورد قبول است اما باید آن را برای همه نسخه پیچید، روش درست آشنایی چیست، باید چه سؤالاتی پرسیده شود، چه زمانی با خانواده صحبت کنند و کلاً روالش را با مردم مطرح کردیم.
چرا در فصل دوم مانند فصل قبل، موضوع همه سوژه ها مشخصاً به ازدواج و مسائل پیرامون آن مربوط نمی شود؟
در فصل دو گفتیم حالا بعد از ازدواج باید چه کنیم تا زندگی را نگه داریم و دوام و قوام داشته باشد؟ پس مسائلی را در حوزه مهارت های زندگی مشترک و فرزندپروری طرح کردیم. از اواخر فصل دو باز به این نتیجه رسیدیم که اگر می خواهیم ازدواج های خوبی داشته باشیم باید آدم های خوب و سالمی داشته باشیم، یعنی یک آدم سالم قطعاً در ازدواجش موفق تر خواهد بود. بعد از ماه رمضان به این موضوع پرداختیم و با آدم ها مفاهیمی را به اشتراک گذاشتیم که هم در زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی شان بتوانند آدم های خوشحال تری باشند.
پس تغییراتی که نسبت به فصل قبل و به لحاظ محتوایی در برنامه اتفاق افتاده عمدی بوده؟
آقای دکتر محمدعلی الستی رئیس اتاق فکر هستند و به برنامه جهت می دهند و می گویند با توجه به حرف هایی که گفته شد، مثلا اگر فلان موضوع را نگوییم برنامه ناقص می ماند و از آن طرف هم کتاب مقدس ما دستورالعمل آسیب های اجتماعی وزارت کشور است. ما در درجه اول وظیفه داریم مفاهیمی را منتقل کنیم، واقعاً این که برنامه سرگرم کننده باشد در درجه دوم اهمیت است. معتقدیم مخاطب به اندازه کافی برنامه آموزشی دیده و به اندازه کافی هم در همین شبکه نسیم برنامه سرگرم کننده خوب دیده است.
ما می گوییم برنامه ای ساختیم برای انتقال محتوا که در آن از عناصر مختلف بصری تلویزیون، درامی که در قصه های مردم هست، جذابیت گفت وگو، پلاتو و مسابقه استفاده می کنیم. منتهی این که برویم سراغ این موضوع یا آن موضوع، همه را دکتر الستی طبق دستورالعمل آسیب های اجتماعی تنظیم می کنند، وقتی دستورالعمل ها را خواندند، می گویند با این ریزموضوعات باید به این مسائل پرداخته شود، بعد ما در گروه نویسندگان که اکثراً بچه های مطبوعات هستند دوباره برای کلیاتی که گفته شده، فرم های برنامه ای پیدا می کنیم، بعد دکتر الستی در اتاق محتوا آن ها را بررسی می کند تا در عین این که موضوعات را سرگرم کننده یا تلویزیونی کردیم به محتوا آسیبی نرسیده باشد، بعد از تأیید ایشان به تیم سازنده ابلاغ می شود.
فکر نکردید این فاصله گرفتن از موضوع اولیه برنامه یعنی ازدواج و مسائل مربوط به آن باعث شود هویت برنامه کلاً تغییر کند؟
- هدف اصلی «وقتشه» زندگی بهتر است، اگر در یکی از برنامه ها روشی به مردم یاد بدهیم که از راه حلال یک میلیون آخر ماه بشود سه میلیون، این هم در «وقتشه» می گنجد چون مهم ترین چیزی که در زمینه زندگی بهتر به ذهن مسئولان رسیده پایدار ماندن نهاد خانواده است ما با این موضوع شروع کردیم، ضمن این که چون جذابیت های فضای عشق و عاشقی کهن الگوست، همیشه برای مخاطب جالب است.
تقریباً هر برنامه ای مخاطب خاص خودش را پیدا می کند و هیچ کدام از مخاطب ها به ما تعهد ندادند که هر روز ما را می بینند. منظور اصلی «وقتشه» این است که وقتشه حالمان خوب باشد. ممکن است هر چیزی در این مقوله بگنجد، مطالعه کنیم تا حالمان خوب شود، اگر بچه نداریم، بچه بیاوریم شاید حالمان خوب شود، حتی ما درباره مهاجرت هم صحبت کردیم و گفتیم شاید بعضی افراد مهاجرت کنند حالشان بهتر شود. این نیست که فقط ازدواج باشد، درست است که ازدواج نسخه خوبی ا ست اما به بعضی افراد تجویز کردن ازدواج اشتباه است.
این تغییرات باعث نشده انتظارات مخاطب از برنامه در فصل دو برآورده نشود و احساس کند «وقتشه» آن چیزی نیست که باید باشد؟
- آماری که از مرکز پژوهش ها و مرکز آمار روابط عمومی سیما دارم می گوید مخاطبان در فصل یک موضوع را دوست داشته اند و عید که ویژه برنامه داشتیم و درباره اقوام صحبت کردیم، آمار نشان می داد مخاطبان این برنامه را پسندیده اند و تعدادشان زیادتر شده است. در ماه رمضان در بستر خانواده موضوعاتی را مطرح کردیم، مثلاً وقتی ما آدمی را به برنامه دعوت کردیم که خلافکار بوده و وقتی با همسرش مطرح کرده همسرش از او حمایت کرده بود و کسب وکار راه انداخته بودند و وضعشان خوب شده بود، این داستان، هم عشق و ازدواج است و هم این که ما آن روز گفتیم موضوع مان برگشت از اشتباهات است.
کم پیش می آید که مهمان تک وتنها به برنامه دعوت کنیم و یکی از شرط هایمان برای حضور مهمان این است که حتماً ازدواج کرده باشد و تأثیر ازدواج را در زندگی اش ببینیم. منتهی احساس می کنم مخاطبان مجرد یا مخاطب هایی که در خانه جوان نزدیک به سن ازدواج دارند این نظر را دارند. ما برای آن ها هم یک سری مباحث در فصل جدید مطرح می کنیم، مثلاً درحال ضبط برنامه هایی هستیم درباره شکست عشقی، سن مناسب ازدواج، سنت مزخرف جهازبینون و... که به پخش خواهد رسید. این ها تکرار یکی از المان های وظیفه رسانه یعنی فرهنگ سازی است. مثلاً اگر می خواهم بگویم سنت جهازبینون بد است، نمی توانم در یک برنامه فقط به آن اشاره کنم چون فایده ای ندارد، فرهنگ سازی الان باید یک کمپین یکپارچه پرتکرار باشد. تنها باز کردن خیلی از موضوعات در یک برنامه که بگوییم این هم هست و بعد آن را ببندیم فقط داغ دل یک عده را تازه می کند.
درباره زوج هایی که دعوت می شوند، حق با شماست اما شاید مهمان های مجرد که ماجرایشان اصلاً ربطی به ازدواج هم ندارد، حس تناقض بین هدف اصلی و محتوا را در مخاطب ایجاد می کند.
- مهمانی آوردیم که ثروتمند بوده، بعد یک عمل جراحی کرده و بعد از عمل، همه چیزش را بخشیده و به دل جاده زده است. او زندگی را طوری می بیند که حیف است به مردم نگوییم. همان طور که گفتم هدف ما زندگی بهتر است. وقتی دیدن این آدم می تواند به من این حس را بدهد که از طبیعت لذت ببرم، با آدم ها مهربان باشم، نمی توانم چون ازدواج نکرده این همه حس خوبی را که می تواند به مخاطب منتقل کند بی خیال شوم. حرف درست باید گفته شود، ما باید به یک تعامل دوسویه با مخاطب برسیم و به این تعادل رسیدن کار سختی است.
درباره مجری برنامه چطور؟ فکر کردید که در فصل دو فرد دیگری را جایگزین آقای تفتی کنید؟
- کامران تفتی مثل هر مجری دیگری نقاط قوت و ضعف دارد و ما سعی کردیم نقاط قوتش را برجسته کنیم. هر مجری در یک سری چیزها خیلی قَدَر است، مثلاً فرزاد حسنی در گفت وگو عالی است و در زمینه درآوردن قصه و درام خوب نیست. احسان علیخانی قصه و درام را خیلی خوب درمی آورد و در چالشی کردن داستان ها محتاط تر عمل می کند. آقای تفتی هم چند ویژگی خیلی خوب دارد، آدم رقیق القلبی است و برخلاف فیزیکش آدمی است که در ماجراهای عشقی خیلی خوب می نشیند. بازیگر است و تعدادی آدم دوستش دارند، چون ما شرایط تولیدمان خیلی فشرده و سنگین است آمادگی جسمی و ذهنی خوبی برای ضبط های طولانی و سنگین دارد. او در جشنواره «سین مثل سریال» سال گذشته با اختلاف اول شد.
«وقتشه» این ظرفیت را دارد که فصل ۳ هم داشته باشد؟
- ما پخش را اسفند شروع کردیم و در ماه رمضان به دلیل شلوغی تلویزیون و در جام جهانی به خاطر جریان خبری این اتفاق، دو ماه را از دست دادیم. در حقیقت الان «وقتشه» به صورت مفید سه ماه کار کرده اما برخلاف بعضی از برنامه ها در سه ماه به اندازه برنامه ای که سه ماه کار کرده دیده شده و در حد بضاعت خودمان شیب پیشرفت «وقتشه» خیلی مثبت است و معتقدیم اگر مدیران اعتماد کنند این شیب مثبت به اتفاق خوبی می رسد.
وقتی کمی جلو رفتیم عده ای گفتند یک برنامه ترکی هست، شما شبیه آن هستید ولی ما واقعاً آن را ندیده بودیم، وقتی دیدیم متوجه شدیم واقعاً شبیه آن نیستیم ولی شاید اگر ایده هایی را از آن برنامه ترکی بگیریم برنامه بهتر شود و الان یک ماه است که فکر می کنیم چطور از این ایده ها در برنامه استفاده کنیم که هم بومی شود و هم در شأن مردم باشد. ما هرچیزی را که کپی کردیم به مخاطب گفتیم، مثلا زیر یک آیتم که ایده اش کپی بود نوشتیم: با الهام از یک ویدئوی پربازدید. عشق دریای کرانه ناپدید است و موضوع اصلی برنامه هم عشق است، بنابراین ظرفیت ادامه یافتن را دارد ضمن این که برنامه تازه به یک پختگی رسیده است.
مائده کاشیان
- 16
- 4