این مجری تلویزیونی در گفتگویی با ایسنا، درباره حواشی حضور فردی به همراه فرزندش در برنامه فرمول یک، توضیح داد: حدود یک هفته پیش از پخش این برنامه، گفتوگویی در شبکه زنجان با ایشان منتشر شد و این پدر دردمند صادقانه از افزایش قیمت دلار و گران شدن داروهای فرزندش سخن گفت. ما نیز از این پدر زنجانی و فرزندش برای حضور در برنامه دعوت کردیم.
او ادامه داد: از آنجایی که این کودک چند سال تحت شیمی درمانیهای مفصلی قرار گرفته بود و بیش از ۱۰۰۰ صفحه پرونده پزشکی دارد، هنوز هم به مراقبتهای زیاد نیاز دارد. نظریه دو پزشک معتبر حاکی از این است که این کودک همچنان مریض است و تا پنج سال آینده به مراقبت نیاز دارد. البته شکر خدا الان وضعیت بهتری دارد و همچنان تحت درمان است. مشخص است که مراقبت از این کودک به معنای انجام آزمایشهای پیاپی و خرید دارو است که گواهی تجویز پزشکانی که به این نکته اذعان کردهاند نیز وجود دارد و در اختیار ما نیز قرار داده شده است.
ضیا خاطرنشان کرد: کاملا طبیعی است و برای همه ما پیش آمده که نظریه دو پزشک با همدیگر درباره یک پرونده مشخص، ممکن است متفاوت باشد. پاسخ ما به کسانی که میگویند برنامه فرمول یک درباره حضور نامبرده در برنامه تحقیقی نکرده و اطلاعاتی نداشته، این است که دلیل دعوت ما از ایشان این بوده که فرزند او مشکل سرطانی داشته و همچنان به درمان نیاز دارد. هماکنون نیز فارغ از تمام هیایوها و از آب گل آلود ماهی گرفتنها، این کودک همچنان مشکل سرطانی دارد و پس از طی دورههای شیمی درمانی، همچنان به مراقبت نیاز دارد و ۱۰ درصد امکان دارد بیماری او مجددا بازگردد.
این مجری با بیان اینکه "همه ما برای کمک به یک کودک دور هم جمع شده بودیم"، اظهار کرد: مهمترین خبر این است که حال این کودک خوب باشد و برای ما هیچ خبری مهمتر از این وجود ندارد.
ضیاء همچنین درباره حواشی ادعای پدر کودک یادشده مبنی فروش یکی از کلیههای خود برای درمان فرزندش نیز بیان کرد: وقتی ایشان به برنامه ما آمدند، به تیم سردبیری ما اعلام کردند که کلیهشان را به خاطر درمان فرزندشان فروختهاند و جای بخیهها را هم نشان دادند. نکته این است که علت دعوت ما از ایشان فروش کلیه او نبود و دلیل اصلی بیماری فرزندشان و مشکلات درمانی او بوده است. به هر حال بعد از گذشت دو روز از پخش برنامه، پیش از آنکه رسانهها یا اشخاص دیگر متوجه این موضوع شوند، متوجه شدم این ادعا درست نبوده است.
او افزود: در طول برنامه ما همه تحت تاثیر قرار گرفته بودیم و حالمان بد شده بود. من خودم شخصا ۱۵ میلیون و اسپانسر برنامه ۱۰ میلیون تومان به این آقا کمک کردیم. اما بعد از دو روز متوجه شدیم که شماره حساب ایشان به صورت گستردهای در فضای عمومی منتشر شده است. در این میان همانگونه که ما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم، برخی از عزیزان هنرمند نیز تحت تاثیر قرار گرفتند. این کاملا طبیعی است که به عنوان مثال فردی همانند آقای پرستویی که دغدغه مردمی دارد و حرف مردم را میزند، تحت تاثیر این قصه قرار بگیرد. افراد دیگری همچون امیر علیاکبری و خانم بلوکات و سایر عزیزان دیگر که به برنامه ما لطف داشتند، شماره حساب مهمان برنامه ما را در صفحاتشان منتشر کردند.
او در ادامه یادور شد: زمانی که این مطلب را متوجه شدم، مطلبی در صفحه اینستاگرم خودم منتشر کردم که هنوز هم موجود است، مبنی بر اینکه دیگر پول کافی است و دیگر نیازی به کمک نیست. همزمان نیز متوجه شدم که مهمان ما درباره سال اهدای کلیه خود راست نگفته است. بر همین اساس با او تماس گرفتم که جواب نداد و به پلیس فتا زنگ زدم. چراکه مهمترین دغدغهام این بود که مردم به برنامه ما اعتماد کردهاند و من باید حواسم به پول مردم باشد. این درحالی است که حتی یک بار هم در برنامه نگفتیم به این فرد کمک کنید و شماره حساب او را اعلام نکرده بودیم. در واقع اصلا این موضوع به ما ارتباطی نداشت، ولی چون به ۱۰۰۰ تومان پول مردم هم حساس بودم و احساس مسئولیت میکردم، شخصا برای پیگیری این موضوع اقدام کردم.
ضیاء گفت: در همین راستا در تماسی با بانک زنجان متوجه شدم که مبلغی از حساب خارج شده است و همان لحظه در تماسی با پلیس فتا و با پیگیری سرهنگ رمضانی از تهران، آقای آدینهلو، آقای کلانتری وردجان (معاون دادستان) و دیگر عزیزان، در نهایت حساب به صورت یک طرفه بسته شد. علت یک طرفه بودن هم این بود که این دوستان به این نتیجه رسیدند که چون مردم در حال مشارکت در یک خیر عمومی هستند و برای حمایت از شرایط سخت زندگی فرد مزبور مبالغی را واریز میکنند، بهتر است حساب یک طرفه بسته شود.
او در ادامه با اشاره شرایط مالی سخت این فرد، تاکید کرد: به هر حال باید این نکته را هم در نظر بگیریم، فردی که کلیه خود را به هر دلیلی میفروشد، قطعا نیاز مالی شدیدی داشته است؛ بنابراین مشخص بود که مهمان برنامه ما در شرایط مالی سختی قرار داشت و به هیچ وجه نمیتوان این موضوع را کتمان کرد. بر همین اساس هم ما فکر میکنیم بخشی از این پول باید حتما به او کمک بشود.
ضیاء ادامه داد: فارغ از تمام تحقیرها و این انتقادها مبنی بر اینکه چرا درباره مهمان برنامه تحقیق نشده است، ما کاملا تحقیق کرده بودیم. من پزشک سرطان نیستم و مجری تلویزیون هستم و به اندازه کافی درباره حضور این مهمان در برنامه اطلاعات داشتم. امل ممکن است چکی را بانک تایید کند و مهر هم بزند، ولی وقتی این چک را پیش متخصصین امر ببریم بگویند هم امضاء و هم چک جعلی بوده است. من هم مجری تلویزین هستم که رسالتم گفتن دردها و دغدغههای مردم است. امروز مشکل بیماری سرطان و مشکلات درمانی آن برای بسیاری وجود دارد و به همین خاطر دیدن پرونده پزشکی علی ولیخانی و اینکه برای پنج سال نیاز به مراقبت دارد برای دعوت از او در برنامه کفایت میکرد.
مجری برنامه «فرمول یک» همچنین در ادامه سخنان خود یادآور شد: در جریان این حواشی به خیلیها برخورد و خیلیها فقط مدنظرشان علی ضیاء بود؛ از بعضیها پرسیده شد که چرا حرفهای ناروا و ناصحیحی را درباره این برنامه مطرح کردهاید و آنها گفتند مشکل ما فلانی است و اگر او نبود این حرفها زده نمیشد. این درحالی است که برای من همیشه انعکاس دغدغههای مردمی مهم بوده است. به عنوان مثال سال گذشته در مورد مشابهی، خانم کتایون ریاحی در برنامه ما از مشکل ورود سمعکهای حلزونی برای کودکان سخن گفتند و همان زمان از مدیریت کل روابط عمومی وزارت بهداشت تماس گرفتند و پس از انجام پیگیریها، این مشکل حل شد و بچههای زیادی امکان شنیدن پیدا کردند. کار من همین است؛ اینکه مشکلات مردم را به گوش مسئولان برسانم. حالا ممکن در این میان مسئولی از شنیدن حرفهای میهمان مورد بحث ناراحت شود. من نمیتوانم ادبیات او را مدیریت کنم، چراکه اگر این کار انجام دهم و او را سانسور کردهام.
او با بیان اینکه مدیران و مسئولان باید تحمل بیشتری داشته باشند و اتهام و لابی زدن در شان آنها نیست، گفت: من سعی کردم از پول مردم حفاظت کنم. طعا عزیزان در دادستانی درباره پول خارج شده تصمیم میگیرند و درباره پول باقیمانده که بالغ بر یک میلیارد تومان است، تاکنون اینگونه تصمیم گرفته شده که به کودکان سرطانی اختصاص داده شود. با وجود اینکه ما هیچ مسئولیتی نسبت به این پول نداریم، من پای پول مردم ایستادم و از دادستانی خواستم نسبت به این پول حاکمیت کنند.
ضیاء در پایان سخنان خود اظهار کرد که از مردم سرزمینم تشکر میکنم؛ دلیل اصلی اینکه پاسخ من طول کشید این بوده که دغدغه اصلیام اعتماد مردم است و مطمئنم که لطفشان نسبت به برنامه ما همشگی خواهد بود، چراکه دغدغه اصلی ما انعکاس دغدغههای مردم است و هیچ ابایی ندارم از اینکه فحش بخورم و تهدید شوم و تا زندهای به روح تختی قسم خوردهام که حرف مردم را بگویم. همچنین از هنرمندان عزیزی که صادقانه برای مردم تلاش میکنند تشکر میکنم.
- 15
- 5