جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۴:۰۵ - ۳۰ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۷۹۶۷
رادیو و تلویزیون

صدا و سیما برای جذب تماشاگر به دنبال جنجال است؟

بهروز افخمی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

این روزها به نظر می‌رسد که تلویزیون مانند یکی دو سال گذشته دست به دامان جنجال و هیاهو برای جذب تماشاگر-به طور ویژه تماشاگران جوان- شده است. برنامه‌های تلویزیونی از «نود» گرفته تا برنامه‌های گفت‌وگومحور و سینمایی پر از حاشیه شده‌اند. تمام این مسائل از فرهنگ هنرهای نمایشی می‌آید. معرکه‌گیری و حضور تماشاگرهای گذری از سنت‌های نمایشی ایران است. در حال حاضر وقتی از کنار ایستگاه‌های مترو گذر می‌کنید متوجه شلوغی بیش از حد می‌شوید. صدای ساز و فریاد دست‌فروش‌ها و معرکه‌گیر زنجیر پاره‌کن و شیرینی‌فروش و بلال فروش شهر را برداشته است. تمام این‌ها از سنت‌های فرهنگ ایران نشات می‌گیرد. اما چرا تلویزیون سراغ این روش رفته است؟!

 

از وقتی که شبکه‌های مجازی مانند «اینستاگرام» و «تلگرام» پا به عرصه زندگی انسان‌های قرن حاضر گذاشتند همه چیز تغییر کرد. بررسی این تغییرات شگرف در جامعه امروز را باید در نظریات «گی دوبور» و «تئودور آدورنو» جست‌وجو کرد. البته نقادانه‌ترین نوشتارها و سخنرانی‌های فلسفی در زمینه تکنولوژی را ابتدا «مارتین هایدگر» آلمانی مطرح کرده است.

 

او در سخنرانى تحت عنوان «پرسش از تکنولوژى‏» (۱۹۵۵) و در اثر بنیادیش «وجود و زمان‏» (۱۹۲۷) به تحلیل فلسفى- وجودى ماهیت تکنولوژى پرداخته است. طبق نظر هایدگر در ابتدا باید پرسش کنیم که «نام تکنولوژی چه چیزی را بیان می‏کند؟» منشا این کلمه از زبان یونانی است: تکنیکون، عبارت است از امری که به تخنه، تعلق دارد.تخنه در نزد هایدگر آگاهی است که در عین حال مهارت هم هست. هنرمند در «پوئسیس» (فرا‌آوری) وجود مشارکت می‌کند. [۱]

 

هایدگر در مورد معنای تخنه، دو نکته را یادآوری می‏کند: تخنه، هر نوع پدیدآوردنی (فراآوردنی) را شامل می‏شود (اعم از صنعتی و فکری و هنری…). کلمه تخنه، از ابتدا تا زمان افلاطون با کلمه «اپیستمه» مرتبط بود، هر دو کلمه بر شناخت به معنای وسیع کلمه دلالت می‏کنند و به معنای «به چیزی معرفت داشتن» هستند.

 

هایدگر در سخنرانی خود به نام «وارستگی: گفتاری در تفکر معنوی» عنوان می‌کند: «چه چیزی تکنولوژی جدید را قادر به کشف و آزادسازی انرژی‌های جدید در طبیعت کرده است؟ این امر مرهون انقلاب در مفاهیم اساسی است که طی چندین قرن گذشته کار ساز بوده و آدمی به سبب آن در عالم متفاوتی قرار گرفته است. این انقلاب تمام عیار در نگرش بشر، در فلسفه جدید اتفاق افتاده است. زیرا به واسطه آن، نسبت کاملا جدید و بی‌سابقه‌ ای میان انسان و جهان و موقع و مقام او در عالم پدید آمده است. اکنون دیگر جهان همچون یک شیء در معرض حملات تفکر حسابگرانه قرار گرفته است، حملاتی که گمان نمی‌رود هیچ چیز بتواند در برابر آن مقاومت کند. طبیعت به صورت یک مخزن عظیم و منبع انرژی‌ای برای صنعت و تکنولوژی جدید در آمده است. این نسبت انسان با جهان اساسا یک نسبت تکنیکی است. [۲]

 

در اینجا به دو نکته بسیار مهم توجه کنید؛ نخست، «حملات تفکر حسابگرانه»؛ و در وهله بعدی، «گمان نمی‌رود هیچ چیز بتواند در برابر آن مقاومت کند». این دو جمله را می‌توان به عرصه تبلیغات و هیاهوی حاکم در فضای مجازی نیز تعمیم داد. آیا در تبلیغات و فضای مجازی با حملات حسابگرانه روبه‌رو نیستیم؟ آنها احساسات و امیال ما را هدف می‌گیرند. اینجا باید دقیقا نظریات «زیگموند فروید» و ژاک لاکان» را هم آورد. لاکان ادعا می‌کند: «میل، میل دیگری است.» بنابراین، تکنولوژی حاکم اعم از تلویزیون و اینستاگرام امیال ما را هدف می‌گیرند و کاری می‌کنند که «امیالی برای دیگران» شکل بگیرد. طریقه جذاب انتقال این امیال از طریق «معرکه‌گیری» و «کشمکش دراماتیک» است.

 

از عادل فردوسی‌پور تا بهروز افخمی

«معرکه‌گیری» و «کشمکش دراماتیک» همان‌کاری است که عادل فردوسی‌پور در برنامه «نود» انجام می‌دهد. او دو کارشناس و مدیر را به جان هم می‌اندازد و اینگونه برنامه‌اش جذاب می‌شود. بهروز افخمی نیز در هر برنامه‌ای که حاضر باشد اینگونه عمل می‌کند. افخمی در برنامه «رادیکال ۳» که از شبکه سه سیما پخش می‌شود، گفت: «چیزهایی در مورد صادق هدایت هست که کم و بیش همه می‌دانند ولی در مورد صادق هدایت بوسیله روشنفکران و کسانی که هوادارش هستند، سانسور شده است و به هیچ وجه به آن اشاره نمی‌شود در حالیکه در نقد ادبی و بررسی داستان‌هایش قاعدتا باید جایی داشته باشد و توجهی به آن بشود. این مسئله، تمایلات همجنس‌خواهانه یا همنجنسگرایانه یا هر چیزی است که در حال حاضر عنوان دگرباشی را برایش برگزیدند.»

 

از قبل مشخص است ای صحبت‌ها سوژه رسانه‌ها خواهد شد و بهروز خان افخمی هم به خوبی این را می‌داند. حالا این دستپخت احتیاج به نمک و فلفل هم دارد. چند تا از کارگردان‌های دیگر صداوسیما باید به این صحبت‌ها واکنش منفی و مثبت نشان بدهند تا «معرکه‌گیری» به خوبی صورت بگیرد. دیروز، حامد عنقا در واکنش به صحبت های بهروز افخمی مبنی بر همجنسگرا بودن صادق هدایت گفت: «اخیرا دیدم دوست کارگردان پرسابقه و ارزشمندی درباره نویسنده‌ای که ۷۰ سال پیش بوده اظهار نظر کرده. بعد من به عنوان کسی که سال‌ها به عنوان نویسنده، روزنامه‌نگار، سینماگر و... داشتم کار می‌کردم و کتاب می‌خواندم با خودم درباره این اظهار نظر که اینقدر محکم بیان شده فکر می‌کردم.

 

یعنی این همه آدم طی این سال‌ها درباره این نویسنده مطالعه و تحقیق کرده‌اند و این دوست کارگردان بزرگوار من به چه سند جدیدی دست پیدا کرده که قبل از او [...] مصطفی فرزانه‌ها و دکتر کاتوزیان‌ها دست پیدا نکرده‌اند و شما همین دیشب دفترچه خاطرات این نویسنده مبنی بر اینکه تمایلات خیلی خاصی داشته چطور به دستت رسیده و او را رسوا و همه را از ناآگاهی خارج کرده‌ای؟» وی در پایان تاکید می‌کند: «راه‌های بهتری برای جلب توجه هم وجود دارد.»

 

از هایدگر تا آدورنو

هایدگر ادعا می‌کند هنگامی که عصری جدید از تکامل تکنولوژی شروع شود، هیچ کس نمی‌تواند تغییرات ژرفی را که در شرف وقوع است پیش‌بینی کند. اما بسط تکنولوژی با شتاب هر چه بیشتر ادامه خواهد داشت و هرگز هم متوقف نخواهد شد. وجود بشر از جمیع جهات در محاصره قوای تکنولوژی است که حلقه آن هر روز تنگ‌تر می شود. این قوا هر لحظه و هر کجا آدمی را به بهانه تدابیر و اختراعات فنی گوناگون بازخواست می کنند و به دنبال خود می‌کشند، و بر او فشار می آورند و خود را به او تحمیل می کنند؛ و چون ساخته دست آدمی نیستند، بسیار فراتر از خواست و اراده او رفته اند و بیش از ظرفیت تصمیم گیری او رشد می کنند. [۲]

 

گی دوبور، متفکر متفاوت فرانسوی، کتاب جالب توجهی به نام «جامعه نمایش» دارد.. او از نظریه «بتوارگی کالا»-که توسط کارل مارکس مطرح شده است- سود می‌جوید تا ماهیت «کالاگونه نمایش» را شرح دهد. نکته اساسی این است که تمام زندگی و برنامه‌های تلویزیونی و هنرمندان و... چیزی همچون یک نمایش است. دوبور دربخش ۳۶ «جامعه نمایش» می‌نویسد: «این اصل «فتیشیسم کالا» (بتوارگی کالا) یعنی سلطه «چیزهای مافوق محسوس هر چند محسوس» بر جامعه است که در نمایش تحقق مطلق می‌یابد.» او به سوی اندیشه درباره «اقتصاد سیاسی نمایش» رفته است. اینجاست که متوجه می‌شوید اکثر چیزهای حاضر در شبکه مجازی و رسانه نمایشی بیش نیست! [۳]

 

«صنعت فرهنگ‌سازی» (Culture Industry) نخستین‌بار توسط «تئودور آدورنو» و «ماکس هورکهایمر» در کتاب بسیار مهم «دیالکتیک روشنگری» در بخش «صنعت فرهنگ، روشنگری به مثابه فریب انبوه» مطرح شد. به گفته این دو متفکر: «[صنعت فرهنگ‌سازی] صنعتی است که به وضعیت وابستگی، اضطراب و ضعف خود متوسل می‌شود و از دل این وضعیت بر می‌خیزد... این صنعت از توده‌های مخاطب خود انفعال، تسلیم، آمادگی برای پذیرش هر چیز و نوعی احساس رضایت از دستاوردهای بالفعل و بالقوه فردی را خواستار است... از همه مهم‌تر سرکوب عقل، حساسیت و خودانگیختگی توسط این صنعت تنها باعث افزایش فعالیت کاذب می‌شود.»[۴]

 

در واقع، این موضوع همان هدف سینمای تجاری هالیوود و بالیوود و عالیوود (ایران) است. صداوسیما نیز از این امر مستثنی نیست و با شدت هر چه تمام‌تر تفکر و اندیشه را کنار زده است و به سوی «سرکوب عقل، حساسیت و خودانگیختگی» رفته است.

 

برنامه‌هایی مانند «دورهمی» و «خندوانه» به شدت تبلیغ می‌شوند و اجراگرانی مانند عادل‌ فردوسی‌پور و بهروز افخمی نیز در این «جامعه نمایش» نقش اساسی دارند. کلیدواژه همه آنها «سرگرمی» و «جنجال و هیاهو» است.

 

۱. اینترونا، لوکاس د (۱۳۸۴). “پرسش از تکنولوژی اطلاعات تفکر در باب ماهیت تکنولوژی اطلاعات در هم سخنی با هایدگر”، مترجم محمد خندان، فصلنامه‌نامه فرهنگ، شماره ۵۶، صص ۱۱۲-۱۲۱.

 

۲. هایدگر، مارتین (۱۳۸۲). وارستگی: گفتاری در تفکر معنوی، مترجم محمدرضا جوزی، در کتاب فلسفه و بحران غرب، تهران: نشر هرمس.

 

۳. کتاب «جامعه نمایش» با ترجمه بهروز صفدری از سوی نشر آگه منتشر شده است.

 

۴.کتاب «دیالکتیک روشنگری» توسط مراد فرهادپور و امید مهرگان به فارسی برگردانده و نخستین بار از سوی انتشارات گام نو منتشر شده ‌است. موضوع اصلی این کتاب تبیین و نقد هدف اصلی «روشنگری» است که با شعارهای آزاد کردن انسان از اختناق سیاسی و بدبختی اقتصادی و مادی، تبدیل به اسطوره‌ای شده‌است که فلاکت را به همراه داشته است. این اندیشه در نهایت منجر به ظهور «فاشیسم» در اروپا و شکل‌گیری جنگ‌های جهانی ویرانگر شد.

 

سیدحسین رسولی

 

ebtekarnews.com
  • 11
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش