سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۱:۵۴ - ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۴۴۴۷
رادیو و تلویزیون

«عصرجدید» زیرتیغ نقددانشجویان/علیخانی: نه کارمند تلویزیونم نه مدیر

نشست عوامل برنامه عصرجدید با دانشجویان,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
احسان علیخانی و سیدبشیر حسینی در یک نشست داغ دانشجویی به انتقادات تند و تیز نسبت به برنامه «عصر جدید» پاسخ گفتند.

به گزارش مهر، نشست نقد و بررسی برنامه تلویزیونی «عصر جدید» شب گذشته، ۱۴ اردیبهشت با حضور اعظم راودراد و عبدالله بیچرانلو استادان دانشگاه و احسان علیخانی، آریا عظیم‌نژاد و سیدبشیر حسینی مجری و داوران این برنامه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

 

در ابتدای این مراسم استادان دانشگاه انتقاداتی را به عملکرد تلویزیون و همچنین سیاست‌های برنامه «عصر جدید» وارد کردند.

 

بشیر حسینی درباره نقدهای وارده به «عصر جدید» که در طول این مدت شنیده بود بیان کرد: قطعاً ما تلنت شوهای دنیا را شخم زده‌ایم. «کلی گویی» تکرار بدیهیات است و به نظر من رسالت دانشگاه این است که وارد مصادیق جزیی شود و این کار «دانشگاه نفتی» است که به بدیهیات و کلیات بسنده کند.

 

وی همچنین نقد تندی را هم درباره دانشجویان و استادان علوم اجتماعی مطرح و بیان کرد: چرا استادان ما حرف جدی ندارند؟ من اگر دانشگاهی هستم آمده‌ام تا از مسایل جامعه‌ام حرف بزنم. پز دانشگاهی این شده است که حرف‌های صدتا یه غاز بیان شود که الان می‌شود گفت و ۱۰ سال دیگر هم می‌شود همان حرف‌ها را تکرار کرد.

 

این داور برنامه «عصر جدید» در ادامه از بی‌خاصیت بودن دانشگاه‌های کشور گفت و این سخنان او تقریباً تا پایان نشست با واکنش گاه به گاه دانشجویان و اساتید حاضر در جلسه مواجه شد.

 

حسینی همچنین در نقد دیگری به دانشجویان علوم اجتماعی بیان کرد که خاطره‌اش از تدریس در این دانشکده این است که این دانشجویان همیشه اخمالو هستند.

 

وی درباره دانشگاه تهران نیز عنوان کرد: دانشگاه تهران بیشتر از اینکه دانشگاه مادر باشد انگار نامادری است!

 

سخنان حسینی درباره «بی‌مسئله بودن دانشگاه»، باعث شد تا مجری پاسخ دهد که دانشگاه ما بی مساله نیست و اگر از «دانشگاه نفتی» حرف زده می‌شود از صداوسیمای نفتی هم باید صحبت کرد. حسینی نیز به شوخی همان ابتدا از مجری خواست تا بی طرفی اش در بحث را نشان دهد که او تاکید کرد لزوماً قرار نیست بی‌طرف باشد.

 

مخالفت تلویزیون با سواد رسانه‌ای!

بیچرانلو از استادان دانشگاه حاضر در این جلسه بعد از سخنان بشیر حسینی و در واکنش به عبارت «دانشگاه بی‌خاصیت» که او به کار برده بود، به کنایه گفت: همین دانشگاه ِ بی‌خاصیت، خاصیتش ترویج تفکر نقادی در جامعه است.

 

وی اضافه کرد: مدیران تلویزیون مخالف آموزش سواد رسانه‌ای هستند چون اگر سواد رسانه‌ای در جامعه رواج یابد اول از همه مخاطب نسبت به برنامه‌های خود تلویزیون نقد خواهد داشت.

 

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به رویکرد تلویزیون در حمایت از سلبریتی ها و عطش برای دیده شدن گفت: «عصر جدید» هم بر همان محور دیده شدن و سلبریتی شدن است.

 

وی با اشاره به اینکه تلویزیون بیش از حد وارد زندگی سلبریتی ها می‌شود اظهار کرد: چرک و چروک‌های بی ارزش زندگی خصوصی سلبریتی ها در تلویزیون نمایش داده می‌شود و آنها از طلاق‌های خود در این رسانه حرف می‌زنند.

 

بیچرانلو همچنین در واکنش به سخنان بشیر حسینی که از اهمیت سواد رسانه‌ای گفته بود، بیان کرد: ژورنالیسم تحقیقی در تلویزیون اهمیتی ندارد و سواد رسانه‌ای فقط لقلقه زبان است تلویزیون فقط اغوا و سرگرمی است.

 

وی در بخش پایانی صحبت‌های خود درباره داوری‌های «عصر جدید» نیز توضیح داد: داوری‌ها در این برنامه متوازن نیست و بسیار ذوقی است این جمله که بگویید «من خوب حال کردم» بر اساس کدام نوع داوری است. برنامه قرار است آگاهی دهنده باشد و مردم بر اساس این معیارهای داوری آگاهی پیدا نمی‌کنند. ظاهر برنامه این است که مسابقه کشف استعداد است اما مبنایش سرگرم کنندگی است و هرکس شوی بهتری داشت برنده می‌شود البته من حق می‌دهم چون تلویزیون است و می‌خواهد ذات سرگرم کنندگی را حفظ کند.

 

راودراد نیز در صحبت‌های خود و در واکنش به بشیر حسینی بیان کرد: آقای دکتر گفت صحبت‌های کلی نشان می‌دهد دانشگاه مساله ندارد. دانشگاه مساله دارد و یکی از مسائل همین است که ما یک تلویزیون داریم و مخاطب به آن اعتماد ندارد. از طرف دیگر باید گفت تماشای زیاد الزاماً به معنای میزان رضایت نیست بله من افراد زیادی را می‌بینم که برنامه عصر جدید را دنبال می‌کنند اما همان افراد هم به برنامه نقد دارند.

 

علیخانی: نه کارمند تلویزیون نه مدیر

در ادامه این سخنان نوبت احسان علیخانی شد تا به بخشی از انتقادات پاسخ بدهد و او با بیان یک درخواست گفت: من باید توضیحی بدهم و یک خواهشی داشته باشم. اینکه ما اینجا هستیم برای نقد برنامه است. من یک برنامه ساز تلویزیونی هستم؛ نه کارمندم، نه مدیر هستم پس اجازه بدهید وارد بدیهیات نشویم.

 

وی افزود: من نمی‌توانم از طرف تلویزیون نماینده باشم بنابراین تقاضایم این است که «عصر جدید» را بی‌رحمانه نقد کنید اما درباره سیاست‌های کلان تلویزیون شاید باید مدیران را دعوت کنید و ارتباطی با من ندارد.

 

سپس بخش سوالات دانشجویان آغاز شد و قرار شد بعد از همه سوالات دانشجویان از طرف عوامل «عصر جدید» به آن‌ها پاسخ گفته شود.

 

اولین سوال از اولین دانشجو خطاب به سیدبشیر حسینی بود و او با مقایسه ارزش‌های کشور و مخصوصاً چارچوب‌های تلویزیون صحبت‌ها و موضع‌گیری های حسینی را متناقض با سیاست تلویزیون در مقابل غرب دانست و بیان کرد که رسانه اصلی کشور به طرز مفتضحانه‌ای سعی می‌کند که شبیه غرب شود شما باید توضیح دهید که آیا خودتان می‌دانید چه کاری انجام می‌دهید؟

 

بشیر حسینی خطاب به دانشجویانی که خواستار پاسخ او بودند بیان کرد که اجازه بدهند همه سوالات یک باره پرسیده شود و بعد او پاسخ گوید و بیان کرد که به اینجا آمده است تا صحبت‌های دانشجویان را بشنود.

 

سوال بعدی درباره نگاه «مرکز-پیرامونی» نسبت به اقلیت‌ها در برنامه «عصر جدید» بود و دانشجوی بعدی عنوان کرد که شما اقلیت‌ها را می‌آورید و انگار به او توجه و لطفی ویژه می‌کنید.

 

دانشجوی بعدی که او هم با لحنی انتقادی سخن می‌گفت به بخشی از صحبت‌های بشیر حسینی اشاره کرد و گفت: گفتید اخمالو هستیم بله چرا نباشیم؟ وقتی در یک برنامه تلویزیونی مثل عصر جدید از خانواده شهدا استفاده ابزاری می‌شود تا پوششی برای رویکرد غربی برنامه باشد چرا اخمالو نباشیم؟ وقتی زن‌ها یا حضور ندارند و یا وقتی حضور دارند از آنها سوالاتی از این قبیل می‌شود که همسرت چه می‌گوید اگر غذا درست نکنی؟ معلوم است که عصبانی می‌شویم.

 

دانشجوی بعدی نیز در سخنانی انتقادی و با صدای بلند بیان کرد: دکتر حسینی استاد من هستند اما در بهترین تایم تلویزیون پشت تریبون قرار می‌گیرند و حرف‌هایی سطحی می‌گویند آن هم با عشق!

 

استعدادیابی وظیفه سیما است، لطف نیست

یکی دیگر از دانشجویانی که در مقابل تریبون حاضر شد به یک دوگانه ناجی و نجات یابنده اشاره و بیان کرد: استعدادیابی وظیفه صداوسیماست نه اینکه فکر کند که لطف می‌کند. استعدادیابی وظیفه نهادهای کلان مثل آموزش و پرورش و صداوسیماست نه اینکه مردم بیایند و التماس کنند که در مسابقه دیده شوند و میل شخصی یک داور ایجاب کند که او را بپذیرد یا خیر.

 

در میان پرسش کنندگان یک نفر که خود را دکترای علوم ارتباطات معرفی کرد ضمن اشاره به «شهرت بشیر حسینی به حسن خلق»، خطاب به استاد دانشگاه منتقد برنامه عصر جدید گفت: استاد دانشگاهی که برای تقابل سنت و مدرنیته در رسانه ملی از شتر و گاو و پلنگ استفاده می‌کند دیگر چه انتظاری می‌توان از دانشجویان این حوزه داشته باشد؟

 

وی همچنین خطاب به استاد دیگر حاضر در این نشست عنوان کرد: شما گفتید رسانه تک محور است و یک برنامه تلویزیون را نقد کردید اما آیا توانستید در برگزاری یک برنامه دو ساعته مرزها را رعایت کنید؟

 

با پایان سوال او مجری نشست توضیح داد که اصطلاح «شتر گاو پلنگ» توهین نیست و صرفاً یک مثل است.

 

در پایان سوالات سید بشیر حسینی که خطاب بیشتر سوالات بود در پاسخ گفت: من ماهی توی آب هستم و در دانشگاه زنده می‌شوم. کسی از نگاه انتقادی ناراحت نمی‌شود اما از بی‌ادبی‌ها ناراحت می‌شویم.

 

وی در پاسخ به کنایه یکی از دانشجویان که مهمترین اثر بشیر حسینی را نوشتن کتاب «۱۵۰ هشتگ» معرفی کرده بود، گفت: الان چی کار کنیم خوب است تا عصبانیت‌ها رفع شود؟ من حاضرم حتی مشت بخورم از دوستانم. من مهمترین کار عمرم را نوشتن کتاب «۱۵۰ هشتگ» می‌دانم. من در جمع دانشگاهی‌ها حضورم بیش از همه جا مورد انتقاد بوده است با این حال افتخار می‌کنم.

 

حسینی دوباره به بخشی از سخنان خود اشاره کرد و گفت: استادان ارتباطات حرف جدی برای برنامه ما ندارند. بیش از ۱۰۰ برنامه‌ساز به من مراجعه کرده‌اند که سراغ استادان ارتباطات رفته‌اند اما آنها به جای کمک و مشاوره از تئوری‌های نظریه پردازان ارتباطاتی برای آنها گفته‌اند.

 

وی درباره رسالت «عصر جدید» عنوان کرد: رسالت این برنامه این است که هویت بخشی می‌کند و ما باورمان نمی‌شد که این استعدادها را در کشور داشته باشیم.

 

این داور «عصر جدید» همچنین با اشاره به تلاش عوامل برنامه و احسان علیخانی درباره ساخت این مسابقه استعدادیابی توضیح داد: من با احسان علیخانی درباره همه موارد هم عقیده نیستیم و نسبت به همین برنامه هم نقدهایی به هم داریم ولی علیخانی تنها کسی است که می‌توانست برنامه «عصر جدید» را بسازد و این کارش هم بواسطه ساخت «ماه عسل» بود که توانست سوژه‌هایی از شهرها و روستاهای دور پیدا کند و ارتباط نزدیکی با جامعه داشته باشد، بسیاری از تهیه کنندگان ما تنها از میدان ونک به بالا را بلد هستند و برنامه سازی هایشان هم به این قسمت از جامعه مرتبط است.

 

علیخانی در ادامه در پاسخ به کسانی که نظم جلسه را برای بیان حرف‌های خود بر هم می‌زدند خطاب به یکی از دانشجویان بیان کرد: انجمن شما ما را دعوت کرده و من معذرت می‌خواهم اگر انجمن شما انتخاب بدی کرده است.

 

علیخانی خطاب به دانشجویی که درخواستی برای مطرح شدن نام «مرضیه امیری» دانشجوی خبرنگاری که چند روز پیش خبر بازداشتش در فضای مجازی منتشر شد هم گفت: خانم من به شما حق می‌دهم که این موضوع برای‌تان اولویت داشته باشد. نکته من این است دوستانی که عصبانی، خسته و رنجیده هستند حق دارند اما من برنامه ساز چه کاری می‌توانم بکنم؟ ما کاری را برای مردم شروع کرده‌ایم که سخت‌ترین کار عمرم است. هدفمان این است که مردم به صحنه بیایند و استعدادها دیده شوند. شعار ما در «ماه عسل» این بود که این برنامه رسانه مردم بدون رسانه بود و «عصر جدید» هم همینطور است.

 

چرخ را نباید از اول اختراع می‌کردیم

مجری و تهیه‌کننده «عصر جدید» تصریح کرد: چرخ را که نباید از اول اختراع کنیم، تلنت شو را در ۸۰ کشور دنیا برگزار می‌کنند حتی افغانستان و عراق در این اوضاع جنگ مسابقه استعدادیابی برگزار می‌کنند. ما هم پیشنهاد تولید این مسابقه را در سال ۹۶ مطرح کردیم و در ۹۷ اجرایی شد. ما احساس کردیم می‌توان حال مردم را خوب کرد و حتی حدود ۸ یا ۹ ماه است یک ریال پول نگرفته‌ام.

 

وی در بخش دیگر به همدردی با دانشجویان پرداخت و گفت: من چند بار در جلسات نقد این دانشگاه شرکت کرده‌ام و چند سال پیش برای «ماه عسل» آمدم. خودم هم سال‌ها پیش ۲۰۰ متر آن طرف تر و در دانشکده مدیریت درس خواندم.

 

علیخانی با تلاش برای سکوت مخاطبان و دانشجویان و دانشجویانی که هر از گاهی از گوشه‌ای از سالن حرف‌هایشان را بیان می‌کردند و می‌خواستند به گوش او برسانند، عنوان کرد: من خیلی حرف برای گفتن داشتم ولی وقتی نتوانیم یک گفتگوی ساده برگزار کنیم اوضاع ترسناک می‌شود.

 

حاشیه‌های مراسم

نشست نقد «عصر جدید» با تشویق‌های مدام دانشجویان برای صحبت‌های انتقادی از طرف استادان خطاب به بشیر حسینی و به ویژه دانشجویان همراه می‌شد و هر بار عده‌ای با تشویق‌ها این سخنان را همراه می‌کردند که تا پایان جلسه، مجری تذکر می‌داد که از تشویق‌های هیجانی پرهیز شود.

 

سخنان ابتدایی سیدبشیر حسینی درباره بی خاصیت بودن دانشگاه و اخمالو بودن دانشجویان علوم اجتماعی باعث شد بیشترین خطاب سوالات و بحث‌ها باشد.

 

در میان صحبت‌های عوامل «عصر جدید» یکی از دانشجویان پسر روی صحنه رفت و دیالوگ‌هایی را به صورت تئاتری ادا کرد که کادر برگزارکننده خواست او را از صحنه خارج کند و عوامل گفتند اشکالی ندارد او هم می‌خواهد استعدادیابی شود!

 

بخشی از سوالات دانشجویان از عوامل «عصر جدید» همراه با خطاب‌های تند و انتقادی بود و باعث شد چندین بار نظم جلسه بهم بخورد و مجری بارها نسبت به تمام شدن زمان پرسش و همچنین رعایت ادب و احترام مهمانان تذکر دهد.

 

آریا عظیم‌نژاد از داوران برنامه «عصر جدید» به‌رغم حضور در این نشست ترجیح داد با سکوت شنونده نقدها باشد و هیچ اظهارنظری نکرد.

 

جلسه حوالی ساعت ۲۰ به پایان رسید و بعد از آن دانشجویان جلوی درهای آمفی‌تئاتر تجمع کردند که احسان علیخانی و داوران برنامه «عصر جدید» با حفاظت تیم حراست دانشگاه بیرون رفتند.

 

 

  • 14
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش