شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
۱۶:۴۸ - ۰۳ مرداد ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۵۰۰۷۴۹
رادیو و تلویزیون

تحلیل‌ها و تردید‌ها درباره دلایل مهاجرت گزارشگر آرام تلویزیون

مزدک میرزایی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

بازار مرثیه‌ سرایی برای رفتن سرمایه‌ها داغ است. می‌نویسند یک نفر دیگر هم رفتن را به ماندن ترجیح داد؛ آن هم نه با خواسته قلبی که با زور و از سرِ خسته‌ شدن. مزدک میرزایی و خبر مهاجرتش دوباره این داستان را تازه کرده است. درحالی که هنوز حرف بر سر حذف عادل فردوسی‌پور و برنامه محبوبش بود، ناگهان خبر غیرمنتظره‌ مهاجرت این گزارشگر بی‌سر و صدای تلویزیون منتشر شد؛ مهاجرتی که به نظر می‌رسد به قصد اجرا در شبکه آن‌ور آبی «ایران اینترنشنال» انجام شده است.

خبرهای رفتن مزدک میرزایی روی لبه تأیید و تکذیب قرار دارد. از صفحه اینستاگرامی منسوب به مزدک که نوشت مهاجرت نکرده و قرارش برای اجرا در شبکه ایران اینترنشنال را تکذیب کرد و بعد مشخص شد این صفحه جعلی بوده گرفته، تا دوستانش که غیررسمی تأیید می‌کنند او دیگر در ایران حضور ندارد. حتی محمد تقوی مربی سابق فوتبال و کارشناس فعلی شبکه‌هایی چون بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید مزدک از ساختمان محل کار جدیدش در لندن هم بازدید کرده است. مزدک چهره بی‌حاشیه ورزشی‌های تلویزیون بود؛ آن هم در مقابل عادل فردوسی‌پور که دریایی از حاشیه همیشه اطرافش جریان داشته است.

او حتی وقتی همان اوایل و زمانی که خبری از اعلام طرفداری گزارشگرها و مجری‌های ورزشی نبود و گفت که طرفدار تیم ملی ایتالیاست و بی‌رودربایستی در گزارش‌هایش رگه‌های طرفداری‌اش را هم می‌شد شنید باز هم حاشیه‌ای برایش ایجاد نشد. مزدک میرزایی در مقابل چهره‌هایی مثل جواد خیابانی و علیرضا علیفر هم که با گزارش‌هایشان همیشه دچار دردسر می‌شدند زندگی حرفه‌ای آرام تری داشت اما کسی نمی‌داند چرا این چهره آرام یک دفعه آنقدر مغضوب شد که تعداد بازی‌هایی که برای گزارش به او می‌رسید کمتر و کمتر می‌شد.

او قبل از عادل فردوسی‌پور و زمانی که هنوز علی فروغی مدیر جدید شبکه سه سیما پایش به این شبکه باز نشده بود این مشکل را پیدا کرد و وقتی هم بعد از جام جهانی ۲۰۱۸ در گفت‌و‌گویی از کم‌کاری‌اش در آن یک ماه تمام فوتبالی گلایه کرد کسی درباره‌اش توضیح چندانی نداد و ماجرا تا حدودی فراموش شد. هرچند که این فراموشی برای ما مخاطب‌ها بود. حالا که خبر مهاجرتش پیچیده، متوجه شده‌ایم و به چشم‌مان آمده که مزدک در یک سال گذشته از شبکه سه به شبکه ورزش کوچ کرد و بعد هم ناچار به حضور در شبکه مستند شد و به مستندسازی برای فوتبال روی آورد و بالاخره هم مجبور شد از شبکه مستند هم برود چون فضای کار برایش مهیا نبود. این جنگیدن برای کار کردن اکنون خودش را نشان داده و خیلی‌ها از آن برای دفاع از مزدک در مقابل کسانی که او را متهم به پول‌دوستی و وطن فروشی می‌کنند استفاده می‌کنند.

اینکه شبکه سه و تلویزیون طبق معمول قدر آنچه داشته ندانسته و رفتار غیر‌حرفه‌ای مدیرانش باعث شده کسی که عاشق کارش بوده و برای چهره‌ شدنش تلویزیون هزینه داده، ترجیج بدهد برود؛ ترجیحی از سر ناچاری  است چون زهره‌ سادات هاشمی یکی از مجریان تلویزیون در اینستاگرامش نوشت که چند ماه قبل و بعد از شنیدن حرف‌هایی درباره مهاجرت مزدک او را در سفری دیده و در چهره‌اش اشتیاقی برای این مهاجرت ندیده است. هرچند که این حرف‌ها منتقدان مزدک میرزایی را قانع نمی‌کند بخصوص اینکه حرف‌هایی درباره اینکه او یک کپی از آرشیو ورزشی ارزشمند صدا و سیما را هم با خود برده زده می‌شود.

اما کنار این حرف‌ها خیلی‌ها از مسأله دیگری حرف می‌زنند از محبوب ماندن و از چهره ماندن. این چند سال صدا و سیما چهره‌های زیادی را از دست داده است و بسیاری از آنها مهاجرت کرده‌اند.

کسانی که هنوز مردم آنها را با برنامه‌های مشهورشان به یاد می‌آورند اما وقتی به شبکه‌های آن ور آبی کوچ کردند بعد از مدتی دیگر خبری از آن شهرت و برنامه‌های خاص نبود و کم کم فراموش شدند. کسانی مثل فرشید منافی که در رادیو جوان چهره شد و اجراهایش به دل مردم نشست اما اکنون کمتر از او چیزی می‌شنویم. چهره‌هایی که به شبکه جم رفتند تا سریال بسازند و بازی کنند اما بعد از مدتی گلایه هایشان از بی‌توجهی و کم کاری و دروغ از آب درآمدن وعده‌های شبکه های تلویزیونی آغاز شد.

حالا خیلی‌ها نگران مزدک میرزایی هستند که انتخابش بسیار پر سر و صداست.  او آن‌طور که می‌گویند و به‌صورت رسمی تکذیب نشده می‌خواهد به شبکه‌ای برود که مواضع ضد ایرانی و وابستگی اش به عربستان سعودی ثابت شده است و به قول خیلی‌ها دلار‌های نفتی او را هم از راه به در کرده تا با دشمن ایران همکاری کند. آنچه رسانه‌ای‌ها درباره‌اش حرف می‌زنند این است که تجربه شبکه‌های مشابه نشان می‌دهد رویه رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال براساس اهداف سرمایه‌گذاران‌شان تغییر می‌کند و شاید مدتی دیگر نه خبری از این شبکه باشد و نه نامی از آن باقی بماند. آن وقت مزدک میرزایی می‌ماند و وجهه‌ای که دیگر از دست داده و پل‌هایی که پشت سرش خراب شده است.

یگانه خدامی

iran-newspaper.com
  • 19
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
ندا قاسمی بیوگرافی ندا قاسمی؛ بازیگر تازه کار و خوش چهره تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی ندا قاسمی

نام کامل: ندا قاسمی

تاریخ تولد: ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

محل تولد: کرمانشاه

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، مجری و صداپیشه

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

تحصیلات: دکترای شیمی آلی

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
زندگینامه امامزاده داوود زندگینامه امامزاده داوود در تهران

عنوان شده است که ایشان همراه با برخی از بستگان خود در همراه با امام رضا به ایران می آیند اما در منطقه شمال غربی تهران به شهادت رسیدند. مرقد ایشان در زمان صفویه ساخته شد و سپس در زمان فتحعلی شاه گسترش پیدا کرد. 

دلیل مرگ این امامزاده را به صورت دقیق نمی دانند اما براساس روایات بومیان آن منطقه مشخص می شود که وی همزمان با بستگان خود به همراه امام رضا به ایران می آیند که همزمان با امام ایشان نیز به شهادت رسیدند و سال شهادت را نیز به سال ۴۸۰ هجری قمری نسبت داده اند، البته باز هم باید اشاره کرد که این تاریخ دقیق نیست و تنها براساس شواهد محاسبه شده است. 

براساس آنچه مردم محلی می گویند، امامزاده داوود در آبادی کیگا که در نزدیکی روستای کن قرار دارد، شهید شده، همجنین برخی می گویند وی با همدستی فردی به اسم نجیم گبر و یکی از درویش های روستا به شهادت رسیده است. ز منظر دیگر قاتل این حضرت شخصی به نام محمود فرح‌زادی می باشد.

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش