آن چهره جذاب، آن صورت فتوژنیک، آن فوتبالیست تکرار نشدنی یا به قول جواد خیابانی اول غزال تیزپای فوتبال ایران بعد از آنکه کفشها را آویخت شاید در خیالاتش دورانی باشکوهتر در عرصه مربیگری را میپروراند اما شبهه جکی چان به مانند بسیاری از غولهای فوتبال جهان هرگز نتوانست در وادی مربیگری به توفیقات دوران بازیگری دست یابد.
خداداد برای بدل شدن به یک مربی تمام عیار بسیاری از فاکتورها را در خود نداشت و نتوانست بازیگر نقش اول این میدان هم باشد.
شاید یکی از دلایلی که خداداد را خیلی زود از رقابت شانه به شانه با مدعیان این حرفه دور کرد، وضع بغرنج تیمهای مشهدی باشد که هرگاه خود را لبه پرتگاه سقوط دیدند، دست نیاز به سویش دراز کردند اما رقابت مدیران تیمهای مشهدی برای سپردن سکان تیمهای نابسامان شهر به این چهره بیشتر به جهت رهایی از زوال بیشتر بود تا ساختن خدادادی دیگر در دایره مربیگری.
خداداد فوتبال مشهد خود نیز مساعی فراوانی برای عبور از سنگلاخهای مربیگری داشت و تلاش کرد فوتبال مشهد را قبل از ظهور پدیده و سقوط تیمهای ابومسلم، پیام و سیاهجامگان زنده نگه دارد اما موفقیتی حاصل نشد.
او حتی مربیگری در تیمهای لیگ یکی را هم تجربه کرد تا شاید آب رفته را به جوی بازگرداند و از نقطه دیگری بازگشتش را اعلام کند اما سرنوشت او باز هم محکوم به شکست بود.
سهشنبه شب در تالار شهر مشهد اما چهره دیگری از خداداد رویت شد؛ کت و شلوار پوشیده روی سن، چشم در چشم حضار، بیآنکه لحظهای تپق بزند، با همان لبخند معروف که عضلات تمام صورتش را در هم میفشارد.
نگاهی به حاضرین کرد و گفت: «صحبت کردن اینجا دشوار است.» اما هیچ دشواری در نگاه و صدایش احساس نمیشد. حتی لرزشی. با تسلطی مافوق تصور جملات را پشت هم سوار میکرد. حتی به مانند مجریان حرفهای گاهی شوخی هم میکرد تا حال و هوای مراسم عوض شود.
انگار سالها است کار مجریگری میکند! شاید اگر کسی عقبهاش در فوتبال را نداند، وقتی با چهره یک مجری جذاب مواجه میشود، تصور کند سالهایی طولانی در این عرصه فعالیت داشته اما عمر حضور خداداد در مقابل دوربین به چند ماه میرسد. ابتدا از یک مسابقه پیامکی که میایستاد و سوالات فوتبالی را مطرح میکرد تا کاربران یک اپلیکیشن به پرسشها پاسخ دهند و بعد در یک برنامه پربیننده به نام ستارهساز.
مجری برنامه سهشنبه شب قرعهکشی لیگ نوزدهم برای سومین بار بود که در مقابل دوربین ظاهر میشد و وجه تمایز این حضور پخش زنده تلویزیونی بود که چشم بادامی فوتبال ایران به خوبی از پس آن برآمد و شاید بهتر از بسیاری از مجریان باتجربه کارش را به نقطه پایان رساند.
حالا خداداد تولد تازهای یافته است. نه به عنوان فوتبالیست که حیرتزدهمان میکرد یا به عنوان یک مربی پرجنب و جوش و عصبی کنار لب خط.
چهره او این بار در اوج آرامش و متانت در یک برنامه پربیننده تلویزیونی رخ در رخمان قرار میگیرد. این است خداداد عزیزی: مجری جدید سیما!
مشهد هر چه در مواجهه با خدادادش در عرصه مربیگری بد کرد، این بار مردی را در برابرمان قرار داد که بی شک میتواند در وادی مجریگری یکی از بهترینهای دایره خود باشد.
خداداد از این ویژگی برخوردار است که به واسطه عقبه پررنگش در فوتبال، بینندههای تلویزیون را هم افزایش دهد و به یک مجری جذاب و پربیننده بدل شود. خودش در وصف مجریگری میگوید: «من نمیخواستم مجری این برنامه باشم. ابتدا مخالفت کردم اما بعد از اینکه اصرارها را دیدم، قبول کردم که مجری باشم. مجریگری یک هنر است.»
آیا خداداد در آینده باز هم به عنوان مجری روی سن خواهد رفت؟ پاسخ این سؤال سیاستمدارانه است: «الآن نسبت به قبل خیلی باتجربه شدهام. درست که آن شب تجربه اولم را پشت سر گذاشتم اما احساس میکنم مسلط بودم.»
ماجرای ستارهسازو یک دستمزد میلیاردی
کار در کنار نوجوانهای فوتبالیست در یک برنامه تلویزیونی شاید اینطور به نظر برسد که خداداد به نوعی علاقهمند به کار با جوانها شده اما بعید است که عزیزی دیگر ریسک مربیگری را به جان بخرد و وارد این چرخه شود.
خداداد شاید دوباره در هیبت کارشناس-مجری در چنین برنامههایی قد علم کند اما هرگز مربیگری نخواهد کرد. شاید یکی از دلایلی که رأیش را برای همیشه بزند، دستمزد قابل توجهی باشد که در همین برنامه ستارهساز گرفت.
خداداد برای دو فصل حضور در برنامه ستارهساز رقمی بالغ بر یک میلیارد تومان از تهیهکننده این برنامه پول گرفته که رقم قابل توجهی است. شاید خیلی از مربیان لیگ برتری نیز چنین دستمزدی را دریافت نکنند اما ستارهساز برای خداداد این مزیت بزرگ را داشت که دستمزد بالایی را تجربه کند و فارغ از هیاهوهای عرصه مربیگری پول خوبی را به جیب بزند.
قطعاً چنین دستمزدی خداداد را باز هم وسوسه خواهد کرد تا به پیشنهادهای دوباره پاسخ مثبت بدهد و بار دیگر با چنین برنامههایی که بینندههای بسیاری هم دارند، همکاری کند.
حمیدرضا عرب
- 13
- 5