جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۵:۱۹ - ۲۷ شهریور ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۶۰۷۱۴۱
رادیو و تلویزیون

گزارشی از نزول یک رسانه، از فردوسی‌پور تا میثاقی

روایت یک سقوط

عادل فردوسی پور و محمدحسین میثاقی,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

موضوع مرگ و خودکشی سحر خدایاری که به دخترآبی معروف است، نه تنها در بین مردم و ورزش‌دوستان همچنان ادامه دارد، بلکه این موضوع تبدیل به سوژه چند برنامه در صدا و سیما نیز شده است.

بعد از آن که اخبار بیست و سی در یک گزارش جهت‌دار که انتقادات زیادی را نیز برانگیخت، تلاش کرد مرگ سحر خدایاری را به گونه‌ای متفاوت و غیر از واقعیت موجود روایت کند، این بار نوبت به برنامه فوتبال برتر و محمدحسین میثاقی رسید تا گزارشی سفاشی را روی آنتن ببرد. این گزارش فرصتی فراهم کرد که میثاقی یک بار دیگر نشان دهد که هیچ نشانی از استاد خود عادل فردوسی‌پور ندارد.

دو روز پیش آیتمی در فوتبال برتر در مورد مرگ سحرخدایاری پخش شد که به جای یادبود دخترآبی می‌توان آن را سرشار از توهین به حامیان وی تعبیر کرد. جالب اینجاست میثاقی پس از پخش این آیتم باز هم کوتاه نیامد و پا را از توهین به حامیان دختر آبی فراتر گذاشت و نماینده‌های مجلس را تلویحاً تهدید کرد که در شرایط خاصی دوربین را به شهر و حوزه‎‌های انتخابیه آنان می‌فرستد تا همه بفهمند چه کرده‌اند!

بدون تردید اگر عادل فردوسی‌پور مجری باسابقه برنامه پرطرفدار نود در صندلی این برنامه ورزشی تکیه داشت، ماجرای دخترآبی را به گونه‌ای روایت می‌‌کرد که با روایت برنامه‌های ورزشی امروزه -که بینندگانش هر روز کمتر از دیروز می‌شوند- تفاوت معناداری داشت. در آیتمی که به مناسبت مرگ دخترآبی بر روی آنتن رفت، فرق میثاقی و فردوسی‌پور عیان‌تر از هر زمان دیگری شد.

تریبون سفارشی میثاقی

بر کسی پوشیده نیست که رویه عادل در برنامه‌های ورزشی از جمله برنامه نود سنخیت زیادی با عدالت داشت. در اغلب برنامه‌هایی که وی بر روی آنتن برد، ضمن این که آسیب‌های تهدیدکننده ورزش فوتبال را موشکافانه و بدون جهت‌گیری بررسی می‌کرد، همواره به «مردم» و خواست‌های آنان احترام می‌گذاشت و تا زمان فعالیت‌اش در سازمان به آنان وفادار ماند. در مسائل حاشیه‌ای فوتبال نیز به نحوی ورود می‌کرد که تریبون برنامه نود صدای مردمی شود که گویا غیر از عادل کسی دیگر صدایشان را نمی‌شنود. اما اکنون میثاقی به جای صدای مردم صدای جریانی است که برای بیان نظراتشان کم تریبون ندارند.

البته شاید نتوان چندان به میثاقی ایراد و خرده گرفت، چرا که به گفته خودش وی مجری سیستم است و مجبور است هر چه را به او دیکته ‌‌می‌کنند، اجرا ‌کند. وی چند وقت پیش گفته بود: «من مجریم، هرچی بهم بگن همونو پشت تریبون میگم. بگن بخند می‌خندم. بگن نخند، نمی‌خندم»!

این صحبت‌های میثاقی نشان می‌دهد که گویا خودش هم خود را فردی بی‌دست و پا، بی‌اراده و بی‌اختیار فرض می‌کند که می‌توانند با هر سازی آن را به حرکت درآورند.

بعد از حذف عادل که بسیاری آن را صدای عدالت در ورزش می‌دانستند، میثاقی در قاب تلویزیون پررنگ‌تر شد. اما از آنجا که معروفیت با خود محبوبیت به همراه نمی‌آورد، میثاقی هرگز نتوانست در نگاه مخاطبان تلویزیون حتی سایه کمرنگ و ضعیفی از عادل فردوسی‌پور باشد.

به اعتقاد بسیاری میثاقی بر استاد خود جفا کرد و به جای دفاع از جایگاه وی بر صندلی‌اش تکیه زد. این رفتار میثاقی که بسیاری آن را به ناسپاسی تعبیر می‌کنند، از نگاه مخاطبان تلویزیون و حتی مهمانان برنامه ورزشی پنهان نمانده است و تقابل پنهانی با وی را شکل داده است، به نحوی که هر از چندگاهی این تقابل به برنامه‌های زنده نیز کشیده می‌شود و مهمانان آن برنامه به کنایه به آن اشاره می‌کنند. نمونه بارز این موضوع کنایه سنگین سعید آذری، مدیرعامل سابق باشگاه ذوب‌آهن در گفت‌وگوی تلفنی با برنامه زنده فوتبال برتر بود.

در نخستین برنامه فوتبال برتر با اجرای محمدحسین میثاقی که جایگزین برنامه نود عادل فردوسی‌پور شده بود، سعید آذری مدیرعامل برکنار شده ذوب‌آهن روی خط برنامه فوتبال برتر آمد و با محمدحسین میثاقی مصاحبه کرد.

آذری درباره برکناری خود نکاتی را گفت و وقتی مجری برنامه درباره دلایل آن پرسید، وی گفت: گفته‌اند که به دلیل نتایج تیم بوده است. تکرار این سوال موجب شد تا آذری بگوید: همانطور که فردوسی‌پور را بر کنار کردند، من را هم برکنار کردند!

در انتهای این مصاحبه وقتی مجری با کنایه و البته شوخی به آذری گفت: شما باید حق رشد خودتان را از ذوب‌آهن بگیرید. آذری هم با کنایه گفت: پس شما هم باید حق رشد فردوسی‌پور را بدهید و...

سقوط تلویزیون به دره فراموشی

به اعتقاد کارشناسان حوزه هنر، امروزه سازمان صداوسیما با از دست دادن مخاطبانش در حال تجربه یک سقوط است. اما دست‌اندرکاران این سازمان به جای پیدا کردن راه حلی برای این ماجرا در خطای آشکار رسانه‌ای با تعطیلی اندک برنامه‌های پرمخاطب یا حذف کردن و فراری دادن چهره‌های پرطرفدار و باسابقه این سازمان، بر سرعت این سقوط می‌افزایند. تعطیلی برنامه پرمخاطب نود و حذف عادل فردوسی‌پور از قاب تلویزیون و فراری دادن مزدک میرزایی، مجری باسابقه ورزشی شاهدی بر این ادعاست.

این در حالی است که کمتر رسانه‌ای در جهان ممکن است برنامه‌ای بسیار محبوب و پرطرفدار را بدون دلیل منطقی از فهرست برنامه‌های خود حذف کند. اما مدیر جوان و تازه‌کار شبکه سه به دلایلی نامشخص و به ظاهر شخصی و بدون پاسخگویی به افکار عمومی برخی از چهره‌ها و برنامه‌های پرطرفدار را از کنداکتور سازمان حذف کرد تا تلویزیون تنهاتر از هر زمان دیگر شود.

جالب است بدانیم که مدیر شبکه سه برای دفاع از اقدام خود در تعطیلی برنامه نود و حذف عادل فردوسی‌پور که با اعتراضات گسترده مخاطبان پر و پا قرص این شبکه مواجه شد، اخراج مجری مشهور شبکه جهانی BBC را به عنوان شاهد مثال آورد. در صورتی که آن مجری نه به خاطر سلایق شخصی یا اختلاف در نحوه پخش برنامه که به دلیل اقدامی غیراخلاقی در ضرب و شتم همکاران خود، توسط BBC اخراج شده بود.

همین برخوردهای سلیقه‌ای برخی از مدیران سازمان صدا و سیما و صدای یک جریان خاص بودن و ن فرصت ندادن به سایر گروه ها و جناح های کشور برای حضور در تلویزیون و... باعث شده است که بسیاری از مردم دیگر صداو سیما را ملی فرض نکنند و به کنایه آن را صداوسیما میلی بنامند. در صورتی که بزرگترین سرمایه یک رسانه اعتماد مردم به آن است اما اکنون رسانه ملی به بهای اندکی دارد این سرمایه را از دست می‌دهد.

شکی نیست رسانه ملی اگر عملکرد درستی نداشته باشد و اعتماد ترک خورده مردم را ترمیم نکند، نه تنها محبوبیت و مقبولیت اندک‌اش و همچنین مخاطبان گاه و بیگاهش را بیشتر از دست می‌دهد، بلکه باعث می‌شود مردم برای دیدن چهره‌های مورد علاقه‌شان و همچنین شنیدن واقعیت‌ها به فکر تنظیم دیش ماهواره بر شبکه‌های فار‌سی زبان آن سوی مرز باشند که برنامه‌های آنان به مذاق خیلی‌ها خوش نمی‌آید.

ستاره لطفی

hamdelidaily.ir
  • 20
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش