سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳
۱۶:۰۰ - ۲۷ دي ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۰۰۶۵۹۴
رادیو و تلویزیون

بهنام تشکر: تلویزیون نه برای مردم کار می‌کنیم

بهنام تشکر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

«دکتر نیما افشار هستم.» دیالوگ خاطره‌انگیز با نقش ماندگاری از بازی بهنام تشکر در سریال «ساختمان پزشکان» که با لحن و غروری خاص گفته می‌شد را به‌خاطر دارید. بازی تشکر گر چه در این سریال گل کرد و بسیاری او را تازه به‌عنوان بازیگر توانمند طنز شناختند اما این نه شروع کار هنری او بوده و نه پایانش. تشکر سال‌ها خاک صحنه تئاتر را خورده و در این حوزه تقریبا سرآمد بود.

تشکر از جمله بازیگرانی است که بعد از بازی در این سریال و سریال‌های «دزد و پلیس»، «دودکش»، «هفت‌سنگ»، «لیسانسه‌ها» و... قدرت خود را در ایفای نقش کاراکترهای جدی با موقعیت‌های کمدی و دوست‌داشتنی نشان داد. البته از هنرنمایی‌های متفاوت او در سریال ماندگار «مختارنامه» و فیلم‌های سینمایی «استرداد»، «به امید دیدار»، «روز رستاخیز»، «زیر آب»، «لاک قرمز» و... هم نمی‌توان به سادگی گذشت. از جدیدترین نقش‌آفرینی‌های او می‌توان به هنرنمایی تشکر در یک نقش متفاوت و جدی در سریال «وارش» که به تازگی از شبکه۳سیما پخش شد اشاره کرد. او در این سال‌ها از اجرای نمایش‌های مختلف در صحنه تئاتر هم بی‌بهره نبوده تا جایی که با اجرای نمایش «دختر یانکی» در شهرهای مختلف ایران و حتی خارج از کشور خوش‌درخشید.

او علاوه بر سینما، تئاتر و تلویزیون، دستی هم بر آتش دوبله و گویندگی دارد. شاید همین رسایی، ابهت و جذابیت در صدای او دلیلی بود تا به او پیشنهاداتی هم در حوزه اجرا داده شود. حالا او این روزها بین ده‌ها گزینه پیشنهادی اجرا، با یک مسابقه جالب به نام «مافیا» در تلویزیون کار اجرا را تجربه می‌کند‌.

بهنام تشکر در گپ‌و‌گفتی صمیمی با همشهری از دغدغه‌های این روزهایش که خوب کردن حال مردم است برایمان می‌گوید. در ادامه بخش‌هایی از این گفت‌وگو را می‌خوانید.

سؤال اول را با هنرنمایی شما در سریال وارش که یک نقش جدی و متفاوت را بازی کرده‌اید شروع می‌کنیم. درباره نقش تراب در این سریال برایمان بگویید.

درست زمانی نقش تراب در سریال وارش به من پیشنهاد شد که من خودم مترصد این بودم که بعد از ۱۰سال کار طنز و کمدی در سریال های تلویزیونی، یک نقش جدی بازی کنم تا پذیرش این نقش برای خود من هم یک چالش باشد. وقتی فیلمنامه را خواندم در قسمت‌های ابتدایی حس کردم که یک کاراکتر تک‌بعدی است اما چند قسمت دیگر را که خواندم دیدم تقریبا در تراب چیزهایی را می‌بینم که پیش از آن ندیده بودم. نقش برای من جذاب شد و این ریسک را قبول کردم که در یک کار جدی بازی کنم. البته خوشحالم که مورد‌استقبال هم قرار گرفت.

  با پایان سریال وارش، سوءتفاهم‌هایی که در روزهای نخست پخش این سریال از سوی هموطنان گیلانی پیش آمده بود برطرف شد؟

راجع به قسمت‌های اول سریال در همان ویدئوی تصویری هم که منتشر کردم اشاره شد که برخی درباره این سریال، خیلی زود قضاوت کردند. شخصیت اصلی سریال، شخصیت وارش است که علاوه بر چهره مثبت سریال، خود نیز چهره مثبتی در داستان دارد. همزمان با پخش این سریال من پیام‌های زیادی از سوی مردم داشتم که مرا مورد لطف و محبت خود قرار داده بودند. از آن طرف هم پیام‌هایی داشتم که در آن فحش و ناسزا کم نبود. خوشبختانه با ادامه سریال بسیاری متوجه قضاوت عجولانه خود شدند.

  شما چند سالی است که با وجود پیشنهادهایی برای بازی در سینما، در تلویزیون و تئاتر حضور دارید و معتقدید که چون تلویزیون رسانه‌ای برای مردم است، نباید با آن قهر کرد. از این حضورتان بگویید؟

ما که برای تلویزیون کار نمی‌کنیم، ما برای مردم کار می‌کنیم و قهر کردن با مردم معنا ندارد. ببینید بحث رسانه با مردم سرو‌کار دارد و بزرگ‌ترین رسانه در هر جامعه‌ای هنوز هم تلویزیون آن کشور است؛ در هر جامعه‌ای در دنیا از کشور آمریکا بگیرید تا کشورهای آفریقایی، افغانستان و... هنوز هم تلویزیون حرف اول را می‌زند. حتی با وجود پیشرفت تکنولوژی، برنامه‌های اینترنتی هنوز هم به پای تلویزیون نرسیده‌اند و فکر کنم برای قبضه آن چند سال دیگری وقت لازم است. حضور من در تلویزیون هم ژست سیاسی یا جانبداری از جناح و حزب خاصی نیست.

من همین جا اعلام می‌کنم که هیچ‌وقت وارد بازی‌های سیاسی نخواهم شد. من بهنام تشکر در بحث سیاسی به‌هیچ‌عنوان نه از کسی حمایت می‌کنم و نه کسی را تبلیغ. چون اینها اصلا کار من نیست، کار من بازیگری است. من عاشق مردم هستم؛ عاشق جایی‌که زندگی می‌کنم هستم. من به این نگاه نمی‌کنم که در جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین بازیگر را بگیرم و اصلا برای من مهم نیست که حتما فیلم‌های سینمایی بازی کنم و در جشنواره برگزیده شوم. هم‌و‌غم من چه تئاتر باشم چه تلویزیون و هرازگاهی سینما، چیز دیگری است. هم‌و‌غم من سرگرم کردن مردم است و چیزی غیر از این نیست. اولا فرصت ندارم دوما ترجیح می‌دهم که همچنان در تلویزیون باشم چون برای مردم است؛ مردم شب خسته از یک روز کاری با این همه دغدغه‌های اجتماعی و اقتصادی به خانه می‌آیند، دوست دارند یک ساعتی سرگرم شوند و چیزی را ببینند که حالشان را خوب کند.

  بی‌شک این حس و حال و انرژی که برای خوب کردن حال مردم دارید را از بازتاب‌ها و واکنش‌های فیلم‌هایتان از مردم دریافت کرده‌اید. درست است؟

البته که بازتاب و واکنش‌های خوب مردم به من انرژی مضاعف برای ادامه کار می‌دهد. نه‌تنها در فیلم‌های طنز قبلی بلکه در همین سریال وارش هم بازتاب‌های خوبی از مردم داشتم.

چطور شد که شما چند سالی خارج از کشور حضور داشتید و حتی شایعه شده بود که شما قصد مهاجرت دارید؟

به قول شعرا و ادبا شمع ما اینجا می‌سوزد. البته بیش از ۱۰سال است که با گروه تئاتر به کشورها و شهرهای مختلف ایران از جمله شیراز، رشت، بابل، چالوس، گرگان و... سفر کرده و هنوز هم به کشورهای مختلف برای اجرای تئاتر می‌روم. از سان‌فرانسیسکو، لس‌آنجلس، فینیکس، تگزاس، سن‌خوزه، سن‌دیگو تا تورنتو و شهرهای اروپایی و حتی در تئاتر آکادمی بازیگری استلا ادلر در بلوار هالیوود حضور داشتم. جایی که یکی از بزرگ‌ترین آکادمی‌های بازیگری جهان است و هنوز هیچ تئاتر ایرانی‌ای در آنجا اجرا نرفته، تئاتر اجرا کردم. اما واقعیت را عرض می‌کنم که من برای آن طرف نیستم. اینجا را دوست دارم. وقتی در کشور خودم هستم با تمام مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، آلودگی هوا و... هنوز هم امیدوارم و برای همین امیدواری است که اینجا هستم.

شما ژانرهای مختلفی را تجربه کرده‌اید. خودتان کدام حوزه را بیشتر می‌پسندید؟

وقتی فیلمنامه خوب باشد فرقی نمی‌کند که کار کمدی باشد یا جدی.

دوست دارید آقا پسرتان کاوه کدام رشته هنری شما را ادامه دهد؟

مهم این است که خود کاوه چه رشته‌ای را دوست دارد. البته کاوه بیشتر نقاشی را دوست دارد و الان که حدود ۱۱سال دارد بیشتر وقت خودش را صرف نقاشی کردن می‌کند و امیدوارم در رشته مورد‌علاقه‌اش موفق شود.

میانه‌تان با ورزش چطور است؟ اهل ورزش کردن هستید؟

صددرصد؛ بیشتر در خانه حرکات کششی و نرمشی را انجام می‌دهم، خیلی کم هم کار با وزنه انجام می‌دهم اما  حرفه‌‌ای نمی‌خوام ادامه دهم. خیلی وقتش را ندارم تا جایی‌که بتوانم در خانه کار می‌کنم. به هرحال ما باید به‌خاطر شرایط شغلی‌مان همیشه از نظر جسمی آماده و روی فرم باشیم.

لان مشغول چه کاری هستید؟

هم‌اکنون در سریالی به اسم «ماهور» که کار آقای سعید سلطانی است بازی می‌کنم. اینجا هم یک نقش جدی البته با گریم نسبتا سنگین دارم که به‌نظرم یکی از سریال‌های خوب از آب دربیاید.

یک اتفاق خیلی جالبی افتاده که چند ماهی است شما در شبکه سلامت صدا‌و‌سیما مسابقه متفاوتی را اجرا می‌کنید. خبر داشتیم که شما پیشنهادات زیادی برای اجرا داشتید اما قبول نمی‌کردید. چه شد که شما اجرای مافیا را قبول کردید؟

پیشنهادات خیلی زیادی بود برای کار اجرا، حتی تا پای قرارداد هم می‌رفتم ولی امضا نمی‌کردم مثلا حتی برای اختتامیه فیلم فجر هم به من پیشنهاد شد ولی آن را هم قبول نکردم. اما مافیا برای من جذاب بود و احساس کردم می‌توانم در این مسابقه اجرایی از جنس بازی مافیا هم داشته باشم و آن را تجربه کنم. جذابیت بازی مافیا یکی از دلایلی بود که باعث شد من سمت اجرای آن بروم. چون ایده‌اش جدید و خلاقانه بود و واقعا می‌توان گفت جنس واقعی‌اش مسابقه است. خوشبختانه به‌نظر می‌رسد که خوب هم دیده شد.

  یک سؤال کلیشه‌ای بپرسم؛ قشنگ‌ترین و ماندگارترین نقشی را که دوست دارید کدام است؟

همه نقش‌هایی را که بازی کرده‌ام دوست دارم. البته نقشی هم بوده که حس پشیمانی به من داده و با خودم می‌گویم بهتر بود بازی نمی‌کردم یا جور دیگری بازی می‌کردم. بعد از اینکه وارد بازی شدم متوجه شدم که شرایط تولید مناسب نیست. البته همه کسانی که در کار هنر هستند به‌ویژه در هنرهای نمایشی همیشه اشتباهاتی در انتخاب کار دارند. از بزرگ‌ترین بازیگران بگیرید تا کسانی که آماتور هستند. به هر حال امیدوارم انتخاب‌های درست‌تری داشته باشم.

از کدام ویژگی اخلاقی خودتان راضی هستید؟

در محیط کاری تقریبا آدم جدی‌ای هستم و یکی از ویژگی‌های اخلاقی‌ام این است که بسیار به زمان و وقت تعیین شده تأکید دارم. همیشه هم سعی کرده‌ام سرساعت پای کار باشم. گاهی این وی‍ژگی سر ساعت حضور داشتن من، بعضی‌ها را آزرده می‌کند.

سخن آخر؟

 همه می‌دانیم که در چه شرایط اقتصادی و بحران‌های اجتماعی و سیاسی‌ای قرار داریم. این روزهای پرتنش و اضطراب در روابط اجتماعی و خانوادگی ما تأثیر می‌گذارد. امیدوارم زودتر از این بحران خارج شویم و از این روزها و هفته که به ما خوش نمی‌گذرد دور شویم.

مافیای بهنام تشکر در تلویزیون

این روزها اگر شبکه سلامت را تماشا کرده باشید حتما با صحنه هایی از یک  مسابقه جذاب با اجرای بهنام تشکر روبه رو شده‌اید. این برنامه با عنوان مسابقه مافیا اجرا شده که یک بازی گروهی است و نبرد بین یک اقلیت آگاه و یک اکثریت ناآگاه را شبیه‌سازی می‌کند. در این بازی بازیکنان به‌طور مخفیانه تعیین نقش می‌شوند؛ یا مافیا که همدیگر را می‌شناسند یا شهروند که تنها از تعداد افراد مافیا آگاه هستند و عده معدودی از آن‌ها از برخی نقش‌ها اطلاع دارند. در فاز شب بازی، افراد مافیا به صورت مخفیانه یک شهروند را می‌کشند. در طول فاز روز، تمام بازیکنان بازمانده در مورد هویت‌های مافیایی بحث می‌کنند و برای حذف یک مظنون رای می‌دهند.

بازی ادامه می‌یابد تا زمانی که همهٔ مافیا‌ها حذف شوند (برد شهروندان) یا تعداد مافیا‌ها و شهروندان برابر شود (برد مافیا) یا یکی از شخصیت‌های مستقل که هر کدام شرایط برد متفاوتی دارد، برنده بازی شود. در یک بازی معمولاً نقش‌ها باید به گونه‌ای چیده شود که برای هر شخصیت، شخصیت‌های مقابل و مکمل قرار گیرد. این مسابقه که با استقبال خوبی از طرف مخاطبان همراه شده است، با هدف افزایش قوه تشخیص و با شرکت ۱۶۰ نفر از برگزیدگان مرحله نخست روی آنتن می‌رود. بهنام تشکر درباره اجرای خود در این مسابقه می گوید: مسابقه مافیا بازی به شدت فکری و شک‌برانگیز است؛ تمامی این عوامل و دلایل باعث شد مجری این مسابقه تلویزیونی باشم و از این انتخاب و عهده‌داری این مسئولیت، نه تنها پشیمان نیستم بلکه خیلی خوشحالم.

بهنام تشکر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

جوایز و افتخارات بهنام تشکر

بهنام تشکر سال‌هاست که در قاب جعبه‌ جادو دیده می‌شود و اکثرا هم کارهایش توسط مردم دیده و پسندیده شده است. تشکر در طول سال‌ها فعالیتش موفق به دریافت جوایز متعددی شده است. دریافت تندیس بهترین بازیگر تئاتر در سال۹۴ از انجمن ملی منتقدان تئاتر ایران برای بازی در نمایش دختر یانکی یکی از این افتخارات است. کسب رتبه اول بازیگری برای نمایش «هتل کالیفرنیا» در چهارمین جشنواره نمایشنامه‌خوانی مولوی در سال۱۳۸۷ و دریافت تندیس بهترین بازیگر برای نمایش«‌ماه‌زدگان» در ششمین جشنواره سراسری‌ماه هم از دیگر جوایز این هنرمند است. ناگفته نماند هر ۳ تئاتر به کارگردانی برادر کوچک‌تر او بهرام تشکر اجرا شده است. او همچنین توانسته در عرصه فیلم‌های تلویزیونی هم خوش‌بدرخشد و دریافت تندیس بهترین بازیگر طنز تلویزیون در سال۹۱ برای بازی در سریال «ساختمان پزشکان» نتیجه این درخشش است. 

بهنام تشکر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

گویندگی را دوست دارم اما فرصت ندارم

بهنام تشکر سال‌هاست که تجربه گویندگی دارد و۲سال به‌عنوان صداپیشه در مؤسسه قرن بیست‌و‌یک به مدیریت نصرالله مدقالچی فعالیت می‌کرد. گویندگی در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی در کارنامه کاری او ثبت شده است. او از سال۱۳۸۷ هم گویندگی در رادیو را آغاز کرد. گویندگی در شبکه رادیویی تهران، استودیو صدای شهر و در شبکه رادیو صدای آشنا (برنامه‌های قند پارسی، رنگ خدا، ویژه‌برنامه دهه اول محرم) هم از دیگر فعالیت‌های او است. گویندگی در رادیو جوان (برنامه ویژه جشنواره تئاتر فجر، مثلث، بین خودمون باشه، آپارات و اینجا شب نیست) و گویندگی برای مؤسسه فرهنگی و هنری پادان هم نباید از قلم انداخت. خودش درباره ادامه کار گویندگی می‌گوید: «متأسفانه فرصت برای کار گویندگی ندارم اما خیلی دوست دارم که گویندگی را ادامه بدهم. دوست دارم بعضی شب‌ها یا آخر شب‌ها رادیو بروم و با مردم باشم. صحبت کنیم،آنها پیام صوتی یا پیامک بفرستند. از این نوع برنامه‌های دلی استقبال می‌کنم».

بهنام تشکر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

کوتاه از بهنام تشکر

بهنام تشکر متولد بهمن سال۱۳۵۵ در بندر انزلی است. او در سال۱۳۷۵ (۲۰سالگی) همراه با خانواده‌اش از بندر انزلی به ساری مهاجرت و از همان سال فعالیت تئاتری خود را در ساری آغاز کرد. او دارای مدرک لیسانس اقتصاد بازرگانی از دانشگاه فیروزکوه است. در عرصه فوتبال مدتی هافبک راست بود و تجربه دوبله، گویندگی و اجرا هم دارد. نخستین‌بار در فیلم کوتاه «اتو استاپ» بازی کرد و در سال۱۳۸۴ با سریال «مروارید سرخ» وارد قاب تلویزیون شد تا اینکه سال۸۸ هم با فیلم «زیر آب» روی پرده سینما رفت.

شهرت اصلی تشکر از سال۱۳۹۰ با سریال ساختمان پزشکان شروع شد و سال۹۱با «دزد و پلیس» و سال۹۲ با «دودکش» به اوج رسید. تشکر، ۲ برادر هنرمند دیگر در این حوزه دارد. خودش درباره همکاری با برادرانش می‌گوید: «بهروز چند سالی است که از صدا‌و‌سیما بازنشسته شده است اما کارم را با برادر کوچک‌ترم بهرام در تئاتر ادامه می‌دهم. او فوق‌لیسانس کارگردانی دارد و تدریس می‌کند. بعضا بازی هم می‌کند و کار کردن با او برایم لذتبخش است».

بهنام تشکر,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

  • 12
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش