جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳
۱۰:۳۴ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۱۱۰۱۵۶۰
رادیو و تلویزیون

محمدرضا حیاتی: می‌شد محترمانه‌تر از صداوسیما کنار بروم

محمدرضا حیاتی,گوینده پیشکسوت خبر
محمدرضا حیاتی ـ گوینده پیشکسوت خبر ـ که پس از کنار گذاشته شدن از تلویزیون، مدتی است که به فعالیت در فضای مجازی مشغول است، درباره این حضور و همچنین فعالیت‌های اخیرش در شبکه های اینترنتی توضیحاتی ارایه کرد.

حیاتی در ابتدای این گفت‌وگو اینترنتی که با داریوش فرضیایی (عموپورنگ) انجام شد، در معرفی خود گفت: شناسنامه مرا همه می‌دانند. من آبادان متولد شدم و درس خواندم. تا دوران جنگ آنجا بودم. بعد از جنگ به اجبار تهران آمدیم. کارم را از رادیو شروع کردم. به خاطر علاقه‌ام به خبر وارد این حوزه شدم زیرا با روحیه‌ام سازگارتر بود.

او در پاسخ به این پرسش که دوست دارید کدام خبر را بخوانید و کدام را نخوانید؟ گفت: فکر می‌کنم تمام خبرهای مهم بعد از انقلاب را من خوانده‌ام و خبری نبوده که من برای اولین بار گوینده‌اش نبوده باشم. تمامی خبرهای مهم سال ۶۰ به بعد را من خوانده‌ام؛ خبرهایی که در تاریخ کشورمان مهم و تاثیرگذار بودند.

این گوینده باسابقه درباره علت غیبتش در تلویزیون و مطرح شدن شایعه مهاجرت، توضیح داد: شایعاتی در فضای مجازی منتشر شده بود که من از ایران رفته‌ام. من الان مسافرت داخل ایران را هم بیش از یک سال است که نرفته‌ام و در کشور عزیزمان ایران و در تهران هستم؛ در حال حاضر در فضای مجازی مشغول به کار هستم.

او درباره حضور در فضای مجازی افزود: همچنان به خاطر علاقه‌ام به خبر، سعی می‌کنم اخبار مهم کشور و دنیا را در حد چند دقیقه برای مخاطبانم بخوانم. خودم خبرها را انتخاب و ویرایش می‌کنم و جوانانی هم هستند که کارهای فنی‌اش را انجام می‌دهند.

حیاتی تاکید کرد: من همیشه علاقه‌مند به خبر هستم. این حرفه‌ای است که من نه فقط به عنوان یک شغل بلکه به عنوان یک هنر به آن علاقه‌مند بودم و هنوز هم به آن علاقه‌مند هستم. طبعا کسانی که وارد این حرفه می‌شوند، عاشق این کار هستند و من هم عاشق امور فرهنگی و هنری بودم و دوست داشتم در این حرفه کار کنم. الان هم که چندماهی است از صداوسیما دور هستم، هنوز هم این کار را دوست دارم.

او در پاسخ به این پرسش فرضیایی که چرا همیشه جدی است و کمتر می‌خندد؟ خطاب به او عنوان کرد: شخصیت انسان معمولا از کارش تاثیر می‌گیرد. شما کار کودک می‌کنید و روحیه تان شاد است؛ البته روحیه خود فرد هم بر انتخاب کارش تاثیرگذار است؛ ما سال‌ها خبر کار کردیم و خبر یک مقوله جدی است و روی شخصیت من هم اثر گذاشته است. شاید اگر من هم مثل شما برنامه شادی داشتم و می‌گفتم و می‌خندیدم مثل شما خوش خنده بودم.

گوینده سابق تلویزیون با بیان اینکه در سال‌های فعالیتش، کوچکترین حاشیه‌ای نداشته و از تمام این مسایل به دور بوده است، در این زمینه عنوان کرد: قبلا حتی در فضای مجازی هم فعال نبودم. قبل از اینکه بیایم، چندین پیج به اسم من بود که اصلا متعلق به من نبود.

حیاتی با عنوان این مطلب که وقتی اتفاقی برای یک چهره تلویزیونی می افتد به شایعه ها دامن زده می‌شود، در همین زمینه با یادآوری خاطره‌ای گفت: حتی وقتی فضای مجازی هم نبود در سال هفتاد سفری پیش آمد و من به مکه مشرف شده‌ بودم؛ یک ماه حج بودم و یک ماه هم مو نداشتم به خاطر همین به تلویزیون نمی‌آمدم. همان موقع هم شایعه هایی درست کرده بودند که خیلی عجیب بود؛ می‌گفتند من زندان رفتم و دستگیر شده‌ام. بعد از دو ماه هم که برگشتم چون موهایم کوتاه بود، می گفتند دیدید زندان بوده و موهایش هنوز کوتاه است!

در ادامه این گفت‌وگو حیاتی در پاسخ به پرسشی درباره استراتژی آینده، پاسخ داد: برای یک هنرمند و کسی که اهل رسانه‌ است و مردم با او آشنا هستند و فکر می‌کنند عضو خانواده‌شان است، مهمترین نکته این است که صداقت داشته باشیم. ریاکاری نکنیم. هنرمند باید با مخاطبش صادق باشد و خودش را کوچک مردم بداند. ما هم جزوی کوچک از مردم هستیم که خدا قسمت کرده در زمینه‌ای کار می کنیم که مردم ما را می‌شناسند. این وسیله را خدا به ما داده که با صدایمان با مردم ارتباط برقرار کنیم. هنرمند و کسی که در رسانه است باید با هم میهنانش صداقت داشته باشد و خودش را در مقابل آن‌ها چیزی نداند. فکر نکند اگر معروف شده، باید خودش را در مقابل مردم برتر بداند. من اگر چیزی شده‌ام به واسطه مردم شده‌ام. ان شاءالله دیگر کسانی‌ هم که در عرصه صدا و تصویر هستند، همین طور باشند؛ به قول معروف سلبریتی‌ها که البته من از این واژه زیاد خوشم نمی‌آید زیرا در واقع مردم سلبریتی هستند و ما خدمتگزارشان هستیم.

حیاتی در پاسخ به این پرسش که چقدر اهل کتاب است؟ گفت: بیشتر به شعر و عرفان و تا حدودی هم تاریخ علاقه‌مندم. در عرصه شعر و عرفان به مولانا و عطار علاقه‌مندم و اشعارشان را می‌خوانم و تاریخ هم که انسان ها را از گذشته آگاه می‌کند و می‌تواند چراغ راه آینده باشد.

این گوینده خبر درباره برنامه های کودک تلویزیون گفت: علاقه زیادی به برنامه کودک دارم و فکر می‌کنم برنامه‌های کودک الان فقط مختص کودکان نیست. حتی اوایلی که به رادیو و تلویوزیون وارد شدم، دوست دشتم دوبلور کارتون ها باشم؛ مدتی هم دوبله کار کردم اما خیلی کار سخت و وقت گیری است. متاسفانه در این سال‌ها خیلی‌ از دوبلور های صاحب نام را از دست دادیم؛ از جمله چنگیز جلیلوند که از صداهای ماندگار کشور بودند.

او همچنین با بیان اینکه فلسفه زندگی چیزی به جز انسانیت و مهر نیست، عنوان کرد: در زندگی هیچ وقت برای خودم چیز خاصی نخواستم بیشتر برای خانواده، دوستان و برای ملت ایران آرزوی خوبی و نیکی داشتم. همین موقعیتی که خداوند به ما داده و به کمک مردم ما به اینجا رسیده‌ایم خودش همه چیز است دیگر دنبال چه چیزی باشم؟ من اگر در رسانه کسی شدم به خاطر لطف خدا و بعد مردم بوده است. چند وقت پیش در برنامه «چهل تیکه» مصاحبه ای داشتم که هنوز پخش نشده است. در آن برنامه گفتم من با اجازه مردم به رسانه ملی آمدم و تا هر وقت مردم اجازه دهند در خدمتشان هستم. ما خادم مردمیم چون رسانه با سرمایه ملی اداره می‌شود و اگر مردم اجازه دهند و دوست داشته باشند ما برایشان کار می‌کنیم.

گوینده پیشکسوت خبر با اشاره به تعدد رسانه‌ها در عصر کنونی و مهیا بودن فضای کار، خاطرنشان کرد: در رسانه خیلی‌ها زحمت می‌کشند، مردم ما را جلوی صحنه می‌بینند اما نیروی‌های زیادی زحمت می‌کشند و هیچکس نمی‌بیند، بازنشسته می‌شوند و هیچکس آن‌ها را نمی‌شناسد. اینها شاید از چهره های هنری هم تاثیرگذارتر باشند؛ من توقع نداشتم وقتی بازنشسته شدم با من به طرز ویژه ای برخورد شود اما طبعا کسی که علاقه‌مند به رسانه است اگر زمانی هم قرار است کنار رود باید مقداری محترمانه تر برود. این روزها رسانه‌ خیلی گسترده شده‌ و فضای رسانه فقط مختص رسانه ملی نیست. یک زمانی تنها رادیو و تلویزوین بود. در دهه ۶۰ همه چشم‌ها و گوش‌ها به دو شبکه تلویزیون و یک شبکه رادیویی بود؛ شبکه یک و دو و شبکه رادیویی ایران. طبعا آن موقع بُرد چنین رسانه‌ای خیلی بیشتر بود؛ الان با توجه به گستردگی رسانه‌ها کار رسانه‌ ای سخت شده و باید برنامه‌ها جذابیت داشته باشد تا مردم ببینند.

این گوینده درباره حضور در فضای مجازی توضیح داد: به من گفتند وقتی از صداوسیما جدا شدید فضایی برای دل مشغولی‌هایتان داشته باشید؛ البته  دوستان بیشتر مدیریتش می‌کنند و من زیاد وارد نیستم.

حیاتی همچنین درباره حضور در برخی از تبلیغات خاطرنشان کرد: برخی از تبلیغات را نباید قبول می‌کردم و از لحاظ وجهه کاری در مکانی بودم که باید چیزهایی را رعایت می‌کردم؛ سعی می‌کنم از این پس با درایت بیشتری این کار را بکنم و با شرکت ‌های معتبر که خدمت رسانی می‌کنند همکاری کنم و در خدمت تولیدکنندگان و کارآفرینان باشم.

او در ادامه درباره ثروت و علاقه به مال دنیا گفت: پول خوب است اما اگر خودم تنها بودم، خیلی برایم مهم نبود؛ خودتان می‌دانید حقوق بازنشستگی صداوسیما کم است و شاید گفتن مقدارش باعث شرمندگی بشود. برای خانواده باید تلاش کنیم و سعی کنیم برای آن‌ها زندگی را بسازیم؛ هیچ وقت علاقه‌مند به مال دنیا نبودم، البته من از محتاج بودن بدم می‌آید و فکر می‌کنم آدم فقط باید محتاج خدا باشد؛ به اندازه‌ای که آدم زندگی آبرومندی داشته باشد، خانه و ماشینی داشته باشد و محتاج دیگری نباشد و اگر مریض شد بتواند خودش را اداره کند، خوب است.

او خطاب به مردم گفت: برای شما ملت بزرگ ایران پیوسته سلامتی، تندرستی، اقتصادی پویا، جوانانی موفق، اشتغال، تولید، زندگی آباد و هر چیزی که برای ایران عزیز ما زیبنده و خواستنی است را آرزومندم. همان چیزهایی که در دل ملت ایران است را آرزو می‌کنم به آن دست پیدا کنیم. امیدوارم کشوری شایسته مردم ایران، نام بلند ایران و تاریخ چند هزار ساله‌ ایران را با یکدیگر بسازیم و در سلامت و شادی باشیم.

حیاتی در پایان گفت‌وگو با داریوش فرضیایی همچنین با بغض عنوان کرد: الان مشکلات اقتصادی زیاد است. جوانان ما بیکار هستند، شما سعی می‌کنید با هنر خود آن ها را شاد کنید و بخندانید اما تا وقتی جوانی کار ندارد و دستش تنگ است و نمی‌تواند خانواده تشکیل دهد متاسفانه شادی هم نیست.

  • 21
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش