در حالی که اقتصاد در ایران روز به روز بیشتر در حالت تنگنا قرار میگیرد و مشکلات و کاستیها ماندگار به نظر میرسند، این تحلیل که «رابطه اروپا با ایران هرگز از این بدتر نبوده است» نگرانیها را به بیشترین حالت ممکن خود میرساند.
قانون نانوشتهای در علم اقتصاد رای به این میدهد که «تعامل با کشورهای صاحب اقتصاد» الزامی اصلی در تحقق هدف رشد و توسعه است، یعنی اگر دنبال خروج از رکود هستیم، باید بنا را بر این بگذاریم که به جای کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی با کشورهایی وارد فضای داد و ستد شویم که در اقتصاد جهانی حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
علی بیگدلی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ در این رابطه اظهار داشت: متأسفانه اقتصاد در ایران به طور کاملاً پررنگی تحت تأثیر دیپلماسی قرار گرفته است و به همین دلیل باید با این موضوع کنار بیاییم که قرار نیست، گرههای معیشتی به این زودیها باز شود چرا که ما در حال حاضر با نظام بینالملل بنای تعامل نداریم و به همین دلیل، لاجرم باید مهیای تداوم تهدیدهای اقتصادی از سوی جامعه جهانی باشیم.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه با اشاره به رابطه ایران با اروپا گفت: اروپا را باید مرکز صنعت دنیا بدانیم و همچنین باید این را در نظر بگیریم که کشورهای اروپایی در تجارت جهانی حرف اول را میزنند. این در حالی است که اروپا به ویژه کشورهای مهمی چون فرانسه، آلمان، انگلیس و ... نگاه توأم با تهدیدی به ایران دارند و به همین دلیل فرصتهایی که میتواند در گره گشایی از اقتصاد ایران تأثیرگذار باشد از ما سلب شده است.
وی افزود: همچنین در شرایطی که سه کشور آلمان، انگلیس و فرانسه که همچنان در برجام مانده اند، رسماً اعلام کرده اند اگر ایران بعد از ۱۸ اکتبر سال جاری که از ممنوعیت خرید و فروش اسلحه بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ آزاد میشود، اقدام به خرید و فروش اسلحه کند، نه تنها در مسئله برجامه همراهیای نخواهیم داشت بلکه پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع خواهیم داد که اگر این تهدید عملی شود، همه تحریمهای پیش از قرارداد ۲۰۱۵ دوباره فعال خواهند شد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: این فضای تقابل با اروپا در حالی ماندگار است که دولت بنا دارد، رابطه با همسایهها را ترمیم کند. در واقع هیچ کس نمیتواند همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس را سود ده نداند، اما این را باید در نظر گرفت، یک کشور نفتی مثل ایران نیاز شدیدی به داد و ستد با کشورهای صنعتیای دارند که در اقتصاد به شکوفایی رسیده اند. اساساً رابطه با همسایه ای، چون عربستان به دلیل پتانسیلهای مشترک اقتصادی نمیتواند اثری قابل توجه در ترمیم فضای شلخته اقتصاد ایران داشته باشد.
بیگدلی توضیح داد: وقتی یک کشوری نمیتواند نظم اقتصادی لازم را به وجود بیاورد، در قدم اول باید بررسی الزامهای خروج از بحران را در دستور کار قرار بدهد. نظام تصمیم گیری در حالی به نظاره گرفتاریهای عمومی نشسته است که هر مشکلی راهی برای رفع دارد، اما دولت ایران همچنان اصرار به این دارد که روسیه و چین را به عنوان متحد ببیند و همزمان با کشورهای آفریقایی یا آمریکای جنوبی وارد مذاکره و رابطه شود. سئوال این است، رابطه با کشورهایی که به لحاظ اقتصادی کشورِ فرودست در جهان شناخته میشوند، چه عایدی میتواند برای اقتصاد ایران داشته باشد. آیا غیر از این است که نظام حکمرانی به مسائلی غیر از اقتصاد اهمیت میدهد؟ پاسخ قطعاً «نه» است.
وی در پایان گفت: آلمان، فرانسه، انگلیس و ... اکثر کشورهای اروپایی به قدری از منابع اقتصادی غنی هستند که میتوانند در باز شدن گرههای اقتصادی ایران و هر کشور سهمی ۱۰۰ درصدی داشته باشند. پس رویکرد مطلوب چیزی جز این نیست که دستگاه دیپلماسی در کنار دغدغههایی که دارد، تلاشش را به کار بگیرد تا موانع دیپلماتیک اقتصادی از پیش رو برداشته شوند.
- 18
- 3