به گزارش روزنامه شهروند، «یارانه بیشتر هیچ معنایی جز چند برابر شدن قیمتها ندارد.» این نکتهای است که اقتصاددانان به آن تأکید میکنند و معتقدند؛ این موضوع وجهه پنهان وعدههای غیرکارشناسی است که برخی نامزدهای انتخاباتی به مردم میدهند. یارانهها بحث داغ انتخاب شدهاند.
سال ٨٩ که حاملهای انرژی آزاد شدند، کمتر کسی فکر میکرد پرداخت ماهانه ٤٥هزار تومان، تا این حد درجامعه مسألهساز بشود. حالا کاندیداها با استفاده ازهمین ترفند درتلاشند برای خود رأی جمع کنند و وعده ٣برابرشدن این پرداخت نقدی ماهانه را میدهند. وعدهایی که اقتصاددانان معتقدند؛ غیرقابل تحقق است مگر اینکه قیمتها هم پابهپای آن سه یا حتی چند برابر شوند. بودجه که برای پرداخت یارانهها درسال قبل درنظر گرفته شده، ٣٩هزارمیلیارد تومان برای پرداخت کل ١٢ماه پارسال بوده است. حالا تصور کنید این مبلغ برای تأمین یک پرداختی ١٥٠هزار تومانی به هر فرد متقاضی، باید به ١١٧هزارمیلیارد تومان برسد.
حمیدرضا برادران شرکا اقتصاددان به «شهروند» میگوید: درحال حاضر منبع خاصی برای چنین پرداختی نداریم، مگر اینکه کالاهای مورد استفاده مردم به همین میزان افزایش قیمت پیدا کند. او میگوید: درصد قابل توجهی ازپیشنهاداتی که کاندیداها درمناظرهها میدهند، اجرایی نبوده و بیشتر شبیه یک وعده توخالی است. میثم هاشمخانی، اقتصاددان دیگری است که به «شهروند» میگوید: باید دید برای پرداخت یارانههای ٢ یا ٣برابر هدف جیب دولتهاست یا مردم؟
درحالی که محمدعلی وکیلی، سخنگوی ستاد روحانی گفته است: پرداخت یارانه ۱۵۰هزار تومانی نان لواش را به ۲هزار تومان میرساند! رضا پدیدار عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران به «شهروند» میگوید: اگر یارانهها، ٢ یا ٣برابر شود، قیمتهای حاملهای انرژی افزایشهای قابل توجهی پیدا میکند.
برای مثال، حداقل قیمت بنزین به هزارو٧٠٠ تومان میرسد. به گفته او، وقتی قیمتهای حاملهای انرژی درسال ٨٩ آزاد شد، ضمن پرداخت ماهانه ٤٥هزار تومان به هر فرد، بنزین از لیتری ١٠٠ به ٧٠٠ و برق از کیلوواتی ٢٣ به ٧٥ الی ٣٥٠ تومان رسید. حالا تصور کنید با ٢ یا ٣برابرشدن یارانهها چه اتفاقی برای این حاملها میافتد. من فکر میکنم گازوییل حداقل به هزارتومان میرسد!
مرکز پژوهشهای مجلس هم بیکار ننشسته است. روز گذشته، دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس، درگزارشی با عنوان «پولپاشی در اقتصاد: مبانی و آثار» با نگاهی به ادبیات این موضوع به ارزیابی و بررسی تأثیرات موارد مختلف پولپاشی احتمالی دربودجه دولت درشرایط فعلی اقتصاد ایران پرداخته است.
دراین گزارش برآورد شده است؛ درشرایط فعلی، اقتصاد ایران، هر ٥٠هزارمیلیارد تومان پولپاشی (برای تأمین یارانههای نجومی) در بودجه دولت (معادل کمی بیش از ۵۰هزار تومان برای هر ایرانی)، درسال اول، حداقل اثر تورمی معادل افزایش ۶/۴درصد داشته باشد و پیشبینی تورم فعلی را از ۱۱/۲درصد کنونی در سالجاری به ۱۷/۶درصد درپایان سال برساند.
وعده توخالیدادن راحت است
براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت باید همه پیشنهادات مالی خود را که برای آن نیاز به بودجه و هزینه دارد، در قالب یک لایحه تحت عنوان لایحه بودجه به مجلس بدهد. مجلس لایحه بودجه را بعد از بررسی منابع موجود درصورت امکان تصویب کرده و برای تأیید نهایی به شورای نگهبان میفرستد. اینها را حمیدرضا برادران شرکا در ابتدای کار گفته و ادامه میدهد: فقط دراین صورت یا درقالب قانون متمم بودجه امکان پیگیری هر پرداختی وجود دارد. با توجه به این مسائل، به نظر میرسد تا پایان سالجاری امکان پرداخت یارانههای ١٥٠هزار تومانی اساسا وجود ندارد. وعدهدادن راحت است، فکرکردن و بررسیکردن برای آن اما کار مشکلی است.
کالا به جای پول
درکشورهای توسعهیافته به جای پرداخت نقدی، کالا به دهکهای پایین درآمدی میدهند. حمیدرضا برادران شرکا میگوید: دربرخی کشورهای توسعهیافته هم پرداخت نقدی برای اقشار بسیار کمدرآمد ممکن است وجود داشته باشد اما عمدتا تلاش دولتها بر این است که نیاز این اقشار را ازطریق تأمین کالاهای ضروری به صورت بن تأمین کنند و با این کار، بخشی از هزینههای دهکهای پایین درآمدی، جبران شود.
پرداخت نقدی مسکن موقتی است
درحال حاضر دو دیدگاه اقتصادی بین کاندیداها وجود دارد. دیدگاه اول، مدعی پرداخت نقدی و پاشیدن پول درجامعه است و دیدگاه دوم بر این عقیده است که به جای پرداخت نقدی، باید شرایط ایجاد یک شغل و درآمد دایمی را برای افراد ایجاد کرد تا کرامت انسانی و پویایی اقتصادی حفظ شود. شرکا توضیح میدهد: دیدگاه اول در ادبیات توسعه جایی ندارد. پرداختهای نقدی فقط نوعی مسکن است که راهحل موقتی محسوب میشود اما دیدگاه دوم دنبال ایجاد شغل پایدار و جراحی بیماریهای اقتصاد و درمان دایمی است. در دیدگاه دوم، اقتصاد در درازمدت رونق پیدا میکند و محیط مناسبی برای کسبوکار فراهم میشود. مردم باید آگاه باشند و بین این دو دیدگاه، دیدگاه منطقی و درستتر را انتخاب کنند.
اگر یارانهها ٣ برابر شود، دلار به ٨هزار تومان میرسد!
سعید لیلاز اقتصاددان به ایسنا گفته است: هرکس میتواند یارانه نقدی اقشار مختلف جامعه را اضافه کند، ولی با این شرط که به ازای هر ۵۰هزار تومان یارانه نقدی، هزارتومان افزایش درقیمت دلار رخ دهد، بنابراین افزایش یارانه نقدی به ۲۵۰هزار تومان مستلزم ٨هزار تومانشدن قیمت دلار است. با این حساب چرا ۲۵۰هزار تومان؟ میشود یکمیلیون و۲۵۰هزار تومان به هر نفر داد، به شرط آنکه دلار به قیمت ۱۸هزار تومان برسد و این یعنی تورم و کاهش قدرت خرید خانوار ایرانی بهویژه دهکهای پایین درآمدی!
حمیدرضا برادران شرکا هم دراینباره به «شهروند» توضیح میدهد: وقتی میخواهیم یارانههای نقدی را چند برابر کنیم، چند راه پیشرو داریم. بیایید به عقبتر برگردیم. وقتی پرداخت یارانههای ٤٥هزار تومانی آغاز شد، قیمت کالاهایی که پیش از این به آنها سوبسید تعلق میگرفت را واقعی کردیم و از پولی که باقی میماند، ٤٥هزار تومان یارانه پرداخت شد و مابقی آن قرار شد بین اقشار کمدرآمد جامعه پخش شود. حالا اگر قرار است پرداختها دو یا سهبرابر شود، باید قیمت کالاها هم به همین میزان افزایش یابد تا ازمحل این افزایش قیمتها بودجه لازم برای پرداخت یارانه به مردم تأمین شود.
محل بعدی تأمین بودجه یارانههای ١٥٠ یا ٢٥٠هزار تومانی میتواند از محل درآمد دولت باشد. برای اینکه درآمد دولت به این اندازه زیاد شود، باید مالیاتها را دو یا سه برابر کند که این اتفاق هم قطعا پسلرزههای مختلفی در جامعه ایجاد میکند. اگر هم قرار است تأمین این بودجه از محل فروش نفت بوده و متکی به آن باشد، دلار باید به همان اندازه بالا رود که بالا رفتن دلار باز روی قیمتها تأثیر مستقیم و غیرمستقیم میگذارد؛ این راهحل نیست.
از جیب دولت یا از جیب خود مردم؟
میثم هاشمخانی اقتصاددان به «شهروند» میگوید: بین «وعده» انتخاباتی و «برنامه» انتخاباتی، مرز باریکی وجود دارد. برنامه انتخاباتی (برعکس وعده انتخاباتی)، علاوه بر طرح چارچوب مشخص و دقیق، شیوه اجرا و بهویژه شیوه تأمین منابع مالی را هم دقیقا مشخص میکند. بهطور ویژه درباره هر برنامه انتخاباتی در حوزه اقتصاد، پرسش کلیدی آن است که قرار است بودجه آن برنامه از جیب دولت تأمین شود یا از جیب مردم؟ اینکه بودجه یک برنامه انتخاباتی، مثلا ٣ برابر شدن یارانه نقدی، از جیب «دولت» تأمین شود، یعنی یا بخشی از مالیاتها افزایش یابد یا بخش مشخصی از هزینههای دولت حذف شود.
بهطور مشابه تأمین بودجه یک برنامه انتخاباتی، مثلا همین ٣ برابر شدن یارانه نقدی، از جیب «مردم»، یعنی چاپ پول و تحمیل تورم به عامه مردم، یا مثلا افزایش شدید قیمت دلار یا افزایش شدید قیمت سایر کالاها و خدماتی که دولت فروشنده آنهاست. بهعنوان مثال دولت قبل پرداخت یارانه نقدی و ارایه مسکن مهر را بدون برنامهریزی مشخص درباره شیوه تأمین بودجه آغاز کرد.
نتیجه آن شد که در ٢ سال پایانی دولت قبل، بخش عمده هزینه این ٢ طرح بزرگ در قالب شوک تورمی و شوک قیمت دلار، از جیب مردم تأمین شد. در واقع وجه تمایز برنامههای انتخاباتی پوپولیستی و غیرپوپولیستی همین است: برنامههای پوپولیستی صرفا وعدههایی بزرگ هستند با شیوه تأمین مالی نامشخص. در مقابل، برنامههای اقتصادی علمی، در کنار طرح دقیق هدف و چارچوب برنامه، شیوه اجرا و شیوه تأمین مالی را هم دقیقا مطرح میکنند.
این اقتصاددان میگوید: در مناظره اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری، شایسته است کاندیداهای مطرحکننده وعده «٣برابر شدن یارانه نقدی» به این پرسشها پاسخ دهند: مقدار بودجه این برنامه چقدر است؟ این بودجه قرار است از طریق افزایش مقدار مالیات تأمین شود؟ اگر بله، افزایش مالیات در کدام بخشها؟ این بودجه قرار است از طریق حذف بخشی از بودجههای فعلی دولت تأمین شود؟ اگر بله، بودجه کدام بخشها قرار است حذف شود؟ این بودجه قرار است از طریق چاپ پول و ایجاد تورم تأمین شود؟ اگر بله، چه مقدار چاپ پول و چه مقدار ایجاد تورم؟ این بودجه قرار است از طریق افزایش قیمت دلار تأمین شود؟ اگر بله، چه مقدار قرار است قیمت دلار افزایش یابد؟
اگر کاندیداهای مطرحکننده وعده «٣ برابر شدن یارانه نقدی» به این پرسشها پاسخ دقیق ندهند، طرح آنها یک «برنامه اقتصادی علمی» نیست، بلکه یک «وعده پوپولیستی» است که میتواند تبعات ویرانگری را برای اقتصادی کشور به همراه آورد.
از کدام دهک حرف میزنید؟
رضا پدیدار میگوید وقتی یک نامزدی حرف از افزایش یارانه دهکهای پایین درآمدی میزند، باید از او پرسید که روش او برای پیدا شناسایی این دهکها چیست؟ در حال حاضر در کشور ما یک بانک اطلاعاتی جامعه که در آن تمامی دهکها ثبت شده و قابل پیگیری باشد، وجود ندارد. بلکه، یارانه باید بین دهکهای یک تا چهار جامعه توزیع میشد اما شما میتوانید این دهکها را شناسایی کنید؟ آیا اصلا خزانه کشور امکان وصول را دارد؟ من فکر میکنم برخی وعدههایی که نامزدهای محترم مطرح میکنند براساس حقایق و مستندات موجود نیست.
مائده امینی
- 17
- 4