ایرانیان از دیرباز تاکنون با کمبود آب دست و پنجه نرم میکنند. نشانههای آن را میتوان در فلات مرکزی و مناطق جنوبی ایران یافت. وجود قناتهای متعدد گویای دوراندیشی ایرانیان و تامین آب مورد نیاز خود از دل کویریترین مناطق کشور است. اما چند سالی است که کمبود آب و خشکسالی ایران را به صورت جدی تهدید میکند تا جایی که این مسئله به یکی از اساسیترین معضلات کشور تبدیل شده و مردم برخی مناطق را با قحطی آب چند روزه رو به رو کرده است. هرچند که بر اساس نظر کارشناسان، میزان کمبود آب در مناطق مختلف کشور با یکدیگر تفاوت داشته و تنها تغییرات اقلیمی عامل خشکسالی کشور نبوده و فعالیتهای انسانی و مصرف بیرویه آب بهخصوص حفر چاهای عمیق و نیمهعمیق در بخش کشاورزی این روند را تسریع کرده اما همین اقدامات انسانی، مردم مناطق مرکزی کشور را بیشتر با این مسئله درگیر کرده است. تا جایی که شاهد برخی اعتراضات پراکنده بودهایم.
کلید کمآبی اصفهان در خلیج فارس
حالا در پی خشکسالیهای اخیر زایندهرود و در میانه مشکلات عدیده مردم مناطق مرکزی به خصوص اصفهان، حمیدرضا فولادگر نماینده مردم این شهر از انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی ایران و تامین آب این استان خبر داده است: «اجرای این طرح طی سالهای اخیر آغاز شده و طرح انتقال آب از خلیج فارس به استان کرمان حدود ۴۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد.» وی ادامه داد: «اجرای این طرح برای صنعت توجیه اقتصادی دارد اما برای تامین آب شرب سودی ندارد و دولت باید برای بهره برداری از این طرح یارانه پرداخت کند.»
فولادگر با بیان اینکه سرمایه گذاران بخش صنعت و بخش خصوصی از اجرای این طرح استقبال کرده اند، توضیح داد: «شیرین کردن آب شور خلیج فارس برای شرب هزینه بَر است و به همین دلیل برای بخش شرب توجیه اقتصادی ندارد.» وی همچنین با اشاره به اینکه بحران آب در فلات مرکزی ایران بویژه اصفهان در آینده نزدیک مشکلات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی را بوجود خواهد آورد از دولت خواست تا برای تکمیل و بهره برداری از طرحهای آبی در این استان مجوز برداشت از صندوق توسعه ملی را دریافت کند.
وی افزود: «مشکل کم آبی اصفهان مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه اتخاذ تصمیمهای اشتباه طی ۲۵ سال گذشته موجب شده تا زایندهرود خشک شود.» وی بیان کرد: «گرچه خشکسالی در بروز این پدیده نقش داشته است اما خشکسالی عامل اصلی کم آب شدن این خطه نیست و نباید از اتخاذ تصمیمهای اشتباه برای حوضه آبریز زاینده رود در دولتهای سازندگی، اصلاحات، مهروز و تدبیر و امید چشم پوشی کرد.» در همین خصوص مسعود میرمحمدصادقی، مدیرعامل شرکت سهامی آب منطقهای اصفهان نیز با بیان اینکه طرح انتقال آب از خلیجفارس، برای مصارف آشامیدنی مردم در فلات مرکزی از جمله استان اصفهان در دستور کار جدی وزارت نیروست، گفت: «بخشی از آب حوضه آبریز سد کارون، پس از تلمبه شدن، از تونل سوم کوهرنگ در حال انتقال است. وزارت نیرو دو طرح انتقال آب ویژه بخش صنعت و آشامیدنی مردم ساکن در فلات مرکزی را در دست بررسی دارد.»
وی افزود: «طرح انتقال آب از خلیجفارس برای مصارف آشامیدنی مردم در فلات مرکزی، ازجمله استان اصفهان در دستور کار جدی وزارت نیروست که میتواند بخشی از نیاز آینده ساکنان استانهای اصفهان و یزد را با شیرین کردن آب دریا تامین کند.»
احتمال شوری سفرههای آب زیر زمینی
سروش مدبری، استاد دانشگاه تهران درباره تبعات شیرین کردن و انتقال آب شور دریای خلیج فارس، به آفتاب یزد گفت: «این مسئله برای خلیج فارس هیچ تبعاتی نخواهد داشت اما بیشتر تبعات در طول مسیر انتقال آب اتفاق میافتد. زمانیکه آب شور را از جایی به جای دیگر منتقل میکنیم باید آب شور را نمکزدایی کنند. اینکه با این نمکها چه کنند و مدیریت و از بین بردن آنها چه خواهد شد، یک مسئله اساسی است. اگر آب شور را به محل مورد نظر آورده و بعد تصفیه کنیم، انتقال آن ممکن است باعث شور کردن مسیر و سفرههای آب زیر زمینی شود.»
دولت سوبسید دهد
اسدالله قرهخانی الوستانی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با آفتاب یزد با تاکید بر خودکفا بودن ایران در بحث تکنولوژی آب شیرینکن و پمپاژ گفت: «تا کنون برای چند کارخانه سنگ آهن در کرمان و یزد این کار انجام شده است. آنها این پروژه را آغاز کرده و با استخدام پیمانکار و سرمایهگذاری سنگین برای استفاده آب در کارخانه و معادن خود، آب را شیرین کرده و سپس انتقال میدهند. تاکنون بیشتر آب شیرین برای مصارف صنعتی آنان استفاده شده است. در کرمان ایستگاههای تقویت فشار را در اختیار دارند و با محاسباتی که داشتهاند آن را مقرون به صرفه دانستهاند.»
وی افزود: «هزینه شیرین کردن آب خلیج فارس بالاست. این کار دو هزینه در پی دارد. یکی شیرین کردن آب شور و دیگری انتقال آن. این آب هزینه سنگینی نسبت به تصفیه و انتقال آب سدها دارد. دولت باید برای این کار سوبسید دهد.» سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: «در نهایت آب شیرین شده با حفاری و خطوط لوله، منتقل میشود اما این انتقال چنان نیست که به محیط زیست آسیب برساند.»
اگرچه ادعا شده انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران امکانپذیر بوده و شاید تا حدودی مشکلات کمآبی مردم این مناطق را حل کند اما با توجه به گستره خشکسالی در ایران، خشک شدن روز افزون سفرههای آب زیرزمینی و نیاز مردم دیگر مناطق کشور به آب شیرین در بلند مدت، باید دید که تا چه حد این اقدامات میتوانند مفید باشند و دولت تا کجا از این طرح حمایت کرده و بودجه اختصاص میدهد. با اینکه شیرین کردن آب خلیج فارس پدیده جدیدی نبوده و سالهاست که کشورهای حاشیه این دریا برای تامین آب مورد نیاز خود از این روش استفاده میکنند اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که وسعت کشور پهناوری چون ایران قابل مقایسه با کشورهای حوزه خلیج فارس نیست و شیرین کردن و انتقال آب از خلیج فارس به کشورهای حاشیه آن بسیار کم هزینهتر و آسانتر از ما انجام میشود. شاید در شرایط کنونی کشور، این کار چندان غیرممکن و دور از ذهن به نظر نرسد اما باید دید در آیندهای نه چندان دور، با گسترش خشکسالی به دیگر مناطق کشور و با نظر به مشکلات بودجهای دولت، آیا این تضمین وجود دارد که مسئولان بتوانند هزینههای بالای شیرین کردن آب و انتقال آن به شهرهای ایران در وسعت بالا را بپردازند یا خیر؟
- 18
- 1