جای تابلوی دانشکده عالی میراث فرهنگی در کاخ نیاوران ، یک قابِ خالی است؛ تلخترین قابی که دانشجویان این مرکز آموزشی تا امروز به چشم دیدهاند. آنها چند روزی است که در ساختمان قدیمی خوابگاه دانشجوییشان شاهد اتفاقاتی عجیبند: همه وسایل دانشگاهشان (مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی) را از ساختمان مدرسه پهلوی در کاخ نیاوران به خوابگاه آوردهاند و ترم جدید باید در یکی از طبقات خوابگاه پسرانه بگذرد، اما برای آنها هیچ چیز به اندازه انحلال دانشگاه نگرانکننده نیست.
ماجرا درست ١٨ تیر شروع شد. آن روز با حکم علیاصغر مونسان، رئیس سازمان میراثفرهنگی، رئیس این دانشگاه عوض شد؛ یوسف منصورزاده رفت و رضا معصومیراد، مشاور رئیس سازمان، با حفظ سمت، به جای او نشست.
درباره دلایل این جابهجایی اما هیچ توضیحی بهطور رسمی داده نشد. با آمدن سرپرست جدید، دوباره زخمی کهنه سرباز کرد؛ طرحی برای انحلال دانشگاهی که از سال ٩٤ هیچ دانشجویی جذب نکرده است.
نیاوران خوب، نیاوران دوستداشتنی
کلاسهای دانشجویان دانشکده عالی میراث فرهنگی تا پیش از این در ساختمانی در کاخ نیاوران برگزار میشد، در مدرسه اختصاصی پهلوی. این مدرسه و فضاهای خدماتی آن در ضلع شمالشرقی کاخ که تا پیش از انقلاب خاندان پهلوی و رجال دربار در آن درس میخواندند، مدتها بهعنوان انبار استفاده میشد، تا اینکه در سال ٦٨ با مجوز وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تبدیل شد به نخستین مرکز آموزش عالی تخصصی میراث فرهنگی.
این بهترین کاربریای بود که میشد برای یک مدرسه تاریخی در نظر گرفت. در سالهای بعد این مرکز در رشتههای مرتبط با میراثفرهنگی، هنرهای سنتی، موزهداری، مردمشناسی، باستانشناسی، مرمت آثار تاریخی، مرمت بناهای تاریخی، راهنمای موزهها و محوطههای تاریخی دانشجو میگرفت و توانست بیش از ٢هزار فارغالتحصیل داشته باشد و از قضا بسیاری از درسخواندههای این مرکز تبدیل شدند به متخصصان حوزه میراث فرهنگی و مسئولان و مدیران امروزی موزهها و ادارههای میراث استانها. دانشجویان و استادان حال میپرسند مگر میشود جایگزینی برای این دانشگاه پیدا کرد؟ ماجراهای عجیب این دانشگاه، خیلی پیش از ١٨ تیر گذشته آغاز شده بود. وقتی در سال ١٣٨٢ شورایعالی اداری مصوبهای صادر کرد که در آن با توجه به رواج بیرویه مراکز آموزشی وابسته به دستگاههای اجرایی، بر بازنگری این مراکز تاکید شد. با استناد به این مصوبه چند مرکز آموزش عالی وابسته به دستگاههای اجرایی تعیین تکلیف شد، فعالیتشان محدود یا به وزارت علوم واگذار شدند.
اما به استناد این مصوبه هیچ مرکزی منحل نشد، مگر دانشکده میراث فرهنگی که هفتسال بعد از این مصوبه به ورطه انحلال افتاد. سال ١٣٨٩ حمید بقایی، رئیس وقت سازمان میراثفرهنگی، فعالیت مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی را غیرضروری دید و از شورایعالی اداری برای این مرکز درخواست تعیین تکلیف کرد. دوسال بعد از این شورایعالی اداری تصمیم به تعیین تکلیف مراکز آموزش عالی زیر نظر دستگاههای اجرایی گرفت. اگرچه بر این اساس دستگاههای اجرایی نباید مرکز آموزش عالی یا دانشگاه میداشتند، اما مراکز آموزش عالی وزارت نفت و وزارت آموزشوپرورش از این تصمیم مستثنی شدند. فعالیت دانشکده میراث فرهنگی هم به شورایعالی میراث فرهنگی کشیده شد و در آنجا هم مصوب شد، اما با تغییر مدیریتها کار حفظ مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی متوقف شد. این مرکز آموزشی بلاتکلیف ماند تا اینکه ٦ ماه پیش هم نیمی از ساختمان دانشگاه تخلیه شد و هفته پیش کار به انتقال همه وسایل دانشگاه کشید.
روایت نماینده دانشجویان: این آخرین قدمها برای انحلال است
هفته پیش اسباب و اثاثیه دانشگاه را به خوابگاه پسران آوردند. محمد ربیعی میگوید این آخرین قدم برای انحلال دانشگاه است. او نماینده دانشجویان دانشکده عالی میراث فرهنگی است و میگوید: «انتقال دانشکده، انحلال دانشکده را در بطن خود دارد. این دغدغه اصلی ما است، مایی که قرار است در آینده کمکی برای حفظ میراث فرهنگی این سرزمین باشیم. اگر امروز که جلوی چشمهای ما ریشه میراث فرهنگی یعنی آموزش را میزنند، ساکت بمانیم، چند سال دیگر چطور میتوانیم کار مرمت و حفاظت بناها و محوطههای تاریخی را انجام دهیم؟»
به گفته این دانشجو، اتفاقات دو روز بعد از این جابهجاییها آغاز شد. «یوسف منصورزاده، رئیس دانشگاه بدون هیچ دلیلی عزل شد و رضا معصومیراد آمد. بعد از آن، آقای مونسان به دانشکده ما آمد و دستور داد که ظرف چند روز یا نهایتا یک هفته دانشگاه منتقل شود به خوابگاه. بعد از آن دستور، شروع کردند به انتقال وسایل. این کار یک هفته طول کشید.»
اردیبهشت سال پیش منصورزاده، رئیس وقت مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی گفته بود که بنابر مصوبه شورایعالی اداری قرار بوده این مرکز به وزارت علوم منتقل شود و از زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خارج شود. بنا بود مذاکرهای دراینباره انجام و درنهایت این کار در قالب یک تفاهمنامه انجام شود. اما مدتی بعد –در تیرماه- خبر داد که دیوان محاسبات اداری اجبار کرده که مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی نباید به فعالیت خود ادامه بدهد. یکسال بعد از این ماجرا اما معصومیراد، رئیس دبیرخانه شورایعالی میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حکمی از سوی علیاصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی مامور به اجرای مصوبه شورایعالی اداری برای تعطیلی این مرکز آموزشی شد.
ربیعی میگوید: «مشکل این است که هیچ توضیحی به دانشجویان داده نشده، بهویژه برای بچههایی که از شهرستان میآیند و معلوم نیست ترم بعد خوابگاه داشته باشند یا نه. لازم است حداقل مدیران ارشد سازمان توضیحات قانعکنندهای ارایه دهند. اینکه درِ این مرکز بسته بشود چه سودی به حال سازمان دارد؟ قرار است چه اتفاقی برای دانشجویان بیفتد؟»
از طرفی این ماجراها درست زمانی درحال رخ دادن است که طرح تبدیل سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به وزراتخانه، درحال بررسی است و همین چهارشنبه نمایندگان مجلس در نشستی علنی طرح تشکیل این وزارتخانه را برای تامین نظر شورای نگهبان اصلاح کردند.
این ساختمان کهنه است و ناایمن
خوابگاهی که حالا قرار است کلاسهای دانشگاه عالی میراث در آن برگزار شود، ساختمانی سه طبقه و کهنه است. خوابگاه دانشجویان در طبقه دوم است که یکسال پیش تعمیر شده. خوابگاه چند سالی است که خلوتتر شده و باقی طبقاتش خالی است، چون دانشکده از سال ٩٤ دانشجو نگرفته است.
ربیعی اما میگوید باقی طبقات مخروبه است: «آن همه باری که آمده، کل سالن خوابگاه و اتاقها را هم پر کرده و معلوم نیست جای چیدن داشته باشد. در طبقه همکف دو تا اتاق ٢٤ متری که فرم کلاس را ندارد، برای کلاس در نظر گرفتهاند و چند اتاق دیگر برای امور دانشجویی و ساختمان حراست. خوابگاه هنوز تابلوی دانشگاه ندارد. طبقه دوم که تازه پارسال بازسازی شد، کمی مرتب است، اما طبقات دیگر مخروبه است. حتی ما هم استفاده نمیکنیم، شرایط استفاده ندارد و خالی است.» او دانشجوی ترم آخر رشته مرمت و احیای بناهای تاریخی در مقطع کارشناسی است، از آخرین ورودیهای این دانشکده در بهمن سال ٩٤. او معتقد است این ساختمان کهنه، تحمل این همه بار را ندارد: «میزان فرسودگی ساختمانی که حالا دانشکده شده، بر ما مسجل است.
حجم بار میتواند مشکلساز باشد. این ساختمان از شهرداری و آتشنشانی چندباری به دلیل ایمننبودن اخطار گرفته است، بنابراین هیچ تضمینی بر ایمنی این ساختمان نیست و جدا از این، این فضا کاربری دانشکده میراثفرهنگی را هم نخواهد داشت، چون از اساس برای دانشکده طراحی نشده. ما نیاز به کارگاه داریم. در نیاوران در طبقه بالا کتابخانه هم داشتیم و در فضایی بسیار فرهنگی آموزش میدیدیم و کارگاههای مختلف برگزار میشد، اما ٦ ماه پیش نیمی از آن ساختمان هم تخلیه شد و حالا حکم تخلیه کامل آن اجرا شده است.» او از منابع مختلف شنیده که قرار است کاخ نیاوران ساختمان تخلیهشده را یا به موزه تبدیل کند یا به بخش اداری میراث فرهنگی. منتقدان اما این کاربریها را مناسب این بنا نمیدانند و میگویند کاربری آموزشی برای ساختمانی که سابق بر این مدرسه دربار بود، با بنا تناسب داشت و میتوانست مدرسه- موزه باشد.
بهترین برای میراثیها
«روز اولی که اثاث میآمد، تنها کاری که از دستم برمیآمد این بود که در لحظه همه وسایلم را بریزم جلوی خوابگاه تا اسبابها را نیاورند، اما با فشاری که آوردند نتوانستیم بیشتر مقاومت کنیم. مامور پلیس آوردند و رئیس حراست میگفت که برایم بد میشود. گفتهاند که به دلیل این مخالفتها در آینده کار دولتی نخواهم داشت. من را تهدید کردهاند، اما حتی اگر همه چیزم را از دست بدهم، برای دانشگاه تلاش میکنم. من نماینده بیش از ٢٠٠ فارغالتحصیل و دانشجوی این مرکز آموزشی هستم و میگویم اینجا یکی از بهترین دانشگاههای میراثفرهنگی بود و استادان توانایی داشت، اما حمایت نشد.
از دو ترم پیش فقط اعضای هیأت علمی به ما تدریس میکردند و دیگر استاد خارجی نداشتیم. با تعطیلی دانشگاه، ظرفیت حفظ میراثفرهنگیمان را از دست میدهیم.» ربیعی که اینها را میگوید یکی از ٩ دانشجویی است که ساکن خوابگاه پسرانه میدان ولیعصرند. او از همدان میآید و مابقی از شهرهای مختلف. دانشکده چهار سال است که دانشجوی جدیدی نگرفته و حالا از ورودیهای رشته مرمت ١٤ نفر باقی ماندهاند و ورودیهای موزهداری هم ١٥ نفر. خیلیها انصراف دادهاند.
انتقال دانشکده به خوابگاه درحالی است که از مدتها پیش دیگر بودجهای به این مرکز آموزشی میراثفرهنگی تعلق نگرفته و دانشجویان قربانی این تصمیمات شدهاند. دانشجویان حالا در جایی باید درس بخوانند که پیش از این بهعنوان خوابگاه هم استاندارد لازم را نداشت. ربیعی توضیح میدهد: «از زمان دستور انحلال دانشکده ما دچار مشکلات مختلفی شدیم، ازجمله اینکه امکاناتی که باید برای آموزش در اختیارمان میگذاشتند، دیگر نبود. دیگر نمیتوانستیم به سادگی کارگاهی برگزار کنیم. روسای دانشگاه هم میگفتند که هیچ بودجهای به این دانشگده تعلق نمیگیرد و معلوم نیست هزینهها را چطور تامین میکردند.»
یکی از اعضای هیأت علمی این دانشگاه که نمیخواهد نامش عنوان شود به «شهروند» میگوید: «این ساختمان به هیچ وجه ظرفیت آموزشی ندارد و ساختمان نیاوران هم که روزگاری مدرسه پهلوی بوده، دیگر کاربری بهتر از دانشگاه پیدا نخواهد کرد. متاسفیم از آنچه بر سر آموزش میراثفرهنگی آمد و هیچکس نبود که جلوی این اتفاق را بگیرد.
دانشجویان را فرستادهاند به ساختمانی که جای خوابشان بود و همه وسیلهها را از دانشگاه بیرون ریختهاند. هنوز واحدهای درسی دانشجویان تمام نشده و مجموعهای با ٣٠سال فعالیت علمی در حوزه آموزش میراثفرهنگی متلاشی شد، مجموعهای که بسیاری از استادان، متخصصان، مسئولان و مدیران امروز این حوزه، در آن پرورش یافتهاند. آیا هیچ جایگزینی برای این مرکز پیدا میشود؟ خیر. صحبت از مرکزی آموزشی است که یونسکو آن را تنها مرکز آموزش میراثفرهنگی در سطح منطقه میدانست که ساختار آموزش عالی کشور در حوزه میراثفرهنگی را پیریزی میکرد. متاسفانه از دانشجویان این دانشگاه حمایت نشد، دانشجویانی که از رتبههای برتر کنکور بودهاند، کسانی که با وجود رتبه بالایشان میتوانستند رشته دیگری انتخاب کنند، اما به دلیل علاقه به تاریخ و میراث این مرزوبوم، به این رشته آمدند و حالا سرنوشتشان این است.»
مهتاب جودکی
- 13
- 6
میترا
۱۳۹۸/۵/۱۶ - ۲:۳۱
Permalink