ما تمام عمر خود را از خودی گل میخوریم
دیشب و امروز و فردا از خودی گل میخوریم
کودکان کار بخشی از تمام ماجراست
دسته جمعی در همین جا از خودی گل میخوریم
سخت باشد حال و روز کودکان دوره گرد
جای مقداری مدارا از خودی گل میخوریم
اختلاسی میکند از میم الف تا جیم و کاف
با تمامی الفبا از خودی گل میخوریم
گل فروش و فالگیر و دکتر و آموزگار
از ندار و فرد دارا از خودی گل میخوریم
جانمان در دستمان از ترس ماشین پراید
جای مزدا و هیوندا از خودی گل میخوریم
وعدهها آمد که تدبیر و امیدش خواندهاند
بی نیازیم از اروپا، از خودی گل میخوریم
سحر بهجو
- 17
- 1