برنامه‌ریزی برای تقسیم مسئولیت‌ها در کاهش افسردگی بعد از ازدواج تاثیر داردافسردگی بعد از ازدواج
افسردگی نوعی واکنش نسبت به رفتار های عاطفی سرد میباشد و ازدواج بر افسردگی تأثير مستقیمی دارد. مطالعات نشانگر اینست که بعضی از زنان مبتلا به افسردگی بعد از ازدواج شده اند.
علل افسردگی بعد از ازدواج و روش های درمان آن
یکی از مهمترین علل افسردگی بعد از ازدواج اینست که احتمالا ازدواج با بی میلی ، بدون رضایت و میل شخصی و از روی« اجبار» صورت گرفته باشد. این اجبار به ازدواج میتواند در اثر عوامل درونی بوجود آمده باشد یا فشارهای خارجی باعث این عامل شده باشد؛ به عنوان مثال تصور کنید که خانمی حس می کند زمان ازدواجش فرا رسیده و احتمالا دیر هم شده، به همین ترتیب عجله دارد که به یکی از خواستگارانش جواب مثبت دهد و وارد زندگی زناشویی شود. به این حالت یک اجبار درونی گفته میشود که شخص خودش با آن درگیر می شود ولی بعد از ازدواج متوجه می شود واقعیت های زندگی با تصویری که از ازدواج ساخته، زمین تا آسمان تفاوت دارد.
یکی از مهمترین علت‌های افسردگی بعد از ازدواج میتواند ازدواج اجباری باشدزمانی که هر یک از ما به« اجبار» کاری را انجام می دهیم در خصوص خیلی از جنبه ها فکر نمی کنیم و بدرستی شرایط را نمی سنجیم. در نتیجه امکان دارد حس ناکامی به سراغ ما بیاید یا با این طرز فکر روبرو شویم که همسرمان گزینه ی مورد مناسبی برای ما نیست و از این رو اختلافات بالا گیرد. احتمالا هم فکر کنیم که همسرمان به اندازه کافی جذاب نیست. بدین ترتیب به این نتیجه می رسیم که آنچه بدست آورده ایم پاسخگوی نیازهای ما نیست. همه این موارد میتوانند سبب افسردگی بعد از ازدواج شوند. گاهی وقت ها اجبار برای ازدواج از راه یک عامل بیرونی صورت می گیرد. چند مورد از این اجبارها عبارتند از:
- دوری از خانواده و عزیزان
- تغییر ناگهانی سبک زندگی( Life Style) در قیاس با قبل ازدواج
- اختلاف سنی زیاد با همسر
- روا نشدن انتظارات بعد ازدواج
- تصورات واهی و غلط از زندگی مشترک
- اختلاف فرهنگی با همسر
- اختلاف طبقاتی در ازدواج ، اختلاف سطح مالی با همسر و خانواده او
- تنهایی و گوشه گیری بعد عروسی
- رابطه جنسی خشن و مستمر
وقایع مختلف در زندگی می تواند باعث بروز افسردگی بعد از ازدواج شودعلائم افسردگی بعد ازدواج
افسردگی بعد از ازدواج علائم فراوانی دارد که از آن ها می توان به موردهای زیر اشاره نمود :
> حس پشیمانی از ازدواج
> حس بطالت و ابتذال
> برقراری ارتباط سرد با همسر
> بی انگیزگی و عدم خوشبینی به ازدواج صورت گرفته
> رویا پردازی و مرور مداوم خاطرات دوران مجردی
> بهانه گیری های بی دلیل و دعوای بی دلیل با همسر
یادگیری علائم افسردگی بعد از ازدواج در شناسایی درست آن به شما کمک فراوانی می کندراهکارهایی برای درمان افسردگی بعد از ازدواج
زنان نسبت به مردان دو برابر بیشتر به افسردگی بعد از ازدواج مبتلا می شوند. برای این امر علل بیولوژیکی زیادی من جمله تغییر سطح هورمون قبل و پس از حاملگی و همینطور قبل و پس از یائسگی وجود دارد. جنبه های فرهنگی وجود دارد که به افسردگی در زنان مثل مقابله با استرس های اضافی ناشی از تعصب در محل کار، آزار و اذیت یا تبعیض جنسیتی کمک می کند. یادگیری روش تشخیص علائم، موقع کمک به همسر افسرده مهم است.
برای درمان افسردگی بعد از ازدواج باید در درجه اول بفهمیم که افسرده ایم. باید کمی دقت کنیم و با شناسایی علائم متوجه افسردگی شویم. در مرحله بعد باید به دنبال دلیل های آن باشیم. بعد از خودمان بپرسیم که آیا به اجبار تن به این ازدواج داده ایم؟ اگر چنین است باید برای حل این موضوع کمک بگیریم. به عنوان مثال اگر شما در اثر یک اجبار بیرونی ناچار به این ازدواج شده اید و بخاطر اصرار والدین تن به ازدواج داده اید، کافی است بپذیرید که در این ازدواج بهرحال اراده شما هم کمی سهم داشته و پذیرفته اید که این ازدواج را انجام دهید. بدین ترتیب با همین بینش باید بپذیرید که رفتاری را انجام داده اید و زمانی که می پذیرید، رفتار پیش آمده را حذف می کنید.
۱. انگیزه:
ذهن ما انباشته از باورهاست. خیلی از این عقاید نسل در نسل به ما منتقل شده و ما فکر می كنیم این باورها توسط دیگران بازبینی و اصلاح شده و یا از ناحیه مقدس به ما منتقل شده است، پس ما بدون نقد و بررسی آن ها، برای تصمیم گیری در زندگی خویش از این عقاید بطور ناخواسته کمک می گیریم. خرد، ابزار باز بینی باورهاست و زمانی میتواند وظیفه خود را انجام دهد كه ما از راه مطالعه، تحقیق و استدلال آنرا پرورش داده باشیم. انبوه باورهای فسیل شده در ذهن، مانع از این می شود که ما از خرد خود پیروی كنیم مگر آنكه آنرا بیدار نگه داریم.
۲. مشغول کردن خود برای شکست افسردگی بعد از ازدواج:
شخصی که به افسردگی بعد از ازدواج مبتلا شده علاقه ای به خارج شدن از منزل ندارد و ترجیح می دهد در نقطه امنش باقی بماند ولی برای غلبه براین حس، لازم است که اوضاع را تغییر دهید و برای خودتان چالش های تازه ای بوجود بیاورید. به اینصورت تجربه های تازه ای پیدا می کنید و به شما حس سرزندگی برمیگردد و مجدداً میتوانید روابط عاطفی خویش را بهبود ببخشید. عواملی که در بازگشت شما به روند عادی زندگی کمک می کند شامل قرار گرفتن در گروه دوستان، انجام کارهای جدید و سفر رفتن می باشد.
افسردگی بعد از ازدواج مسئله‌ای است که ممکن است برخی از زوج‌ها آن را تجربه کنند۳. پذیرش مسئولیت ها:
مسئولیت ها را باید با تمامی ویژگی های خوش آیند یا ناخوشایندشان بپذیریم. این پذیرش درواقع یک حس درونی است که هر شخصی باید خودش آنرا پیدا کند. در صورتیکه در اثر وابستگی به والدین، به افسردگی بعد از ازدواج مبتلا شده باشید موضوعی است که به تحلیل و تعمق بیشتری احتیاج دارد و باید از متخصصان برای حل آن کمک گرفت.
۴. نحوه ی برخورد با همسر:
یک همسری که به افسردگی بعد از ازدواج دچار شده، امکان دارد مرتباً گریه کند و علاقه ای به دیدن دوستانش نداشته باشد یا خواب بیش از حد و حتی پرخواری داشته باشد. اگر تردید دارید که همسرتان افسرده است، در مورد احساسش با او حرف بزنید و در زمان صحبت از صدای عاشقانه استفاده کنید. به صحبتهای همسرتان، بدون قضاوت گوش دهید و به وی کمک کنید که احساس حمایت و دوست داشته شدن داشته باشد. به وی این فرصت را بدهید تا بدون وقفه صحبت کند و در مورد آنچه امکان دارد حس کند برون ریزی کند. درصورتی که به صحبت کردن تمایلی ندارد شما هم پافشاری نکنید؛ صبر کنید و مجدداً دو، سه روز دیگر با او صحبت کنید.
۵. برنامه ریزی:
زمانی که افسردگی بعد از ازدواج به علت ازدواج زوری نباشد، خودمان باید برای برطرف کردن این مشکل تلاش کنیم. در مورد دغدغه ها با همسرمان حرف بزنیم و از دیگران کمک بگیریم. درصورت احتیاج از کمک های فکری همسرمان بهرمند شویم. هم دردی زوج ها با یکدیگر میتواند سبب کاهش فشارها شود. برای این که راحت تر به مسئولیت های جدید رسیدگی کنیم باید برنامه ریزی داشته باشیم و در انجام کارهای منزل مشارکت داشته باشیم. طبیعی است که اوایل مشکلاتی به علت وجود نقش های تازه وجود داشته باشد ولی با برنامه ریزی و نظم مشکلات تا حدود زیادی حل می شوند.
۶. کمک بخواهید:
زمانی که شدت افسردگی بعد از اردواج در شما یا شریکتان زیاد باشد و جنبه های دیگر زندگی را تحت‌تأثیر قرار داده است بهتر است از یک شخص حرفه ای کمک بخواهید تا به شما کمک کند تا هر چه سریعتر به زندگی عادی و روتین خود برگردید.
۷. مشاوره با روانشناس:
در صورتی که با گذشت تقریباً دو ماه افسردگی بعد از ازدواج در شما بهبود پیدا نکرد و شبیه روز اول حس افسردگی داشتید و درصورتی که این حس افسردگی، در کارایی شما تاثیرگذار باشد و آنرا دچار اختلال کند، بهتر است به روان شناس مراجعه کنید. روان شناس با تشخیص علل افسردگی، هیجان های مربوطه را شناسایی کرده و با استفاده از این روش های درمانی گوناگون به بهبود شما کمک می کند.
وابستگی به والدین و تغییر افراد بعد از ازدواج از دلایل اصلی ایجاد افسردگی بعد از ازدواج هستند۸. گذشت زمان:
باید به خودمان وقت بدهیم چون درهر صورت، وارد فضای تازه ای شده ایم. برخی از افراد قدرت سازش بیشتری بنابر خصوصیت های فردیشان دارند و جمعی دیگر دیرتر سازش پیدا می کنند. پس بهتر است زوج ها به خودشان فرصت بدهند که این راه حلی برای افسردگی بعد از ازدواج است.
روش های جلوگیری از افسردگی بعد از ازدواج
اقدامات زیادی به شما در جلوگیری از افسردگی بعد از ازدواج کمک میکند. البته که اصلاً ضمانت صد درصدی وجود ندارد.
- چنانچه هنوز مراسم ازدواج خود را برپا نکرده اید، حتماً برای جلوگیری از افسردگی بعد از ازدواج، باید از قبل انتظارات خود را از مراسم ازدواج و بعد از مراسم تعیین کنید.
- برای پیشگیری از افسردگی بعد از ازدواج بیش از حد خودتان را درگیر مراسم عروسی نکنید.
- هم در طول مراسم عروسی و هم پس از آن باید به خاطر داشته باشید که همیشه در لحظه زندگی کنید تا به افسردگی بعد از ازدواج مبتلا نشوید.
- باید بدانید که افسردگی بعد از ازدواج مرسوم است.
- اهداف مشترک با همسرتان را ایجاد کنید تا دچار افسردگی بعد از ازدواج نشوید.
- برای جلوگیری از افسردگی بعد از ازدواج به خودتان یادآوری کنید که زندگی مشترک صرفا جشن ازدواج نیست.
- زندگی روزمره را شورانگیز و مهم کنید تا به افسردگی بعد از ازدواج مبتلا نشوید.
- برای ماه عسل، رفتن به مکانی جدید را برنامه ریز کنید.
مراجعه به روانشناس میتواند در کاهش افسردگی بعد از ازدواج مؤثر باشدگردآوری: بخش سلامت سرپوش
- 13
- 5
