طلاق عاطفی چیست؟
می توان طلاق عاطفی را اینگونه تعریف کرد:
طلاقی عاطفی، طلاقی است که به موجب آن، زن و شوهر با یکدیگر ارتباط صمیمی ای ندارند و نمی توانند درباره احساسات و عواطف خود با یکدیگر حرف بزنند و ارتباط زناشویی مناسبی هم ندارند.
طلاق حقوقی یا طلاق عاطفی؟
طلاق عاطفی در مقایسه با طلاق رسمی، اثر به مراتب مخرب تری دارد، چرا که در طلاق رسمی زن و مرد از یکدیگر جدا می شوند و هر یک به دنبال زندگی تازه خود می روند اما در طلاق عاطفی که زوج زیر یک سقف زندگی می کنند، این موضوع در درازمدت فشار روانی زیادی به آنها وارد می کند و چون این همسران ارتباط احساسی خوبی هم با یکدیگر ندارند، زندگی شان کسالت بار خواهدشد.
درنتیجه پیامدهای طلاق عاطفی بسیار مخرب تر از طلاق حقوقی است.
رنگ باختن عشق
اولین چیزی که در طلاق عاطفی میان زن و شوهر از بین می رود، جاذبه و اعتماد آنها نسبت به هم است. وقتی یکی از زوجین مملو از نیازهای برآورده نشده در زندگی مشترک باشد، احساس غمگینی و ناامیدی در او شکل می گیرد.
طلاق عاطفی را حتی طلاق پنهان نیز می نامند چرا که همسران در محیط های اجتماعی ممکن است خوب و صمیمی به نظر برسند، اما در تنهایی قادر به تحمل یکدیگر نباشند. این سرد شدن ها و طلاق عاطفی ممکن است در آغاز یک طرفه باشد، اما اندکی که بگذرد دو طرفه می شود.
به مرور زمان زوجین دیگر نه نگران هم می شوند و نه نسبت به یکدیگر عاطفه مثبتی بروز می دهند. زندگی زیر یک سقف در حالی که در واقع هیچ ارتباط رضایت بخشی بین آن ها وجود ندارد، تحمل مشکلات را دشوار و ادامه زندگی را دشوار تر می سازد. این روند ممکن است حتی سال ها به طول بینجامد و در نهایت به طلاق قانونی منتهی شود.
تمرکز روی اختلافات و نقاط ضعف همسر
یکی از مسائل مهمی که در طلاق عاطفی رخ می دهد این است که چون نیاز های زوجین توسط یکدیگر برآورده نمی شود، رفته رفته به جای وجوه مشترک، هر یک به اختلافات و نقاط ضعف دیگری می اندیشد.
پیامد این تمرکز منفی، برجسته کردن اختلافات و نادیده گرفتن اشتراکات است که به فضای فردی وسعت می بخشد و فضای دو نفره را محدود تر می سازد. اشتیاق کم می شود، صمیمیت از بین می رود و جملاتی که میان آنها رد و بدل می شود همگی بوی بی تفاوتی می دهد.
نشانه های طلاق عاطفی
نشانه های طلاق عاطفی بسیار مخفیانه وارد زندگی شما میشود و زمانی متوجه آن میگردید که زندگی شما در شرف از هم پاشیده شدن می باشد. شاید هم فقط به خاطر بچه ها و ملاحضات دیگری هنوز جسم هایتان کنار هم باقی مانده است.
- کاهش چشمگیر وقت گذاشتن برای همدیگر.
- کاهش وابستگی ها و گیرایی های همسران در رابطه با همدیگر.
- افزایش سرگرمیهای برون زناشویی و تمرکز بر مسائل بیرون از خانواده.
- فاش شدن رازها و اشتباهات همسران در بیرون از خانواده .
- عدم استفاده از راهبردها حل مسئله.
- کاهش میزان نوازش کلامی، جسمی و روابط جنسی که منجر به از دست دادن روابط عاطفی و وفاداری و زمینه ساز روابط فرا زناشویی خواهد شد.
- عدم اعتماد همسران به یکدیگر در حل مشکلات و یاس و نامیدی در حل مسائل. که منجر به ادامه مشاجره در خانواده میشود.
- وقت گذاشتن بیش از اندازه برای فرزندان و غافل شدن از روابط بهینه زناشويي که منجر به تشکیل ائتلافی علیه همسر دیگر میشود.
- به رخ کشیدن اشتباهات، فاجعه آمیز کردن مسائل کوچک و سرزنش کردن همدیگر.
- پرداختن به مسائل گذشته به جای اندیشیدن به مخاطرات پیش رو.
- کاهش شور و هیجان در زندگی.
- پرداختن به شبکه های اجتماعی ، اینترنت ، سریال ها و برنامه های تلویزیون به جای صرف وقت برای همدیگر.
- عدم پذیرش مشکل یا ماندن در وضعیت سکوت.
دلایل طلاق عاطفی
از جمله دلایل بروز طلاق های عاطفی می توان به این موارد اشاره کرد که البته در میان دیگر علل طلاق عاطفی، این موارد شایع تر هستند؛ وجود ویژگی های اخلاقی نامطلوب در زوجین، ازدواج دیر هنگام، خشونت یکی از زوجین، دخالت های بی مورد دیگران در زندگی مشترک، بیکاری یا از دست دادن موقعیت شغلی، به خطر افتادن وضعیت اقتصادی خانواده و در نهایت ضعف مهارت های ارتباطی کلامی و غیر کلامی در همسران.
درمان طلاق عاطفی
طلاق عاطفی اگربه درستی و به موقع شناخته شود می توان باکمک راهکارهای مناسب، جلوی پیامدها و آسیب جدی را گرفت، در این بخش به شرح کوتاهی از راهکارهای عمومی برای درمان طلاق عاطفی پرداخته می شود اما بنا به شرایط زندگی و روابط افراد، یکسری راه های اختصاصی وجود دارد که تنها با مراجعه به روانشناس و مشاوره می توان از آن ها بهره برد.
- ابتدا باتوجه به وضع موجود طلاق عاطفی و شدت آن تشخیص داده شود.
- برای درمان طلاق عاطفی باید از خود آغاز کرد، مقصر اصلی جدایی راشناسایی، به رفتار خود و همسر اندیشید، تمام وقایع خوب و بد، شکایات و انتقادات را بررسی کرد، واقع بین بود و سعی شود، شجاعانه تقصیر خود را پذیرفت و سعی در برطرف کردن آن نمود.
گاهی پیامد یک اتفاق به اصطلاح کوچک می تواند وقایع غیرقابل جبران باشد، برخی مواقع کوتاه نیامدن و به اصطلاح من بودن دو طرف باعث بروز مشکلات می شود، پس تفکر و تدبیر در روند زندگی می تواند موجب تغییر رفتار و تبدیل وضعیت نابسامان موجود به وضع ایده آل شود.
- توجه به همسر و نیازهایش می تواند تأثیرگذار باشد به طوری که شناخت ایده آل ها و علایق او موجب می شود تا شما تلاش کنید آن ها را برآورده ساخته، وقتی همسرتان سعی شما برای خشنودی خود را می بیند قطعاً علاقه اش به شما بیشتر خواهد شد.
به این امر واقف باشید که برخی مواقع تنها یک حرف محبت آمیز می تواند معجزه کند و عکس العمل طرف مقابل را تغییر دهد.
- توجه به این مهم ضروری است که اگر بین شما و همسرتان اختلاف نظری وجود ندارد پس شما عاشق و معشوقی واقعی هستید، این نداشتن اختلاف و روند ثابت زندگی خود زنگ خطری برای طلاق عاطفی است، یک زندگی طبیعی هیچ گاه در مسیر مستقیم جلو نخواهد رفت بلکه فراز و نشیب هایی اتفاق می افتد.
اختلاف بین زوجین کاملاً طبیعی است و نبود آن هیچ دلیلی جز دوری آنان از هم ندارد درست مثل دو خط موازی که هیچ گاه با هم تلاقی پیدا نمی کنند و هر کدام راه خود را می پیمایند. پس در جریان زندگی اگر دچار مشکل شدید با همفکری و همراهی هم اقدام به حل آن نمایید و از خودخواهی و لجبازی اجتناب کنید.
- 84
- 12
مینا
۱۴۰۱/۶/۲۷ - ۱۶:۳۹
Permalink