رئیس جمهوری باز هم مورد حمله جریان مخالف دولت قرار گرفت. این بار به خاطر یادآوری یکی از اصول قانون اساسی. حسن روحانی در جریان سخنرانی ۲۲ بهمن گفته بود: قانون اساسی معیار ما است و هر کس آن را قبول دارد انقلابی است. قانون اساسی بنبستها را برداشته و ظرفیت بزرگی دارد و اگر در موضوعی با هم بحث داریم باید به اصل ۵۹ مراجعه کنیم که طبق آن باید به آرای مردم مراجعه کرد. همین کافی بود تا جریان مخالف دولت یک بار دیگر سختترین حملات را علیه رئیس جمهوری آغاز کند.
کمتر از یک روز بعد از این سخنان، خبرگزاری تسنیم در مطلبی با اشاره به اینکه نخستین بار در جمهوری اسلامی ایران، ابوالحسن بنی صدر بود که مسأله رفراندوم را مطرح کرد به تشبیه حسن روحانی به رئیس جمهوری معزول ابتدای انقلاب پرداخت. اتفاقی که ۶ ماه پیش هم توسط برخی از مخالفان دولت در مراسم راهپیمایی روز قدس حاشیههای زیادی را ایجاد کرده بود. عزتالله ضرغامی رئیس اسبق صدا و سیما هم با کنایه به صحبتهای روحانی با هشتگ رفراندوم در صفحه توئیترش نوشت: در برابر حضور دهها میلیون ایرانی غیرتمند در کف خیابانهای ایران و اعلام موضع صریح در مقابل دشمن، حرف از همه پرسی زدن نه تدبیر است و نه حتی سلیقه! هرچند که اصل حرف هم خیلی مورد اعتنا نیست.
همچنین حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان این سخن رئیس جمهوری را توهین به مردم شرکتکننده در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن دانست و به خبرگزاری فارس گفت: وقتی عدهای اندک و کم شمار در حد یک چند صد هزارم جمعیت ۲۲ بهمن دست به اغتشاش زده بودند، آقای روحانی و رسانههای حامی او گوش فلک را کر کرده بودند که صدای مردم را باید شنید! و اکنون تعجبآور است چرا حاضر نیستند صدای تودههای عظیم و چند ده میلیونی مردم را که صدای واقعی ملت است بشنوند و به گونهای سخن میگویند که انگار صدای ملت با آنچه در حماسه اخیر مطرح کردهاند متفاوت است!
البته در طرف مقابل هم این پیشنهاد رئیس جمهوری حامیان جدی از میان هر دو جناح کشور پیدا کرد. از جمله دیروز بیژن مقدم، فعال سیاسی اصولگرا به «ایسنا» گفت: اصل ۵۹ قانون اساسی یکی از روشهای قانونگذاری را برپایی همهپرسی از مردم میداند. این مسأله میتواند در مورد موضوعات مختلفی همچون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. وی ادامه داد: تاکنون دولتمردان و قانونگذاران احساس نیاز نکردهاند که موضوعی را به همه پرسی بگذارند و برای قانونگذاری از مکانیزمهای دیگری استفاده کردهاند.
رئیس جمهوری در سخنرانی ۲۲ بهمن اعلام کرد که باید به این اصل توجه شود. این موضوع سؤالی را در ذهن من ایجاد میکند که چرا تاکنون برای استفاده از این ظرفیت احساس نیاز نشده بود؟ همزمان عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب هم به «ایسنا» گفت: برگزاری همهپرسی که ذیل اصل ۵۹ قانون اساسی قرار میگیرد، میتواند امیدواری را به جامعه مدنی بازگرداند، اما همانند موضوع برجام اجرای این موضوع نیز نیازمند اجماع در تمام سطوح حاکمیتی است.
در همین ارتـباط با اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی و امیر محبیان تحلیلگر اصولگرا گفت و گو کـرده ایم که در ادامه می آید:
اسماعیل گرامی مقدم فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با ایران:
همه پرسی، میتواند فصلالخطاب اختلافات قانونی باشد
در مراسم راهپیمایی روز ۲۲ بهمن، رئیس جمهوری بار دیگر بحث همهپرسی را مطرح کرد. اصولاً چه زمانی در سیاست بحث همهپرسی مطرح میشود؟
در همه نظامهای سیاسی دنیا و در مقاطعی ممکن است بر سر اختلاف نظرهایی اطمینان عمومی کمرنگ شود و یک دوقطبی در جامعه شکل بگیرد. در چنین مواقعی بازتاب تصمیم غلط، ممکن است باعث سرگردانی و سرخوردگی جامعه بشود.
برای اینکه این مسائل اختلافی منجر به کشمکش، دوقطبی شدن و از بین رفتن اعتماد عمومی نشود مکانیزمی به نام همهپرسی تعریف شده است. در چند سال اخیر اختلافاتی بر سر این موضوع که انگلستان در اتحادیه اروپا باقی بماند یا نماند، وجود داشت که در نهایت این موضوع به خاطر جلوگیری از اختلاف بیشتر به همه پرسی گذاشته شد.
در واقع به نظرم همهپرسی میتواند فصلالخطاب اختلافات قانونی در کشور باشد. گاهی هم برای حل اختلافات میتوان به رهبری مراجعه کرد اما وقتی در حل موضوعی اختلاف دامنه دار شد، برای جلوگیری از کشمکش میتوان به رفراندوم مراجعه کرد. به نظر میرسد ارجاع اختلافات اساسی به همهپرسی، نظامهای سیاسی کمترین آسیب را خواهند دید. چون به خودی خود علاوه بر دور کردن کشور از اختلاف باعث انسجام ملی در کشور میشود.
صحبت آقای روحانی در این نشست با حاشیههایی همراه شد. با وجود اینکه رئیس جمهوری از یک اختیار قانونی که قانون پیش راه گذاشته است صحبت کرد، اما عدهای به او تاختند و طرح موضوع همه پرسی را بهانهای برای حمله به ایشان قرار دادند. مگر روحانی از چه سخن گفت؟ آیا همه پرسی چیزی فراتر از قانون به ما میگوید؟
متأسفانه برخی جریانهای سیاسی به جای اینکه به منافع ملی فکر کنند به دنبال حفظ منافع گروهی و شخصی خود هستند. هرگاه یکی از مقامات کشور یا شخصیتهای سیاسی به مواد و اصول فراموش شده قانون اساسی اشاره میکنند، برخی به گونهای موضع میگیرند که گویی این اصول اصلاً در قانون اساسی نیامده است.
همه پرسی اصلی از همین قانون است. چرا باید برای بازخوانی یک اصل از قانون اینگونه به رئیس جمهوری هجمه شود؟ آقای روحانی به درستی به اصل ۵۹ قانون اساسی اشاره کرد و به نظر میرسد با توجه به شرایط کشور و نسل جدید و جوان که این روزها وضعیت خوبی از لحاظ امید به آینده ندارند، بتوان از این طریق راهی برای دلگرم کردنشان به آینده نشان داد. من فکر میکنم مخالفان آقای روحانی استفاده از این قوانین را مغایر با منافع خود میدانند.
یکی از انتقاداتی که به صحبتهای آقای روحانی میشود این است که ایشان مشخص نکردند که این همهپرسی برای چه چیز میتواند برگزار شود. این انتقاد را قبول دارید؟ و بعد اینکه این همهپرسی در چه حوزههایی لزومش در جامعه نیاز است؟
آقای روحانی از یک اصل قانون سخن گفت و این موضوع میتواند به این معنی باشد که همه باید به قانون مراجعه کنیم و بر اساس آن عمل کنیم. در رابطه با پرسش دوم هم به نظرم مسائل زیادی است که میتواند در این همهپرسی مطرح شود. از مسائلی که در حوزه زنان در کشور رخ میدهد تا مسائل و اختلاف نظرهای سیاسی را میتوان از طریق همهپرسی حل و فصل کرد. به عنوان یک انسان مذهبی که خانوادهام به صورت اختیاری حجاب و پوشیدگی را انتخاب کردهاند میگویم که موضوع حجاب میتواند در کشور به همهپرسی گذاشته شود. موارد زیادی است که البته باید درباره لزوم هر کدام با توجه به زمان مقتضی تصمیمگیری و برای حل و فصل آنها تلاش کرد.
امیر محبیان تحلیلگر اصولگرا در گفتوگو با ایران:
روحانی درباره همه پرسی توضیح بیشتری بدهد
در مراسم راهپیمایی روز ۲۲ بهمن، رئیس جمهوری بار دیگر بحث همهپرسی را مطرح کرد. به طور کلی در فضای کنونی سیاست کشور برگزاری همهپرسی چقدر شدنی است؟
اول باید ببینیم که منظور از بهکارگیری این واژه در سخنرانی آقای روحانی چیست. گاهی همهپرسی به معنای رأیگیری است که این امر به صورت مستمر در کشور به وسیله انتخابات در حال انجام است. زمانی هم همهپرسی به معنای رفراندوم و برای گرهگشایی از موضوعات خاص است. رفراندوم ابزاری نیست که دائم بتوان از آن استفاده کرد.
ساختار کشور به گونهای است که از لحاظ قانونی دارای تعریف و قاعده است. همه پرسی به این معنی میتواند باشد که به نقطهای از یک موضوع رسیدهایم که مردم باید هزینه آن تغییر یا خواسته را با رأی خودشان برعهده بگیرند و به واسطه این همه پرسی این عمل انجام شود. موضوع دیگر این است که ما میخواهیم به موضوعی دست پیدا کنیم که فراتر از تعاریف کنونی است که باز هم میتوان به همه پرسی دست زد. اینکه ما همه پرسی را به عنوان ابزاری بدانیم که هر وقت خواستیم بتوانیم به آن دست بزنیم شدنی نیست.
با این توضیح باید بگویم که هنوز مشخص نیست که رئیس جمهوری منظورش از این همهپرسی چیست. اگر منظور او همه پرسی است باید ببینیم که ایشان چه موضوعی را برای همه پرسی پیشنهاد و مطرح میکند. بعد از طرح موضوع میتوان نظر داد که آیا مسألهای که ایشان مد نظر دارد آیا نیاز به همه پرسی دارد یا میتوان از طرق دیگر آن را حل و فصل کرد.
شما فکر میکنید چه مسألهای در کشور در شرایط فعلی نیاز به همه پرسی دارد؟
اینکه آیا موردی باشد که نیاز به همهپرسی داشته باشد یا بعداً نیاز باشد در همهپرسی مطرح شود را من به خاطر نمیآورم.
تا به امروز سه همهپرسی در تاریخ جمهوری اسلامی برگزار شده است و آخرین همهپرسی به سال ۱۳۶۸ و بازنگری قانون اساسی برمیگردد. عدهای در دو روز گذشته مطرح میکنند که رئیس جمهوری باید بازنگری قانون اساسی را با توجه به نقایص قانون مطرح کند. تحلیل شما از صحبت چیست؟
قانون اساسی نباید زیاد دستخوش تغییر شود. معمولاً تغییر این قوانین بسیار دیر به دیر صورت میگیرد. البته ممکن است با توجه به شرایط و پس از انجام ارزیابی از وضعیت کشور لزوم تغییرات در قانون نیاز شود. اما به نظرم در شرایط کنونی بازنگری قانون اساسی ضرورتی ندارد.
صحبت آقای روحانی در این نشست با حاشیههایی همراه شد. با وجود اینکه رئیس جمهوری از یک ظرفیت قانونی صحبت کرد، اما عدهای به او تاختند و طرح موضوع همه پرسی را بهانهای برای حمله به ایشان قرار دادند.
رفراندوم یک اصل قانونی است. اما به نظرم شاید دلیل مخالفان این باشد که نمیخواهند این موضوع رویه شود. اگر هر رئیس جمهوری بخواهد همهپرسی برگزار و تغییراتی ایجاد کند، مشکل ساز میشود.
به گمانم برای روشن شدن موضوع، شایسته است آقای روحانی در این مورد توضیح بیشتری بدهد، شفاف اعلام کند که منظورش از همهپرسی چیست. هم اکنون بحثها و تحلیلها در فضایی غبارآلود و بر مبنای ظن و گمانه است. ایشان باید مشخص کند همهپرسی در چه حوزهای را منظور دارد. به هر حال برخی قوانین ما سیستم بوروکراتیکی را ایجاد کرده که گاه اجازه تحرک را میگیرد. خیلیها به این موضوع ایراد دارند و کسی که به این بوروکراسی دست و پاگیر انتقاد میکند، ضد انقلاب نیست.
- 12
- 1