حجت الاسلام و المسلمین مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: حوزه علمیه قم، که خاستگاه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است، نباید از تراز مکارم اخلاق حتی مثقال ذرهای کم داشته باشد. امروز، نگاه تمام ملتهایی که میخواهند از زلال اسلام سیراب شوند، به حوزه علمیه قم است. آنها حوزه علمیه قم را سرچشمه میدانند، سرچشمه نباید گلآلود باشد.
مساله این نیست که چرا یک طلبه افراطی مانع سخن گفتن رئیس دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در جمع مبلغان محرم شد. میزبان، جسارت مهمان خود را نادیده گرفت و دم فرو بست و از رئیس قوه قضائیه خواست سخن بگوید. این، یعنی رئیس دفتر تبلیغات، رسم میزبانی را تمام و کمال بجا آورد و بر سبیل «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم» ادب اسلامی و اخلاق نبوی را رعایت کرد.
مشکل حوزه علمیه قم اکنون اینست که اصحاب این روش اخلاقی و منش اسلامی را عدهای به نام انقلاب به انزوا میکشانند. این، یعنی سرچشمه گلآلود است آنهم با تهمت زدن به انقلاب و انقلاب اسلامی را خرج بداخلاقیها و بدفهمیها کردن. در حوزه علمیه قم و در چنین جلسهای باید آن طلبه جوان بتواند مطلب خود را مطرح کند و میزبان هم بتواند سخن خود را بگوید تا میدان برای گفتگو باز باشد.
وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد، با آنهمه تاکید که امام خمینی به طلاب و فضلا و علما برای تهذیب نفس و برخوردار شدن از کرامت انسانی کرد، تصور این بود که حوزه علمیه قم سر تا پا مکارم اخلاق خواهد بود و حفظ حرمتها در صدر تمام تعاملات جای خواهد گرفت. آنچه امروز دیده میشود متاسفانه عکس آن توقع و انتظار است. به نام حوزه علمیه قم برهم زدن سخنرانی و مانع سخن گفتن میزبان جلسهای شدن که حاضران آن مروجان اخلاق و احکام دین هستند و قرار است به میان مردم بروند تا از مظلومیت سالار شهیدان و سرور مظلومان بگویند، ظلمی آشکار به دین و اخلاق و خود حوزه علمیه قم است و بشدت باعث تاسف هر انسان آزاداندیش.
تاسف بالاتر اینست که این قبیل ظلمها به نام انقلاب و اسلام صورت میگیرد. چه کسی گفته میزبان را از سخن گفتن منع کردن، یعنی انقلابی عمل کردن؟ چه کسی گفته کسی که سخنران اصلی جلسه را از همسویان شما انتخاب کرده با انقلاب همسو نیست؟ چه کسی گفته حوزه علمیه را متهم به خفقان کردن یعنی انقلابی عمل کردن؟ چه کسی گفته اهانت کردن به فردی که حکم رهبر انقلاب را دارد یعنی انقلابی بودن؟ چه کسی گفته خود را دین و صاحب حق و صاحب اختیار مردم پنداشتن یعنی انقلابی بودن؟ اینها انقلابی بودن نیست که بماند، بلکه انقلاب را متهم کردن است. اینها اخلاق نیست که بماند، بلکه سقوط اخلاقی است.
شاید کسانی که در اطاقهای فکر افراطیون در قم، چنین صحنهسازیهایی را طراحی میکنند نمیدانند که مردم ایران در تهران، سایر شهرها و حتی بخشها و روستاها از همدیگر میپرسند آیا این قم است که چنین خبرهای ناخوشی از آن به گوش میرسد؟! همان مبلغانی که در آن جلسه بودند این روزها در هرجا که هستند با این سوال مردم مواجهند که شما آقایان علما را چه میشود که به جای همدلی و همداستانی به همدیگر میتازید و به جای ندای وحدت، فریاد تفرقه سر میدهید؟
این، در شان روحانیت و حوزه علمیه قم نیست که اینگونه نزد افکار عمومی زیر سوال باشد. حضرات مراجع، در عین حال که میدانیم با موانعی مواجهند، به داد حوزه علمیه قم برسند. ملت ایران، تمام شیعیان و ملتهای آزادیخواه جهان که فریاد آزادیخواهی و ظلمستیزی امام خمینی را از قم شنیدند، به حوزه علمیه قم نیازمند هستند. کاری کنید که قم مرکز گفت و شنودهای آزاد در تراز مکارم اخلاق باشد و تمام آزاداندیشان جهان به آن بهعنوان «مدینه فاضله» رو کنند.
- 12
- 6