تا قبل از واسطهگری چین، روابط تهران- ریاض به واسطه حمله به سفارت و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد، روابط دو کشور مبتنی بر تنش فزاینده در چارچوب رقابتهای منطقهای در منطقه پرآشوب غرب بوده است.
تعقیب راهبرد وهابیت و سلفیگرایی، تعقیب توسعه بحران و جنگهای نیابتی از سوی عربستان و در مقابل تعقیب گفتمان هلال شیعی و راهبرد نفوذ و عمق استراتژیک در چهار پایتخت کلیدی منطقه غرب آسیا از سوی ایران، از جمله دلایل و اسباب و علل منازعه و تنش در روابط تهران- ریاض بوده است.
حال اگرچه وزیر خارجه چین توانست با واسطهگری خود دست تفاهم «فیصل بنفرحان» وزیر خارجه عربستان و «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه کشورمان را در قاب تفاهم و تصاویر، خاطرهسازی و رسانهای کند و حتی قرائن نشان میدهند که طرفین باید بر اساس توافق مقررشده حداکثر ظرف مدت دو ماه سفارتخانهها و سرکنسولگریهایشان در تهران و جده را بازگشایی کنند، اما ابتکارات دیپلماتیک پکن همچون جنس آن، چینی و شکننده است و ازسرگیری روابط تهران- ریاض به واسطه نقش واسطهای چین در بهترین شرایط مبتنی بر نشانگانی چون «صلح سرد» خواهد بود.
تحت این شرایط فیصل بنفرحان به تهران سفر کرده است تا هم سفارت عربستان در تهران را بازگشایی کند و هم اولین سفر دیپلماتیک خود را بعد از واسطهگری چین با تهران داشته باشد. اما به نظر نمیرسد که هرگونه دیدار و گفتوگو در محل قدیم سفارت عربستان در تهران رقم بخورد، چراکه ساختمان سفارت عربستان سعودی در تهران در حمله ۸ سال پیش از سوی شماری از معترضان و رابینهودگرایی نواصولگرایان و اعضای جبهه پایداری تخریب شد. در نتیجه مقامات سعودی میگویند فعلا امکان استفاده از آن ساختمان سفارت را ندارند و به همین دلیل تا زمان تعیینتکلیف ساختمان، سفارت به طور موقت در هتل اسپیناسپالاس در شمال غربی تهران سعادتآباد مستقر خواهد بود. به همین دلیل، سعودیها یک طبقه هتل را برای اسکان دیپلماتها و امور اداری سفارت رزرو کردهاند.
از منظر علتیابی و نشانهشناسی، اصرار مقامات ریاض در انتقال سفارت از ساختمان گذشته یعنی واقعشده در منطقه نیاوران (شمالشرقی پایتخت) به هتل اسپیناسپالاس به جهت ناپایداری این روابط است. در واقع چه خاطر مقامات تهران و چه خاطر مقامات ریاض به واسطه تعقیب «آنارشیسمگرایی و هولیگانیسم» نظیر رفتارهایی چون: آتش زدن سفارت عربستان در تهران و سرکنسولگریاش در مشهد و همچنین دامن زدن به حوادثی چون انفجارهای آرامکو آن هم در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا زنگار بسته و مکدر است. به عبارت دیگر میتوان گفت که دو کشور به رغم ازسرگیری روابط دیپلماتیک هنوز در شرایط و انگارهای از آشفتگی دائم و ناامن به سر میبرند و وضعیت موجود در روابط خارجی آنها برخلاف ظاهر امر، هنوز پرتنش و ناسازگار است و در عمل اینگونه به نظر میرسد که دو کشور تا رسیدن به مرحله و آستانه «صلح گرم» فاصله زیادی دارند.
در سطحی دیگر گفته شده که اگر قرار باشد بر اساس محاسبات و برداشتهای اشتباه، آثار سوءای بر روابط تهران- ریاض به واسطه برخی شرایط جاری در مناسبات وارد شود، هتل اسپیناسپالاس به واسطه داشتن باند فرود بالگرد در بالای ساختمان، ضریب امنیت کارکنان و دیپلماتهای سفارتخانه را در صورت حمله احتمالی مجدد رادیکالها و مخالفان این روابط بالا میبرد و این امکان برای آنها وجود خواهد داشت که به واسطه بالگردها و عملیاتهای اورژانسی و فوریتی، به حریمهای کمخطر و امن انتقال یابند.
البته امید است که حوادث گذشته یعنی ستیز و تخاصم فزاینده در روابط تهران- ریاض تکرار نشود و دو کشور از انگاره «جهان ناامن و پرتنش» خارج شوند و با بازگشایی و آغاز به کار سفارت عربستان در تهران، فصل جدیدی از روابط سازنده در روابط تهران- ریاض آغاز شود، چراکه بیثباتی و تنش جاری در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا ناشی از رقابتها و تضاد ژئوپلیتیکی ریاض- تهران در منطقه است و به نظر میرسد اگر روابط دیپلماتیک ریاض- تهران برقرار شود، قطعا تنش و بیثباتی موجود در منطقه نیز به موازات آن به پایان میرسد.
- 15
- 1