جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۳۶ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۶۷۷۱
سیاست خارجی

سرگذشت عجيب بدل رهبر شوروي

استالين واقعي به تهران آمد يا بدلي؟

اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,سیاست خارجی,فليکس گاجايوويچ دادايف

فليکس گاجايوويچ دادايف، عاشق رقص بود. او پس از آنکه ارتش آلمان هيتلري در سال ۱۹۴۱ به خاک اتحاد جماهير شوروي حمله کرد، در يک ارکستر نظامي وابسته به ارتش سرخ به انجام حرکات موزون مشغول شد و با رقص‌هاي فولکلور و ملي به نيروهاي شوروي روحيه مي‌داد و هنگامي که آتش جنگ به چچن رسيد، دادايف باز هم براي رهايي کشورش جنگيد و به‌شدت مجروح شد. در همان حال خبر مرگ اين سرباز شجاع را به خانواده‌اش رساندند. 

 

در آن بيمارستان تنها تني چند از پزشکان خبر داشتند که از آن هفت زخمي اعزامي دو نفر زنده مانده‌اند که يکي از آنها همين دادايف بود. به‌همين‌خاطر، گواهي فوت اين هفت نفر صادر شد و نام داديف در زمره مردگان قرار گرفت اما آن سرباز ۱۹ ساله پس از مدتي سلامتي خود را دوباره به دست آورد و اين بار با هويتي ديگر به زندگي ادامه داد.

 

سال‌ها بعد يعني در سال ۲۰۰۸، دادايف در روزنامه «کومسومولسکايا پروادا» داستان زندگي خود را تعريف کرد و گفت که روزي بدون هرگونه توضيحي در يک پرواز ويژه مسکو نشانده شد و به يکي از ويلاهاي مخصوص سردمداران شوروي موسوم به داچا رفت و در آنجا مورد احترام و پذيرايي قرار گرفت و در همان مکان بود که افسران اطلاعاتي- امنيتي به اين مرد جوان و در آن زمان لاغراندام با چشم‌هاي تيره و درواقع قهوه‌اي‌رنگ اعلام کردند که از اين پس بايد به‌عنوان بدل «ژوزف ويساريونوويچ جوگاشويلي» کار کند، يعني بدل استالين رهبر وقت شوروي که البته ۴۰ سال بزرگ‌تر از دادايف بود. 

 

حکايت دادايف و آنچه وي به‌عنوان شرح حال خود گفت، در رسانه‌هاي غربي چندان بازتابي نداشت و حتي در داخل روسيه نيز با واکنش‌هاي جسته و گريخته‌اي روبه‌رو شد. يوري شوکوف، مورخ برجسته آکادمي علوم روسيه و نويسنده بسياري از کتاب‌هاي مهمي که در مورد استالين منتشر شده است، اظهارات و ادعاهاي دادايف را خزعبلات خواند اما شايد نتوان اين اظهارات و ادعاها را به اين سادگي رد کرد زيرا دادايف فردي عامي و معمولي نيست، او نه‌تنها درجه سپهبدي ارتش روسيه را دارد بلکه مدرس باسابقه در يکي از آکادمي‌هاي سرويس مخفي اين کشور است اما دادايف در روسيه به‌ويژه به‌عنوان يک بازيگر تئاتر برجسته و يک نويسنده عالي مطالب طنز نيز شهرت دارد.

 

از سال‌هاي دهه ۱۹۵۰ به اين سو، داستان‌ها و گزارش‌هاي زيادي در مورد بدل يا بدل‌هاي استالين منتشر شده است اما اين مسئله همچنان در هاله‌اي از ابهام قرار دارد. در موارد مشابه نيز نمي‌توان درجه درستي و صحت داستان‌ها درباره بدل‌هاي افراد مشهور را تشخيص داد. به‌عنوان مثال، در مورد صدام حسين ديکتاتور عراق گفته مي‌شد که وي حداقل سه بدل داشته است و حتي آن سياستمدار پوپوليست راستگراي اتريشي يعني يورگ هايدر، زماني ادعا مي‌کرد که يک صدام جعلي را ديده و در سال ۲۰۰۲ در بغداد با او ملاقات کرده است. اين داستان البته در مورد عدي پسر صدام نيز گفته مي‌شد و شخصي به نام لطيف يحيي ادعا دارد که مدت‌ها به‌عنوان بدل عدي به نقش‌آفريني مشغول بوده است. سال‌ها پيش حرف و حديث‌ها و شايعات زيادي در مورد بدل‌هاي رودلف هس، معاون هيتلر و صد البته در مورد بدل‌هاي هيتلر نيز وجود داشت اما تقريبا در هيچ يک از اين موارد معلوم نشد که يک بدل درواقع چه زماني و در چه مواردي وارد کار مي‌شود و مأموريت خود را آغاز مي‌کند و البته دليل اينکه هرگز ابعاد اين داستان‌ها فاش نشده اين است که رؤسا و کارفرمايان بدل‌ها هرگز اجازه نداده و نمي‌دهند که اطلاعاتي در مورد اين افراد منتشر شود و هرگز نبايد تفاوت آنها با نسخه اصلي معلوم شود. 

 

همين عدم اطلاع و آگاهي و اسرارآميز بودن است که به تئوري‌هاي توطئه دامن مي‌زند و البته از آن استفاده‌هاي تبليغاتي نيز مي‌شود و از اين طريق اصولا واقعيت وجودي يک فرد مورد ترديد قرار مي‌گيرد و گاه دشمنان سياسي وي اعتبار خود را از دست مي‌دهند. از قرار معلوم بوريس يلتسين، رئيس‌جمهوري فقيد روسيه و هيلاري کلينتون، کانديداي سابق رياست‌جمهوري آمريکا نيز چنين تجربه‌هايي داشته‌اند. 

 

ژنرال قلابي

روز ۲۷ مي ‌۱۹۴۴، يک فروند هواپيماي نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا در شبه‌جزيره جبل‌الطارق به زمين نشست. افسران حاضر در محل براي مردي که از هواپيما پياده مي‌شد اداي احترام نظامي کردند: مردي به نام ژنرال برنارد مونت‌گمري. به‌هرحال افراد حاضر در آن محل بر اين باور بودند که اين مرد شخص ژنرال مونت‌گمري است اما اين مردي که شبيه به «مونتي» بود و مانند او راه مي‌رفت و درست مثل او سلام مي‌کرد، ستوان کليفتون جيمز نام داشت که در بخش حسابداري نظامي کار مي‌کرد. چند هفته قبل از اين سفر بود که در کمال شگفتي از سوي وزارت جنگ با وي تماس گرفته شد. 

 

جيمز در زندگي غيرنظامي خود، يک بازيگر ناشناخته بود و هنگامي که در يک جشنواره تئاتر نظامي در نقش مونت‌گمري ظاهر شد، نظر مقامات را به خود جلب کرد. حال از او پرسيده مي‌شد که آيا حاضر است در يک فيلم آموزشي ارتش شرکت کرده و روي رفتار، حرکات و عادات الگوي خود بيشتر کار کند اما بازي در فيلم تنها يک بهانه بود و جيمز خيلي زود فهميد که در آن نقش واقعي بايد يک طعمه باشد. 

 

ديدار دروغين مونت‌گمري از جبل‌الطارق براي خوشامد سربازان انگليسي نبود بلکه درواقع نمايشي بود که براي فريب مأموران دشمن به اجرا درمي‌آمد، همان مأموراني که خود را در ميان کارگران اسپانيايي جا زده بودند. بريتانيايي‌ها بر اين باور بودند تا زماني که سرفرماندهي نيروهاي آلماني بر اين باور باشد که ژنرال مونت‌گمري در منطقه مديترانه حضور دارد، از حمله قريب‌الوقوعي که در همان حال توسط ژنرال مونت‌گمري واقعي عليه نورماندي طراحي و آماده شده است، غافل خواهند شد. 

 

اين نمايش فريبکارانه انگليسي‌ها حتي بعد از پايان جنگ نيز مخفي نگاه داشته شد و جيمز کليفتون نيز تعهد داد تا زماني که زنده است در مورد آن سکوت کند اما هنگامي که يکي از مشاوران نظامي ارتش بريتانيا از اين عمليات در زندگينامه خود ياد کرد، براي جيمز کليفتون نيز اين امکان پديد آمد تا خاطرات خود را به رشته تحرير درآورد. اين خاطرات «من بدل مونتي بودم» نام دارد و هنگامي که در سال ۱۹۵۸ نسخه سينمايي اين خاطرات روي پرده رفت با استقبال بسيار زياد مخاطبان روبه‌رو شد و جيمز نيز بالاخره اين امکان را يافت که در فيلمي به‌عنوان نقش اول ظاهر شود و در نقش مونت‌گمري بزرگ بازي کند. 

 

اين امکان البته نصيب فليکس دادايف نشد و او تا مدت‌هاي مديد نتوانست حکايت خود به‌عنوان بدل استالين را تعريف کند. در دايره‌المعارف بزرگ «سربازان قرن بيستم» که از سوي وزارت دفاع روسيه انتشار مي‌يابد، نام و زندگينامه شمار بسيار زيادي از کهنه‌سربازان جنگ‌هاي جهاني وجود دارد. در بخش مربوط به فليکس دادايف که در مقايسه با زندگينامه ديگران متفاوت به نظر مي‌رسد، آمده است: «در سال ۱۹۹۶ و با انتشار بخش‌هايي از اسناد طبقه‌بندي‌شده به‌صورت رسمي فاش شد که اين هنرپيشه مدت‌ها در برنامه‌هاي هفتگي به‌عنوان بدل ژوزف استالين ظاهر شده است. اين اقدام البته با آگاهي و موافقت استالين انجام مي‌گرفته است. دادايف به‌دليل شباهت فوق‌العاده با رهبر وقت شوروي وظيفه داشت که با تقليد صداي استالين نطق‌هاي وي را از راديو بخواند.»

اما حتي پس از انتشار اين اسناد طبقه‌بندي‌شده نيز دادايف اين امکان را نيافت که آزادانه و به‌طور کامل داستان خود را حکايت کند. در سال ۲۰۰۷ اما کتابي حاوي اشعار، مطالب طنز و مقالات خود را منتشر کرد و در اين کتاب بود که تا اندازه‌اي از رابطه خود با استالين پرده برداشت. 

 

دادايف در آن کتاب آورده است: «فليکس دادايف در دوران جواني بيش از هرکس ديگري در کشورش به استالين شباهت داشت و به‌همين‌خاطر از سوي دوستان دست انداخته مي‌شد و به او سوسو مي‌گفتند که درواقع لقب استالين نيز بود.» دادايف در جاي ديگري از اين کتاب مي‌نويسد: «من وانمود مي‌کردم که از اين شباهت و از اين تمسخرها عصباني هستم اما در اعماق قلبم به شباهت به پدر کبير خلق‌ها افتخار مي‌کردم.»

 

هنگامي که در سال ۱۹۴۳ به اين مأموريت ويژه فراخوانده شد، چندان هم تعجب نکرد. به دادايف گفته شد که پيش از هر کاري بايد ۱۱ کيلو افزايش وزن پيدا کند و افزون بر آن گريم گرانقيمتي روي صورت وي انجام مي‌گرفت: «براي ازبين‌بردن آثار تفاوت سن بسيار زياد با استالين، تلاش زيادي به خرج دادم و طوري نشان مي‌دادم که بسيار پيرتر از سن واقعي‌ام به نظر بيايم.» براي رسيدن به چنين مرحله‌اي فيلم‌هاي زيادي از حضور استالين در مکان‌هاي مختلف براي دادايف به نمايش درآمد و در اين فيلم‌ها تقريبا همه اشارات، ميميک صورت، راه‌رفتن و صداي رهبر شوروي به وي آموزش داده شد. اين تمرينات دادايف به مدت چندين ماه تحت نظارت مستقيم افسران امنيتي انجام گرفت. 

 

شغل و وظيفه دادايف به‌عنوان بدل استالين اين بود که به جاي رهبر شوروي در شهر رفت‌و‌آمد کرده و نطق‌هاي راديويي بخواند يا در مراسم‌هاي کسل‌کننده پشت تريبون و در جايگاه سان و رژه قرار بگيرد و در ميدان سرخ سان ببيند. او وظيفه داشت که همه نگاه‌ها را به خود معطوف کند تا ديکتاتور واقعي از خطر ترور و حمله در امان باشد. 

استالين وحشتي بي‌اندازه از دسيسه‌ها و حملات احتمالي داشت. دادايف در خاطرات خود بخشي مهم را به کنفرانس تهران در سال ۱۹۴۳ اختصاص داده است. قرار بر اين بود که در اين کنفرانس سه متفق اصلي عليه هيتلر و متحدانش در مورد برنامه‌هايشان در خلال و بعد از جنگ گفت‌وگو و تصميم‌گيري کنند. در همان حال، سرويس امنيت خارجي شوروي گزارش‌هايي مبني‌بر نقشه‌ آلماني‌ها براي حمله به استالين، روزولت، رئيس‌جمهوري ايالات‌متحده آمريکا و چرچيل، نخست‌وزير بريتانيا دريافت کرده بود. دادايف تا به اين جاي کار بدون آنکه خطري احساس کند همواره مأموريت‌هاي محوله را به‌عنوان بدل استالين اجرا کرده بود اما اين‌بار وضعيت کمي تفاوت داشت. درحالي‌که در مسکو سوار بر اتومبيل راهي فرودگاه بود، استالين از مدتي قبل در تهران به سر مي‌برد. بااين‌حال، استالين واقعي در تهران حضور داشت و ظاهرا اين مأموريت دادايف در همان فرودگاه مسکو پايان يافت. 

 

بااين‌حال، شغل دادايف و امثال وي به‌عنوان بدل سياستمداران و قدرتمندان، بدون حملات تروريستي نيز خالي از ريسک و مخاطره نبود. زندگي اين افراد لحظه به لحظه تحت نظارت و مراقبت سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي قرار داشت و اين وضعيت به نوعي کلافه‌کننده بود. جالب آنکه دادايف تنها بدل استالين نبود و ديکتاتور شوروي (به باور دادايف) سه بدل ديگر نيز داشت؛ البته دادايف فقط نام يکي از آنها يعني «رشيد» را به خاطر دارد. ظاهرا رشيد در سال ۱۹۹۱ و در ۹۳ سالگي درگذشت. 

 

تفاوت بالاي سني با استالين و برخورداري از سلامت کامل جسمي بود که به دادايف امکان داد، دهه‌ها پس از مرگ استالين زندگي کرده و اين داستان را در نهايت به نسل‌هاي آينده انتقال دهد. دادايف درعين‌حال هرگز خواهان آن نبود که به‌دليل ايفاي نقش استالين به شهرت دست پيدا کند و صد البته ديگر مانند دوران جواني به شباهتش با ديکتاتور شوروي افتخار نمي‌کرد. 

 

در فيلم مستندي که شبکه تلويزيوني ARD آلمان در شصتمين سالگرد مرگ ديکتاتور پخش کرد، فليکس دادايف به‌عنوان شاهد زنده حضور داشت. دادايف در اين فيلم گفت: «هنگامي که خبردار شدم چه تعداد انسان بي‌گناه در دوران استالين کشته شده‌اند، نظرم نسبت به او کاملا تغيير کرد. به‌همين‌خاطر بلافاصله سبيلم را تراشيدم. ديگر نمي‌خواستم چيزي در اين دنيا من را به ياد استالين بيندازد.»

 

محمدعلي فيروزآباديک: تحلیلگر

vaghayedaily.ir
  • 21
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش