دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۱۷:۱۸ - ۱۹ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۵۱۷۴
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

روایت متفاوت عباس عبدی از سه گرایش شکست خورده در جنبش دانشجویی

عباس عبدی,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها
هر سه گرایش لیبرالی، چپ و ملی گرایی عملا نتوانستند مساله ایران را پیش ببرند و در واقع عبارت گنگ «بازگشت به خویشتن» که تا قبل از آن در دنیا مطرح بود و در ایران نیز دکتر شریعتی درباره اش حرف می زد و فانون نیز بازگشت به خویشتن را در آفریقا مطرح می کرد تفسیر خاص خود را پیدا کرد و در ایران به معنای بازگشت به اسلام تفسیر شد.

به گزارش  جماران، عباس عبدی که در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی سخنرانی می کرد درباره جنبش دانشجویی در ایران گفت: این جنبش از اساس در ایران جزو جنبش چپ بوده است زیرا دانشجویانی که در سالهای نخست تاسیس دانشگاه تهران مشغول تحصیل بودند عموما از طبقات مرفه بودند آن موقع طبقات محروم حتی به دیپلم نیز نمی رسیدند و کسی که دیپلم می گرفت دارای وضع خوبی از لحاظ مالی بود.

 

از این رو کسی که دانشگاه می رفت از طبقات مرفه بود و استبداد رضا شاه نیز مانع این می شد که اتفاقی در سطح دانشگاه ها بیفتد. ولی بعد از سقوط وی و اشغال ایران از سوی شوروی و انگلیس، فضای بازتری ایجاد شد حزب توده در آن زمان، به عنوان مهم ترین گروه سیاسی محسوب می شد که می توانست فعالیت و در عین حال جذابیت داشته باشد وقتی هم که حرف از این حزب زده می شود نباید فورا کمونیست بودن به ذهن متبادر شود چرا که افراد مذهبی نیز در این حزب حضور داشتند.

 

وی در ادامه گفت: شاید حزب توده در اوایل، حزبی کارگری یا به نوعی برابری خواه و حتی کمونیست به معنای دقیق آن محسوب شود بنابراین اولین نیروهایی که به عنوان جنبش دانشجویی در دانشگاه ها شکل گرفتند نزدیک به حزب توده بودند اما در عین حال لزوما کمونیست خوانده نمی شدند به عنوان مثال، ما در دهه ۵۰ کمونیست هایی را داشتیم که ضد دین هستند اما کمونیست های آن دوره، آن چنان گرایش های ضددینی نداشتند و یا به بیانی دیگر حساسیتی پیرامون این موضوع نداشتند .

 

به همین دلیل هر سه جریان ملی گرا، چپ ها و مذهبی می توانستند افرادی که آن زمان بر اثر مبارزات کشته می شدند را متعلق به جریان خود بدانند. اتفاقی هم که در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ افتاد این گونه است و هیچ جریانی تلاش نمی کند کشته شدن آن سه آذر اهورایی را منحصر به خود کند 

 

بنابراین دوره شروع جنبش دانشجویی با حضور نیروهای چپ، توده ای و به تعبیری میهن پرست همراه است. ولی نیروهای مذهبی به شدت ضعیف هستند اساسا گرایش های مذهبی آن موقع خیلی معنایی نمی دهند و تعداد نمازخوانان دانشگاه ها بسیار کم شمار بودند البته این بدان معنا نبود که دانشجویان ضد مذهب هستند 

وی با بیان اینکه «تقویت گرایش مذهبی در کشور بیشتر از اواخر دهه ۴۰ شروع شد» افزود: البته واقعه ۱۵ خرداد سال ۴۲ نیز اثری جدی بر هویت یابی نهضت اسلامی داشت نیروهای مذهبی در آن مقطع انجمن اسلامی بسیار کوچکی داشتند که بعد از سالها حتی نتوانسته بودند اتاقی کوچک یا یک نمازخانه را برای خود بگیرند. بنابراین جنبش دانشجویی در این برهه با غلبه جریان چپ یا چپ ملی گرا توام بود. یعنی اگر بخواهیم بخش هایی از جبهه ملی را نیز در جنبش دانشجویی سهیم بدانیم آن بخش هایی در این جنبش حضور داشتند که وابسته به چپ بودند. 

 

این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه بخش هایی از جنبش دانشجویی گرایش های چپ ملی داشتند و بخش هایی نیز بعدها با تندتر شدن مواضع به عضویت چریک های فدایی خلق درآمدند گفت: آن بخش هایی که مذهبی بودند  گرایش های رادیکال و تند در روشنفکری داشتند و نیروهای مذهبی بدان شکل که طرفدار جناح سنتی مذهب در دانشگاه ها باشند بسیار معدود و محدود بودند از این رو اگر نیروهایی وجود داشتند از حامیان تفکر شریعتی بودند.

اتفاقی که در جنبش دانشجویی افتاد یکی در سال ۴۸ و دیگری در سال ۵۳ بود. در سال ۴۸، پس از اتفاقات ۱۵ خرداد ۴۲ و تشکیل «حزب ملل اسلامی» که در سال ۴۴ طرح ترور شاه را ریخته بودند و اعضایش بازداشت شدند در مجموعه دانشگاه ها جریان اسلامی قوی شکل گرفت که به لحاظ کمیت زیاد نبودند اما به لحاظ کیفیت بسیار قدرتمند بودند که گرایش های مذهبی خود را در بیرون از دانشگاه و در شهرهایشان کسب کرده بودند 

 

این افراد کسانی بودند که نیروهای مذهبی به موجب آنها اجازه ورود فرزندانشان را به دانشگاه می دادند زیرا تا قبل از آن، اکثر مذهبی ها اجازه نمی دادند که فرزندانشان به دانشگاه روند حتی اجازه ادامه تحصیل در دبیرستان ها را هم به زور می دادند.

 

این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه افزود: بنابراین یک گرایش مذهبی در سال ۴۸ در دانشگاه ها شکل گرفت و در سال ۵۳ با افزایش درآمدهای نفتی کشور، شاه بخش قابل ملاحظه ای از این درآمدها را وارد حوزه آموزش عالی کرد و دانشگاه ها به سرعت گسترش پیدا کردند و تعداد دانشجوی بیشتری جذب شدند. مهم تر از آن، رایگان شدن دانشگاه ها بود برای نمونه، من خودم که سال ۵۳ وارد دانشگاه شدم هزینه تحصیل خود را در ترم اول پرداخت کردم اما از ترم دوم، به دلیل افزایش درآمدهای نفتی، دانشگاه ها رایگان شد.

 

وی با اشاره به اینکه رایگان شدن دانشگاه ها، موجب ورود طبقات محروم به دانشگاه شد اظهار کرد: وقتی طبقات محروم توانستند وارد دانشگاه شوند آن نیروهای مذهبی که در سال ۴۸ توانسته بودند حرکتی مذهبی را در دانشگاه ها آغاز کنند به یکباره با تعداد زیادی از دانشجویانی مواجه شدند که به آنها پیوستند و از سال ۵۳، جریان مذهبی به راحتی در تمام دانشگاه ها شکل می گیرد و حتی مستقل می شود 

 

یکی از نشانه های مستقل شدن این جریان در دانشگاه ها، برنامه کوه نوردی بود که از طریق آن دانشجویان ترم های بالاتر می توانستند دانشجویان ترم های پایین تر را جذب کنند و اقدام به عضوگیری کنند این برنامه تا قبل از آن سال، در انحصار نیروهای چپ بود البته آنها در «اتاق کوه» که اقدام به ثبت نام دانشجویان می کردند  اشاره ای به چپ بودن خود نمی کردند و همین امر موجب می شد که نیروهای مذهبی نیز در چنین برنامه هایی ثبت نام کنند. اما از سال ۵۳، مذهبی ها توانستند اتاق کوهی مستقل آنهم در مسجد ایجاد کنند بدین ترتیب، امکانات نیروهای مذهبی در آن سالها چندبرابر شد و یکی از آن امکانات، مسجدی بود که آنها توانستند با حمایت های بیرون دانشگاه ایجاد کنند. 

 

وی افزود: خود آن مسجد تبدیل به پایگاهی قدرتمند شد و توانست نقش همان کوهی را ایفا کند که نیروهای چپ، طرح آن را ریخته بودند. از این رو، دانشجویانی که ظهرها برای خواندن نماز به آنجا می آمدند با نیروهای مذهبی آشنا می شدند و حتی برای کوهنوردی ثبت نام می کردند به همین دلیل تعداد نفرات شرکت کننده در برنامه کوه مذهبی ها دوبرابر نیروهای چپ بود. بنابراین ریشه بخشی از این اتفاقات در بیرون از دانشگاه بود. 

 

ما عملا از سال ۵۳ به بعد با یک جنبش دانشجویی مذهبی قوی مواجه هستیم که قادر به تصمیم گیری و عمل کردن است حتی در برخی حوزه ها بطور مستقیم وارد عمل می شود. زیرا تا قبل از آن، در بحث اعتصابات و اعتراضات مربوط به شانزده آذر، عموما دانشجویان چپ بودند که تصمیم گیری می کردند اما از سال ۵۳، نیروهای مذهبی با مشورت چپ ها تصمیم می گرفتند و از سال ۵۵ به بعد، در تصمیم گیری مستقل عمل می کردند و نیاز به مشورت و هماهنگی نداشتند

 

این روزنامه نگار اصلاح طلب در ادامه گفت: مشابه این اتفاق در سطح کلی جامعه نیز دیده می شود و در آن مقطع  سه گرایش فکری که ظرفیت خود را داشتند شکست خوردند بهترین نمونه آن نیز «جلال آل احمد» بود که در ابتدای جوانی، گرایش لیبرالی و راست داشت بعد از آن توده ای شد و پس از مدتی ملی گرا  و پس از همه آنها گرایشی مذهبی پیدا کرد. 

 

هر سه گرایش لیبرالی، چپ و ملی گرایی عملا نتوانستند مساله ایران را پیش ببرند و در واقع عبارت گنگ «بازگشت به خویشتن» که تا قبل از آن در دنیا مطرح بود و در ایران نیز دکتر شریعتی درباره اش حرف می زد  و فانون نیز بازگشت به خویشتن را در آفریقا مطرح می کرد تفسیر خاص خود را پیدا کرد و در ایران به معنای بازگشت به اسلام تفسیر شد.

 

وی اظهار داشت: با این اتفاق در سطح عمومی، طی سال های  ۴۲ تا ۵۲ تعداد کتابهای مذهبی به شدت افزایش پیدا کردند بنابراین جریان اسلامی، در دانشگاه ها نیز بازتاب خود را نشان داد. اما آنچه اهمیت پیدا می کند نگاه دانشجویانی بود که هر قدر  زمان پیش می رفت انقلابی تر و رادیکال تر می شدند ای اتفاق هم از حیث نگاهشان به دنیا و هم از حیث نگاهشان به رژیم شاه،  رخ می داد. 

 

برای نمونه  معیارهایی که برای زیبایی شناسی، آرایش خانم ها و کراوات بستن برای آقایان و ... در دانشگاه ها حاکم بود در آن مقطع اهمیت خود را از دست داده بود و دانشجویان دیگر اهمیتی به آن معیارها نمی دادند و به نوعی دچار شلختگی شده بودند. زیرا نگاهشان به خود،طبیعت و مادیات تغییر کرده بود و در بسیاری از دانشگاه های آن موقع روابط دوجنس مخالف باوجود همه آزادی ها و تشویق هایی که صورت می گرفت محدود شده بود.

 

عبدی افزود: در سال ۳۸ تا ۴۲، عملا دانشگاه ها از یک نوع مبارزه آشکار حمایت می کردند به نحوی که وقتی «جبهه ملی» برنامه خود را در سال ۳۹ اعلام کرد دانشجویان، اصلی ترین نیروهای پیگیر آنها بودند اما پس از ۱۵ خرداد ۴۲ و بسته شدن فضا، دانشجویان به تدریج در اعتراضات خویش سکوت کردند و از سال ۴۴ به بعد، اعتراض های خود را اندکی بروز دادند که اولین آثار آن در سال ۴۸ و ۴۹ دیده می شود. 

 

وی ادامه داد: بیشتر دانشجویانی که در این مقطع بودند پس از دانشگاه، وارد فعالیت های چریکی در جامعه شدند و بخش عمده ای از رهبران «سازمان مجاهدین خلق» و «چریک های فدایی خلق» ورودی های سالهای ۳۸، ۳۹ و ۴۰ بودند حتی یکسری از افرادی که «گروه فلسطین» را تشکیل دادند نیز ورودی همین سال ها هستند.

 

عبدی بیان کرد: تعداد زیادی از دانشجویان این مقطع، وارد فضاهای براندازانه و تند در جامعه شدند البته فضای جهانی نیز، به شدت از چنین رویکردی حمایت می کرد و این گونه نبود که تنها در ایران این اتفاق بیفتد بلکه در سطح جهانی ، با پیروزی انقلاب کوبا، الجزایر و اتفاقاتی که در آمریکای لاتین افتاد و از سوی دیگر با هجومی که ایالات متحده به ویتنام و جاهای دیگر آورده بود فضای دوقطبی جهانی شکل گرفت در آن مقطع، اتحاد جماهیر شوروی برخلاف سال های دیگر خوش نام بود. بنابراین مجموعه این فضا موجب شد تا این گرایش به وجود آید که اکثر دانشجویان به سمت فعالیت های براندازانه، رادیکال و عملیات های مسلحانه حرکت کنند.

 

وی افزود: در سال ۴۹، چریک های فدایی خلق در سیاهکل دست به اقدامی مسلحانه زدند از آن به بعد فضای دانشگاه ها دچار تغییر شد. برای نمونه پیش از آن اگر تظاهراتی در دانشگاه ها اتفاق می افتاد ممکن بود عده ای را بازداشت کنند و نهایتا پس از سه ماه زندان، آزاد می شدند. اما از سال ۴۹ به بعد، رفتارها عوض شد چرا که اگر یک نفر را بازداشت می کردند تکلیفش مشخص نبود و شاید یکسال طول می کشید تا به وضعش رسیدگی کنند و تنها بازداشت درکار نبود بلکه فرد را پس از بازداشت شکنجه می کردند این شکنجه نیز برای آن بود که ماموران شاه فکر می کردند که آن فرد جزو چریک های فدایی یا سازمان مجاهدین خلق است بدون شک وقتی آنها را شکنجه می کردند معترضان رادیکال تر می شدند و در عین حال دست به اقداماتی تندتر می زدند 

 

وی در پایان گفت: شاه تمام نهادهای مدنی را زد و دیگر حزبی به معنای واقعی در کشور وجود نداشت نهادهای کارگری، انجمن های روشنفکری و نویسندگان وجود نداشتند اما تنها نهادی را که موفق به تخریبش نشد نهاد مذهب، آنهم به دلیل گستردگی و وسعت بسیار زیاد آن بود. متاسفانه بخش عمده ای از کشتارهایی که پس از انقلاب صورت گرفت نیز مربوط به اختلاف هایی بود که افراد در زندان های پیش از انقلاب با یکدیگر داشتند زیرا معترضان که قصد مقابله با شاه را داشتند در فضای کوچک زندان تبدیل به مخالفان یکدیگر می شدند و باهم اختلاف پیدا می کردند زمانی هم که انقلاب شد تمامی دعواهای درون زندان خود را به بیرون کشاندند.

 

 

 

 

 

  • 13
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش