هر تنشی که در جامعه ایجاد میشود نشان از دردی است که درمان آن به تعویق افتاده. راهحل اولیه و بدیهی برای هر مشکلی ابتدا دیدن و به رسمیت شناختن آن و سپس تدقیق در موضوع است. برای تحلیل و فهم بیشتر اعتراضات چند روزه اخیر در نقاط مختلف ایران واکنش درست اصلاحطلبان در این زمینه با دکتر احمد شیرزاد، رئیس فراکسیون آموزش مجلس ششم و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان به گفتوگو پرداختهایم. در ادامه متن تفصیلی این مصاحبه را از نظر میگذرانید.
نظر و تحلیل شما راجع به اعتراضاتی که این چند روز اخیر در کشور رخ داده است، چیست؟
این وقایع نشان میدهد جامعه آبستن تحولات و دگرگونیهای فکری و فرهنگی خیلی جدیای است. آنچه در بطن اقشار مختلف جامعه اتفاق میافتد با آن چیزی که در تصورات برخی از بخشهای حاکمیت وجود دارد، خیلی متفاوت است. شکافهای خیلی جدیای در جامعه با انرژیهای انباشتهشده -درست مثل گسلهای زلزله- وجود دارد و همیشه این شکافها آمادگی بروز و ظهور دارند. در چنین بستری به نظر میرسد جریانهایی مشکوک که بیشتر آبشخور تندروانه دارند دست به یکسری ماجراجوییها زدند و قصد کردند تحرکاتی علیه دولت شکل بدهند که از مشهد هم آغاز شد؛
البته بلافاصله این موضع تغییر جهت پیدا کرد و کاملا از کنترل آنها خارج شد بهطوری که آنچه در عمل اتفاق افتاد برخلاف تصور آنها که میخواستند تجمع علیه دولت باشد از این محدوده خارج شد و کلیه ارکان حاکمیت را در برگرفت. ما شاهد شعارها و تظاهراتی بودیم که دیگر رنگ و بوی مخالفت با این جناح یا آن جناح را نداشت و بهطور کلی همه را با یک چوب میراندند. در مجموع به نظر نمیرسد آن چیزی که اتفاق افتاده است یک جریان سازماندهیشده باشد.
در بین جناحهای مختلف سیاسی، چه آنهایی در حاکمیت حضور جدی دارند و چه آنهایی که در حاشیه هستند، هیچ گروه و جریانی مسئولیت و هدایت این کار را به عهده نگرفته است. برخی از جریانهای خارجنشین هم که اطلاعیههایی دادهاند و حمایت کردهاند به نظر میرسد صرفا از آبگلآلود ماهی گرفتند. در واقع آنها خیلی ضعیفتر از آن هستند که بتوانند در ایران حرکتی را سازماندهی کنند؛ اگر میتوانستند خیلی از زودتر این کار را میکردند!
اکنون بعد از چند ده سال که چیزی از حیات سیاسی آنها باقی نمانده، اتفاقی افتاده است و آنها ادعای الکی کردند که در حمایت از مردم به صحنه آمدهاند. برخی از شعارهایی هم که رنگ و بوی سلطنتطلبانه دارد هم قابل تحلیل است، اما بهمعنای اینکه این گروهها قابلیت سازماندهی داشتند و جریانی ایجاد کردهاند، نیست.
با توجه به صحبتهایتان شما هم معتقدید که جریانی از مشهد این اعتراضات را علیه دولت شروع کرد، اما از دست آنها خارج شد. به نظر شما چرا این جریان، دست به تشکیل حزب نمیزند و در قالب مشخص سیاسی
فعالیت نمیکند؟
من معتقدم نقش نیروهای تندرو، فقط در کشیدن ماشه اعتراضات بوده، تحریکاتی کردند، اما به هیچ وجه فکر نمیکردند دامنهاش گسترده و از دست آنها خارج شود. شما اگر دقیق نگاه کنید سردرگمی نیروهای امنیتی و پلیس مشهد را در شروع این وقایع میبینید. فیلمهایی که من از تظاهرات دیدم حاکی از این است که در وهله اول با تظاهرکنندگان، مماشات شد، اما وقتی که افراد دیگری از پیرامون به جمع ملحق شدند و شعارهای مختلف و براندازانه مطرح شد، وارد عرصه شدند و سعی کردند مسئله را جمعوجور کنند.
البته خیلی موفق نبودند و اعتراضات به شهرهای دیگر هم سرایت کرد و فضایی که در برخی کانالهای تلگرامی و فضای مجازی ایجاد شد بیشتر به وقایع دامن زد. متأسفانه این جریانها متشکل هستند و کاملا امکانات تشکیلاتی دارند، اما حاضر نیستند عمل شفاف انجام بدهند. مشکلی که ما با اینها داریم این است که کاملا تشکیلاتی و برنامهریزیشده عمل میکنند؛ البته در مواقعی مثل الان دچار اشتباهات محاسباتی میشوند، ولی در عین حال حاضر نیستند به شکل شفاف و با رویکرد سیاسی و حزبی وارد عرصه شوند و مسئولیت موضعگیری و کارهایشان را به عهده بگیرند و این مشکلی است که سالهاست با آن درگیریم.
به نظر شما علت اینکه این جریانها بهصورت شناسنامهدار فعالیت نمیکنند، چیست؟
اینها، هم میخواهند از مزایای کار تشکیلاتی بهرهمند شوند و هم میخواهند هزینه آن را ندهند و مسئولیت کارهای خودشان را نپذیرند. این رویکرد در یک دوره کوتاه و در کشورهای جهان سوم امکانپذیر است، اما قطعا در طولانیمدت امکان ندارد و هر جریان سیاسی دیر یا زود باید هزینه تصمیمگیریهای خودش را بپردازد.
به نظر شما اعتراضات اخیر چه اثری بر مناسبات قدرت در ایران گذاشت؟ در مجموع به نفع دولت شد یا به ضرر آن؟
فکر میکنم که به ضرر آقای روحانی نشد. اتفاقا در عرصههای تصمیمگیری، محق و حق بهجانب هست و نهتنها بدهکار نیست، بلکه طلبکار هم هست. آنقدر این دم خروس که چه کسانی این غائله را شروع کردند و ماشه را کشیدند، واضح است که قابل کتمانکردن، نیست. طبیعی است که نه آقای روحانی و نه حامیان ایشان، بهدنبال تشویق حرکات و دامنزدن به وقایع نیستند و سعی دارند نظم اجتماعی برقرار شود. من فکر میکنم در تحلیلهایی که در محافل اطلاعاتی و امنیتی، در روزهای آینده صورت خواهد گرفت، کسانی که بهدنبال تضعیف و چوبگذاشتن لای چرخ دولت هستند، رسوا خواهند شد، هر چند که طبیعتا اعلام نمیشود. نکته جالب دیگر، سردرگمی صداوسیماست که در یکی، دو روز اول نمیدانست چه موضعی بگیرد.
در کل، این اتفاق چیزهای دیگری را برملا کرد که باید قابل توجه همه جناحهای سیاسی کشور باشد. مسئله اصلی عمق شکافی است که بین تلقیات و اذهان مردم با تصورات بخشهایی از حاکمیت وجود دارد. مردم یک نارضایتی کلی دارند که در این بین، خیلی فرق جناحها را نمیدانند و قرار هم نیست بدانند. در همهجای دنیا هم اینگونه است که در تحلیل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور، تمایزی میان نمایندگان مختلف مجلس یا نیروهای اجرایی با گرایشهای مختلف نمیگذارند. مردم معمولا حاکمیت را یکپارچه میبینند. این اتفاقی است که عملا اتفاق افتاده و فاصله میان دولت بهمعنای عام آن و ملت، بیش از آن چیزی است که قبلا تصور میشد.
بهعنوان سوال آخر، انتقادهای زیادی از جانب معترضان نسبت به اصلاحطلبان مطرح شده و آنها را متهم به سکوت در برابر مطالبات مردم کردهاند. آنها دست کم این انتظار را داشتند که از حق اعتراضشان حمایت شود. نظر شما در اینباره چیست؟ اساسا اصلاحطلبان در این مواقع باید چه موضعی اتخاذ کنند؟
نسبت به تظاهراتی که بدون شناسنامه انجام میشود و معلوم نیست دعوتکننده و مسئول آن کیست، به نظر من هیچ دلیلی ندارد اصلاحطلبان حمایت کنند. زیرا در آینده تمام کاسه و کوزهها را بر سر ما خواهند شکست. پیشنهادی که بهتازگی آقای مطهری مطرح کردند خیلی مناسب و اصولی بود. اگر کسانی به فرمانداریها و استانداریها، مراجعه و درخواست تجمع کنند و در چارچوبهای وزارت کشور مانند عدم اختلال در شهر و...
راهپیمایی کنند، خیلی اتفاق خوبی است. اگر معترضان هویتشان مشخص باشد و درخواست تجمع هم بدهند قطعا همه ما از حق اعتراض آنها حمایت خواهیم کرد. چنانچه کسانی که میخواهند راهپیمایی کنند رسما درخواست بدهند، اگر دولت به آنها مجوز بدهد کار بسیار درست و به صلاحی خواهد بود و از سویی فشارها را کاهش خواهد داد و شعارهای ساختارشکنانه هم داده نخواهد شد.
به نظر شما اکنون باید از اصل حق اعتراض حمایت شود یا نه؟
وقتی که تظاهراتی بدون شناسنامه و مسئول مشخص است، هیچ دلیلی ندارد از چنین حرکتهایی حمایت شود و مسئولیت آنها پذیرفته شود ولی اینکه واقعیتهای موجود در جامعه دیده و شنیده شود موضوع دیگری است. فکر میکنم همه ما مسئول هستیم که ببینیم در میان مردم چه میگذرد و اینها را بهعنوان تحرکات یک گروه محدود در تلگرام، در نظر نگیریم. در این وقایع هیچ توطئه خاصی مطرح نبوده و جز تحریکات مخالفان دولت، برنامه خاص دیگری نبوده است. اتفاقی که افتاده حاصل تنشهایی است که در اذهان مردم در سطوح مختلف اجتماع وجود دارد. اینکه باید این افراد را ببینیم، درک کنیم و به رسمیت بشناسیم کار درستی است، اما اینکه در حیطه عمل، مسئولان دولت یا اصلاحطلبان بخواهند از برگزاری تظاهرات حمایت کنند، فکر میکنم به صلاح نیست، اما حمایت از تظاهرات قانونیای که افرادی از وزارت کشور مجوز بگیرند، وظیفه ماست حتی اگر مخالفان ما باشند.
- 19
- 4