دوشنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۳
۱۴:۳۸ - ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۹۴۲۲
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

صادق زیباکلام: ايران، عراق و افغانستان نيست

صادق زیباکلام,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها

پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در ایالات متحده و رویکردش در خروج یکجانبه از برجام روابط میان تهران-واشنگتن را از حالت نزدیکی نسبی در چارچوب برجام به سمت رویکرد تخاصمی پیش برد. تا جایی که کار به تهدید نظامی توسط جان بولتون انجامید، هر چند که این موج تهدیدات نظامی از سوی مقامات کاخ سفید پس از چند روز فروکش کرد اما کماکان این روند میان نه جنگ و نه صلح در نوسان است.

 

همچنین در داخل کشور با رویکرد صبر استراتژیک و دیپلماسی فعال، تندروی‌های ترامپ در سطح جهانی مهار شد، اما به‌نظر نمی‌رسد جریانات افراطی بیکار بنشینند، به‌گونه‌ای که قرار است ترامپ نشستی محرمانه با اعضای دموکرات و جمهوریخواه کنگره در مورد ایران داشته باشد. نتیجه هرچه باشد یک طرف ماجراست اما طرف دیگر تدبیر و به‌کارگیری خرد جمعی در داخل ایران است که فارغ از هرگونه دعواهای سیاسی، گروهی و جناحی یک هدف وجود دارد که همانا در نظر گرفتن منافع و امنیت ملی و سربلندی ایران عزیز است.

 

به همین منظور«آرمان» گفت‌وگویی را با صادق زیباکلام، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ترتیب داده که در ادامه می‌خوانید.

 

بر اساس گزارش منابع غربی، ترامپ نشست محرمانه‌ای با اعضای دموکرات و جمهوریخواه کنگره آمریکا در مورد ایران خواهد داشت. از دیدگاه شما ترامپ از برگزاری این نشست چه اهداف احتمالی را دنبال می‌کند؟

آنچه مسلم است در ایالات متحده یک نوع یکدستی در قبال ایران وجود ندارد. سیاستمداران آمریکایی اعم از دموکرات و جمهوریخواه در مجموع نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار مخالف هستند. مساله اساسی در اختلافات میان دموکرات‌ها و جمهوریخواهان چه باید کرد؟ است. جریانات معتدل‌تر و واقع‌بین‌تر خواهان ادامه روند موجود نسبت به ایران هستند. آنها بر این نظر هستند که باید با تحریم‌های فشرده قدرت ایران را تا سرحد ممکن تضعیف کرد تا آنچه را که تحت عنوان ماجراجویی‌های ایران در منطقه از آن نام می‌برند، کنترل شود. همچنین به‌نظر دونالد ترامپ نیز با چنین سناریویی نسبت به تهران موافق است.

 

به عبارت دیگر، آنها به‌دنبال از بین بردن قدرت ایران به مرور زمان هستند. چون اگر قرار باشد که ایران نتواند نفت و پس از آن محصولات پتروشیمی و مواد معدنی‌اش و... را صادر کند و در نهایت به‌جز مواد غذایی و دارویی، نتواند ماشین‌آلات و مواد اولیه را به کشور وارد کند، این مساله سبب می‌شود که طی حدود یکسال آینده قدرت و توان کشور به اندازه‌ای تضعیف شود که دیگر ایران نمی‌تواند اهداف منطقه‌ای‌اش را بر اساس آنچه که آمریکایی‌ها مدعی آن هستند، دنبال کند. همچنین طی همین مدت که ایران درآمدی ندارد مجبور است از ذخایر ارزی‌اش برداشت کند. براساس گزارشات منابع غربی حدس زده می‌شود که ایران حدود ۲۰۰‌میلیارد دلار ذخیره ارزی دارد.

 

به‌دلیل تحریم‌های ایالات متحده، چون کشور درآمد تازه‌ای نخواهد داشت، بخشی از این ذخیره به منظور تهیه احتیاجات و کالاهای اساسی صرف خواهد شد. بنابراین حتی اگر همچنان تمایل و اراده‌ای از طرف تهران به منظور حمایت از نفوذ منطقه‌ای (به‌جز حمایت معنوی) وجود داشته باشد امکانش را نخواهد داشت. باید این نکته را در نظر داشته باشیم که این نگاه جریان‌های معتدل و از جمله خود ترامپ در داخل آمریکا است و به‌دنبال چیزی هستند که از آن تحت عنوان فلج کردن تدریجی ایران یاد می‌کنند، اما نگاه دیگری که تیم افراطی واشنگتن شامل بولتون و پمپئو دنبال می‌کنند نگاه تندتر و رادیکال‌تری است. تیم افراطی در واشنگتن براین نظر است که باید تهران به سوی یک درگیری نظامی سوق داده شود، تا اصطلاحا کار زودتر یکسره شود.

 

البته مشابه این دو نگاه در ایران نیز وجود دارد. دسته اول برخورد نظامی را به صلاح کشور نمی‌داند که این نگاه در کشور غالب است، اما نگاه دیگری نیز وجود دارد که روند تحریم تدریجی به‌دلیل از بین رفتن ذخایر ارزی اقتصاد را فلج می‌کند. بر اساس این دیدگاه، این خطایی استراتژیک است که بنشینیم تا آمریکایی‌ها دست به هرگونه اقدامی علیه ایران بزنند، بنابراین باید تهران از لاک تدافعی بیرون آمده و آرایش تهاجمی به خود گیرد. در این بین تعداد زیادی از صاحب‌نظران معتقدند که نتیجه این نگاه به خواست بولتون و پمپئو نزدیک می‌شود.

 

بسیاری از صاحب‌نظران در مورد اینکه عاقبت مسائل میان ایران و آمریکا چه خواهد شد معتقدند که هدف هر دوی این سناریوها تحریم (تغییرات تدریجی) و یا جنگ (تغییر سریع) یکی است. آیا از دیدگاه شما این‌گونه است؟

درست است که هم دموکرات‌ها و هم جمهوریخواهان از تغییرات کلی استقبال می‌کنند، اما آنچه که برای آنها در اولویت قرار دارد این نیست که در ایران به اصطلاح خودشان رژیم تغییر کند، هر چند به‌صورت قطعی می‌توان گفت که ترجیح آنها این است که تابع آمریکا شوند که زهی خیال باطل، اما آن مساله‌ای که از آن هراس دارند توانمندی‌های منطقه‌ای ایران است. در حال حاضر مساله اساسی برای آمریکا چیزی است که از آن تحت عنوان سیاست‌های انقلابی ایران یاد می‌کنند.اما در حال حاضر ظاهراچنین سناریویی در دستور کار واشنگتن قرار ندارد.

 

اگر سناریوی احتمالی تندروها (برخورد نظامی) در آمریکا ظرف ماه‌های آینده تحقق یابد، در عمل چه اتفاقی خواهد افتاد؟

آنچه که مسلم است این است که آمریکایی‌ها به هیچ‌وجه قصد اشغال خاک ایران را ندارندیعنی توانای‌اش را ندارند. سناریویی را که آمریکایی‌ها در افغانستان (۲۰۰۱) و عراق (۲۰۰۳) عملیاتی کردند به هیچ‌وجه به‌دنبال عملیاتی کردن چنین سناریویی در قبال ایران نیستند. چون این سناریو قابل اجرا نیست. رژیم صدام از حمایت مردمی برخوردار نبود و یا اگر هم برخوردار می‌بود به آن میزانی نبود که مردم به‌خاطر آن اسلحه در دست گرفته و بخواهند به‌خاطر صدام بجنگند. البته در مورد طالبان این مساله تا حدودی متفاوت بود. اما قدرت نظامی آمریکا قابل قیاس با طالبان نبود.

 

در مورد ایران اشغال نظامی به هیچ‌وجه راه به جایی نخواهد برد، برای آنکه نظام جمهوری اسلامی ایران برخلاف عراق صدام حسین از حمایت مردمی آن هم در میزانی که برای حفظ آن مردم حاضر شوند در برابر دشمن «ایالات متحده» و یا هر متجاوز احتمالی دیگری سلاح به دست گرفته و ایستادگی کنند برخوردار است. کافی است توجه داشته باشیم که ایران جمعیت ۸۰‌میلیونی دارد که به خودی خود یک قدرت مهم است. مثلا اگر فرض کنیم ۱۰‌درصد از مردم ایران یعنی حدود ۸‌میلیون نفر سلاح در دست گرفته و در برابر حمله احتمالی آمریکایی‌ها بایستند آن وقت کار برای واشنگتن بسیار سخت و غیر ممکن خواهد شد. آمریکایی‌ها به هیچ‌عنوان به‌دنبال چنین سناریویی نیستند.

 

سناریوی نظامی که بولتون و پمپئو و دیگر تندروها دنبال می‌کنند چطور برخوردی است؟

جنگ احتمالی واشنگتن با تهران هواپایه خواهد بود. به عبارت دیگر هواپیماهای بی‌۵۲، ناوها و ناوچه‌ها و پایگاه‌های ایالات متحده در منطقه همانند قطر، کویت، عربستان و عراق با موشک‌های دوربرد در صورت درگیری نظامی احتمالی اهداف مشخصی را هدف قرار خواهند داد.

 

با توجه به پیش‌بینی مراکز دفاعی کشور، سناریوهای احتمالی و عکس‌العمل ایران در قبال چنین تهاجم احتمالی چه خواهد بود؟

بدون شک پیش‌بینی‌ها و سناریوهای احتمالی از سوی مراکز تصمیم‌گیری دفاعی کشور دیده شده است. به‌نظر می‌رسد به‌صورت احتمالی تهران می‌تواند اهدافی را در منطقه اعم از تاسیسات نفتی و یا تاسیسات نظامی را در برخی از کشورها هدف قرار داده و می‌تواند خساراتی را به پایگاه‌های آمریکایی‌ها در منطقه و برخی از متحدان آمریکا وارد کند. ایران ممکن (به‌صورت فرضی) است حتی بتواند ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و یا سایر رزمناوهای آمریکایی‌ها را غرق کرده و چند‌هزار آمریکایی نیز کشته شوند.

 

اما سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که پس از آن چه خواهد شد؟ باید بدانیم که این سناریویی است که جان بولتون و پمپئو و دیگر افراطیون کاخ سفید نسبت به تهران دنبال می‌کنند. حلقه افراطی دور ترامپ و همچنین تندروهای عربستان و رژیم صهیونیستی به خیال خام خودشان به‌دنبال آن هستند که آنچنان ایران را بکوبند که این کشور را حداقل ۵۰ سال به عقب پرتاب کنند، اما در ایران این‌گونه تصور می‌شود که آمریکایی‌ها به‌دنبال آن هستند که در خلیج فارس نیرو پیاده کنند، اما به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها به‌دنبال فلج کردن توان اقتصادی و نظامی ایران هستند.

 

به‌نظر می‌رسد آنچه که در جلسه محرمانه ترامپ با اعضای کنگره رد و بدل خواهد شد مباحثی پیرامون چنین سناریوهای احتمالی خواهد بود. البته هیچ‌کس نمی‌تواند حدس بزند که حملات احتمالی موشکی ایران در خلیج فارس چه میزان خسارت می‌تواند به بار بیاورد که این تلفات احتمالی می‌تواند از چندصدنفر تا چندهزار نفر باشد. این را هم بدانیم که اگر آمریکایی‌ها به‌دنبال درگیری نظامی با ایران باشند بدون شک چنین خسارات سنگینی را هم در نظر خواهند گرفت. باید بدانیم که آمریکایی‌ها در جنگ ویتنام نزدیک به۵۰‌هزار نفر تلفات دادند و نزدیک به یک دهه جنگیدند، هرچند که سرانجام این جنگ شکست بود. اما آن تلفات بالا سبب نشد که دولت آمریکا دست از تهاجم بردارد. باید بدانیم که با وجود چنین تلفات احتمالی دست از اهدافشان برنمی‌دارند. تلفات احتمالی سبب می‌شود تا آمریکایی‌ها و متحدانشان بیشتر به سمت حملات سخت‌تری پیش روند.

 

میزان اختلافات میان دموکرات‌ها و جمهوریخواهان بر سر مساله ایران را تا چه حد می‌دانید؟

با وجود اختلاف میان نانسی پلوسی دموکرات و دونالد ترامپ جمهوریخواه اما آنها بر سر مساله ایران هم نظر هستند. ممکن است در روش اجرا با یکدیگر اختلاف نظر داشته باشند. متاسفانه افکار عمومی در آمریکا و اروپا با تحریک رسانه‌ها، علیه ایران است. متاسفانه هیچ ‌صدای رسای واقعی (نه موضع‌گیری‌های اعلامی رسانه‌ای) در خارج از کشور طرفدار ایران نیست. اینکه بسیاری از کشورهای اروپایی خواستار ماندن ایران در برجام هستند به واسطه آن نیست که اصطلاحا به‌دنبال دلسوزی برای ایران باشند، بلکه بسیاری از آنها به‌دلیل یکجانبه‌گرایی‌ها و مواضع نژادپرستانه ترامپ با آمریکا تاحدودی زاویه دارند. بنابراین بخشی از تقلای اروپایی‌ها برای حفظ برجام به‌دلیل عملکرد منفی ترامپ است.

 

نیویورک تایمز می‌نویسد به‌نظر می‌رسد اروپایی‌ها میان ترامپ و تهران گرفتار شده‌اند، به‌گونه‌ای که از یکسو به‌دنبال حفظ روابط با واشنگتن و از سوی دیگر به برجام نیز پایبند مانده‌اند. از دیدگاه شما اروپایی‌ها چه رفتار احتمالی را در قبال تهران انجام خواهند داد؟

متاسفانه همراهی لازم با ایران در اروپا وجود ندارد. اگر اروپایی‌ها اصرار دارند که ایران در برجام باقی بماند و وارد بازی تندروهای کاخ سفید نشود طبیعی است به‌دلیل تبعاتی است که می‌تواند برای اروپا داشته باشد. نکته‌ای که شاید در تحلیل‌ها نادیده گرفته می‌شود ملاحظات بشردوستانه است. همچنین بسیاری از کشورهای اروپایی با رفتارهای ترامپ اختلاف نظر دارند. نباید فراموش کنیم که حجم مبادلات تجاری میان اتحادیه اروپا و آمریکا بالغ بر ۱۱۰۰‌میلیارد دلار است. بخش قابل توجهی یعنی حدود دو سوم این مبلغ صادرات اروپا به آمریکا بوده است. همچنین حدود ۴۰۰‌میلیارد دلار آمریکا به اروپا صادرات داشته است.

 

کل مبادلات تجاری میان ایران و اروپا قبل از تحریم‌های یکجانبه آمریکایی‌ها حدود ۲۵‌میلیارد دلار بوده است. حال سوال اساسی اینجاست چرا اروپایی‌ها باید قید آن ۶۰۰‌میلیارد دلار صادراتشان را به آمریکا بزنند و جانب ایران را داشته باشند؟ حتی اگر کشورهای اروپایی اعلام دارند که ما می‌خواهیم پشت ایران بایستیم و قید آن ۶۰۰‌میلیارد دلار را بزنیم اما قوانین و ساختار شرکت‌های بزرگ چنین اجازه‌ای را به آنها نمی‌دهد. در نظام سرمایه‌داری، اروپایی‌ها به‌عنوان نمونه نمی‌توانند تصمیم بگیرند و یک شرکت را به منظور تبادلات اقتصادی تحت فشار قرار دهند.

 

متاسفانه برخی در داخل کشور به‌دلیل ناآگاهی از سازوکار اقتصادی در غرب، اروپایی‌ها را که دل خوشی هم از ترامپ ندارند متهم می‌کنند. چون اراده شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی بر اراده دولت‌ها غالب است. خروج احتمالی ایران از برجام خواست تندروها در آمریکا همانند بولتون و پمپئو و حتی متاسفانه تا حدودی روس‌ها را تامین می‌کند. به‌گونه‌ای که پوتین در لفافه اینگونه بیان داشته است که اگر تهران می‌خواهد از برجام خارج شود بشود اما اگر خارج شد و آتش که برپا شد «روسیه آتش‌نشان نیست»، یعنی به عبارت دیگر تهران از روسیه به‌رغم روابط نزدیک نباید توقع حمایت داشته باشد.

 

برخی از صاحب نظران داخلی بر این نظر هستند که چرا روس‌ها و چینی‌ها با سکوت معنادارشان در قبال واشنگتن با یکجانبه‌گرایی‌های ترامپ در اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران همراهی می‌کنند. آیا اینگونه است؟

حجم صادرات چین به آمریکا قابل مقایسه با روسیه نیست. چینی‌ها سالیانه صدها‌میلیارد دلار کالا به آمریکا صادر می‌کنند. اختلافات کنونی میان واشنگتن-پکن نیز به‌دلیل تعرفه‌های گمرکی سنگین وضع شده بر کالاهای چینی است. چینی‌ها مقابله به مثل کرده و یکسری از کالاهایی که از آمریکا به چین صادر می‌شود تعرفه‌هایش را افزایش داده‌اند. بنابراین چینی‌ها در حال حاضر به‌دنبال حل مشکلات اقتصادی‌شان با ترامپ هستند. آخرین کاری که چینی‌ها برای ایران خواهند کرد موضع‌گیری‌های رسانه‌ای خواهد بود.

 

لذا این نهایت ساده انگاری است که تصور کنیم چینی‌ها به‌خاطر ایران در مقابل ترامپ بایستند، اما در مورد روسیه ملاحظات دیگری مطرح می‌شود؛ اولا اینکه مسکو روابط بسیار نزدیکی با تل‌آویو دارد، دوم اینکه تل‌آویو تجهیزات الکترونیکی بسیار پیچیده‌ای را در اختیار مسکو قرار می‌هد که روس‌ها در صنایع نظامی به آنها نیاز دارند، سوم اینکه پس از آنکه کار داعش در سوریه یکسره شد تل‌آویو حملاتش را علیه دمشق و مواضع مستشاری ایران در سوریه تشدید کرد و بمباران‌های گسترده‌ای علیه مواضع ایران انجام داد. نکته مورد توجه این است که متاسفانه روس‌ها مواضع صریح و روشنی اتخاذ نکرده که عملا با چنین رویکردی به نوعی چراغ سبز به تل‌آویو برای تهاجم به مراکز مستشاری ایران در سوریه داده‌اند. بنابراین باید بدانیم که روس‌ها نیز آنچنان که باید و شاید حاضر نیستند اصطلاحا به‌خاطر ایران یقه چاک کنند.

 

درست است که مسکو و پکن اختلافاتی با واشنگتن دارند اما این‌گونه نیست که به‌خاطر ایران با واشنگتن درگیر شوند. لذا در جمع‌بندی کلی می‌توان گفت که نه اتحادیه اروپا حاضر است به‌خاطر ایران به آب و آتش بزند و نه روس‌ها و چینی‌ها، حتی عراق حاضر نشد به‌خاطر ایران در برابر آمریکایی‌ها بایستد. پس از آنکه آمریکایی‌ها مجوز خرید نفت ایران را برای برخی از کشورها تمدید نکردند بسیاری نگران بودند که به‌واسطه آنکه دیگر نفت از ایران خریداری نمی‌شود سبب بالارفتن قیمت نفت شود.

 

اما نه تنها قیمت نفت بالا نرفت بلکه قیمت نفت اندکی هم کاهش یافت. حال سوال این است که چرا برخلاف پیش‌بینی‌ها در داخل کشور قیمت نفت بالا نرفت؟ علت آن روشن است، چون عراقی‌ها چراغ خاموش و بعد از آن روس‌ها و سعودی‌ها تولید نفتشان را بالا بردند. اما بر حسب ظاهر و لفاظی‌های رسانه‌ای نخست وزیر عراق اعلام کرد که بغداد سیاست‌های آمریکا علیه ایران را محکوم می‌کند. این استراتژی عراق در درجه اول بر مبنای منافعش و پس از آن خواسته‌های آمریکایی‌ها بوده است. لذا نباید در دنیای منافع کنونی واقعیات را فراموش کنیم.

 

برخی از متخصصان ژئوپلتیک اهداف فشار همه‌جانبه آمریکایی‌ها علیه تهران را منافع نفتی و به تبع آن تحت فشار قرار دادن وارد‌کنندگان نفت ایران یعنی چینی‌ها و حتی ژاپنی‌ها که رقیب واشنگتن هستند می‌دانند.

متاسفانه در داخل کشور به‌دلیل عقب ماندگی دانش و علوم سیاسی عده‌ای نگاه منطقی و واقع‌گرایانه را از دست داده‌اند. زمانی که آمریکایی‌ها در سال ۲۰۰۳ به عراق حمله کردند در داخل کشور گفته می‌شد واشنگتن به‌دنبال عملیاتی کردن طرح خاورمیانه بزرگ و تسلط بر ذخایر نفتی عراق بوده است. حال این سوال مطرح می‌شود که در حال حاضر نفت عراق در دست کیست؟ نفت عراق در حال حاضر همانند نفت ایران است. یعنی همانگونه که دولت ایران بر منابع و ذخایر زیرزمینی‌اش کنترل دارد.

 

در حال حاضر کدام‌یک از چاه‌های نفتی عراق به‌صورت مستقیم در دست غیرعراقی‌ها قرار دارد؟ همانگونه که ایران با کمپانی‌های بزرگ و کوچک نفتی قرارداد می‌بندد، همانگونه نیز عراق با کمپانی بزرگ نفتی قرارداد می‌بندد با این تفاوت که ایران تحریم است. نفت عراق در دستان حکومت عراق در بغداد است. بنابراین این‌گونه نظرات در داخل کشور بیشتر تئوری‌های دائی‌جان ناپلئونی است تا دیدن درست واقعیت. به‌نظر می‌رسد برخی از اقدامات تهران حداقل بر اساس آنچه که آمریکایی‌ها مدعی آنند موجب نارضایتی آمریکایی‌ها شده است. به‌نظر می‌رسد در حوزه‌هایی آمریکا مغبون، تحریک و با دیگر کشورها علیه تهران متحد شده‌اند. شاید بتوان گفت این تحلیل می‌تواند تا حدود بیشتری به واقعیت نزدیک‌تر باشد تا پرداختن به تئوری‌های غیراصولی دیگر. لابی یهودی قدرتمندی در آمریکا فعال است و این لابی با تمام وجود دنبال تحریک سیاست خارجی آمریکا علیه ایران است. زمانی که طرف مقابل احساس تهدید می‌کند کاملا طبیعی است که با تمام وجود به‌دنبال حفظ منافع و امنیتش باشد و برای رسیدن به اهدافش با دیگران متحد شود.

 

در نهایت ایران برای خنثی کردن سناریوهای افراط گرایانی همچون بولتون باید دست به چه اقدامات احتمالی بزند؟

بنجامین دیزرائیلی نخست وزیر بریتانیا در قرن۱۹ به صراحت می‌گوید هر کشوری نه دوستان و نه دشمنان ثابت دارد. آن مساله‌ای که برای هر کشوری در هیچ‌شرایطی تغییر نمی‌کند منافع ملی است که همواره ثابت است. متاسفانه در ایران گاهی به‌جای آنکه منافع ملی محور باشد، خواسته یا ناخواسته مسائل دیگر محور قرار گرفته است.

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش