مهدی محبی در گفتوگو با ایسنا، در خصوص افزایش تمایل به زندگی مجردی، اظهار کرد: دلایل روانشناختی و جامعه شناختی این معضل ترس از ازدواج و آینده، یعنی نبود امید به آینده و مشاهده نمونههایی از ازدواجهای ناموفق یا دیدن افرادی است که ازدواج کردهاند و در زندگی ناموفق هستند. این موجب ترسی در آنها میشود که نبود امید به آینده آنها را از تشکیل زندگی و ایجاد زندگی زناشویی باز میدارد.
وی افزود: مورد بعدی سختگیری والدین است. وقتی شکاف نسلی بین تفکرات و دیدگاههای والدین و جوانان ایجاد میشود. این شکاف باعث میشود دیدگاهها و نیازهایی که یک جوان دارد و به خاطر آنها میخواهد زندگی تشکیل دهد با نیازهایی که پدر و مادر احساس میکنند متفاوت باشد. بنابراین در این جا تعارضی ایجاد میشود که موجب حرکت نکردن جوانان به سمت تشکیل خانواده میشود و یکی از دلایلی است که انتخاب سبک زندگی مجردی را به دنبال دارد.
این آسیب شناس اجتماعی ادامه داد: زمانی که جوانان نتوانند زندگی مستقل تشکیل دهند به سمت زندگی مجردی حرکت میکنند. یکی دیگر از دلایل مهم راحت طلبی و مسئولیت گریزی است. جوانان امروز به خاطر وجود الگوهای نامناسب و رفاه بیش از حدی که خانوادهها برایشان فراهم کردهاند، از طریق رسانههای رسمی و گروههای همسال و همسان خود تحت تاثیر قرار گرفته و به باورهای راحت طلبی میرسند که منجر به گریز از مسئولیت میشود. این راحت طلبی و گریز از مسئولیت، آنها را به این راه میکشاند که هیچ تلاشی برای تشکیل زندگی مستقل نکنند.
محبی اضافه کرد: تنوع طلبی یکی دیگر از دلایل است. برخی تقید به یک زندگی مستقل ندارند. وقتی زن و مرد زندگی مستقلی تشکیل دهند باید به چهارچوبهای آن زندگی مشترک پایبند باشند. این پایبندی برای آنها محدودیتهایی ایجاد میکند. بعضی از افرادی که زندگی مجردی و سبک زندگی مجردی را انتخاب میکنند و حتی به سمت ازدواج سفید میروند ناشی از تنوع طلبی است. یعنی آنها دوست دارند تجربههای جدیدی در زندگی و از جمله تجربههای جدید جنسی داشته باشند. به همین دلیل به خاطر ارضای حس تنوع طلبی تن به ازدواج رسمی و دائمی نمیدهند چراکه علاقهمند هستند آزاد باشند و در فضای ذهنی و روحی خود این آزادی را حس کنند.
وی اظهار کرد: ناآگاهی فردی و اجتماعی بحث بعدی است. بسیاری از افرادی که تن به ازدواج نمیدهند از روی نداشتن آگاهی لازم است. وقتی فردی آگاهی لازم داشته باشد و کارکردهای مثبت ازدواج را بشناسد، ترجیحا زندگی با ازدواج را انتخاب میکند. دستگاههای ذیربط باید این آگاهیها را به جوانان انتقال دهند. طبیعتا هر چه سطح آگاهی نسبت به مزایای زندگی متاهلی پایینتر باشد گرایش به سبک زندگی مجردی هم بیشتر خواهد بود.
این آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد: دلیل دیگر اقتصاد و مهیا نبودن شرایط تشکیل خانواده است. جوانی که شغل و مسکن مناسب ندارد ترس از تشکیل خانواده دارد و باید به آنها حق داد. چون شرایط تشکیل خانواده را ندارند و این منجر به انتخاب سبک زندگی مجردی میشود. دلیل دیگر کمرنگ شدن جایگاه معنویات در زندگی است. افرادی که از لحاظ مذهبی و اخلاقی مقیدتر هستند سریع تر اقدام به تشکیل خانواده میکنند. اگر هم شرایط تشکیل خانواده را نداشته باشند، نسبت به افراد عادی که از نظر مذهبی پایین تر هستند زودتر ازدواج میکنند. حضور معنویت در زندگی یکی از راههای عدم گرایش به زندگی مجردی است.
محبی در پاسخ به این سوال که اظهارات رییس اورژانس اجتماعی کشور که از فرار ۳۰۰۰ دختر در سال گذشته و ۵۰۰۰ دختر در سه سال گذشته خبر داده است، از کجا نشات میگیرد گفت: وضعیت روحی و روانی فرد و اختلال شخصیت اساس این آسیب است. بسیاری از خانوادهها از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی سطح بالایی ندارند و دختری که از نظر وضعیت روانی در حالت عادی باشد، هیچگاه از خانه فرار نمیکند. خیلی از افراد در خانهای با وضعیت نابسامان به سر میبرند ولی فرار نمیکنند.
وی افزود: از اختلال شخصیت که بگذریم، وارد فاز دلایل اجتماعی میشویم. یکی از آن ها شکاف طبقاتی است. فرد سالم در مواجهه با مشکلات اقتصادی کم تر تحت تاثیر قرا میگیرد و دچار آسیب می شود اما اگر وضع اقتصادی خانواده ای مناسب نباشد و نتواند نیاز های معیشتی دختر خانواده را برطرف کند، این مساله شاید یکی از محرکهای فرار فرزند از خانه شود. اختلافات خانوادگی، خانوادههای طلاق و دچار گسستگی، دعواهای والدین، تک والدی و طلاق عاطفی والدین میتواند از زمینه ساز فرار دختران شود.
- 14
- 6